«بخشيدن گناه را شعار خود گردان و به نيکوييها به طور معروف فرمان ده و از نادانان روي بگردان»
سوره اعراف، آيه 199
نياز به داشتن هم صحبت و عشق و علاقه و دوست داشتن يکديگر ميان هر دو جنس زن و مرد و بخصوص همسران خصوصيتي مشترک ميباشد و زندگي يعني رابطهاي سرشار از مهر و محبت ميان اعضاي يک خانواده که به همديگر اعتماد دارند. اعضايي که با شور و شوق به تداوم زندگي شيرينشان فکر ميکنند و با يکديگر يکرنگ و صادقاند، اگر از هر کدام از همسران خواسته شود تا در مورد زندگيشان مطالبي بگويند و يا بنويسند، آنان حرفهاي زيادي براي گفتن خواهند داشت و البته اين موضوع چندان تعجبي هم ندارد چرا که همه زنان و مردان خوبي و زيبايي را دوست دارند. چيزي که مايه تعجب ميباشد اين است که با وجود شناخت زنان و مردان و بخصوص همسران از خوبيها و بديها، گاهي آنان زشتي
را بر زيبايي ترجيح ميدهند. اين موضوع را ميتوان در «قهر زوجين» و دوري و عدم ارتباط آنان با يکديگر ديد و مثال آورد. البته به ضرس قاطع نميتوان گفت که قهر کردن کار زشتي ميباشد چرا که گاهي قهر آخرين و شايد بهترين وسيله مقابله با افرادي باشد که ادامه ارتباط با آنان به ضرر ميباشد. با اين تعريف و با اين وجود آيا قهر و دوري از هم بايد در زندگي همسران جايي داشته باشد؟
تصور اغلب زوجين بر اين است که براي داشتن يک ارتباط صحيح و منطقي در زندگي مشترک بايد به آن گونه رفتار نمايند که دوست دارند با خودشان آن گونه رفتار بشود. در حالي که واقعيتهاي زندگي خلاف اين را ميگويند و ثابت ميکنند. در اين مورد بايد شعار هر زني و مردي در زندگي مشترک تغيير کند. آنان بايد با همسر و اعضاي خانواده خود به گونهاي رفتار نمايند که دوست دارند با آنها رفتار بشود. در اين تغيير شعار اصل تمايل و ميل و نياز طرف مقابل است و نه خود و البته هويت خوب، هميشه ريشه در تعلقات آدميان
دارد. يک زن و مرد همواره در جست و جوي يافتن راههايي است که او را به سوي ارتباط بهتر و سازنده با ديگر اعضاي خانواده و اطرافيانش سوق بدهد. گاهي همسران ارتباط خويش را با يکديگر قطع و به اصطلاح از همديگر قهر ميکنند چرا که معتقدند که احساس آنها ناديده گرفته شده و يا ميشود. بايد در نظر داشت، تمامي اعضاي خانواده نيازمند اين ميباشند تا احساس آنها مورد تأييد باشد. به اين ترتيب براي اينکه همسران مدام در حال آشتي و صلح و صفا با يکديگر باشند لازم است به احساسات و نظريات يکديگر احترام بگذارند. بايد توجه داشت احساس و عاطفه، انرژي در حال حرکت ميباشد. اين انرژي به تمامي انسانها و اعضاي يک خانواده به عنوان رکن رکين جامعه امکان ميبخشد تا در برابر آنچه نيازهاي اوليه او را تهديد ميکند بايستد. بدون اين انرژي که وصفش گذشت (احساس و عاطفه) انسانها نميتوانند در راستاي حفظ شأن و ارزشمندي خودشان حرکت نمايند. لازمه ارتباط مناسب و متناسب ميان همسران و اعضاي خانواده، خودآگاهي واقعي ميباشد و اين هم مستلزم آن ميباشد که زن و مرد از حد و مرزهاي خود مطلع و آگاه باشند. هر زن يا مردي مسئول احساسات، تصورات، برداشتها و اميال خويش است.
به واقع زوجين توانايي دوست داشتن و عشق ورزيدن دارند که به هر کدامشان امکان ميبخشد تا خود و ديگران را دوست بدارند و واضح است که در حالت صلح و آشتي اين عشق و محبت و دوستي است که حرف اول را خواهد زد.
براي اينکه همسران با يکديگر مدام در حالت آشتي و صلح و صفا به سر ببرند بايد به تمايز خود با طرف مقابلشان ايمان داشته و به ديده احترام بنگرند. همه انسانها نيازمند داشتن يک هويت مستقل و دوست داشتني ميباشند و هويت زنان و مردان همانا تفاوتهاي ميان آنهاست. هر زن و يا مردي موجودي منحصر به فرد و تکرار نشدني است که فرديت او معادل هويتش ميباشد. همسران بايد بدانند که حتي ميان نزديکترين انسانها به همديگر، فاصلهاي لايتناهي وجود دارد و در اين ميان ميتوان زندگي بسيار شيرين و لذتبخشي را ساخت به شرط اينکه همسران بتوانند فاصله ميان خود را دوست داشته باشند.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید