البته خدا گفتار زني که با تو در مورد شوهرش گفتگو مي کرد و به سوي خدا شکايت مي کرد، شنيد ؛و خدا گفتگو شما دو تا را مي شنود ،همانا خدا شنوا و بصير است .(مجادله،1)
مقاله « بندگي خدا يا بردگي شوهر » را که نگاشتم وعده دادم که مقاله اي به اين عنوان که «معشوقه يا بردگي »به تحرير در آورم تا حدود اين اطاعت ونحوه استفاده از اين حقّ شوهران را تبين نمايم ، تا بعضي از آقايان از اين حق ، برداشت نادرست نداشته باشند ؛ زيرا اين امر ممکن است که موجب سرکشي همسر شود، ودشمنان دين به نسل جديد القاي منفي کنند که دين اسلام ، حقوق زنان را ايفاءنکرده است !
خداي مهربان براي ايجاد مودت ورحمت بين زن وشوهر ،وظايف وحقوقي براي هر يک مشخص کرده است ،تا باعمل به آن مودت وعلاقه بين زن وشوهر برقرار شود ودر کنار يکديگر آرامش کسب کنند .
براي آن که به مطلب را در حد يک مقاله باز کنيم ، به سه اصل زير توجه نماييم :
1ـ حقوق متقابل زن وشوهر
2ـ تقدم اخلاق بر حقوق در خانواده
3ـ اصل معاشرت به معروف
حقوق متقابل زن وشوهر
خداي مهربان براي ايجاد مودت در بين زن وشوهر ،حقوق متقابلي براي آنهاتشريح نموده است ،ودر قرآن فرموده است :
(ومانند همان وظايفي که بر عهده زنان است ،به طور شايسته ،به نفع آنان بر عهده مردان است )(بقره ،228) .علي (ع) حقوق افراد را نسبت به يکديگر مي فرمايد :
«پس ،خداي سبحان برخي از حقوق خود را براي بعضي از مردم واجب کرد ،وآن حقوق را در برابر گذاشت ،که برخي از حقوق برخي ديگررا واجب گرداند وحقي بر کسي واجب نمي شود مگر همانند آن را انجام دهد .»(خطبه 216،ص،443) از کلام نوراني امام (ع) ، اين مطلب را مي توان نتيجه گرفت که : هيچ حقي بر کسي واجب نمي گردد مگر آن که در مقابل آن حق ،وظيفه اي مقرر است و رابطه بين حق و تکليف، متقابل است . خداي حکيم ،حق وتکاليف در زندگاني زناشويي ،براساس ويژگي هاي زن ومرد مي باشد ،يعني آن که زن که احساسات در او غلبه دارد،مسؤليت ومديريت خانواده را به مرد واگذار کرده است ؛و مرد را که خشونت ذاتي دارد ،به مدارا و ملاطفت با زن سفارش کرده است . آيت الله جوادي آملي پيرامون تلازم حق وتکليف اين گونه مي فرمايند :
با روشن شدن وجود تلازم ميان حق وتکليف و قابل تفکيک نبودن اين دو ،معلوم مي شود هرجا سخن از تکليف به ميان مي آيد بدان معنا نيست که حقي در آنجا مطرح نباشد ،يا در جايي که از حق سخن گفته مي شود تکليفي وجود نداشته باشد ،بنابراين گفتن اين که زبان دين زبان تکليف است ؛نه زبان حق ،سخن منطقي نيست ( جوادي آملي ،ص ،259) .
در ماده 1102 قانون مدني هم اين گونه آمده است :«همين که نکاح به صحت واقع شد روابط زوجيت طرفين موجود وحقوق وتکاليف زوجين در مقابل همديگر بر قرار مي گردد.»(ميرخاني ،ص،37)
بنابرابن اگرزن وظيفه«اطاعت » دارد ، مرد وظيفه «مدارا » و «معاشرت به معروف» دارد . ومرد نمي تواند به عنوان اطاعت از من ،همسرش را از رفتن به خانه والدينش ،بدون دليل محروم کند . و هم چنين زن به عنوان وظيفه من فقط اطاعت در تمکين وخروج از خانه است ، از اطاعت از خواسته هاي عقلي و مشروع مرد تمرد نمايد.
تقدم اخلاق بر حقوق ،در خانواده
در خانواده علاوه بر هماهنگي قوانين واخلاقيات ،بايد حقوق درخدمت اخلاق بوده واخلاق مقدم بر حقوق باشد .طبيعت خانواده ونوع رابطه اعضاي آن با يکديگر به نحوي است که حقوق به تنهايي قادر نيست اين روابط را تنظيم وتعديل سازد. به همين دليل ،طرح «حقوق خانواده » به جاي«اخلاق خانواده » واولويت دادن به آن را مضر دانسته وآن را بر خلاف مصالح خانواده مي دانيم .
خانواده را اخلاق اداره مي کند و حقوق براي شرايط غير عادي است. زماني که اوضاع دگرگون مي شود وعشق ،ايثار وفداکاري جاي خود را به ناسازگاري وزيادخواهي مي دهد ،در اين صورت حقوق به کار مي آيد .
حقوق خانواده رنگ و چهره ديگري دارد و جنبه انساني و عاطفي آن بر سيماي منطقي قواعد غلبه دارد و بر همه راه حل ها سايه افکنده است . اين کليد همه معما ها وبي اعتنايي به آن سرچشمه کج روي هاست .
طبع خانواده با حقوق واحکام آمرانه سازگار نيست وتأثيرقوانين در ايجاد نظم در آن ناچيز است . حقوق ،زن وشوهر را به منزله دو مدعي در مقابل هم قرار مي دهد که هر يک خواهان حق خود واستيفاي آن است . اگر اخلاق نباشد ،زن به خاطر کار منزل واداره امور داخي خانه از شوهر دستمزه مطالبه مي کند . حقوق به زن حق مي دهد که به خاطر شير دادن از پدر بچه وشوهر خود اجرت دريافت کند . به او مي گويد : تو مي تواني در قبال انجام کارهايي که بر تو واجب نيست مزد طلب نمايي وبدون آن اقدام نکني . به مرد نيز مي گويد : تو رئيس خانواده هستي . اختيار تعيين مسکن با توست و زن ملزم است هر جا که تو تعيين زندگي نمايد . تو مي تواني با کار و شغل زن به دليل مغايرت با مصالح خانوادگي مخالفت کني و........همه اين موارد،احکام ومقررات حقوقي است ، امّا هر کدام مي تواند نشاني از غير صميمي بودن يک زندگي مشترک باشد . اخلاق به جاي اين دستورهاي خشک و بي روح به تفاهم ،مدارا ،احسان عشق ،محبت ،تعاون و......توصيه مي کند . خلاصه آن وحدت معنوي که از يک زندگي مشترک انتظار مي رود ،فقط در گرو آموزههاي اخلاقي است واين توقع از حقوق بيهوده است .
اصل معاشرت به معروف
در قرآن به مرد سفارش اکيد بر رفتار «معروف » نسبت به همسرش شده است .
با زنان به خوبي ومعروف رفتار کنيد ؛واگر از آنان خوشتان نيامد ،پس چه بسا چيزي را خوش نمي داريد وخدا در آن خير فراوان قرار دهد .(نساء آيه 19)
در مجمع البيان مي خوانيم : مقصود از معاشرت به معروف ،انصاف در نفقه و اجمال در قول وفعل است ، معروف آن است که به زوجه ضرر و آزار نرساند .به تندي با او سخن نگويد ،با روي گشاده با او مواجه شود و....(مجمع البيان ،ج3، ص، 35). فعل «عاشروهنّ » امر است و فعل امر جز در مواردي که قرينه اي بر استحباب باشد ،ظاهر در وجوب است . در نتيجه ،مستفاد از آيه فوق ، معاشرت به معروف يک تکليف شرعي براي مردان است (حکمت نيا و همکاران ، ج 2 ، 77).
در اين مقاله چند نمونه از حسن معاشرت را به طور اختصار ، اشاره نموده تا شوهران با رعايت آنها بتوانند قلب همسران خود را به دست آورند و خشنودي پروردگار خويش را نيز فراهم آورند.
1ـ حق همسر، بخشش اشتباهات او
ابن عمّّار از امام صادق (ع) پرسيد : حق همسر بر شوهر چيست ، وقتي آن را انجام دهد نيکوکار به شمار خواهد آمد ؟ امام صادق (ع) فرمودند : او را سير کند و بپوشاند و زماني که از روي ناداني کاري انجام داد از ،او را ببخشد و امام صادق (ع) فرمود پدرم زني داشت که او را اذيّت مي کرد و پدرم او را مي بخشيد (کليني ،ج، 5 ،ص ،511).
در اين کلام نوراني امام صادق (ع) مردي نيکوکار به حساب مي آيد که اشتباهات همسرش را ببخشد و به روي او نياورد .
2ـ حق همسر، ترش روي نکردن به او
پيامبر اسلا م (ص) فرمودند : حق همسر بر شوهر اين است که اورا سير بگرداند ، عيوبش را بپوشاند وبه او ترش رويي نکند (محمدي ري شهري ،ج ،4،ص،284) . در اين حديث شريف پوشاندن عيب همسر و با روي گشاده با او برخورد کردن را ،حق همسر مي داند .
3ـ مدارا کردن و هم نشيني احسن ، رمز يک زندگي با صفاست
در حديثي امام علي ( ع ) براي آن که يک زندگي با صفا داشته باشيم اين گونه مي فرمايد :
در همه شرايط با همسرت مدارا کن و با او هم نشيني احسن وخوب داشته باش تا آن که زندگيت با صفا وزيبا شود (مصطفوي ،ص ،100) . آيا شما يک زندگي با صفا را آرزو نداريد ؟ !!پس به توصيه امام مؤمنين عمل کنيد .
4ـ رفتار زيباي همسر ،در گرو گفتار نيکو ست
اميرمؤمنان(ع) مي فرمايد : با همسرتان زيبا سخن بگوييد، تا شايد آنها ، نسبت به شما رفتار زيبا و خوبي داشته باشند (مجلسي ، ج ،103 ،ص ،223) . شما که مايليد همسرتان با شما به نيکو رفتار کند ،پس با او زيبا حرف بزن ؛يقين بدان که با خشونت و با بي توجهي ،هيچ گاه به اين آرزوي خود نخواهيد رسيد .
5ـ بهترين مردان امت پيامبر (ص)
پيامبر گرامي (ص) فرمودند : بهترين مردان امت من آن کساني هستند که نسبت به اعضاي خانواده شان تکبر وخشونت نداشته باشند ،ونسبت به آنها مهربان ودلسوز باشند ، و به آنها ظلم نکنند سپس آيه « مردان سرپرست زنان هستند، به خاطر آن که خدا بعضي را بر بعضي برتري داده است...» را تلاوت فرمودند (با با زاده ،ص ،242 ) . آيا دوست نداريد شما از زمره بهترين مردان امت رسول الله (ص) باشيد ؟!
6ـ زن ، معشوق مورد اکرام شوهر
امام باقر عليه السلام فرمودند : هر کسي همسري گرفت پس بايد آنها را اکرام کند ،زيرا آن که همسر شما « لعبت »
شماست پس هر کسي همسر گرفت او را ضايع نکند (بابازاده ،ص، 208) . لعبت ، به معني دلبر ومعشوق مي باشد ، بنابراين سفارش امام (ع) اين گونه است که با همسرت دلبري وعاشقي کن ، چنانچه اين دلبري را انجام ندهيد ،او را ضايع کرده ايد ، و اين با اکرام وبزرگ داشت همسر مغايرت دارد.
آقاي گرامي، زن ،دلبر ومعشوق توست ، نه برده اي در اختيار تو ؛ خانم گرامي ، شوهرت ،سرپرست توست ، سرپرستي او را بپذير ؛ تنها راه زندگي شيرين و آرامش بخش و عشق محور همين است وبس .
منابع :
1ـ قرآن
2 ـ نهج البلاغه ، ترجمه محمد دشتي
3ـ بهشت خانواده ،سيد جواد مصطفوي
4ـ بحارالانوار ، ج 103، محمد باقر مجلسي
5ـ حقوق خانواده ومسايل ازدواج ،علي اکبر بابازاده
6ـ حق و تکليف در اسلام ،آيت الله جوادي آملي
7ـ رويکرد نوين در خانواده ،عزت السادات ميرعارفي
8ـ فلسفه حقوق خانواده ،ج 2 ، دکتر محمود حمکت نيا وهمکاران
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید