رشد و آمادگی
آموزش و یادگیری زمانی اثر بخش خواهد بود که کودک از هر نظر، رشد و آمادگی لازم را داشته باشد. در غیر این صورت عوامل پیرامون کودک میتواند موجب گمراهی یا ترس، فشار روانی، تنبلی، سستی و در نهایت عدم توجه و دقت او شود.
فردی که از نظر جسمی یا از نظر تمایلات و زمینههای عاطفی رشد کافی نکرده است یا فاقد سلامتی کامل باشد و یا در بعد اجتماعی دچار مشکل بوده و قادر نباشد با محیط خود سازگاری اجتماعی به عمل آورد و ... نمیتواند در جریان یادگیری حضوری فعال داشته باشد.
بنابراین والدین و مربیان باید هنگام شروع آموزش، آمادگی کودکان را از جنبههای مختلف، مورد توجه قرار دهند. مربی باید در تدریس مواد درسی، میزان آمادگی هر یک از شاگردان را در نظر داشته باشد و تعلیمات خود را متناسب با سطح آمادگی آنها فراهم کند. کودکی ممکن است از لحاظ جسمی برای فرا گرفتن امری آماده باشد ولی از لحاظ عقلانی آمادگی درک مطلبی را نداشته باشد. همچنین ممکن است برای درک مطلبی از نظر ذهنی آمادگی لازم را داشته باشد اما علاقهمند و راغب نسبت به امر مورد نظر نباشد. رشد و آمادگی عقلانی در دروس مختلف نیز تفاوت دارد؛ مثلاً دانشآموزی در درس علوم از آمادگی و رغبت لازم برخوردار باشد اما همین دانشآموز ممکن است در درس ریاضی آمادگی لازم را نداشته و دچار مشکل باشد.
سلامت جسمی و روانی کودک
وضعیت سلامت جسمانی و روانی کودکان نقش بسیار اساسی در آمادگی و رغبت برای یادگیری و انجام تکالیف دارد. از عوامل مؤثر در سلامت جسمی کودک و در نهایت یادگیری او؛ تغذیه مناسب، خواب کافی، بازی و ورزش میباشد.
کودکانی که تغذیه مناسب ندارند، قدرت یادگیری کمتری نسبت به بقیه کودکان دارند و به دلیل کاهش قدرت تفکر نمیتوانند از موقعیتها به خوبی استفاده کنند در نتیجه با افت تحصیلی روبهرو میشوند.
برای مثال دانشآموزی که صبحانه نخورده باشد، پس از گذشت چند ساعت قند خونش پایین میآید و در نتیجه انرژی او برای یادگیری کم میشود، قدرت حل مسائل فکری، مانند ریاضی در او به کاهش مییابد. چنین دانشآموزی معمولاً در اواخر ساعات مدرسه کسل است و حوصله نشستن در کلاس و گوش دادن به درس را ندارد.
بنابراین در فرایند آموزش و یادگیری کودکان یکی از مهمترین شرایط، تغذیه مناسب است. به همین دلیل در برنامههای آموزشی به منظور بهبود تغذیه کودکان و سلامت آنها، آگاهی از نیازهای غذایی دانشآموزان، اصلاح رفتارهای تغذیهای نامطلوب، به کارگیری شیوههای مناسب تغذیه و... الزامی است. همچنین دانشآموزان و والدین آنها باید به نقش و اهمیت تغذیه در یادگیری و درک مطالب و شناخت گروههای مختلف غذایی و ارزش آنها واقف شوند.
خواب کافی و مناسب نیز به یادگیری کودک کمک زیادی میکند؛ لذا والدین لازم است که با کارهایی مانند فراهم کردن شرایط لازم برای استحمام کودک، خواندن کتاب داستان برای او، عادت دادن کودک به زمان مشخص برای خواب، خودداری کردن از دادن غذاهای سنگین به کودک در زمان نزدیک به خواب، تنظیم دما و نور اتاق خواب کودک و... زمان خواب آرامشبخش و یکنواختی برای او ایجاد کنند.
عامل مؤثر دیگر در سلامت جسمی کودک، ورزش و بازی میباشد. این عامل نه تنها به پرورش قوای جسمانی کمک میکند، بلکه در تعالی قوای عقلانی، روحی و روانی نیز تأثیر زیادی دارد. بنابراین بخشی از وظایف والدین و مربیان، فراهم کردن زمینه بازیهای مفید و ورزشهای سالم و پر نشاط برای کودکان میباشد و چه خوب است که خود نیز ساعاتی از وقت خود را صرف بازی و ورزش کردن با آنها قرار دهند.
بازی و ورزش لذت اصلی دوران کودکی است به گونهای که بر میزان نشاط، شادابی و انرژی او میافزاید و تأثیر زیادی بر نکتهسنجی و افزایش سرعت یادگیری او دارد.
همچنین کودک در خلال بازیها به ویژه بازیهای آموزشی به مفاهیم ذهنی جدیدی دست مییابد و مهارتهای بیشتر و بهتری را کسب میکند و با رنگهای مختلف، اشکال گوناگون و جهتهای متفاوت آشنا میشود و تجارب ارزندهای را به دست میآورد. بازی به کودک کمک میکند تا دنیایی را که در آن زندگی میکند بشناسد، بفهمد، کنترل کند و میان واقعیت و تخیل فرق بگذارد. در بازی، کودک نقشهای مختلف را به عهده میگیرد و در مییابد کدام نقش بیشترین لذت را به او میدهد. در عین حال بازی او را قادر میسازد که رضایت بخشترین رابطهها را با دیگران برقرار سازد.
برای یادگیری کودک علاوه بر جسم سالم، باید از سلامت روح و روان نیز برخوردار باشد. چرا که کودکانی که از سلامت روان برخوردار باشند نسبت به کودکانی که دارای اختلال روانی هستند موفقتر میباشند.
دقت و توجه
توجه یا دقت به معنای متمرکز ساختن ذهن و حواس مختلف برای فهمیدن موضوع خاصی است. توجه، مقدمه ادراک، یادگیری و تفکر است. بنابراین زمانی که انسان به مطلبی توجه نکند، قادر به درک و یادگیری آن نخواهد بود؛ چرا که در برخورد با جهان خارج ابتدا ذهن و حواس افراد روی امر خاصی تمرکز پیدا میکند و پس از ادراک موضوع نسبت به آن آگاهی و بصیرت مییابد.
پس انسان با داشتن آمادگی لازم از نظر جسمی، عاطفی و روانی برای انتخاب محرکی خاص، توجه و دقت بهتر و بیشتری را دارا میباشد.
دقت از لحاظ موضوع چهارگونه است:
- دقت حسی: مربوط به زمانی است که محرکهایی همچون صدا، رنگ، مناظر گوناگون و غیره توجه انسان را به خود جلب کند.
- دقت ذهنی: زمانی است که ایده یا مسأله خاصی ذهن را مشغول میکند.
- دقت مستقیم: وقتی است که شخص به موضوعی خاص بنا به دلایل مختلف همچون علاقه، توجه کند.
- دقت غیر مستقیم: این نوع دقت هنگامی است که شخص به موضوعی به لحاظ مجاورت با موضوع مورد علاقهاش دقت و توجه میکند. (1)
برخی عوامل درونی و برونی در کیفیت و کمیت دقت افراد مؤثرند؛ از جمله عوامل درونی بی دقتی عبارتند از: مشغله ذهنی دانش آموز، اضطراب و نگرانی، گرسنگی و تشنگی، ترس و خشم و شادی، بیماریها، بیعلاقگی به موضوع وفشارهاى روانی و... .
عوامل بیرونی هم که باعث عدم دقت در دانشآموزان میشود، میتواند مواردی همچون سردی و گرمی هوای کلاس، نور شدید و نور ضعیف، صداهای ناهنجار، روشن بودن رسانههای صوتی و تصویری، برخى حوادث و اتفاقات که باعث اختلال روانی در کودک میشود، تکالیف سنگین که باعث عدم تمرکز حواس دانشآموز میگردد، کمبود محبت و نشاط در خانوادها، احساس ناامنی، توقعات بیش از ظرفیت از کودک و... باشد. (2)
1- اختلالات یادگیری، غلامعلی افروز، ص157-158.
2- ر.ک: اختلالات یادگیری، غلامعلی افروز، ص158-160.
انگیزه و هدف
انگیزش اسم مصدر از انگیزیدن و به معنای تحریک و ترغیب، تحریص و هیجان آمده است. (1) و در اصطلاح چیزی است که به رفتار انسان هم جهت و هم شدت میدهد. (2)
انگیزه عامل بسیار مهم و اغلب مهمترین شرط یادگیری است و مانند نیروی محرکی است که یادگیرنده را در جهت هدف به فعالیت وا میدارد. بنابراین هرچه انگیزه، بیشتر باشد، یادگیرنده در راه رسیدن به هدف تلاش بیشتری خواهد کرد.
برخی از دانشآموزان از لحاظ توانایی و بهره هوشی شباهت فراوانی به هم دارند، اما از لحاظ پیشرفت تحصیلی بسیار با یکدیگر متفاوت هستند؛ این امر بستگی به اشتیاق و انگیزه آنها دارد؛ به این نحو که دانشآموزان با انگیزه، نسبت به فراگیری علم و دانش اشتیاق بیشتری دارند و کنجکاو، سختکوش و جدی هستند و زمان و تلاش بیشتری را برای مطالعه و انجام تکالیف صرف میکنند، در حالیکه دانشآموزان بدون انگیزه رغبتی به تلاش و کوشش ندارند.
لذا نداشتن انگیزه یکی از دلایل اصلی اُفت تحصیلی به شمار میرود و باعث ناامیدی و دلسردی درکودک میشود. بیانگیزگی گاه نیز زمینهساز ایجاد مشکلات روانی و انحرافات اجتماعی میشود. همچنین کاهش انگیزش تحصیلی زیانهای علمی و فرهنگی و اقتصادی را متوجه جامعه و خانواده میکند.
از جمله عوامل بسیار مؤثر در ایجاد و افزایش انگیزه کودکان و دانشآموزان علاقهمندی نسبت به موضوعى است که مىخواهند بیاموزند.
مجموعهای از عوامل مرتبط با یکدیگر بر علاقه و انگیزه دانشآموزان برای یادگیری تأثیر دارند. این مجموعه ممکن است شامل خصوصیات یادگیرنده (عوامل فردی)، ویژگیهای برنامههای درسی به لحاظ کمی و کیفی، ویژگیهای معلمان، شرایط و اوصاف محیط آموزشی، اهداف یادگیرندگان، فعالیتها و تکالیف یادگیری و سایر عوامل محیطی از جمله خانوادگی باشد.
شناسایی این عوامل به تصمیم گیری در مورد انتخاب شیوههای مناسب و بهبود شرایط برای برانگیختن فراگیرندگان در امر یادگیری کمک میکند.
بهبود شرایط یادگیری و افزایش کیفیت روشهای آموزشی میتواند باعث ایجاد علاقه و موفقیت بیشتر در یادگیرندگان شود و این کسب موفقیت، به نوبه خود علاقه و انگیزه نسبت به یادگیری مطالب تازه را افزایش میدهد. در زیر روشها و فنونی معرفی میشود که استفاده از آنها والدین و معلمان را در بالا بردن سطح انگیزش کودکان و دانشآموزان یاری میدهد:
- والدین و مربیان برای یادگیری مطالب و موضوعات درسی باید آنها را به صورت پرسشهای روشن و جالب مطرح کنند.
- مطالب آموزشی را باید از ساده به دشوار ارائه دهند.
- تکالیف ارائه شده نه باید بسیار مشکل باشد و نه ساده، همچنین از ارائه تکالیف یکنواخت باید پرهیز کرد به عبارت دیگر تکالیف باید خاصیت برانگیختگی داشته باشند.
- محرکهای تازه، تعجب برانگیز و پرمعنی سطح برانگیختگی را افزایش میدهند و سبب تحریک حس کنجکاوی یادگیرنده میشوند. معلم میتواند با ارائه مسائل و مطالبی که از این ویژگیها برخوردارند، در یادگیرندگان ایجاد انگیزه کند. در این مورد باید دقت شود که مسائل و مطالب ارائه شده، بیش از حد توانایی دانش آموزان پیچیده نباشند؛ زیرا ممکن است به شکست و ناکامی در آنها منجر گردد.
- بهتر است در زمینه برخی از موضوعات ازجمله تاریخ، ادبیات، دینی و ... دانشآموزان را تشویق کنند تا موضوع مورد نظر را به صورت نمایش درآورند. اجرای نمایش در تفهیم مسائل تربیتی و اخلاقی بسیار مفید و مؤثر میباشد.
- از تشویقهای کلامی استفاده کنند. استفاده از اظهاراتی چون خوب، عالی و مرحبا پس از عملکرد درست دانش آموز در افزایش علاقه و انگیزه او بسیار مؤثر است.
تشویق دانشآموز سادهترین و طبیعیترین وسیله است که به سهولت در اختیار معلمان قرار دارد. البته معلم نباید بیشتر از اندازه لازم دانشآموز را مورد ستایش قرار دهد؛ چرا که تشویق بیش از حد باعث از بین رفتن خاصیت تقویت کنندگی آن میشود.
علاوه بر اظهارات شفاهی، تشویقهای کتبی در ورقه امتحانی و دفترچه تکلیف دانشآموزان، بر یادگیری آنان اثر مثبت دارد.
- بازخوردها و پاداشها باید به طور مداوم به منظور جلوگیری از کاهش میزان تلاش دانشآموزان به آنان ارائه شود.
- قدردانی از کار دانش آموز او را به تلاش و کوشش بیشتر و دلبستگی به درس وامیدارد.
- معلم باید از ایجاد رقابت منفی بین دانشآموزان که معمولاً به موفقیت معدودی از آنها و شکست اکثریت آنها منجر میشود، جلوگیری کند؛ برای این منظور معلم میتواند در بحثهای کلاسی، پس از گفتن نام دانشآموزی معین، به طرح سؤال بپردازد، نه اینکه ابتدا سؤال را مطرح کند و بعد از دانشآموزان بخواهد تا هر که میتواند به طور داوطلبانه به سؤال او جواب دهد. چون در این صورت تعداد کمی از دانشآموزان مستعد و قوی کلاس به سؤالهای معلم پاسخ میدهند و تنها آنها مورد تأیید و تقویت قرار خواهند گرفت.
- بهتر است معلم هنگام آموزش مطالب تازه از مثالهای آشنا و هنگام کاربرد مطالب آموخته شده از موقعیتهای تازه استفاده کند. استفاده از موقعیتهای تازه از یکنواختی مطالب و حالت کسل کنندگی آن میکاهد و به علاقه یادگیرنده در استفاده از آنچه آموخته است، میافزاید.
- علاوه بر توضیح و تشریح مطالب به طور کلامی، تا آنجا که ممکن است از روشهای دیگر آموزشی نیز استفاده کنند. بحث گروهی، بازیهای آموزشی، گزارش انفرادی و گروهی به وسیله دانشآموزان، گزارش مطالب دروسی مانند تاریخ به صورت نمایش زنده و هر تدبیری دیگری که دانشآموزان را در فعالیتها شرکت دهد، به مقدار زیاد انگیزه آنها را بالا میبرد. میتوان گفت: کسلکنندهترین روش آموزشی آن است که معلم تمام وقت کلاس را به خود اختصاص دهد و فرصت هیچ گونه فعالیت و اظهار نظری را به یادگیرندگان ندهد.
- معلم باید بلافاصله دانشآموز را از میزان پیشرفت در کارش مطلع کند. آگاهی دانشآموز از نتیجه عملکردش در هر مرحله از آموزش، باعث میشود تا او به تقویت نقاط مثبت و اصلاح نقاط ضعف و منفی خود بپردازد.
- دانشآموزان معمولاً در اثر شکست در درسی نسبت به آن نگرش منفی پیدا میکنند؛ لذا باید به آنها کمک کرد تا با کسب موفقیتی جدید، به تصویری مثبت از توانایی خود دست یابند؛ زیرا یادگیری همراه با موفقیت به ایجاد انگیزه منجر میشود.
- برقراری ارتباط بین مطالب درسی با واقعیات زندگی در ایجاد انگیزه مؤثر میباشد.
- محیط امن برای یادگیری محیطی است که در آن، اشتباه جایزه شمرده و پاسخهای ناتمام نیز پذیرفته میشود. در چنین شرایطی تمام دانش آموزان به اشکال مختلف در فعالیتهای کلاسی شرکت میکنند و دانشآموزان احساس خجالت یا ترس نمیکنند.
- عامل دیگر که در ایجاد انگیزه تأثیر بسزایی دارد، هدف است. هدف به فعالیتهای انسانی جهت و معنی میدهد و کارها و قوای مختلف را هماهنگ میسازد. هدف ارزشمند، فرد را به خواستن و طلب کردن وادار میکند. بنابراین معلمان باید آنچه را که از یادگیرندگان به عنوان هدف آموزشی انتظار دارند در آغاز درس به طور دقیق به آنان بگویند و در آنان نسبت به نتایج یادگیری انتظارات مثبتی ایجاد کنند. (3)
1- لغت نامه دهخدا.
2- کاربرد روانشناسی در آموزشگاه، بدری مقدم، ص99.
3- مهارتهای آموزشی و پرورشی، حسن شعبانی، ص 16.
تمرین و تکرار
تمرین و تکرار از مهمترین شرایط یادگیری است. برای اینکه تکرار و تمرین در فرایند یادگیری مؤثر واقع شود، بهتر است موارد زیر رعایت شود:
- در تمرین، اصول صحیح یادگیری ابتدایی رعایت شود؛ برای مثال اگر دانشآموزی مهارت تایپ کردن را میآموزد، هنگام تمرین هم باید اصول اولیه تایپ، مثل نگاه کردن به کلیدها، استفاده از ده انگشت و ... را مراعات کند.
- تمرین باید متنوع و در فواصل زمانی مناسب انجام گیرد؛ تا کودکان، از ممارست و تکرار مطالب درسی و یا مهارتهایی که آموختهاند خسته نشوند.
- دلیل اصلی تمرین، پیشرفت در کار و کسب مهارت لازم میباشد، بنابراین کودکان و دانشآموزان باید از چگونگی پیشرفت خود آگاه و مطمئن شوند.
- تکرار و تمرین باید کاربردی باشد؛ یعنی دانشآموزان بتوانند آموختههای خود را در زندگی روزمره به گونهای مستقیم و غیر مستقیم به کار بندند، در این صورت اعتماد به نفس آنها در کسب مهارتهای آموزشگاهی افزایش مییابد. (1)
1- اختلالات یادگیری، غلامعلی افروز، ص163.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید