5- تكلف در زندگی
قرآن کریم، هنگامی که ویژگی های عباد الرحمن (بندگان خدای رحمان) را برمی شمارد، در بیان اولین ویژگی می فرماید: «بندگان خدای رحمان کسانی اند که روی زمین بی تکبر راه می روند.» (فرقان،۶۳) امام صادق (ع) فرمودند: مراد از «هونا» زندگی کردن براساس فطرتی است که خداوند آفریده است. یعنی بندگان خدا، خود را به تكلف و رنج و تعب نمی اندازند. اسلام، پرهیز از تکلف را امتیاز دانسته و از ویژگی های مهم پیامبر اکرم (ص) بی تکلفی است: «و من اهل تکلف نیستم.» (ص، ۸۶)
تكلف در زندگی آن است که انسان در تهیه لوازم خانه یا مهمانی دادن خود را دچار زحمت کند، ما در اینجا در خصوص «مهمانی دادن» که مورد ابتلا بوده و چه بسا زن یا مرد دچار تکلف گردند، نکاتی را بیان می نماییم.
در اهمیت توجه به مهمان، همین بس که پیامبر اکرم شان فرمودند: «برای هر چیز نکاتی است و زکات خانه، اتاق مهمان است.» و « از مکارم اخلاق، پذیرایی از مهمان است.»
اما در اسلام، تکلیف، بر اساس قدرت و به اندازه توانایی انسان است؛ لذا مقدار خرجی و هزینه نیز باید براساس عرف و به قدر توانایی باشد: (بقره، ۲۳۳) در بعضی از خانواده ها، همسرانی پیدا می شوند که در مهمانی دادن دچار تكلف می گردند و چه بسا، مردی برای خوشایند دیگران، خانواده اش را به تکلف بیندازد و یا زنی برای خوشحال کردن اقوام و خویشان خود، شوهرش را به زحمت بیندازد. لذا پیامبر گرامی اسلام که از تکلف برای پذیرایی از مهمان، به مقداری که انسان توان ندارد و خود را به مشقت بیندازد، نهی فرمودند.
۶- بازگو کردن های بی جا
یکی از وظایف مشترک همسران، «حفظ اسرار و رازداری» بود که بیان کردیم. از جمله اسباب اختلاف، بیان اسرار زندگی و بازکردن سفره دل پیش دیگران؛ ولو نزدیکترین افراد است. این کار، سبب می شود تا همسرما از چشم دیگران بیفتد و موجب سردی در روابط فامیل و دل خوری ها گردد. افزون بر این آثار دنیوی، بدگویی پشت سر همسر، غیبت محسوب می شود و گناه کبیره است. (حجرات، ۱۲)
یادآوری این نکته ضروری است که مشکلات درون خانه باید توسط زن و مرد حل شود، نه آنکه با کشاندن مشکلات به خویشان طرفین، آنان نیز نسبت به یکدیگر قهر و کینه پیدا کنند. البته در مواردی که خود زن و مرد نتوانند اختلافات میان خود را حل کنند اسلام طرح دادگاه خانواده را مطرح کرده که به جای خود خواهد آمد.
۷- بدزبانی و تمسخر
از مواردی که می تواند سبب اختلاف در خانواده شود، بدزبانی و مسخره کردن است. کلام و گفتار خوب و سخن نیکو، زمینه ساز محبت است و سخن ناروا، زمینه ساز انواع وسوسه های شیطانی است: «و به بندگانم بگو: سخنی گویند که نیکوتر است، چرا که شیطان (با سخنان ناموزون) میان آنان فتنه و فساد می کند. همانا شیطان همواره برای انسان، دشمنی آشکار بوده است.» (اسراء، ۵۳) طبق این آیه شریفه، لازمه عبودیت، خوش گفتاری با دیگران است و بدزبانی نشانه پیروی از شیطان.
قرآن کریم، در خصوص تمسخر نیز می فرماید: «مبادا گروهی (از شما) گروهی دیگر را مسخره کند، چه بسا که مسخره شدگان بهتر از مسخره کنندگان باشند.» (حجرات، 11) مسخره کردن، نشانه جهالت است. وقتی موسی (ع) به بنی اسرائیل فرمود: خداوند دستور داده گاوی را ذبح کنید و قطعه ای از بدن آن را به مقتول بزنید تا زنده شود و قاتل خود را معرفی کند، آنها با شنیدن این سخن به موسی (ع) گفتند: آیا ما را مسخره میکنی؟ موسی (ع) گفت: مسخره کردن کار جاهلان است و من به خدا پناه می برم که از جاهلان باشم.
۸- جدال با یکدیگر
جدال دو نوع است:
الف) جدال نیکو، که سیره انبیا (ع) بوده است و نوعی گفتگو و تلاش برای ارشاد مردم است. چنانکه کار به حضرت نوح (ع) می گفتند: تو برای ارشاد ما بسیار جدل و تلاش میکنی: (هود، ۳۲)
ب) جدال باطل، که به منظور محو یا کم رنگ کردن حق، انواع طرح های انحرافی و باطل را به میان می آورد: (کهف، ۵۶) و با تحريك شیطان است: (انعام، ۱۲۱) بحث و مجادله ای که برای روشن شدن حق است، باید به نیکوترین شکل و به صورت «جدال احسن» باشد:
(عنکبوت، ۴۰۶)؛ (نحل،۱۲۵) و «جدال احسن» به گفتگویی گفته می شود که همراه آن، طعنه ، استهزاء ناسزا و اهانت نباشد، بلکه بر اساس استدلال و محبت و با انگیزه های اصلاحی باشد.
در روایات، از مراء و جدال و جر و بحث بیهوده نهی شده است. امیرالمومنین (ع) فرمودند: «جر و بحث، تخم شر است» جدال بیهوده و جر و بحث در همه جا، به ويژه در محیط خانواده، بذر شر است؛ چرا که کینه می آورد و دنباله کینه، سوء ظن و فحش و غیبت است. در روایتی آمده است: «اگر هم حق با تو هست، جر و بحث را رها کن.» و پیامبر گرامی اسلام (ص) برای تشویق به ترک جدال فرمودند: «هر کسی که مراء (جدال و جر و بحث) را ترک کند، اگرچه بر حق باشد، من برای او خانه هایی را در بهشت ضمانت میکنم.»
9- توقعات بیجا
توقعات نابجای زن یا مرد، یکی از مهم ترین عوامل اختلاف است و اگر هر کدام دامنه توقع خویش را محدود سازند و از عالم رویا ها و پندارها بیرون آیند و طرف مقابل خود را به خوبی درک کنند و در حدودی که ممکن است، توقع داشته باشند؛ جلوی بسیاری از اختلافها و طلاقها گرفته خواهد شد.
اگر در مسائل زندگی، مدار و معیار ما شرع و عرف صحیح باشد، به جای توقع از دیگری از خودمان متوقع بوده و از خواسته های غیرمعقول پرهیز مینماییم.
چه بسا در شرایطی، باید توقعات بجا را هم بر زبان نیاورد و گذشتن زن یا مرد از این توقعات بجا، زندگی را از بگو مگوها نجات داده و با این روش، اختلافات، فرصت بروز نمی یابند.
۱۰- بیکاری یا کار زیاد
از عوامل اختلاف، گاهی بیکاری است و گاهی زیاده روی در کار؛ و آنچه مهم است رعایت اعتدال در کار می باشد. کار، در اسلام عبادت و به منزله جهاد است. قرآن نیز می فرماید: هرگاه از کاری فارغ شدی، به کار دیگری بپرداز (انشراح، ۷)
«کار» وسیله تربیت جسم و روح، سبب پرکردن ایام فراغت، مانع فساد و فتنه، عامل رشد و نبوغ و ابتکار، توسعه اقتصادی، عترت و خودکفائی و كمك به دیگران می باشد. انبیای الهی، کشاورز، چوپان، خیاط و نجار بوده اند. بنابراین، بیکاری، ممنوع است؛ چرا که مایه خستگی، تنبلی، فرسودگی، فرصتی برای نفوذ شیطان، ایجاد فتنه و گسترش گناه می باشد و دعای بیکار مستجاب نمی شود.
با توجه به اینکه نفقه بر روی دوش مرد است، مرد موظف به کار است و این بحث بیشتر بر مردان تطبیق می گردد. مرد باید برای برآوردن نیازها و توسعه در زندگی تلاش نماید و بیکاری مرد، سبب کشمکش ها و اختلاف است. امام صادق (ع) فرمودند: «کسی که برای خانواده اش، تلاش کند، مانند مجاهد در راه خداست.» همچنین، آن حضرت به نقل از رسول خدا فرمودند: «ملعون است، ملعون است کسی که بار زندگی اش را روی دوش مردم بگذارد. ملعون است، ملعون است کسی که عیال و خانواده اش را ضایع کند.»
در مقابل، افراط در کار نیز مذمت شده است. اسلام برای کار، ساعت و مرز قرار داده و به کسانی که در ایام تعطیل کار می کنند، لقب متجاوز داده است.
اما در خصوص کار زنان نکاتی وجود دارد که در اینجا محل بحث آن نیست؛ ولی زن می تواند علاوه بر انجام کارهای خانه، با برخی کارها و مشاغل خانگی، به اقتصاد خانواده کمک کند. رسول گرامی اسلام (ص) فرمودند: «بافندگی، بهترین سرگرمی برای زن صالح است.»
به هر حال اسلام به کار اهمیت داده تا آنجا که در حدیث می خوانیم: «خداوند بنده پرخواب و انسان بیکار را دشمن دارد.» و امام باقر فرمود: «کسی که در کار دنیایش تنبل باشد، در کار آخرتش تنبل تر است.»
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید