آوردهاند که پسری بهر پدرش ایمیل بزد که پدرجانم! بعد سلام و تحیّات معموله، این اصرار که مر شماست ما را که فرزندآوری کنیم کلامی بس صحیح باشد اما چه کنم که هر آنچه گویم در آهن سرد حضرت ضعیفه (!) مؤثر نگردد و عرایض حقیر را بهقدر اخبار یارانه، ارزش قائل نمیشود. علیایحال شما که از اصحاب تجربهاید، بگویید که چه حیلتی درسازم؟
پدر نیز ایمیل پسر را reply کرده، مرقومه ذیل را برایش مرسوله بکرد:
و اما بعد! نظر کن که کار ما به کجا رسیده که جمله اولاد بر پدرانشان اخبار فتح خوارزم ایمیل کنند و ولد ما این اسئله را! بههرروی گوش دار و نیک به پندهایم عمل کن که اینچنین مظنون است که عیالت راضی گردد:
1. بهطور مداوم و پیوسته از این گو که فلان کس را چه حظّی (بهرهاي) باشد که بیست ولد دارد و هرکدام را به کاری گمارد و خود پای به پشت پای دراندازد و به قول متجددین (امروزيها) مدیریت کناد! و چون امور به اولاد واگذارد هم ایشان را از بطالت به درآورد و هم تواند که با عیال بنشیند و سخن عشقولانه بسراید!
2. گوش دار که هر زمان که کسی را یاد کردی که فرزند بسیار داشتی، از اعماق وجودت آهی بکش تا گوشی دست عیالت بیاید!
3. بدان که عیال انسان هر چه و هر که باشد، بازهم نیازمند به مشوق است. در این طریق از اعطای مشوقها رويگردان مباش و فیالمثل اینگونه سخن بران:
عیال ماه من! هرچند در فرزندان ماقبل! حقیر کأنه سیبزمینی بودم و کاراییام در اندازه جالباسی ایستاده بود، اما خاطرت جمع که در فرزندان مابعد این! چنین کنم و چنان کنم و قبول نداری، امتحانم کن!
4. چون عیالت تو را امر به کاری کرد، فیالفور بگو که:... آه! اگر فرزندی داشتم این کار را بدو میگفتی و جور مرا نمیکشیدی! البته دانی که پیشفرض این نکته اندکی تنبلی است که دانم اگر مثقالي از خون من تو را باشد، از آن زیاد داری!
5. عیال را گو که تو فرزند آور و خود در گوشهای بنشین و حقیر را به کار گمار که اجازت ندهم دستی بر ابیض و اسود (سیاهوسفید) زني و از «مایبیبی» آن طفل تا «ایزیلایفش» جمله را بر گردن خواهم گرفت!
6. زنت را برگو که جمله یارانههای این ولد و اولاد منبعد این (رزقكم الله) تو را باشد (براي تو باشد) و با آن، هر آن کن که خواهی. هرچند که نفقه حضرتتان جمله همچنان بر گردۀ حقیر باشد.
7. عیال را خبر ده که ضیق سرا و نبود نقلیه، صرفاً از این باب است که این بهقدر دو نفر کافی باشد و الا اگر فیالمثل چهار فرزند داشتی، هم سرای دیگرگون کردی و هم علی الاقل یک پراید راهوار ابتیاع کردی و باقی عمر را متجملانه گذراندی!
و بدان که اینها همه یکسو است و باقی با توست. ببینم چه میکنی! تمّت.
محمد احمدي
مجله آشنا، شماره 221، صفحه 26
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید