تاریخچه این نماد به ۶ سال قبل از میلاد در یونان باستان باز میگردد. در الواح به جا مانده از آتن پیش از میلاد، وجود طلسم چشم مانندی که توانایی دفع بدشانسی و حسادت را دارد، یافت شده است.
برخی نیز تک چشم آبی را نمادی از فراماسونها میدانند. چرا که به شدت نمادگرا هستند و دوست دارند همه جا از نمادهایشان استفاده کنند و در این مسیر هم به شدت تلاش میکنند.
البته چشمزخم یا شوری چشم امری مسلم است که در آیات و روایات نیز مورد اشاره قرار گرفته است. اما امروزه در باب چشمزخم، شاهد رسوم، نمادها و مصادیقی هستیم که در قالب خرافه، توجه عموم مردم را به خود جلب کرده است.
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان مینویسد: چشم زخم نوعی از حسد نفسانی است که هنگام مشاهده چیزی که در نظر شور چشم، زیاد و تعجب انگیز است محقق میشود.(1)
دفتر آیت الله نوری همدانی در پاسخ به استفتاء خبرنگار مهر در رابطه با استفاده از مهرههای آبی رنگ به عنوان دستبند، گردنبند یا آویز در منازل تأکید کرد که این مهرهها دارای هیچ مستند شرعی نیست. ممکن است بتوان برای برخی سنگها چون عقیق خواصی را برشمرد اما درباره مهرههای آبیرنگ، مستند شرعی وجود ندارد.
چشمزخم از دیدگاه قرآن کریم
معروفترین آیهای که در آن به چشمزخم و آثار مخرب آن اشاره شده، آیه ۵۱ سوره مبارکه قلم است که خداوند میفرماید: «وَ إِنْ یَکادُ الَّذینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَ یَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ؛ و آنان که کافر شدند، چون قرآن را شنیدند، چیزى نمانده بود که تو را چشم بزنند و مىگفتند: او واقعاً دیوانه است.»
آیه ۵ سوره مبارکه فلق میفرماید: «وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَدَ؛ پناه می برم به خداوند... از شرّ هر حسود آنگاه که حسد ورزد.»
آثار سوء چشمزخم آنقدر خطرآفرین است که انسان را به کام مرگ میبرد؛ به اندازهای که رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) میفرماید: بیشترکسانی که از امت من از دنیا رفتهاند، پس از قضا و قدر، با چشمزخم بوده است.
اما وجود برخی خرافات که به شکل اِلمان و نماد برای از بین بردن چشمزخم در جامعه امروزی ما مورد استفاده قرار میگیرد، هیچگونه وجه تسمیهای با آیات و روایات ذکر شده ندارند.
متاسفانه در حالی نماد چشمنظر امروزه در اکثر خانههای ایرانی، اتومبیلها و جواهرات تزیینی برای رفع بلایا و بیماریها مورد استفاده قرار گرفته که هیچ دلیل و برهان محکمی بر رفع چشمخوردن، از چنین شیء شیشهای تاکنون ارائه نشده است.
غیر شرعی بودن مهرههای آبی برای دفع چشمزخم
در استفاده از مهرههای آبی برای دفع چشم زخم مستند شرعی وجود ندارد .دفتر آیت الله نوری همدانی در پاسخ به استفتاء خبرنگار مهر در رابطه با استفاده از مهرههای آبی رنگ به عنوان دستبند، گردنبند یا آویز در منازل تأکید کرد که این مهرهها دارای هیچ مستند شرعی نیست. ممکن است بتوان برای برخی سنگها چون عقیق خواصی را برشمرد اما درباره مهرههای آبیرنگ، مستند شرعی وجود ندارد.
راههای رفع و ابطال چشمزخم
گرچه دین اسلام وجود چشمزخم را تایید میکند، ولی به بلاگردان اعتقادی ندارد و آن را جایز نمیداند: در دین ما، رفتارها، باورها و گرایشهایی که اثری نهایی به چیزی جز خدا نسبت میدهد ممنوع است. به همین علت، پوشیدن بلاگردانهای چشمنظر و چیزهای مشابه دور گردن، و یا جایی دیگر، اگر به منظور منفعتبردن از آنها باشد، جایز نیست.
راه مقابله با چشم زخم تنها خواندن دعاهایی است که از طرف معصومین(ع) به ما رسیده است. بنابراین سایر اعمالی که برای این منظور انجام میشود مانند شکستن تخم مرغ، زدن به تخته و آویز کردن تک چشم آبی از نظر اسلام، خرافی است.
برخی نیز تک چشم آبی را نمادی از فراماسونها میدانند. چرا که به شدت نمادگرا هستند و دوست دارند همه جا از نمادهایشان استفاده کنند و در این مسیر هم به شدت تلاش میکنند.
برای رفع و ابطال آن از راهکارهای زیر میتوانید استفاده کنید:
1- گفتن «آمنتُ باللّه و صلى اللّه على محمد و آله» پس از آن اثر چشمزخم خنثى مىگردد.(2)
2- قرائت سوره «ناس» و «فلق» هنگام ترس از چشم خوردن.(3)
3- نوشتن سوره هاى «حمد»، «اخلاص»، «ناس»، «فلق» و «آیة الکرسى» در ورقه اى و به همراه داشتن آن.(4)
4- سه مرتبه ذکر «ماشاءاللّه لاحول ولاقوة الا باللّه العلى العظیم» را بگویید.(5)
5- استفاده از حرز امام جواد(ع) به جهت حفظ از بلاها و هر چه که انسان از آن مىترسد.(6)
6- در خصوص انگشتر عقیق هم روایاتى وارد شده که انسان را از بلاها و هرگونه بدى حفظ مىکند.(7)
7- خواندن آیه "وَ إِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ.(8)
8- دست ها را مقابل صورت بگیرد و سوره حمد و توحید و سوره های فلق و ناس را بخواند و دست به صورت بکشد.(9)
پینوشتها:
1- المیزان ج۲۰، ص۳۹۳.
2- بحارالانوار، ج60، ص18.
3- بحارالانوار، ج92،ص128.
4- بحارالانوار، ج60، ص25.
5- بحارالانوار، ج۹۲، ص ۱۲۸.
6- بحارالانوار، ج50، ص98.
7-وسائل الشیعه، ج 5، ص89.
8- بحارالانوار، ج۹۲، ص۱۲۸.
9- بحارالانوار، ج۹۲، ص۱۲۸.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید