يادش بخير ،مادر بزرگم را مي گويم .قصه گوي خوبي بود و خاطرات دوران جواني اش را با چنان مهارتي تعريف مي کرد که شنيدنش را به هر فيلم و سريالي ترجيح مي دادم . لحن آشنايش وقتي با نگاه مهربانش آميخته مي شد ، جذابيت حرف هايي که هرکدام درس زندگي بود را برايم چند برابر مي کرد.
هيچ وقت شروع صحبت هايش طوري نبود که احساس کنم نصيحت مي شم اما خاطرات او از گذشته ، اتفاقات خوشايند و ناخوشايندي که شخصيت هاي آن همه از نزديکانم بودند ،احساس خوشايندي برايم داشت. نتيجه تمام تلاش ها ،گذشت ها و داشتن ها و نداشتن هايش را مي ديدم. زندگي با رضايت در کنار مردي که در 17 سالگي به زندگي اش وارد شده بود و اکنون بعد از 55 سال ، در کنار هم بزرگ ترين دارايي دنيا را داشتند. خانواده اي که اعضاي آن يکديگر را دوست دارند و در غم و شادي شريک هم هستند .
اين روزها ديگر او نيست که وقتي دور هم جمع مي شويم خاطراتش حال و هوايمان را تغيير دهد. ديگر بزرگ ترهايمان هم حوصله ندارند قصه ي زندگي تعريف کنند ، اما بيگانه اي در خانه ي ما و در جمع ما وارد شده است که مدام حرف مي زند. قصه ي زندگي مي گويد. با حرف هايش به خلوتمان سرک مي کشد و نقشش روز به روز پر رنگ تر مي شود. اين گوينده آنقدر مهم و تاثير گذار شده است که حتي بيشتر از مادرمان با ما حرف مي زند. وقتي کنار هم هستيم هم باز او حرف مي زند. اين تازه وارد باهم بودن هايمان را هم بي هم کرده است. البته در اين جعبه ي جادويي همه چيز پيدا مي شود. فيلم ،اخبار،ورزش،آهنگ ،آموزش و.... مثل هر وسيله ي ديگري مي توان از آن استفاده ي خوب و بد داشت اما چون عضو جديد خانواده ي مان شده ، بايد روي آن حساس تر و دقيق تر باشيم. او تنها يک وسيله ي سرگرمي نيست. سازنده ي سبک زندگي ما و تربيت کننده ي فرزندان ماشده است. بيشترين بخش تاثير گذار آن هم فيلم هاي آن است چون ما آدم ها ذاتا در مقابل آموزش مستقيم جبهه مي گيريم، پس ميزگرد و سخنراني مي تواند تاثير بگذارد اما فيلم اگر داستان و ساختار جالبي داشته باشد آنقدر به ما و زندگي مان نزديک مي شود که گاهي بدون آنکه بخواهيم شبيه به شخصيت هاي آن مي شويم.
اين صفحه ي جادويي تا وقتي پشت بام خانه هايمان مجهز به بشقاب هاي ماهواره نشده بود ، مشکلات کم تري درست مي کرد . اما مدت هاست که با روشن شدن خود ، تمام اين دهکده ي جهاني را به خانه ي مان مي آورد. از علم و دانش و فرهنگ تا انحرافات و مشکلات اخلاقي. مديريت بر نحوه ي استفاده از آن هم سخت است. خيلي از خانواده هاي ايراني که پذيراي اين مهمان تازه وارد در خانه هايشان شدند ، در حد اعتقادات خود ،از برخي برنامه ها استفاده کردند.و برخي ديگر را حذف کردند. اما از سال گذشته شبکه اي راه اندازي شد که اين روزها موافق و مخالفان بسيار دارد .
فارسي وان غريبه اي که به زبان مادري ما دوبله شده و با انتخاب فيلم هايي با سوژه هاي جذاب و اصطلاحا بدون «صحنه» خيلي زود شد قصه گوي عصر هاي بلند تابستان و شب هاي طولاني زمستان بعضي ها . نوروز امسال ساعت ديد و بازديد خيلي ها را ساعت پخش سريال ويکتوريا تعيين مي کرد و اين روزها هم که از مکالمات مردم در اتوبوس و مترو گرفته تا مهماني هاي خانوادگي ،صحبت سريال سفري ديگر است و .......
چيزي که هر بيننده ي بي طرفي با بررسي فيلم ها و موضوعات آن متوجه اش مي شود ،اين است که يکي از بزرگ ترين افتخارات و دارايي هاي ما در خطر است .
نمي خواهم به نقد يک طرفه ي موضوعات کاري اين شبکه بپردازم يا اينکه بيوگرافي پشت صحنه ي صهيونيستي آن را بيان کنم. اما چيزي که هر بيننده ي بي طرفي با بررسي فيلم ها و موضوعات آن متوجه اش مي شود ،اين است که يکي از بزرگ ترين افتخارات و دارايي هاي ما در خطر است . مفهوم ارزشمندي که غرب با تمام داشته هايش اين روزها به فکر افتاده تا براي پررنگ تر شدن آن تلاش کند! نهاد «خانواده». اکسير داشتن زندگي موفق ،تربيت فرزنداني توانا و به آرامش رسيدن تمام اعضاي آن.
خانواده ي ايراني براي خود داراي مولفه هايي است که با مفهوم خانواده در برخي نقاط ديگر کاملا متفاوت است.در کشور ما به هيچ وجه به زندگي دو همجنس با هم خانواده نمي گويند.يا مصاديق ديگر که اين روزها در دنيا مرسوم است .
در ايران ، خانواده جايي است که دختر و پسر ديروز با بستن عهد و پيمان الهي به زير يک سقف مي روند . قرار است رفتارهاي جنسي شان محدود به اين محيط شود. در کنار هم به آرامش برسند .تا بتوانند يکي از مهم ترين کارکردهايشان که همان توليد نسل صالح است را انجام دهند. فرزندان در اين محيط بايد تربيت شوند و رشد کنند . افراد در خانواده موقعيت اجتماعي شان تثبيت مي شود و امنيت اقتصادي و رواني از نتايج مهم تشکيل اين نهاد است.
اين دورنمايي از دارايي ارزشمند ماست و با نگاهي به مضامين فيلم هاي پخش شده از فارسي1 به خوبي مي توان فهميد با همه گير شدن داستان ها و وقايع فيلم هاي پخش شده از اين شبکه ،به زودي خانواده در کشور ما همان چيزي مي شود که در غرب مرسوم است .راهي که آن ها رفتند و مي خواهند برگردند.حالا ما با بي دقتي مي خواهيم برويم...
- اولين لطمه اي که خانواده از حضور پر رنگ فارسي1 و فيلم هايش مي بيند ،کم رنگ شدن حيا و به قول معروف حيا زدايي از کانون خانواده و اعضاي آن است .چون همانطور که گفته شد قرار است فيلم ها سانسور شده باشد اما نوع پوشش افراد ،مضامين حرف هاي آن ها ،طرز نگاه ها و نشان دادن ارتباط تا مرحله اي خاص نه تنها به معني سانسور نيست بلکه از نظر روان شناسي باعث بيشتر شدن خيال پردازي جنسي و تشنگي بيشتر براي دنبال کردن آن مي شود.
اما اولين فيلم ها که بيشتر کره اي بوده و از لباس بازيگران تا موضوع فيلم جنبه هاي جنسي کمتري نسبت به فيلم هاي اخير دارد.پس گرداننده ي اين شبکه به خوبي مي داند براي داشتن مخاطب عظيم و تاثير گذاري بيشتر بايد قدم قدم وارد حريم خانواده ي ايراني شود.
- موضوع ديگري که بسيار تاثير گذار است ، موضوع خيانت در فيلم هاي فارسي 1 است که به وفور ديده مي شود.هرچند در بسياري از سريالها و فيلم هاي ايراني نيز چنين موضوعي وجود دارد اما اين بار وجه تمايزپررنگي وجود دارد و آن اينکه خيانت هاي اين فيلم ها دو طرفه است. يعني اگر مردي به همسرش خيانت کرده ،زن قهرمان سريال حق دارد که او هم مقابله به مثل کند. و بيننده آنچنان با او همدردي مي کند که او را محق دانسته و از چنين پيشامدي خرسند مي شود.
چنين چيزي با قوانين ديني و عرفي ما خيلي در تضاد است .
- سبک زندگي که ترويج مي شود باعث بي هويتي و سردرگمي نوجوانان و جواناني مي شوند که خواستار آزادي در حد شخصيت هاي نشان داده شده در فيلم هستند اما از طرف خانواده شان پذيرفته شده نيست.
- بحث ديگر نارضايتي جنسي اعضاي خانواده از ديدن نوع ارتباطي است که نشان داده مي شود.
و البته در کنار همه ي اينها مي توان بلوغ زود رس ، کم رنگ شدن شعائر ديني وهزاران آسيب ديگر را نام برد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید