گاهي وقتها دست خودت نيست؛ بدون اينكه بخواهي قهر ميكني، بدون اينكه فكر كني قهر ميكني، اگر چيزي دلخواهت نباشد قهر ميكني و اين قدر اين كار را ادامه ميدهي تا درونت آرام شود. حالا فرقي نميكند به آن چيزي كه ميخواستي رسيده باشي يا نه. مهم اين است كه يك جوري مخالفت خود را اعلام كني. قهر طبيعي است اما به شرطي كه در حد طبيعي و منطقي باشد، نه مثل تو كه اين روزها مرزها را برداشتهاي و سر هر مساله كوچكي قهر ميكني. به قهر معتاد شدهاي، كلافهات كرده، هيچ جوري هم دست از سرت بر نميدارد. شايد تو هم از سر او دست بر نميداري؛ نه؟!
يكي از نشانههاي تنبيه، قهر است كه افراد در مقابل رفتارهاي ديگران به صورت يكي از شكلهاي ديداري (ارتباط نداشتن)، چشمي، كلامي (قطع كلام) بروز ميدهند كه ميتواند ريشه در زندگي بدوي يا اوليه افراد داشته باشد. فردي که قهر ميکند هدفي دارد و در واقع با قطع ارتباط ميخواهد مطلب خود را به اطرافيان يا به فرد مقابل بيان کند. بعضي ها بيشتر از بقيه قهر ميکنند و برخي افراد هرگز علاقهاي به قهر ندارند. بطور کلي هدفي که در اين رابطه مورد نظر فرد است معمولا براي بيان يک ناراحتي يا يک هيجان منفي است. فرد مي خواهد به طرف مقابل بگويد که ناراحت است، يا ميخواهد کاري کند رفتار او را تغيير دهد و ...
قهر در روابطي كه افراد انتظارات بيشتري از هم دارند و در تعاملات بيشتر هستند به مراتب، بيشتر رخ ميدهد. كنشها و واكنشها، خواسته يا ناخواسته، افراد را به سمت قهر سوق ميدهد. در هر حال، قهر کردن به صورت يک وسيله و يک مکانيزم در آمده است که در مواقع ناراحتي از فرد سر ميزند. در واقع يک روش تخليه ناراحتي است و فرد به اين روش عادت کرده است و معمولا قبل از اينکه فکر بهتري به ذهنش برسد، که در آن لحظه فايده بهتري داشته باشد، به اين روش اقدام ميکند. برخيها اين روش را از دوران کودکي ياد گرفتهاند. ممکن است کودک با مشاهده رفتار اطرافيان و بويژه والدين در مواقع ناراحتي از يک فرد ديگر رفتار آنها را الگو برداري کند. چنين کودکي ياد ميگيرد پيام خود را با قطع ارتباط بيان کند و به روشي غير از گفتار کلامي مفهوم ناراحتي خود را به اطرافيان برساند. بطور کلي اين روش چه در کودکي ياد گرفته شده باشد و چه در بزرگسالي فرقي نميکند. فرد از يک شيوه نادرست براي تنظيم رفتار خود استفاده ميکند و در واقع نميتواند به روش مناسبتري مطلب خود را بگويد، يا از خود دفاع کند.
انسان يک موجود اجتماعي است و نيازمند برقراري روابط با ديگران است. چنين نيازي نه تنها يک نياز جسمي بلکه عميقا يک نياز رواني است. بنابراين دور ماندن از چنين روابطي براي وي فوقالعاده دشوار است، مگر افرادي که به اختلالاتي دچارند که دوري از روابط اجتماعي را ترجيح ميدهند. بر اين اساس، ماندن در وضعيت قهر براي افراد دشوار واسترسزا است. بويژه اينکه در يک سوي قهر معمولا افرادي قرار داند که به نحوي از لحاظ عاطفي براي فرد داراي اهميت هستند، مثل قهر دو دوست يا قهر زن و شوهر. بنابراين بازگشت به وضعيت قبلي و تمايل به آن معمولا وجود دارد، حتي در مواردي که افراد با توجه به ويژگيهاي شخصيتي خود به نوعي فقدان چنين تمايلي را نشان ميدهند. ممکن است شدت ناراحتي از طرف مقابل به قدري زياد باشد که فرد کاملا از برقراري رابطه مجدد، به عبارتي آشتي خوداري کند و حتي دلايل و توجيهات منطقي براي آن داشته باشد. ولي جمله، اي کاش اين اتفاق نميافتاد... به شکلهاي مختلف در ذهن افراد وجود دارد. برخي افراد بيشتر از بقيه نياز رواني و عاطفي خود به روابط با ديگران احساس ميکنند.
اين چنين افرادي هر چند ياد گرفته باشند از روش قهر به عنوان يک روش براي بيان ناراحتي استفاده کنند، اما بزودي تمايل به بازگشت در آنها بوجود ميآيد. برخي افراد به صورت خودکار در حالت هيجاني به اين روش اقدام مي کنند، اما بعد از مدتي که هيجاناتشان فروکش کرده و قدرت منطق نمو بيشتري يافته، متوجه مسائلي ميشوند که تمايل به بازگشت در آنها را بوجود ميآورد. برخي از افراد ديگر به نظر کينهاي تر هستند و شايد به نظر برسد هرگز نميتوانند فرد مقابل را ببخشند، حتي به قيمت تحمل ناراحتيهاي حاصل از قطع روابط و ...
افرادي که در قهر ميمانند افرادي هستند که شيوه مناسب ابراز وجود، دفاع از خود، قاطعيت و جرات وزري را ياد نگرفته اند، نميتوانند هيجانات خود را بخوبي کنترل کنند و مانع از دخالت آنها در تصميمهاي منطقي شان شوند، قدرت چشم پوشي و بخشيدن ديگران را ندارند و يا غرور کاذبي براي خود ايجاد کردهاند و ...
قهر روش تخليه ناراحتي است و فرد به اين روش عادت کرده است و معمولا قبل از اينکه فکر بهتري به ذهنش برسد، که در آن لحظه فايده بهتري داشته باشد، به اين روش اقدام ميکند
در هر حال هم خود قهر و هم عواملي که به ايجاد و تداوم آن مربوط ميشوند استرسزا هستند. افکار منفي آزاد دهنده در حالت قهر شديدا فعال ميشوند. فرد در حال قهر بيشتر از حالتهاي عادي به ويژگيها، گفتار و رفتار منفي فرد مقابل توجه ميکند، در حالي که در حالت برقراري دوستي اين دسته از افکار بسيار کاهش مييابند. بر اين اساس قهر و آشتي هاي مداوم آزار دهنده و بهم ريزنده شرايط آرام زندگي هستند که ميتوان روشهاي مناسبتر و ايدهآلتري بجاي آنها جايگزين کرد تا فرد بتواند با جرأت ورزي بيشتري در شرايط استرسزا حاضر شود، بتواند از خود دفاع کند و با حفظ دوستي و صلح به حل مشکل و اختلاف بوجود آمده مبادرت کنند. چنين روابطي از پايايي بيشتري برخوردار هستند، آرامش فرد را تداوم ميبخشند و از همه مهمتر راه اندازي افکار منفي که بسيار آسيب رسان براي افراد و براي روابط او هستند جلوگيري ميکنند.
قهرت را درمان كن
هيچ فكر كردهايم ما يا ديگران چرا قهر ميكنيم؟ لطفا اين موضوع اگر برايتان مهم نيست سعي كنيد مهم باشد چرا كه بيش از ديگر آزاري شما را آزار ميدهد. دكتر پرويز رزاقي، روان شناس، درباره افرادي كه بيشتر قهر ميكنند، ميگويد: "اين افراد احتياج به مطرح شدن، حل مشكلات يا جلب توجه دارند و بسياري از مواقع از نداشتن اعتماد به نفس رنج ميبرند. در حالي كه اين قهرها راه درمان دارد و اگر نميخواهيد بيش از اين دوستان و آشنايان خود را از دست بدهيد و ميخواهيد كمتر خودتان را آزار بدهيد دست به كار شويد و از راه حل هاي پيشنهادي زير براي درمان قهر استفاده كنيد:
- قوه شناخت خود را نسبت به عوامل تنبيه ديگر بالا ببريد و بدانيد قهر به تنهايي چارهساز نيست. براي مثال پاداش و امكانات را حذف كنيد.
- شيوههاي کسب آرامش را ياد بگيرد و از بروز افزايش اضطراب و ديگر هيجانات منفي خود جلوگيري کنيد. به اين ترتيب سيستم منطقي فرد نيز فعالتر شده و ميتواند استدلال درستي داشته باشد و تصميمهاي درستي اتخاذ کند.
- چون افراد درونگرا ارتباط كلاميشان ضعيفتر است به نسبت بيشتر از قهر استفاده ميكنند پس يكي از راهكارها افزايش تعاملات اجتماعي است.
- شيوههاي جرات ورزي را ياد بگيرد.
- از روشهاي ارتباطي جايگزين براي اعلام احساس و نظر خود استفاده كنيد.
- اعتماد به نفس خود را افزايش دهيد.
- مهارتهاي كلامي خود را تقويت كنيد.
- به ديگران هم براي ابراز نظر و احساس اجازه بدهيد. شايد ديگران حرفي براي گفتن دارند كه موجب رفع قهر ميشود.
- افكار و رفتار منفي را كمكم دور بريزيد و بيشتر به موضوعهاي مثبت فكر كنيد.
ويژگي قهر جوانمردانه
* موضوع قهر را براي طرف مقابل مشخص كنيد.
* از قهر در جمع استفاده نكنيد.
* راه آشتي را باز بگذاريد و هر چيزي از دهانتان بيرون آمد، نگوييد.
* قهر نبايد طولاني مدت باشد چون از ميزان تاثيرگذاري آن كم ميشود.
* اگر موضوع قهر براي طرف مقابل مهم نيست قهر چاره كار شما نيست.
* در قهر و آشتي به ويژه در رابطه مادر و فرزندي، والدين بلافاصله عذرخواهي مكرر كودك را نپذيرند. چرا كه اين امر موجب تكرار رفتار غلط و تقويت عذرخواهي مكرر و درنتيجه اصلاح نشدن رفتار نامناسب و درنهايت كاربرد نامناسب قهر از سوي والدين ميشود، البته در نپذيرفتن عذرخواهي هم زياده روي نكنيد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید