زنگ خطر را با 7/6 زدند. قرار بود آمار به 5 برسد؛ يعني براي هر خانواده «پنج» بچه. پيشنهاد سازمان ملل، «چهار» تا بود. مجلسيهاي داغ، پيچ قوانين را روي «سه» بستند و براي چهارمي، كلي جريمه بريدند. وزارت بهداشت و آموزشوپرورش اما شعار «دو فرزند كافي است!» را همهجا به رخمان كشيدند و این بار كارمان از محكمكاري عيب كرد. اولش راديو و تلويزيون و بعدش تابلوهای بزرگ تبلیغاتی در همهجاي شهرها و خيابانها «فلسفه رفاهگرایی» را با ترجمه ساده «تنبلي، عالي است!» به خوردمان دادند تا خيليها همه حوصله پدري و مادریشان را خرج «يك» بچه كنند، و ماجرا ادامه يافت با موجي از همسران كه با گذشت چند سال از ازدواج، هنوز اجاقشان را روشن نميكردند! اين البته پايان قصه نيست ما يك طبقه قابلتوجه جديد به شما معرفي ميكنيم؛ «مجردان قطعی». ايران ما دارد پير ميشود.
استفاده ابزاری
در حقیقت، طرح كيفيت بهجاي كميت، تاكتيك دشمن براي تشويق به عدم فرزندآوري خانوادهها بود. این مسئله وقتي براي همگان بهوضوح مشخص ميشود كه بدانیم حتي وقتي كشور به اوج مصیبت و نقطه بحران در زمينه كاهش جمعيت رسيد و افزايش كيفيت فقط در گرو افزايش جمعيت شد، نهتنها به افزايش جمعيت تشويق نکردند و نميكنند، بلكه بهمحض تذكرات و تأكيدات رهبري درباره لزوم رشد جمعيت، رسانههاي بیگانه دوباره بر بوق كيفيت میدمند و آن را در گرو كاهش جمعيت ميدانند؛ در واقع از این واژه، استفاده ابزاري ميكنند.
متأسفانه گاهي مبناي طرح بحث كيفيت، نه آسایش معمول و معقول که صندلی گذاشتن برای جناب تنبلي است! ايران در سالهاي آغاز جنگ تحميلي داراي ميانگين 7/6 فرزند در هر خانواده بود كه بحث كيفيت و شعار «فرزند کمتر، تربيت بهتر» مطرح شد و كيفينگري، موردتوجه قرار گرفت، اما نهتنها چنين مسئلهاي عملي نشد، بلكه بعد از چند ماه، اين شعار به «فرزند کمتر، زندگي بهتر» تبديل شد که در اين شعار نيز نوعي كيفينگري همراه با ابهام وجود دارد، اما در مرحله بعدي اين حرف به شعار نانوشته «فرزند کمتر، رفاه بیشتر» بدل شد و اين رفاه، رفاهي بود كه نهتنها در راه تعالي قرار نداشت، بلكه بستری برای رفاهزدگی مطلق بود.
رابطه كاهش كيفيت با افزايش جمعيت
اكنون همه كارشناسان حوزههای مختلف تأکید دارند كه كشور ما در شرايط بسيار بحراني از نظر كميت قرار دارد. شايد بين كميت و كيفيت در بسياري از مسائل، رابطه عکس وجود داشته باشد، اما در بحث جمعيت نهتنها چنين نيست، بلكه گاهي با یکدیگر رابطه مستقیم هم دارند. امروزه در خانوادههاي بسیار كمجمعيت، تربيت انسان سالم بسيار دشوار است، بدون داشتن فرزندان كافي، والدين نيز از ترقي بازمیمانند، افزون بر اينكه تكفرزندي حتي سبب ايجاد اختلالات روانشناسی ميشود؛ در این زمینه نیز مقالات و پژوهشهاي بسیاری در غرب و در ایران نوشته شده است.
يك واژه براي همه خویشاوندان!
انسان موجودي اجتماعي است و تجربه نشان داده است در جوامعي كه با كاهش جمعيت روبهرو ميشوند، سلامت رواني افراد هم روزبهروز افول ميكند. با اين روال کنونی، فرزندان در دو دهه آينده دركي از مفاهيمي چون عمه، خاله، عمو و دايي ندارند، چه رسد به اينكه سایر نیازهای روزانه و معنوی آنها رفع شود، همانگونه كه در ادبيات غربي براي عمو و دایی و همچنين عمه و خاله از يك واژه استفاده ميشود.
تشويق به صلهارحام نیز به سبب بُعد اجتماعي انسان است كه با كاهش جمعيت، نياز افراد به اين بُعد، برآورده نميشود.
معيار تربيت بهتر
تصور بسياري از افراد در معيارهاي تربيت درباره وظيفه پدر، فراهم ساختن همه امکانات رفاهی، فرستادن فرزند به مدرسه غيرانتفاعي، دانشگاه ويژه، دستوپا کردن شغل راحت و در نتيجه رساندن فرزند به پول بيشتر است، درحالیکه این تفکر، نه با مبانی اسلام سازگار است و نه با اصول تربیت.
وظيفه والدين، تهیه رزق حلال، مراقبتهای تربیتی، نشان دادن راه درست از نادرست و فراهم كردن زمينهها در حد مقدور است و چهبسا آماده کردن همه اسباب رفاه و تهیه همه خواستههای فرزند، زمینهساز برخی ناهنجاریها و مشکلات خواهد شد. در ضمن، انسان موجودي مختار است كه ميتواند حتي با فراهم بودن همه زمينههای مثبت، در راه حق و خوبی قدم ننهد.
جالب اینکه بسیاری از عوامل مؤثر بر كيفيت نيز هیچ تزاحمي با كميت ندارند. از مهمترين عوامل كيفيت در تربيت، سبك زندگي والدين است؛ يعني اگر ويژگيهاي رواني پدر و مادر، نامطلوب باشد، حتي اگر یک فرزند هم داشته باشند، تحت تأثير قرار ميگيرد. از آنسو اگر پدر و مادر، به صفات روحی شایسته، آراسته باشند، چون درخت پرباري هستند كه همه ميوههايش خوب است؛ البته اين به معناي نفي اثرگذاري شرايط مادي در تربيت نيست.
بحران جدي آينده
در حال حاضر حدود 22 ميليون بانوی با قابلیت بارداري، در كشور وجود دارد. برای نمونه، از اين تعداد، در طول سال 1390 فقط 000/400/1 فرزند به دنیا آمده است كه با احتساب حدود 500 هزار واقعه مرگومير در اين سال، فقط حدود 900 هزار نفر به جمعيت كشور اضافه شده است كه حتي تصور اين موضوع نيز نگرانكننده است. حالا تصور کنید در دهههاي بعد که اين گروه عظيم از ردیف بارداری خارج ميشوند و گروه جايگزين آنها هم بهتبع سياست كنترل جمعيت، بسيار محدود هستند، چه ميزان فرزند در طول سال به دنیا خواهد آمد؟
زنگ خطر، سالهاست که به صدا درآمده است!
تاكتيك دشمن براي كاهش جمعيت
حجتالاسلام دکتر علي ابوترابي
مجله آشنا، شماره 221، صفحات 24-25
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید