آئین ازدواج، آئینی است که در هر قومی وجود داشته و دارد. سایر اقوام و مذاهب، هر کدام به فراخور آئینهای خود، ازدواج دارند. آنگونه که در روایتی آمده است که: ((هرقومی برای خود ازدواجی دارد.))
ازدواج و تشکیل خانواده، از ضرورتهای اجتماعی است که در اسلام، به شکل مترقی و هدفمند میباشد، اسلام دین فطری است و انسانی فطرت متمایل به ازدواج است و ازدواج در اسلام، امری مقدس و مورد تأکید است. اسلام برای مسأله جنسی، راه ((ازدواج)) را تجویز کرده و بهره گیری از همسر را بدون علامت شمرده است. ((مگر در مورد همسرانشان... که (در آمیزش با آنان) ملامت نمیشوند.)) (مؤمنون، ۶) و ارضای شهوت از غیر راه ازدواج را تجاوز دانسته است: ((پس هرکس غیر از این را طلب کند، پس آنانند که متجاوزند.)) (مؤمنون، ۷)
خانواده؛ نگرشها و گرایشها در بحث تشکیل خانواده و پاسخگویی به غرایز جنسی، دو نگاه وجود دارد: الف) نگاه غلط: نگاهی که دنیا را عشرت کده ای برای خوشگذرانی و میدان دادن به امیال و غرایز حیوانی میداند، در این نگاه، آزادی جنسی، بی بند و باری، اختلاط زن و مرد و ... اصل بوده و از غریزه جنسی، بدون غرض صحیح بهره گرفته میشود؛ لذا با این نگرش، تشکیل زندگی، پذیرش مسؤولیت و پایبندی به خانواده، رنگ میبازد و نتیجه این نگاه - که متأسفانه امروزه در بسیاری از جوامع غربی حاکم است تشکیل دیرهنگام خانواده و در صورت تشکیل، تخریب و تزلزل زود هنگام آن میباشد.
در این نگرش، نظام خانواده و تربیت، با چالشی جدی روبه رو بوده و کم کم خانواده، هویت خود را از دست داده است؛ چه بسیار زنانی که به عمرشان، حس مادر شدن را تجربه نکردهاند و چه بسا فرزندانی بیهویت و رهاشده در جامعه که برای همیشه، از آغوش گرم مادر و دستان پر محبت پدر محرومند.
ب) نگاه صحیح: در این نگاه، که نگرشی توحیدی و تکلیف محور است و خلقت جهان و انسان را هدفمند میداند، دنیا را مزرعه آخرت دانسته و نگاه به زندگی، وظیفه محور است و فرد به تعریف دین از «انسان» توجه نموده و خود را گل سرسبد خلقت دانسته و به مسؤولیت و انسان بودن خود فکر میکند. در نگاه توحیدی این انسان، تشکیل زندگی مشترک و مسؤولیت پذیری در تأسیس بنیان خانواده، وفاداری به خانواده، و تولید و تربیت نسل جدید، یکی از وظایف اصلی او میباشد و ((غریزه)) و در مسیر ((وظیفه)) قرار گرفته و پیوند زن و مرد، یک ارتباط متعالی است. این، همان نگاه قرآنی به پیوند زناشویی است که در کتاب الهی به آن تصریح شده است:
زنان شما کشتزار شمایند، هرگاه که بخواهید، به کشتزار خود درآیید (و با آنان آمیزش نمائید) و برای خود، از پیش فرستید و از خدا پروا کنید و بدانید که او را ملاقات خواهید کرد، و به مؤمنان بشارت ده. (بقرہ: ۲۲۳)
در این آیه، زنان به مزرعه و کشتزاری تشبیه شدهاند که بذر مرد را در درون خود پرورش داده و پس از نه ماه، گل فرزند را به بوستان بشری تقدیم میکنند. در حقیقت، این آیه شریفه، بیان مینماید که آمیزش جنسی، مقدمهای برای تربیت نسل صالح است و نه مصرف شهوترانی بدون هدف؛ لذا در این نگاه، زنان وسیله هوسبازی نیستند، بلکه رمز بقای نسل بشر هستند و لازم است تا هدف انسان در آمیزش جنسی، تولید یک نسل پاک باشد که ذخیره قیامت است و در چنین لحظات و حالاتی نیز هدف مقدسی دنبال شود و در حقیقت جمله «واتقوا الله» در آیه شریفه، هشدار میدهد که از راههای غیر مجاز، بهره جنسی تبرید و به نحوی حرکت کنید که در قیامت سرافراز باشید و اولاد و نسلی را تحویل دهید که مجسمه عمل صالح و خیرات آن روز باشند.
انسان؛ معجونی از عقل و غریزه در انسان غرایزی وجود دارد که عامل فعالیتهای بشری است و از حکمت خدای تعالی، همین بس که مایتهای قوام یشر را چنان با غرائز و تمایلات آمیخته که انسان، ناخودآگاه به سراغ آن میرود؛ مانند بقاء نسل که با تمایلات جنسی و غریزه شهوت تأمین میشود.
نیروی غضب برای دفاع و شهوت برای بقای نسل لازم است، ولی اگر با افراط همراه شود، این دو غریزه بر اثر افسار گسیختگی، طغیان میکنند و موجب بروز جنایات ویرانگر و انحرافات جنسی و بی عفتی خواهند شد، چنانکه اگر با تفریط» همراه گردد، موجب پذیرش ظلم و نابودی نسل بشر میگردد.
انسانها، بر خلاف حیوانات، محکوم غریزه نیستند و میتوانند با ظرفیتی که خدای تعالی در وجود آنها قرار داده است، راه اعتدال را انتخاب نمایند
امام علی (ع) در گفتاری میفرمایند: خداوند فرشتگان را به عقل اختصاص داد (و آنها تکوینا محکوم به اطاعت عقل هستند) و حیوانات را به شهوت و غضب، اختصاص داد (و آنها محکوم به ارضای غرائز حیوانی هستند؛) اما انسان را با اعطاء همه (عقل و خشم و شهوت) شرافت بخشید، پس هرگاه پیروی از عقل کند، مقامش برتر از فرشتگان خواهد شد؛ زیرا با بودن خشم و شهوت، اطاعت از عقل نموده است، و اگر اطاعت از شهوت و غضب کند، از حیوانات، پستتر است؛ زیرا با داشتن عقل، پیروی از خشم و شهوت نموده است.
قرآن در مورد کسانی که تنها از غرائز حیوانی پیروی میکنند، میفرماید: «آنان همچون چهارپایان، بلکه گمراهترند، آنان همان غافلانند.» (اعراف، ۱۷۹)
تهذیب الاحکام (تحقیق خرسان) ج 7 ص 472
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید