توجیهات برخیها برای ترک امر به معروف
گناه دیگران به ما کاری ندارد
بعضی میگویند «عیسی به دین خود، موسی به دین خود»، «من و گناهکار را که در یک قبر نمیگذارند!» آنها با این توجیه در برابر باطل ساکت میمانند، درحالیکه جرم در جامعه مثل بیماری مسری، قابلسرایت است؛ یک نفر سیگاری فقط به خودش ضرر نمیزند و هوای محیط را آلوده میکند. دروغگو باعث ایجاد جو بیاعتمادی در جامعه میشود. بیحجاب به سلامت اخلاقی خانواده ضربه میزند.
مانع آزادی مردم است!
میگویند «امر به معروف و نهی از منکر نوعی دخالت در امور شخصی مردم و سلب آزادی آنان است!» در هیچ کجای دنیا معنای آزادی آن نیست که هر کس هر کاری که بخواهد، انجام دهد؛ زیرا این نه با عقل سازگار است و نه هیچ فرد و جامعه و حکومتی به آن تن میدهد. آزادی در چارچوب قانون، عقل و فطرت معنا دارد، والا نامش هرجومرج و بیبندوباری است.
فرمان پلیس درباره حرکت یا توقف ماشینها در همه جای دنیا پذیرفته شده است و کسی آن را مخالف آزادی نمیداند، درحالیکه کار پلیس نوعی امر به معروف و نهی از منکر عملی است.
حیا و خجالت
برخی افراد خجالت میکشند که به ترویج کنندگان منکرات تذکر بدهند؛ این شرم و حیا در روایات اسلامی مورد انتقاد است و باید با اعتمادبهنفس کافی به بدکرداران تذکر داد.
ترس
بعضی میترسند که مشتری و خریدار آنان کم شود یا دوستانشان را از دست بدهند یا به حرفشان بیاعتنایی شود یا مورد تهدید واقع شوند یا مردم از کارشان انتقاد کنند و...
اما این روایت را بخوانید «امر به معروف و نهی از منکر کنید و نترسید؛ زیرا نه رزق شما قطع و نه مرگ شما نزدیک میشود.» (میزانالحکمه، ج 6، ص 263)
با یک گل بهار نمیشود!
گاهی سکوت یا بیتوجهی دیگران ما را به سکوت وامیدارد و به این بهانه پناه میبریم «منکه بهتنهایی نمیتوانم کاری بکنم. اگر همه بگویند من هم میگویم و...» درحالیکه امر به معروف در فضای سنگین و مخالف، ارزش و پاداش بیشتری دارد. در حدیث میخوانیم «برترین جهاد، کلمه حقی است که انسان در برابر فرد ستمگر بگوید.» (الخصال، ج 1، ص 6)
انحراف فکری
بعضی منحرفان شبهه میکنند که «اگر خدا میخواست، خودش جلوی این افراد را میگرفت و تنبیه و توبیخشان میکرد! لابد خدا خواسته است این کارها باشد! به ما چه ربطی دارد؟!»
این سخن نظیر این است که بگوییم اگر فلان کار خوب است، چرا خدا خودش انجام نمیدهد؟! اگر سیر کردن گرسنگان خوب است خدا خودش به آنان روزی دهد چرا ما خرج آنان را بدهیم؟!
اینان غافلاند که خداوند متعال مردم را مختار آفریده تا هر کس به انتخاب خودش عمل کند و آزمایش بدهد.
توقع نابجا
بعضی میگویند «نگرانیم که به گفته ما عمل نشود!» این توقع بیجاست، مگر مردم همه سخنان انبیا و امامان معصوم را گوش دادند؟
پیامبر اکرم(ص) به حضرت علی(ع) میفرمایند: به خدا سوگند اگر حتی یک نفر توسط تو هدایت شود، برای تو از آنچه خورشید بر آن میتابد، بهتر است. (بحارالانوار، ج 32، ص 447)
دیگران هستند!
میگویند «اگر لازم باشد، فلان شخصیت یا فلان ارگان یا فلان مجموعه یا... هستند.» غافل از آنکه امر به معروف همچون نماز وظیفه همه است و غفلت دیگران دلیلی بر توجیه غفلت ما نیست.
امروز بگویم فردا چه میشود؟
میگویند «بر فرض که ما امروز جلوی فساد را گرفتیم، باز فردا فساد خواهند کرد و...» این سخن مثل این حرف است که «اگر ما امروز منزل و حیاط را تمیز کنیم، باز هفته دیگر کثیف خواهد شد!» تکرار گناه فردا دلیل سکوت امروز ما نیست.
ترک وظیفه به گمان خودسازی
فراریان جنگ تبوک به پیامبر(ص) میگفتند: در سفر به تبوک و جنگ با سپاه روم نگرانیم که چشممان به دختران آنان بیفتد و گناه کنیم!
کار از کار گذشته!
بعضی میگویند «باید فکر اساسی کرد و کار از تذکر و موعظه گذشته است!» مانند آنکه تشنهای را میبیند و میتواند با کمی آب او را از مرگ نجات بدهد، ولی میگوید: باید فکر آبرسانی سراسری باشیم!
درست است که باید فکر کلی و اساسی داشت، ولی این بهانه ترک امر به معروف و نهی از منکر موردی نمیشود.
با استفاده از گفتارهای استاد محسن قرائتی
مجله آشنا، شماره 223، صفحات 24-25
***
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید