چگونه کودکی «باوجدان» پرورش دهیم؟
مشکل از آن روزی شروع شد که مادر، در کیف سحر، پاککن فانتزی زیبایی پیدا کرد. خودش هرگز چنین پاککن گرانقیمتی برای سحر نخریده بود، پس این پاککن از کجا آمده؟! وقتی پاککن را نشان سحر داد و پرسید «این پاککن رو از کجا آوردی؟» رنگ سحر پرید، کمی منومن کرد و گفت «اوم... دوستم بهم هدیه داده!» مادر با عصبانیت پرسید «کدوم دوستت یه همچین پاککن گرونی بهت هدیه داده؟» سحر با دستپاچگی جواب داد «اوم... زینب». مادر به سؤال و جواب ادامه نداد، اما رفتار سحر آنقدر مشکوک بود که حسابی نگرانش کرده بود.
یادش آمد که معلم کودکش، یکبار به او گفته بود یکی از بچههای کلاس از سحر شکایت کرده که یواشکی خودکار موردعلاقهاش را برداشته و در کیف خودش گذاشته است. مادر اما نهتنها باور نکرده بود، بلکه با دلخوری به معلم گفته بود: بهتر است این دانشآموز دروغگو را برای تهمتی که به دختر پاک و معصومش زده، توبیخ کند. این بود که پیدا کردن پاککن، او را کاملاً آشفته کرد. با خودش گفت «مگه ما اهل دزدی بودیم که حالا بچهمون داره دزدی میکنه؟! چرا این بچه اینجوری شده؟ کجا توی تربیتش اشتباه کردیم؟!»
دیگر وقتش رسیده بود که بهجای انکار، از یک مشاور کمک بگیرد.
وجدان چیست؟
وجدان، ندایی درونی است که به ما میگوید چهکاری درست و چهکاری نادرست است. کودک در بدو تولد، موجودی خودشیفته و بیوجدان است که فقط به خواستهها و تمایلات خودش توجه دارد، اما با افزایش سن، فزونی یافتن درک و هوش و تحت تأثیر تربیت و اصول و قواعد والدین، بهمرور «وجدان» تشکیل میشود. کودک، اصول و ارزشهای اخلاقی والدین را درونی میکند و حتی هنگامیکه آنها حضور نداشته باشند، از آن اصول، تخطی نمیکند؛ چراکه میداند گرفتار «احساس گناه» و «عذاب وجدان» خواهد شد. هم سختگیری بیش از حد والدین و اصول و قواعد و تنبیه زیاد، و هم بیتفاوتی و آسانگیری بیش از حد، هر دو باعث ایجاد مشکل در شکلگیری و تقویت وجدان کودک میشوند. کسی که اهل تقلب در امتحانات است، دزدی میکند، دروغ میگوید، حقوحقوق دیگران را زیر پا میگذارد و یا به اشکال گوناگون، به سایرین آسیب میزند، در طول فرایند رشد نتوانسته است وجدان سالم و بیداری بسازد، اما سؤال اینجاست که ما بهعنوان والدین، چگونه میتوانیم به پرورش وجدان در فرزندان خود کمک کنیم؟
1. خودتان الگوی شایستهای برای رفتارهای اخلاقی باشید
بدونشک، والدینی که وجدان ضعیف و خفتهای دارند، نمیتوانند فرزندی با وجدان قوی و بیدار پرورش دهند. زمانی میتوانید از فرزندتان انتظار «صداقت» داشته باشید که خودتان دروغ نگویید. وقتی با آبوتاب، خاطرات تقلبهایی را که در دوران مدرسه داشتهاید، برای فرزندتان تعریف میکنید، چهطور میتوانید توقع داشته باشید که او در امتحانات تقلب نکند؟! این جمله را بارها تکرار کردهایم که «بچههای ما آن چیزی نمیشوند که ما دوست داریم، آن چیزی میشوند که ما هستیم!» ببینید آیا رفتارهایی که فرزندتان از شما الگو میگیرد، همان رفتارهایی هست که دوست دارید داشته باشد؟
در پایان هر روز از خودتان بپرسید اگر من تنها الگوی مناسب برای فرزندم برای یادگیری راه درست از غلط باشم، او امروز از من چه چیزهایی یاد گرفته است؟
2. با فرزندتان رابطه صمیمانه و محترمانهای داشته باشید
شاید در اطرافتان والدین بسیاری را دیدهاید که بسیار بااخلاق و باوجدان هستند، اما فرزندانشان شبیه آنها نشدهاند. دلیل این امر چیست؟ حقیقت این است که افراد و بهویژه کودکان و نوجوانان، بیشتر تحت تأثیر کسانی قرار میگیرند که با آنها رابطه صمیمانه و نزدیک دارند؛ کسانی که «موردعلاقه» آنها هستند. وقتی فرزندتان شما را در امور اخلاقی الگوی خود قرار میدهد که شما را دوست داشته باشد. جدا از مهر و محبتی که لازمۀ پرورش اخلاقیات است، شما باید با فرزند خود همچون یک فرد «محترم» رفتار کنید. اگر رفتار محترمانهای با فرزند خود داشته باشید، عزتنفس او را پرورش میدهید و افرادی که عزتنفس بالایی دارند، کمتر دست به رفتارهای ناشایست میزنند، چون شأن خود را فراتر از این میبینند که دست به رفتارهای سخیفی همچون تقلب، دزدی و دروغگویی بزنند. رفتار احترامآمیز شما و عزتنفسی که در وجود کودکتان پرورش میدهید، رابطه مستقیمی با رشد وجدان سالم در او دارد.
3. از سؤال و استدلال استفاده کنید
با پرسش از فرزندتان، به او بیاموزید که قبل از انجام هر کاری از خودش بپرسد آیا کاری که انجام میدهد، درست است و با انجام آن کار چه اتفاقی خواهد افتاد؟ در اینجا برای نمونه چند پرسش ارائه میدهیم:
* به نظرت اگر همه توی کلاس تقلب کنند چه اتفاقی میافته؟
* اگر تو چند روز زحمت بکشی و درس بخونی و نمره بیست بگیری، اما دوستت که هیچ زحمتی نکشیده، با تقلب کردن بیست بگیره، چه احساسی بهت دست میده؟
* اگر همه به همدیگه دروغ بگن، دیگه چهجوری میتونیم به آدمها اعتماد کنیم؟
* به نظرت اگه یه روز ببینی یکی از دوستهات، عروسک موردعلاقه تو رو یواشکی برای خودش برداشته، چی با خودت فکر میکنی؟
همچنین زمانی که قانونی در خانه وضع میکنید یا بر بایدها و نبایدهای اخلاقی تأکید دارید، بکوشید تا حد امکان «دلایل» خود را برای وضع این قوانین و بایدها و نبایدها توضیح بدهید. برای مثال اگر فرزندتان را از برخی فیلمها یا بازیهای کامپیوتری نهی کردهاید، دلیل خود را بیان کنید. مثلاً «در این فیلمها و بازیها صحنههایی وجود داره که ممکنه روی روح و روان تو تأثیر بدی بذاره».
4. برنامههایی برای آموزش فضایل اخلاقی به کودکان داشته باشید
تحقیقات نشان میدهد که دستکم سه هفته طول میکشد تا انسان بتواند رفتار یا عادت جدیدی را بیاموزد، همین مسئله درباره فضایل اخلاقی هم صدق میکند. بهتر است هر ماه یک فضیلت اخلاقی را انتخاب کنید و به فرزندتان کمک کنید تا آن را یاد بگیرد. اسم این فضیلت را بزرگ بنویسید و به دیوار خانه بزنید و از همه اعضای خانواده بخواهید که در این ماه بر روی این فضیلت اخلاقی تمرکز کنند. حتی میتوانید از فرزندتان بخواهید که درباره آن ویژگی اخلاقی، یک نقاشی بکشد و به دیوار بزند. این ویژگیها میتوانند فضایلی همچون مهربانی، صداقت، امانتداری، احترام به دیگران، مسئولیتپذیری و غیره باشند. ابتدا باید معنی آن فضیلت اخلاقی را بهطور کامل و با مثال برای فرزند خود شرح دهید. میتوانید خودتان چند بار بهصورت عملی آن رفتار را انجام دهید و به فرزندتان نشان دهید که مثلاً مهربان بودن یا احترام گذاشتن به دیگران به چه شکل است. با کمک و مشورت فرزندتان و دیگر اعضای خانواده، روی یک کاغذ، ویژگیهای آن فضیلت اخلاقی را بنویسید و به دیوار بزنید. مثلاً مهربان بودن با اعضای خانواده یعنی: کلمات زیبا به همدیگر گفتن، کمک کردن به یکدیگر، نوازش کردن، در آغوش گرفتن، گفتن جملاتی مثل «کمکی از دست من برمیاد؟» یا «به چیزی نیاز داری تا برات بیارم؟»، «گفتن خسته نباشید!»، «عافیت باشه» و... .
در پایان هر روز، به یکدیگر گزارش دهید که در آن روز در راستای فضیلت اخلاقی انتخاب شده، چه فعالیتهایی انجام دادهاید. برای مثال، فرزندتان امروز چه رفتارهای مهربانانهای داشته است؟ آیا از سوی دیگران مورد مهر و محبت قرار گرفته؟ میتوانید از کودکتان بخواهید تلاشها و نتایجی را که به دست آورده، در دفترچهای که به همین منظور به او هدیه دادهاید، بنویسد. همچنین میتوانید خودتان موقعیتهایی را فراهم کنید که فرزندتان بتواند آن فضیلت اخلاقی را تمرین کند؛ مثلاً برای او خوراکی بخرید و او را به مسجد محله ببرید و از او بخواهید اگر دوست دارد، خوراکیاش را به بچههای دیگر تعارف کند. وقتی فرزندتان در عمل به فضیلت اخلاقی، کم یا زیاد موفق بود، از تشویق کردن او غافل نباشید.
چگونه در برابر رفتارهای غیراخلاقی فرزند واکنش نشان دهیم؟
دوران کودکی، یعنی دوران انجام دادن کارهای نادرست برای یاد گرفتن کارهای درست، اما آنچه که از همه مهمتر است، شیوه واکنش نشان دادن والدین به رفتارهای نادرست کودکان است. وقتی متوجه شدید فرزندتان کار اشتباهی انجام داده است، در قدم اول باید سعی کنید آرامش خود را حفظ کنید و با واکنشی نرم و آرام، بفهمید دقیقاً چه اتفاقی افتاده و چرا فرزندتان آن کار را انجام داده است. میبایست تمام اطلاعات لازم را کسب کنید و مثلاً اگر فرزندتان دزدی کرده است، ببینید آیا تحتفشار یا تأثیر دوستانش مرتکب شده یا برای جلبتوجه یا از سر احساس کمبود و نیاز چنین کرده است؟ در مثالی که اول مقاله آوردیم، بهتر بود که مادر با نرمی و آرامی اینگونه سخن خود را آغاز میکرد:
- امروز وقتی داشتم کتابهاترو توی کیفت میذاشتم، یه پاککن قشنگ دیدم. من برای تو یه همچین پاککنی نخریده بودم، میخوای بهم بگی از کجا آوردیش؟
- مال زینب بوده.
- ازش اجازه گرفتی؟
- نه یواشکی برداشتم!
- چرا این کار رو کردی؟
- نمیدونم... دلم میخواست منم یه دونه از اونها داشته باشم، خیلی قشنگ بود.
در گام بعدی، باید همراه با فرزندتان مرور کنید که چرا کارش اشتباه بوده است. برخی از والدین در چنین مواقعی شروع به سخنرانی و موعظه میکنند و یا یکراست سراغ تنبیه میروند، درحالیکه در درجه اول، باید به او کمک کنید که دلیل اشتباه بودن رفتار خودش را درک کند.
- به نظرت کاری که انجام دادی کار درستی بوده؟
- نه، دزدی کار بدیه.
- فکر میکنی چرا کار بدیه؟
- چون اگه خانم معلم میفهمید دعوام میکرد.
- بله دعوات میکرد. دیگه فکر میکنی چرا کارت بد بوده؟
- چون تو از دستم عصبانی میشی.
- درسته. دیگه چی؟
- اگه دوستم میفهمید خیلی ناراحت میشد.
مطالعات نشان میدهند که بیدار شدن وجدان در افراد، مرحلهبهمرحله صورت میگیرد. انگیزه بیشتر کودکان از رفتارهای اخلاقی، اجتناب از تنبیه است، اما بهمرور زمان و با افزایش درک و آگاهی، دلایل بهتری برای رفتار اخلاقی پیدا میکنند. رشد وجدان بسیار تدریجی صورت میگیرد و نباید منتظر تغییرات یک شبه در رفتارهای اخلاقی فرزندانتان باشید. شما پس از گذشت سالها میتوانید نتیجه تلاشتان برای افزایش درک فرزندتان از اخلاقیات را ببینید، پس باید صبور باشید.
لازم است برای فرزندتان توضیح دهید که رفتارش چه تأثیری روی دیگران گذاشته است:
- اگه یه نفر اسباببازی موردعلاقهات رو بدزده، چه احساسی بهت دست میده؟
- ناراحت میشم.
- به نظرت زینب الان چه احساسی داره؟
- ناراحته! شاید داره گریه میکنه.
- چرا؟
- چون دیگه پاککن قشنگشرو نداره.
در گام بعدی، باید از فرزندتان بخواهید که رفتار نادرست خود را جبران کند.
- خب حالا که فهمیدی رفتارت اشتباه بوده و دوستت ناراحته، باید یهجور اشتباه خودترو جبران بکنی. به نظرت چی کار میتونی بکنی؟
- برم ازش معذرتخواهی کنم.
- فکر خوبیه، اما به نظرت کافیه؟
- پاککنش رو بهش پس بدم.
- آفرین! این کار خیلی شجاعت میخواد. میتونی برای معذرتخواهی کردن، یه نامه براش بنویسی.
میتوانید به فرزندتان پیشنهاد دهید که برای جبران کار اشتباهش، برای طرف مقابل نامه بنویسد، نقاشی بکشد یا تلفن بزند. به او فرصت دهید تا کمی درباره کار اشتباه خودش فکر کند و راههای احتمالی را برای جبران بیابد. اگر فرزندتان همچنان بر انجام یک کار غیراخلاقی همچون دزدی یا دروغگویی اصرار و مداومت داشت، باید برای رفتار او مجازات و تنبیه مشخصی که متناسب با آن عمل باشد، مشخص کنید و به خودش درباره آن اطلاع دهید. برای مثال «اگر دوباره این دروغگویی تکرار بشه، اون روز برنامه موردعلاقهات رو نمیتونی ببینی» یا «اگه دوباره وسیله کسیرو بیاجازه برداری، به مدت یک هفته پول توجیبیات قطع میشه.»
توصیه نهایی اینکه تا حد امکان تلاش کنید فرزندتان را از افراد بیاخلاق و محیطهای ناسالم دور نگه دارید؛ زیرا بچهها بهشدت از محیط و دوستان خود نیز تأثیر میپذیرند.
*
مجله شمیم آشنا شماره 220 صفحات 58 تا 61.
زهرا وافر (روانشناس بالینی)
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید