خداوند به خلق انسان و جهان آفرينش نيازي نداشت بلكه آنرا براي رفع فقر و نياز از مخلوقات و هدايت آنها به طرف كمال مطلوب خلق نمود. هر فاعلي به خاطر يكي از امور زير كاري را انجام ميدهد. 1- براي سود خود. 2- براي سود خود و ديگري. 3- براي سود ديگري. افعال خداوند تنها به خاطر مورد سوم است. (من نكردم امر تا سودي كنم- بلكه تا بر بندگان جودي كنم). خداوند خالق و آمر است و انسان و جهان آفرينش مخلوق مامور.
تعريف انسان: انسان مجموعهاي (بي نهايت) از استعدادهاي مادي و معنوي است كه هم براي رشد كردن آمادگي دارد و هم نسبت به رشد كردن شديدا محتاج است. كه اين رشد در سه مرحلهي حيات دنيا، حيات برزخ و بهشت جاويدان صورت ميگيرد. پس هرگز دنيا گنجايش اين رشد بي نهايت را ندارد.
تعريف جهان آفرينش: جهان آفرينش مجموعهاي از امكانات مادي و معنوي است كه از جهتي براي قوهي علم در روح انسان آيه و نشانه و كتابي قابل مطالعه است تا از اين طريق جهان بيني انسان تامين شود و از جهتي ديگر امكاناتي است براي زندگي كردن و بندگي انسان. پس جهان آفرينش در حقيقت خادم انسان است و هرگز نبايد انسان با ترك وظيفهي بندگي خداوند از اين مقام عالي سقوط كند و خادم آن شود.
هدف از خلق انسان چيست؟ هدف از خلق انسان كسب خوشبختي مادي و معنوي انسان در دنيا و آخرت و دوري از بدبختي مادي و معنوي در دو جهان از طريق سنن قضا و قدر و ابتلا و تلاش مجاهدانهي انسان در دايرهي كار خود و راضي شدن به نتايج مقرر خداوندي بعد از بكارگيري مجاهدانهي اسباب از جانب انسان ميباشد.
تعريف خوشبختي: خوشبختي يعني تامين تمام آرزوهاي مادي و معنوي (بي نهايت) انسان و نگهداري آنها از آفات و نابودي و محفوظ شدن انسان از دو درد ويرانگر غم و ترس طي سه مرحلهي حيات دنيا، حيات برزخ و بهشت جاويدان.
خوشبختي چگونه تحقق مييابد؟ خوشبختي پروژهاي است كه بر اساس تقسيم كار ميان خداوند و انسان صورت ميگيرد. يعني اينكه از طرفي از جانب انسان براي رسيدن به آرزوها در تمام ميادين مادي و معنوي اسباب مربوطه (اسباب مقرر در حيطهي وحي و علوم تجربي، كه هر دو از جانب خداوند است) به صورت مجاهدانه (به كار گيري آخرين توان بشر) به كار ميروند و از طرف ديگر از جانب خداوند نيز بعد از بكارگيري اسباب از جانب انسان از طريق دو سنت قضا و قدر و ابتلا نسبت به تامين آرزوهاي شايستهي انسان(آرزوهاي ممكن و مفيد) ميپردازد و از طرفي ديگر انسان را از طريق سنت ابتلا آزمايش ميكند و از طرف ديگر مصالح مادي و معنوي انسان را تامين ميكند(از طريق سنت قضا و قدر).
تعريف قضا و قدر: بر اساس اين سنت تمامي حوادث جهان آفرينش قبل از خلق آنها از جانب خداوند مقرر گرديده است كه علم به آنها تنها در اختيار خداوند است و كسي غير از او از آنها با خبر نيست اين سنت بر اساس دو دايره قرار گرفته است. 1- دايرهي كار انسان(به كار گيري اسباب مربوطه به صورت مجاهدانه). 2- دايرهي كار خداوند(رويدادها و نتايج اسباب). يعني اينكه براي روي دادن هر كاري دو امر لازم است. 1- بكارگيري اسباب.2- ارادهي خداوند. انسان براي انجام هر كاري اولا اسباب شناخته شده را به فرمان خداوند به كار ميگيرد و به دنبال آن خداوند نيز نتايج مورد نظرش را محقق ميگرداند. قضا و قدر الهي غيب است و يك لحظه بعد از وقوع آنها معلوم ميشوند و تا زماني كه انسان به كار خود مشغول است هنوز مقدر خدا برايش معلوم نشده است و بعد از اتمام كار او مقدر خداوند روشن ميشود كه در اين حالت انسان مكلف نيست.
تعريف سنت ابتلا: چون انسان موجودي مختار و با اراده است و از لوازم اين امر انتخاب آزادانهي انسان است خداوند براي تحقق اين امر انسان را در دورهاي كوتاه با سوالات امتحاني(نعمات و مصائب) مورد آزمايش قرار ميدهد و براي هر كس سوالاتي را در حد توانش مقرر ميكند تا از اين طريق هم به زندگي پسنديدهاي در دنيا برسد و هم در آخرت بر طبق عملكرد و خواستهي خودبه بهست جاويدان برسد و بالعكس.
موانع خوشبختي كه مكاتب بشري راه حل آرامشبخشي براي آن ندارند عبارتند از: 1- محدوديت امكانات، بي نهايت خواهي انسان و عدم اجراي آن در عمل. 2- محدوديت عمر انسان. 3- مزاحمت انسانهاي ديگر. 4- امراض جسمي و روحي. 5- عدم پاسخ يقيني و آرام بخش به سوالات اساسي بشر(از كجا آمدهام، چه كاري دارم و به كجا ميروم). 6- عدم جواب گويي به ميل بقا و جاودانگي حيات بشر. 7- عدم جواب گويي به كمال مطلق خواهي و بينهايت خواهي بشر. 8- حسرت عدم برخورداري كامل و بي مانع از نعمات مادي. 9- اعتراض انسان نسبت به عدم اجراي عدالت اجتماعي در زندگي انسان به خاطر بي باوري به قيامت. 10- وجود غم و ترس و احساس عدم امنيت رواني. 11- عدم تفسير آرام بخش از ناملايمات زندگي. 12- محروميت از بهرهي نسيه در آخرت به علت عدم ايمان به زندگي پس از مرگ. 13- قبول ذلت و محروميت از عزت واقعي براي حفظ زندگي دنيا از آفات. 14- ايجاد افسردگي روحي به علت تفسير نادرست از معناي زندگي. 15- آثار گناهان جسمي و روحي.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید