بندهخدایی پیش یک روانشناس رفت و گفت که من هیچ احساسی به همسرم ندارم. روانشناس به او گفت: عشق بورز! گفت: میگویم ما دیگر هیچ احساسی بینمان نیست! گفت: بله میدانم ولي عشق بورز! بعداً این نتيجه را گرفت که درست است که الان احساسي نداري، اما سعی کن که این احساس را با انجام کمترین محبت ايجاد کني. در دایره نیازمنديهای مرد و زن، زنها یک نیازهایی دارند، مردها نیازهای متفاوتي دارند. زن بايد بداند که تعریف و تمجیدهای لحظهبهلحظه در امور جزئی از شوهرش چهقدر میتواند کارساز و مؤثر باشد مثلاً همینکه گاهی وقتها به او بگوید که من واقعاً در پناه بازوی قدرتمند تو که از ما حفاظت میکند، احساس آرامش میکنم این خیلی برای مرد خوشایندتر است تا اينکه دائماً به او بگوید که من دوستت دارم. مرد طالب یک نوع تأیید دیگری است؛ یعنی اگر خداوند ساختار او را در اقتدار، حمایتگری، رسیدگی و چیزهایی از این دست قرار داده باید دقیقاً تأییدی هم که از سوي همسرش میگیرد در همين راستا باشد.
منابع روایی ما از این قضایا غنی هستند. شما ببینید حضرت صدیقه طاهره(س) در یکی از عبارتها در برابر حضرت علي(ع) تعبیرشان این است که: «خانه خانه توست و من کنيز تو» اين خیلی حرف مهمي است یعنی میداند که در برابر امیرالمؤمنین باید یک چنین تعبیری به کار ببرد. يک زن آزاد مثل حضرت زهرا(س) چنين حرفي را ميزند، و این چیزی از ارزش وجودي یک زن کم نمیکند. بايد به فراخور فضای احتیاج و نیاز همسر از نظر روانی و جسمی رفتار کرد و سخن گفت. شوهر هم بايد دقیقاً به همین کیفیت رفتار کند. این علاقه را باید ایجاد کرد.
دکتر فریبا علاسوند
مجله آشنا، شماره 223، صفحه 16
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید