اگر پدر، نام زشت یا زنندهای برای فرزند خود انتخاب کند، قطعاً به شخصیت و حیثیت او لطمه وارد ساخته است. زیرا نام خوب، به منزله حیثیت و اعتبار فرزند است و نام سبک و زننده و مضحک، فرزند را در معرض استهزاء و توهین دیگران قرار میدهد در او عقده روانی ایجاد مینماید.
بدیهی است کودکی که دارای اسم زننده و مضحک است و همواره مورد استهزاء میباشد، کمتر از احترام دیگران برخوردار است.
به عقیده روانشناسان احتیاجات روانی، به اندازه نیازمندیهای بدنی برای انسان ضروری و دارای اهمیت است. برخی از آنها که درباره عقدههای روانی و علل ایجاد آن مطالعات عمیقی داشتهاند، یکی از علتهای عقده روانی را عبارت از «محترم نبودن فرد در برابر دیگران» میدانند.
رضایت، احساس غرور و آرامش را میتوان در چهره کسانی که به گستره معنایی و ارزش عنوانی خویش پی میبرند، یافت. در سنین مدرسه و در محیطهایی مانند کلاس درس، وقتی معلم به توضیح نام یک دانشآموز میپردازد، میتوان انتظار، تمرکز و توجه عمیق را در نگاه آن دانشآموز مشاهده کرد. راستی اگر نام او، نام یکی از خونریزان تاریخ باشد از آشنایی با این چهره چه احساسی به او دست میدهد؟ آن فرزند، نسبت به پدر و مادر خود که برای او نام برگزیدهاند، چه اندیشهای خواهد داشت؟
ناصر خسرو اینگونه میسراید:
نامی نکو گزین که بدان چون بخوانمت
در دلت شادی آید و در جانت خرمی
معمولاً نامهای غریب و کمکاربرد بیشتر در معرض پرسش و کنجکاوی دیگران قرار میگیرد و امروزه متأسفانه برخی از پدران و مادران به جای اندیشیدن به بار ارزشی و تأثیر روانی آن در آینده، به نادر بودن، تازه بودن و استثنایی بودن آن میاندیشند. گاه دیده میشود که پدر و مادر از این که در میان همسالان، همنام فرزندشان نیست با تفاخر و غرور یاد میکنند در حالی که ممکن است همین نام، در تقلیدهای سطحیاندیشانه نیز فراوان و عادی شود.
گاه یک چهره مقطعی به نام یک ستاره سینما و یا ورزشکار، عنوان و نام فرزندی میشود که بعد از مدتی از ذهنها فراموش و کمرنگ میشود. آیا اینگونه نامگذاریها ظلم و تضییع حق فرزند محسوب نمیشود؟
نکته قابل طرح دیگر، در این زمینه نحوه خطاب و صدا زدن نامهاست، گاه برخی افراد، برای سهولت در نامیدن و یا از سر سرگرمی و یا سهلانگاری، نامها را ابتر و ناقص صدا میزنند، مثلاً فاطمه را فاطی و ابراهیم را ابی و اسماعیل را اسی و... خطاب میکنند که این شیوه پسندیده و مناسب نیست.
انسان، به مقتضای فطرت، از نام زیبا و خوشمعنای خود لذت میبرد و هر گاه با آن خطاب شود، احساس شخصیت و سربلندی میکند و اگر نام زشت و بدمعنایی داشته باشد، موجب آزار روانی او شده و هر گاه مورد خطاب قرار گیرد، احساس حقارت و سرشکستگی خواهد کرد. او یک عمر با نام و نام خانوادگی خود زندگی میکند و همه جا با آن مورد خطاب واقع میشود، از این رو لازم است این همنشین همیشگی انسان، محبوب و زیبا و شایسته باشد.
اسمهای بد و لقبهای ناشایست، باعث حقارت میشود و همچون لباس آلوده، در همه عمر باعث آزار روانی میگردد و زندگی را برای انسان ناگوار میکند و سرشکستگی، شرم و تحقیر پدید میآورد. پلیدی و پستی یک شخصیت، در همنامان او ایجاد سرشکستگی و حقارت و خجالت میکند.
نام زشت و ناپسند میتواند امنیت روحی و روانی کودک را در سالهای آتی زندگی او به خطر اندازد و او را با مشکلات عاطفی فراوان مواجه سازد. این است که والدین باید با دقت و تأمل، نامی مناسب و شایسته برای فرزندان خویش انتخاب کنند. سیره بزرگان ما همیشه این بوده است که بر فرزندان خویش نامی نیکو بگذارند تا مایه خجالت، رسوایی و سرافکندگی آنان در اجتماع نباشد.
خداوند متعال میفرماید:
«ای کسانی که ایمان آوردهاید، نباید قومی قوم دیگر را مسخره کند، شاید آنها از اینها بهتر باشند، و نباید زنانی زنان دیگر را مسخره کنند، شاید آنها از اینها بهتر باشند و از یکدیگر عیب مگیرند، و به همدیگر لقبهای زشت مدهید، چه ناپسندیده است نام زشت پس از ایمان و هر که توبه نکرد آنان خود ستمکارند.» (29)
مسلمانان نباید یکدیگر را به نامهای زشت بخوانند و نیز نباید یکدیگر را مسخره کنند. اما وظیفه والدین هم این است که نامهایی که مایه رسوایی و شرمساری است بر کودکان خود ننهند.
کودکان در تحریف بعضی اسمها، استعداد عجیبی دارند، و آنها را برای مسخره کردن همبازیها و همکلاسان خود به کار میبرند. والدین باید از انتخاب این اسمها و همچنین نامهایی که باعث خجالت و گوشهگیری فرزندشان میشود، خودداری کنند. در زبان فارسی با این که نامهای زیبایی وجود دارد، گاهی اسمهای نامأنوس و حتی زشت، به ویژه در بین افراد ساده و قدیمی روستایی شنیده و دیده میشود.
همچنین نامهایی هستند که گفتن و نوشتن آنها دشوار و طولانی است. بعضی از آنها ممکن است به چند صورت نوشته یا خوانده شوند و گاهی باعث بروز اشتباهی به ضرر کودک شوند.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید