هنگامی که دختر و پسر جوان بتوانند نیازهای عاطفی و جنسی خود را از راه دوستیهای نامشروع و یا روابط آزاد جنسی ارضاء نمایند، انگیزهای برای پذیرش مسئولیت ازدواج و تشکیل خانواده ندارند و به بهانههای مختلف طفره میروند. غرایز در انسان، همچون کپسول گاز است که اگر از لوله مخصوص وارد چراغ بشود، هم اتاق را گرم و هم غذا را طبخ و هم فضا را روشن میکند و هیچگونه خطر و بوی بدی در کار نیست. ولی اگر همین گاز در فضا پخش شود، ابتدا بوی بدش همه جا را میگیرد و سپس سبب انفجار و آتش سوزی میشود.
و یضع لهم إشرهم و الأغلال آلتی کانت علیهم؛ و از آنان بارگران (تکالیف سخت) و بندهایی را که بر آنان بوده برمی دارد (وآزادشان میکند) » (أعراف، ۱۵۷)
رسانههای بیگانه نیز با هدف تغییر سبک زندگی اسلامی ایرانی و با ترویج روابط آزاد جنسی کاری میکنند که برخی جوانان از تشکیل خانواده و مسؤولیت پذیری شانه خالی کنند و یا افراد متأهل را به روابط آزاد ترغیب و سبب فروپاشی خانواده میگردند: کسانی که از هوسها پیروی میکنند، میخواهند که شما به انحرافی بزرگ تمایل پیدا کنید.» (نساء، ۲۷(
بی توجهی خانواده والدین باید برای ازدواج فرزندان خود برنامه داشته باشند و مقدمات ازدواج آنان را فراهم کنند، نه آنکه فرزندان را به حال خود رها کرده و بگویند: هروقت همسر بخواهند خودشان می گویند. والدین دلسوز میدانند رفتن به سفرهای زیارتی مستحب در شرایطی که فرزندان نیاز به ازدواج دارند، کار درستی نیست و حتی اگر فرزند به گناه بیفتد، آنان مقصرند. در این گونه موارد هزینه ازدواج بر هزینه زیارت مقدم است.
سایر موانع موانع دیگری هم میتواند در ترک یا تأخیر ازدواج مؤثر باشد که به عناوین آنها اشاره مینماییم:
ترس از محدود شدن آزادیهای دوران مجردی، رشد روند طلاق و بی اعتمادی خانوادهها به یکدیگر، ترس از مشکلات و سختیهای احتمالی بعد از ازدواج، ترس از ازدواج به دلیل تجربههای ناموفق دیگران، هراس از مردسالاری که دختران در خانه پدر میبینند، وسواس در انتخاب، روابط عاطفی شدید میان والدین و فرزندان، بدبینی و بد دلی برخی پسران با توجه به برخی روابط پنهانی و داشتن سوء ظن به همه.
خداوند در قرآن کریم، پیامبرش را «بی تکلف» معرفی کرده است: « من اهل تکلف نیستم.» (ص، ۸۶) ما نیز باید پیرو این پیامبر باشیم و سبک زندگی ما اسلامی و قرآنی باشد. قرآن کریم، ضمن بیان احکام ازدواج در سوره نساء، در پایان میفرماید:
خداوند میخواهد (با آسان کردن قوانین ازدواج، بار تکلیف شما را سبک کند. و أنسان، ضعیف آفریده شده است. ((نساء، ۲۸) این آیه پیام میدهد که اسلام، دین آسانی است و بن بست ندارد و تکالیف دینی، به میزان توان و طاقت انسان است و هرگونه مشکل تراشی در ازدواج، خلاف خواست خداست و پیروی و پایبندی به احکام ازدواج، زمینه سبک باری و دورماندن جامعه از آفات و مشقات است. و با توجه به ضعف انسان در برابر غریزه جنسی، مقرارت و قوانین ازدواج تسهیل و آسان گردید.
والدین نیز باید از تکلف دوری نموده و در شکل گیری ازدواجها، به جای گره زدن، گره گشایی کنند. کاهش هزینهها و توقعات بیجا، راهنمایی جوانان، حمایتهای مادی و معنوی مسؤولین، اشتغال زایی، تقویت اعتقادات دینی، پیش قدم شدن بزرگترها و... همه و همه، راههای تسهیل ازدواج میباشد.
انتخاب همسر، از مهمترین و کلیدیترین مراحل ازدواج است. اگرچه شتاب در اصل ازدواج مورد تأکید است، ولی تأئی و دقت در گزینش همسر»، مورد سفارش است. در انتخاب همسر و شریک زندگی، نباید با توجه به احساسات زودگذر اقدام نمود و به یک نگاه و گفتار و رفتار، چشم بسته، تسلیم دل شد و با عجله انتخاب نمود؛ بلکه باید پس از فکر و مشورت و گفتگو با خانواده و افراد بزرگتر و با تجربه و با توجه به معیارهای صحیح اقدام کرد.
ریشه بسیاری از اختلافات خانوادگی، عدم دقت در انتخاب همسر است. معمولاً ازدواجهای سطحی که بایک برخورد و آشنایی در اتوبوس با پارک یا مهمانی و... صورت میگیرد، عاقبت خوبی ندارد. آشناییهایی تلفنی، منجر به طلاقهای زود هنگام میشود. انتخاب همسر، انتخاب خودرو نیست که انسان هرچند سال یکبار تعویض کند. انتخاب شریک مالی نیست که آدم جدا شود؛ اگر در انتخاب همسر، گزینش نامناسبی صورت بگیرد، روی نسل و بلکه نسلها مؤثر است. از پیامبر اکرم ا نقل شده است که فرمودهاند: «هر فردی که به دنیا میآید، مطابق با فطرت خداپرستی متولد میشود، مگر این که پدر و مادرش، او را منحرف کنند.»؟
۱. بهره گیری از تجربیات افراد بزرگتر و مشورت با آنان برای انتخاب بهتر و دقیق ترلازم است. در ضرب المثل می گویند: لنگ را برای خرید اسب نفرستید، جوان را برای خواستگاری نفرستید؛ چون آدم لنگ که نمیتواند راه برود؛ هراسبی را خوب میداند.(بحارالانوار، ج ۳، ص ۲۸۱(
الف) دین و ایمان قرآن کریم «حیات طیبه» را در پرتو ایمان میداند؛ لذا در انتخاب همسر، «ایمان»، شرط اساسی است: «الخصات المؤمنات ... فتیات المؤمنات» (نساء، ۲۵) چنانکه در جای دیگر قرآن کریم میفرماید:
با زنان مشرک ازدواج نکنید، مگر آنکه ایمان بیاورند و کنیز با ایمان بهتر از زن آزاد مشرک است، هر چند از (زیبایی) او به شگفت آیید و به مشرکان زن ندهید مگر آنکه ایمان بیاورند و همانا برده مؤمن بهتر از آزاد مشرک است هر چند از (مال و زیبایی او شگفت زده شوید.
پیام آیه شریفه این است که در انتخاب همسر، «ایمان» اصل است و نباید فریب جمال و ثروت و موقعیت را خورد؛ انسان باید تمایلات و غرایز خود را در مسیر مکتب کنترل و از ازدواج با غیرمسلمان پرهیز کند. کسی نباید این گونه فکر کند که من اول ازدواج میکنم و سپس او را مؤمن میکنم؛ بلکه این یک اصل قطعی است که: «ابتداء، ایمان و پس از آن ازدواج.» چون گاهی مقام و ثروت یا زیبایی ظاهری کفار، انسان را گرفتار میکند؛ لذا قرآن میفرماید که اگر چه شرایط ظاهری یا مالی آنان و ... شما را شیفته کرده و به تعجب وادارد، نباید با آنان ازدواج کرد؛ چرا که وصلت با آنان زمینه ساز جهنم است:
ازدواج با همسران غیرمؤمن، میتواند تأثیر منفی بر تربیت فرزندان و نسل آینده انسان بگذارد، چنانکه میتواند انسان بی ایمان، همسرش را دچار انحراف نماید. آیهای که ذکرهر کس از مرد یا زن که مؤمن باشد و کار شایسته کند، حتماً به زندگی پاک و پسندیدهای زندهاش میداریم وقطع مزدشان را نیکوتر از آنچه انجام دادهاند، پاداش خواهیم داد.» (نحل، ۹۷) «حیات طیبه» آن است که انسان، دلی آرام و روحی مؤمن داشته باشد، مؤمن به نور خدا میبیند، مشمول دعای فرشتگان است، مشمول تأییدات الهی است، این گونه افراد خوف و حزنی ندارند
و مادر ارث میبرند، در امور معنوی و حالات روحی نیز ارث میبرند؛ مثلاً پدر و مادری که شجاع، پاکدامن، با اراده و متدین میباشند، نقش زیادی در انتقال این صفات به فرزندان خود دارند و به عکس اگر ترسو، ناپاک، بست اراده و بی بند و بار باشند، مسلماً زمینه ساز این صفات در فرزندان خود خواهند شد و به تعبیر قرآن کریم: «و البلد الطیب موج تباه بإنی ربی و الذی خبث لا یخرج إلا تجد ... سرزمین پاک (و آماده)، گیاهش به اذن پروردگارش بیرون میآید؛ اما زمینی که خبیث (و شوره زار) است، جز محصولی اندک و بی فایده بیرون نمیدهد.» (اعراف، ۵۸(
قرآن کریم میفرماید: «ساؤکم حرث لکم فأتوا حرکة أی: زنان شما کشتزار شمایند، هرگاه بخواهید، به کشتزار خود درآیید...» (بقره، ۲۲۳) در این آیه، زنان به مزرعه و کشتزاری تشبیه شدهاند که بذر مرد را در درون خود پرورش داده و پس از نه ماه، گل فرزند را به جامعه تقدیم میکنند؛ از آنجا که بذر و زمین، هردو در تولید محصول نقش مهمی دارند؛ والدین نیز در شخصیت فرزند نقش آفرینی میکنند.
آیات و روایات متعددی به «اصل وراثت» و نقش والدین در شخصیت و آینده فرزندان اشاره دارد که به برخی از آنها اشاره مینماییم:
۱ - حضرت نوح لا پس از ۹۵۰ سال دعوت مردم، از خدای تعالی خواست که از کافران هیچ کس بر زمین باقی نگذارد؛ زیرا دولا یلوا إلا فاجر کار آنان جز گناهکار و کفر پیشه نمی زاینده این آیه، اشاره به قانون وراثت میکند که پدر و مادر ناپاک، موجب ایجاد فرزند ناپاک خواهد شد.
۲ - یوسف * در توجه دادن به اصالت خانوادگی خود، به پدران خود اشاره نمود:
(یوسف، ۳۸ (و نوح گفت: پروردگارا از این کافران هیچ کس بر زمین باقی نگذار. زیرا اگر آنان را باقی گذاری بندگانت را گمراه میکنند و جز گناهکار و کفر پیشه نمیزایند.» (نوح، ۲۷ و ۲۶) این نفرین پس از آن بود که به نوح وحی شد که از قوم تو جز افرادی که ایمان آوردهاند دیگری ایمان نخواهد آورد: (هود، ۳۶)
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید