براي ايجاد ويژگي هاي مثبت در خود و حفظ آن ها سعي کنيد به اصلي به نام اصل نگهداري پايبند باشيد .،اين اصل يعني اجتناب از انديشه منفي، بيان منفي و توجه نکردن به انتقادهاي نابجاي ديگران.
يا تمرينات اعتماد به نفس را اصلا انجام ندهيد ، يا اصل اوليه نگهداري را رعايت کنيد! مراقب باشيد در طول روز صحبت هايي مثل: به من نيامده. ما خيلي ساده ايم! بعضي مردم گرگند و بعضي ديگر بره!! هيچ کاري از دست من ساخته نيست و ... نکنيد.
اگر اطرافيان مدام به شما بگويند تو نمي تواني، تو لياقت نداري، سرت کلاه مي گذارند و... از آنها دوري کنيد و يا اينکه دستکم روي اين حرف ها تمرکز نداشته باشيد.
با تمرينات زير به توانايي هاي خود توجه بيشتري کنيد:
تا جايي که مي توانيد حرف منفي نزنيد و تا حد ممکن به صحبت منفي ديگران توجه نکنيد. شايد مفهوم مثبتي در ذهن خود داريد اما به شکلي منفي آن را بيان مي کنيد.
بيان و ذهنيت مثبت داشته باشيد. وقتي قرار است هر روز رشد کنيد و شخصيتي کامل تر و بهتر داشته باشيد ، نسبت به تصميم خود با شکل مثبت حرف بزنيد. براي اينکه بخواهيد تغيير مثبتي در خود ايجاد کنيد ، به يک احساس مثبت نياز داريد و اين احساس مثبت يعني همان احساس توانايي و شايستگي بهتر از اين بودن. بيان گذشته منفي، احساس منفي را به دنبال دارد که اين احساس منفي مانع از عمل شدن تصميم شما مي شود. اگر واقعا ميل داريد تغيير کنيد و دگرگون شويد ، از همين الان تصميم بگيريد که در مورد اينکه چگونه بوده ايد، صحبت نکنيد.از گناهتان توبه کنيد و در صدد جبران برآئيد.
فراموش نکنيد که جهان، بازتابي از خود ماست و احساس ناکامي و احساس هاي منفي ديگر، بزرگ ترين مانع است. لحظه اي را که در احساس گناه به سر مي بريد ، مشغول ريشه کن کردن اعتماد به نفس خود هستيد. اين دو نمي توانند با هم جمع شوند. شما مي توانيد با اعتماد به نفس داشته باشيد و يا احساس گناه. محال است که هر دو را با هم داشته باشيد. دقت کنيد چه رفتارهايي منجر به اين مي شود که شما احساس گناه کنيد، از اين رفتارها به شدت اجتناب کنيد.
يکي ديگر از موارد شايع احساس گناه، نبخشيدن است. نبخشيدن يعني اين که شما از رفتار گذشته خود با يک فرد ديگر، کينه به دل داشته باشيد. شايد اين جمله را خيلي شنيده باشيد که من هرگز او را به خاطر آن کارش، نمي بخشم.
نبخشيدن نه تنها براي بهبود اوضاع نيست، بلکه قدمي در جهت تخريب روحيه و اعتماد به نفس شماست که مسلماً شرايط را دشوارتر مي کند.
از مواهب الهي لذت ببريد و خود را از اين موهبت ها محروم نکنيد. هر محروميتي که به درازا بکشد، عدم شايستگي را به ذهن القا مي کند. در قرآن بارها به استفاده کردن از مواهب و نعمت هاي الهي تاکيد شده است. اگر در اسلام، روزه گرفتن عبادتي واجب است، مفهوم آن به هيچ وجه محروم سازي نيست. روزه گرفتن، از جهتي همان گسترش سلامتي و توجه به جسم است و از طرفي توجه ما را به نعمت هاي فراواني که در اطرافمان وجود دارد، جلب مي کند. اکنون شما با چشم بازتري به جهان اطراف خود نگاه کنيد. چه امکانات بي شماري داريد که از آنها استفاده نکرده ايد؟
آيا شما از کل امکانات و مواهب الهي محيط خود استفاده مي کنيد؟ بدون اينکه احساس گناه کنيد از مواهب الهي لذت ببريد. و البته به حدودي که شرع برايتان مشخص کرده پايبند باشيد.
احساس شايستگي کنيد. به تعبيري، اعتماد به نفس، فقط احساس شايستگي کردن نيست.اين احساس، ممکن نيست در ما به وجود بيايد مگر اينکه به موجوديت خود پي ببريم و توانايي هاي خود را بشناسيم. خداوند فرموده: ما انسان را شبيه خود آفريديم، بنابراين تمامي صفت هاي خداوند هر چند نه به طور مطلق، در ما به وديعه نهاده شده است. همان روزي که به سيماي انسان آفريده شديم، در حقيقت، درجه شايستگي و لياقت خود را دريافت کرده ايم. حتي تصور اينکه ما لياقت موهبت هاي بزرگ را نداريم. عملاً به معني نفي ارزش هاي الهي و ناسپاسي است. هر نعمتي که در اين دنياست و هر موهبتي که مي بينيد ، براي شما آفريده شده است. خداوند در قرآن مي فرمايد: از نعمت ها استفاده کنيد، نعمتي که حلال و طيب (پاکيزه و آراسته) باشد.
خودپرستان به ديگران عشق نمي ورزند. به اينکه آفريده خدا هستند توجهي ندارند. اما صاحبان اعتماد به نفس، سرشار از احترام و عشق و حمايت ديگران هستند.
اعتماد به نفس، خودپرستي نيست. شايد گمان کنيد که اعتماد به نفس نوعي خودپرستي است. اما بايد توجه داشته باشيد که با خودپرستي خيلي متفاوت است. گرايش خودپرستي اين است، که خدايا، نه به اراده تو که به اراده خودم بشود! مي خواهم عمرم را چنان که دلم مي خواهد، به انجام رسانم، بيگانه از تو و ديگران! از همين روست که گفته مي شود خودپرستي از بت پرستي بدتر است. اما گرايش اعتماد به نفس، اين است:خدايا با فروتني و تواضع به قدرت و توانايي تو يقين دارم و باور دارم تا تو ياورم هستي، همواره پيروز و موفقم. شخصي که اعتماد به نفس دارد به خود و ديگران عشق مي ورزد چون خود و ديگران را نشانه هايي از آفريدگار مي داند.
خودپرستان به ديگران عشق نمي ورزند. به اينکه آفريده خدا هستند توجهي ندارند. اما صاحبان اعتماد به نفس، سرشار از احترام و عشق و حمايت ديگران هستند.
براي خود و ديگران، ارزش قايل شويد. هم زماني را براي رسيدن به خود و نيازهاي خود در نظر بگيريد و هم زماني را به ديگران اختصاص دهيد.
ما زماني مي توانيم انسان فداکار و مفيدي براي ديگران باشيم، که خودمان، باشيم!!اگر مي خواهيد به ديگران روحيه بدهيد و يا اعتماد به نفس آنها را افزايش دهيد ، بايد خودتان روحيه عالي داشته باشيد و داشتن روحيه عالي به توجه کردن به خود نياز دارد.
فداکاري براي دوستان، خدمت به ديگران و رفع نيازهاي ديگران، امري پسنديده است به شرط آنکه به خود لطمه نزنيد. تا پاسي از شب، در محيط کار بودن، بيش از حد توان کار کردن، عدم توجه به وضعيت غذايي و استراحت و علايق خود، همه و همه رفتارهاي خودشکنانه است که به زودي شما را خسته مي کند و از بين مي برد.بيش از اندازه، از ديگران حمايت نکنيد. فداکاري را در حد اعتدال و به مفهوم درست آن، انجام دهيد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید