بنا نیست ما از بیرون در بچهها خوبي را بکاريم، باید کاري کنيم که بذرهای خوبی از درون خود آنها شکفته شود. حتي بنا نیست آن بذرها را بشکوفانیم؛ زیرا شکوفاندن مانع شکفتن است. بهقول شهيد مطهري در کتاب «تعليم و تربيت در اسلام» باغبان هيچگاه غنچه را نميشکوفاند، باغبان کاري ميکند که غنچه شکفته شود. شکوفاندن اخلاق، هنر نيست. هنر، زمينهسازي براي شکفته شدن است. بنا نيست ما با دست، گلبرگهاي غنچه را بشکوفانيم. اگر چنین کاری بکنیم، فاعلي میشویم که در فعل خودانگيخته گياه دخالت نابجا کرده و آن را پژمرده ميکنيم. شکوفاندن موجب پژمردگي ميشود، اما تلاش براي شکفتن موجب بالندگي است. توجه داشته باشيد كه حتي بنا نيست ارزشهاي اخلاقي را نهادينه کنيم؛ هيچگاه يک امر فطري را نهادينه نميکنند، امر فطري خودش نهادينه است. اصطلاح نهادینهسازی از فرهنگ غربي به ادبيات ما وارد شده است. اخلاق نهادينه نميشود؛ اخلاق نهادينه هست. نهادینه کردن مربوط به امور بيروني است و امر دروني به نهادینهسازی نياز ندارد. مثل اين است که بگوييم ما ميخواهيم غريزه گرسنگي را نهادينه کنيم؛ به ما ميخندند و ميگويند گرسنگي يک غريزه است، نيازي به نهادينه شدن ندارد.
اخلاق، يعني راستگويي. بچهها راستگو هستند و بنا نيست كه ما راستگويي را در آنها نهادينه کنيم. بنا نيست راستگويي را ياد آنها بدهيم. بناست هر آنچه هست احيا کنيم و کاري نکنيم که اين كودكي که طبيعتاً راستگوست، دروغگو شود. بنياد اخلاق بر صداقت است و کودک از بنياد، صادق، بيرنگ، بيريا و فاقد دروغ است. او دروغ را از ما ياد ميگيرد، اما صداقت را خودش دارد. ما فقط کاري نکنيم که آنچه از خودش هست، از دست برود.
دکتر عبدالعظیم کریم
مجله آشنا، شماره 221، صفحه 19
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید