قبل از انقلاب اینهمه فشار اقتصادي و گراني و تورم نبود و وضع مردم خيلي بهتر از الان بود. در مدارس، موز رايگان توزيع میشد. پولمان ارزش داشت و ثبات قيمت داشتيم و مثلاً قيمت کبريت و خودکار تا سالها ثابت بود و...
1. هميشه میگوییم که ديروز بهتر از امروز بوده، اما هیچکدام حاضر نيستيم به زندگي سي چهل سال قبل برگرديم!
2. «ثبات قيمت» برخي محصولات، هميشه به معناي «اقتصاد خوب» نيست، هماکنون نیز قیمت برخی محصولات مثل نان و بنزین گاهی سالها ثابت میماند، آیا این شاهدی بر نبودن گرانی و تورم است؟ و آیا گراني و تورم و بيکاري نشانه آن است که ما در خیلی از امور پیشرفت نداشتهایم؟
درباره موضوع موز و کبريت و خودکار و کلاً اقتصاد عصر پهلوی شاید این چند نمونه از گفتههای مدیران کلان حکومت پهلوی، خیلی از مسائل را روشن کند:
1. اردشير زاهدی (وزير خارجه ايران در زمان پهلوي) مینویسد: «در سال 1352 و در پي جنگ اعراب و اسراييل با چهار برابر شدن بهاي نفت، مشکلات اقتصادي تشديد شد و هويدا بهجای آنکه از اين موقعيت استثنايي استفاده کند و پولها را در امور زيربنايي کشور هزينه نمايد، آنها را صرف واردات موز و آناناس و کالاهاي مصرفي از خارج میکرد. اين پول عظيم مانند يک کيک شيرين و خوشمزه در معرض سوءاستفاده رجال و قدرتمندان قرار گرفت و هر کس انگشت خود را در آن فرو کرده و ناخنکي به آن زد!»1
2. شاه در مصاحبه 8 آبان 1355 با روزنامه کيهان گفت: «در همه زمینهها تقاضا فوقالعاده زياد است و عرضه کم. کمبود عرضه و زيادي تقاضا محدود به مواد مصرفي و خوراکي و مصالح ساختماني و واحدهاي مسکوني نيست. شنیدهام که سيمان در حال حاضر گاهي تا 10 برابر قيمت رسمي به فروش میرسد.»2
3. اسدالله علم (وزير دربار از سال 1345 تا 1356) در خاطراتش مینویسد «بر پايه گزارش سال 1979 بانک جهاني، درصد اشخاص بالغ باسواد در 1975 در تانزانيا 66، در ترکيه 60 و در ايران 50 بيش نبود و همچنين در سال 1977 انتظار عمر متوسط در ترکيه 60 و در ايران 52 و در هندوستان و تانزانيا 51 سال بود. به زبان ديگر چه در زمينه آموزشي و چه در زمينه بهداشتي وضع ايران از کشورهايي که درآمد کمتر يا خيلي کمتر داشتند بهتر نبود.»3
4. از این آمار و ارقام و از این گفتهها، صدها نمونه دیگر در منابع تاریخی معتبر یافت میشود که نشان میدهد وضع اقتصادی عموم مردم بسیار بغرنج و ستم و تبعیض منزجرکننده بوده است. افزون بر این، نسلی که آن رژیم را دیدهاند (بهویژه روستاییها و شهرستانیهای دور از پایتخت) هنوز زندهاند و در دسترس ما هستند و میتوانند شواهدی از اوضاع اقتصادی آن روزگار به ما ارائه دهند.
5. شما هم که مثل برخی سادهلوحان باور نمیکنید که مردم آن زمان ایران از سر سیری و آسایش و رفاه و امنیت، دست به قیام و شورش زدند و انقلاب کردند؟ هزاران تن به زندان و شکنجه و تبعید افتادند و هزاران نفر مرگ را در آغوش گرفتند.
1. 25 سال در کنار شاه، ص 291.
2. سقوط شاه، ص 79.
3. خاطرات اسدالله علم، ج 5، ص 117 و 118.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید