انواع محرومیت و فواید محرومیتزدایی
چهار چرخ ماشین، همگی نیاز به تنظیم باد دارد. اگر فقط باد یک چرخ را تنظیم کنیم و بقیه کمباد باشند، هم برای سلامت ماشین خطرناک است و هم سلامت سرنشینان. طبق اعلام سازمان بهداشت جهانی، انسان چهار چرخ (بُعد) «زیستی»، «ذهنی»، «اجتماعی» و «معنوی» دارد. این چهار بُعد با هم «تعامل متقابل» دارند؛ بر هم اثر میگذارند، از هم اثر میپذیرند و میبایست همه نیازهایشان به شکل متناسب و کافی برآورده شود.
هر نیاز ممکن است در شرایطی به حد محرومیت و کمبود شدید برسد. کمبود یعنی پیشی گرفتن نیازها و خواستهها بر داشتهها. در مسیر تکامل، ترقی و پرورش استعدادها همه ما درگیر نیازها و کمبودهای گوناگون اقتصادی، روانی (فکری، عاطفی، رفتاری)، اجتماعی و معنوی هستیم. این کمبودها گاه پروبال ما را میبندند و نمیگذارند از «شکوفه بودن» به «میوه شدن» برسیم.
بردگی ذهنی
در بازی اسم و فامیل، فردی در ردیف اسم، فامیل، حیوان، میوه، غذا، روستا و شهر چنین نوشته بود: غلام، غلامی، غلامپلنگ، غلاممیوه، غلامپلو، غلامآباد، غلامستان. خندهدار است نه؟! ، درحالیکه پدر ثروتمندی که برای مالاندوزی بیشتر یا تصورات نادرست یا... اجازه نمیدهد فرزند مجردش ازدواج کند، خودش به کمبود و محرومیت معنوی و روانی شدید مبتلاست. سالمندان تنها هرچند ثروتمند باشند، «محرومیت اجتماعی و روانی» دارند. امام علی و حضرت زهرا(علیهماالسلام) برای شفای فرزندانشان، نذر خود را به فقیر و یتیم و اسیر دادند. ما اما معمولاً نذر و قربانی و افطاریها را به نیازمندان میدهیم یا خویشان و دوستان مرفه؟! ما نیز اگر از این امور برای شهرت و تبلیغ کسبوکار استفاده میکنیم، گرفتار محرومیت فکری و معنوی هستیم و خبر نداریم!
پس محرومیتزدایی ابعاد مختلف معیشتی، فکری، معنوی، اجتماعی و عاطفی دارد. در این نوشته به چند فایده مهم «دفع پیشگیرانه» و «رفع درمانگرایانه» این کمبودها و محرومیتها اشاره میکنیم:
الف) سری در سرها درآوردن
در روانشناسی اجتماعی یکی از خطاهای شناختی فراگیر این است که از نظر بیشتر مردم، ماشین، منزل و لباس گرانقیمت نشانه درک و سواد و شأن اجتماعی والاست.
تن آدمی شریف است به جان آدمیت
نه، همین لباس زیباست نشان آدمیت
از نظر روایات، فقر سبب احساس غربت، درماندگی، بیارزشی اجتماعی و الکن شدن زبان در دفاع از حق خود میشود. در پرتو محرومیتزدایی اقتصادی و عدالت اجتماعی، این آسیبها رفع میشود و هر کسی میتواند در حد نسبی و متعادل، از مواهب و نعمتها بهرهمند شود.
روزي ملانصرالدين به مهماني بزرگ رفت. غلامان میزبان به دلیل لباس مندرس او مانع ورودش به خانه شدند. ملا بازگشت و از همسايه خود، لباسي گرانبها به امانت گرفت و دوباره به همان ميهماني رفت.
اينبار میزبان با روي خوش به او خوشآمد گفت و ملا را در محلي ویژه نشاند. موقع پذیرایی ملا میخندید و آستين لباسش را جلو میكشيد و میگفت «آستين نو بخور پلو».
میزبان و مهمانان كه از اين رفتار تعجب كرده بودند از ملا پرسيدند: موضوع چیست؟! ملا گفت: ساعتی قبل با لباسي كهنه آمدم. مرا راه ندادند. حال كه لباسي نو به تن كردهام اينقدر احترام ميگذارند! پس اين احترام برای لباسم است نه شخصیتم. پس آستين نو بخور پلو.
درمان بیماری اسراف، تبذیر، چشموهمچشمی، تجملگرایی، فخرفروشی، طرد یتیم و فقیر و بیتفاوتی نسبت به گرسنگی برادر مسلمان همان درمان «محرومیت اخلاقی و معنوی» است.
ب) ارتقای سلامت روان و جسم
در هندوستان از گروه بسیاری از کشاورزان، هم هنگام برداشت محصول (موقع پولداری) و هم وقت اتمام محصول (هنگام تهیدستی و بدهیهای آخر سال) آزمون هوش گرفتند. نتایج نشان داد که فقر و کمبود، بر کارکردهای مختلف ذهن اثر منفی میگذارد و از قدرت دوراندیشی، برنامهریزی و خودکنترلی محرومشان میکند. فرد فقیر برای شأن اجتماعی خود ارزش کمتری قائل است و در بسیاری از مواقع برای حق خود، حتی شأنی قائل نیست که بخواهد از آن دفاع کند!
در آزمایشی دیگر، به افراد، شوکهایی وارد کردند. در اختیار یک گروه دکمه توقف شوک داده بودند و گروه دوم چنین دکمهای نداشتند. نتیجه بسیار جالب بود؛ آنهایی که دکمه توقف و کنترل شرایط را نداشتند، تحمل و تابآوریشان بهشدت کم میشد. فقر نیز مانند شوکی است که دکمه توقف ندارد؛ بنابراین بهشدت تابآوری فقیر کم میشود چون احساس کنترل شرایط را ندارد. افراد فقیر محدودیت بسیاری در اصلاح اشتباهها و انتخابهای خود دارند. تفکر خلاق ندارند. برای خود حق پیشنهاد یا انتقاد قائل نیستند و اهداف آنها معمولاً ریز و دمدستی و زیستی است.
بسیاری از فقرا از بس نسبت به نیازهای خود بازداری دارند، عضله خودکنترلی آنها ضعیف و خسته میشود و تصمیمی نادرست مثل همسرگزینی یا خرید حسابنشده میگیرند.1 «محرومیتزدایی اقتصادی و معنوی» همه این آسیبهایی را که برای فقرا گفتیم، از میان میبرد.
از سوغات شوم مدرنیته، ارزشگذاری افراد با مقایسه خود با افراد ثروتمند است و اینکه ارزش و موفقیت انسانها با مقدار دارایی و لباس و خانه و ماشین آنها سنجیده میشود نه با قدرت خردورزی و مهربانی و دستاوردهای اجتماعی آنها. درحالیکه مدارك و شواهد علمی ثابت كرده كه افراد بالای خط فقر و بهشدت مادیگرا، بيشتر در معرض يا مبتلا به نشانههاي اختلال اضطراب و افسردگي و ناراحتیهاي جسمي هستند.2 بنابراین تفکر مادیگرایی خودش باعث محرومیت فکری، عاطفی، اجتماعی و معنوی است. با رفع و دفع این محرومیتها به بهداشت جسم و روان مردم کمک میشود و در پی آن مردم تمایل قویتری برای دفع و رفع محرمیت معیشتی جامعه پیدا میکنند.
ج) امیدواری به نمردن فضائل اخلاق اجتماعی
مرحوم استاد محمدرضا حکیمی در کتاب الحیاه از «زکات باطنی» سخن به میان آورده است. زکات باطنی یکی از مهمترین موضوعات انسانی، معیشتی و تربیتی است. لزوم پرداخت
محرومیتزدایی، معرفی کارهای خوب و قدردانی از خیران، در کالبد بیرمق جامعه روح بخشودگی، بخشندگی، مردانگی و امید میدمد. بله، حتماً باید تلاش کرد ریشه مفاسد سوزانده شود و مفسدان رسوا شوند، ولی وقتی در رسانهها و بهویژه فضای مجازی بیشتر لذتهای مادی و دنیای ثروتمندان به تصویر کشیده میشود، ناخواسته مردم نیز در پی مالاندوزی و تجملگرایی میروند و این حرص و ولع برای رسیدن زودهنگام به ثروت، زمینهساز بسیاری از مفاسد میشود و ریشه برخی مردانگیها و کمکهای خیرخواهانه میخشکد.
د) دفع شرّ و تقویت خداباوری و ایمان
اسلام اجازه داده است در مواردی با مصرف زکات، دل گروهی را به دست بیاوریم و از آنها محرومیتزدایی کنیم؛ مثل زکات دادن به کافر به امید مسلمان شدنش، زکات دادن به مسلمان سست ایمان به امید تقویت ایمانش، زکات دادن به فرد یا افرادی به امید کم کردن شر آنها از سر مسلمانان یا مواردی مانند اینکه به مصلحت مسلمانان نیازمند است.
هـ) فقرزدایی بهموازات فقیرنوازی
اگرچه رفع کمبودهای اقتصادی اهمیت بسیاری دارد، ولی نباید درگیر تفکرات رایج و قالبی شویم و از رفع کمبودها و محرومیتهای ذهنی، اجتماعی و معنوی غافل شویم. اگر دولت یا پدر خانه، کلاً سبد فرهنگی و معنوی را به نفع سبد معیشتی حذف کند، در ظاهر نیاز و خلأ بزرگی را رفع کرده است، ولی این کار مثل این است که بگوییم پولمان محدود است فقط روغن و فیلتر روغن ماشین را تعویض میکنیم، بنزین و آب و ضد یخ نداشته باشیم زیاد هم مهم نیست! بله، هر نیاز اولویت و جایگاه ویژه خود را دارد.
اگر معیشت ما بهبود یابد، ولی درههای محرومیت فکری ما عمیقتر شود، آنگاه نسبت به عوامل فقرزا، اسراف، تجمل و روحیه اشرافیگری بیتفاوت خواهیم شد و آنوقت برایمان چندان تفاوت نمیکند که چه فردی و با چه نگرشی رئیسجمهور یا نماینده مجلس میشود، پس لازم است بهموازات فقیرنوازی، فقرزدایی هم بکنیم و در کنار نذر معیشتی، برای رفع دیگر محرومیتهای معنوی و فکری نیز نذر و انفاق کنیم.
تا توانی به جهان خدمت محتاجان کن
به دمــی یا درمــی یا قدمــی یا قلـمی
برخی دیگر از فواید زدودن انواع محرومیتها عبارتاند از:
توجه به خداوند متعال، تقویت حس شکرگزاری، تقویت حس قدردانی، توجه بر داشتهها، افزایش شادمانی درونی، باقیات صالحات، ذکر خیر بعد از فوت (لِسَانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرِينَ)، افزایش تحمل و تابآوری، همانندسازی با پیشوایان و جلب رضایت ایشان.
نمونهای از سیره امیرالمؤمنین(ع)
حضرت علی(ع) به همان اندازهای که به احتیاجات مادّی و جسمی یتیمان اهتمام داشت، به رفع نیازها و کمبودهای روانی آنها نیز میاندیشید تا دچار عقدههای روانی یا کمبودهای عاطفی نشوند. آن حضرت وقتی یتیمان را به منزل میآورد، با انگشتان خود عسل در دهان ایشان میگذاشت تا دو نوع شیرینی را مزه کنند: چشیدن حلاوت عسل از دست حاکم حکومت اسلامی و شیرینی حس پدر داشتن.
روزی در یکی از منازل یتیمان، آن حضرت پس از غذا دادن به چند بچه یتیم، با روشهای گوناگون سعی داشت آنها را بخنداند؛ ایشان روی دست و زانو راه میرفت و با صدای تقلیدی از گوسفند، بچهها را میخنداند. به امام اشکال کردند که همان سیر کردن شکمشان کافی نبود؟! امام در پاسخ فرمود: وقتی داخل خانه شدم، یتیمان گریه میکردند، و حالا دوست دارم وقتیکه از منزل خارج میشوم آنها خندان باشند.
امام علی(ع) به یتیمان میفرمود: اگر به شما گفتند پدر شما کیست؟ نگویید ما یتیم شدهایم. بگویید پدرمان علی است. ایشان آنقدر به یتیمان توجه داشت، و با آنان مهربانی میکرد که دیگران میگفتند «لو ودّتُ اِنّی کُنتُ یتیماً؛ ای کاش من هم یتیم بودم!»
1. ر.ک: سندهیل مولایناتهان، کمبود: نگاهی به کمبودهای فردی و اجتماعی، مترجم: حسین علیجانیرنانی، ناشر: ققنوس.
2. ر.ک: تیم کاسر، بهای سنگین مادیگرایی، مترجم: میثم ظهوریان ناشر: معارف.
محمدحسین قدیری (روانشناس)
مجله آشنا، شماره 223، صفحات 50-53.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید