پایگاه بصیرت / گروه بین الملل/ فرزان شهیدی
این روزها حملات و پیشروی گروه طالبان در مناطق مختلف افغانستان، توجه محافل و رسانه های مختلف را به خود جلب کرده و سوالات زیادی پیرامون عوامل و اهداف طالبان و نیز دورنما و سناریوهای آینده در این کشور بحران زده مطرح می شود.
طالبان در منطقه شمال، به نزدیکی مزارشریف رسیده و در حومه این شهر، درگیری هایی رخ داد که مجبور به عقب نشینی شدند. طالبان در شمال افغانستان فاقد نفوذ سنتی است، با این حال در صدد تصرف استان های قندوز و بلخ هستند.
طالبان در شرق افغانستان در استان وردک نیز پیشروی هایی داشته که با پایتخت افغانستان کابل کمتر از ۳۰ کیلومتر فاصله دارد. در منطقه غرب افغانستان نیروهای طالبان قبلا استان هلمند را تصرف کرده بودند و اکنون در درصدد تصرف استان فراه هستند که هممرز با مناطق شرقی جمهوری اسلامی ایران است.
طبق برخی گزارش ها، تسلیم شدن نیروهای امنیتی جزء ماموریت های کمیته «دعوت و ارشاد» طالبان است که پس از قطع راه ها و خطوط تدارکاتی با فرماندهان نظامی افغان یا خانواده های آن ها تماس می گیرند و پیشنهاد می دهند که در ازای تسلیم کردن مواضع، سلاح و مهمات به آن ها امان نامه می دهند. به همین دلیل است که بسیاری از پیشروی های اخیر طالبان بدون درگیری و خونریزی بوده است.
سهیل شاهین سخنگوی دفتر سیاسی طالبان امارت اسلامی افغانستان در گفت و گو با شبکه ای بی سی مدعی شد که با احتساب مناطق تحت کنترل باید گفت که بیش از ۸۰ درصد سرزمین افغانستان در اختیار نیروهای ما است. مقامات دولت افغانستان در این ادعا تردید کرده اند، چون برخی از مناطق شاهد درگیری بوده و در تصرف هیچ یک از دو طرف نمی باشد.
زمینه ها و اهداف پیشروی
یکی از عوامل حملات و پیشروی های طالبان در افغانستان، خروج نیروهای نظامی آمریکا و ناتو از این کشور است که موجب نوعی خلا روانی و امنیتی شده و طالبان سعی دارد با استفاده از این وضعیت، بر قلمروی تصرفات خود بیفزاید.
برخی از مقامات و کارشناسان افغان با اشاره به خروج تدریجی نیروهای آمریکایی از این کشور، خواستار خروج مسئولانه این نیروها از کشورشان شده و سقوط بسیاری از شهرها را نتیجه عدم پشتیبانی هوایی از نیروهای دولتی می دانند.
عامل دیگر به تشتت و اختلافات داخلی در دولت افغانستان باز می گردد. برای نمونه میان اشرف غنی به عنوان رئیس جمهور و عبدالله عبدالله رئیس شورای عالی مصالحه ملی اختلافات جدی وجود دارد. این امر تاثیرات منفی در میان نیروهای نظامی و امنیتی افغانستان نهاده و به همین دلیل این نیروها در مقابل حملات طالبان عموما دچار ضعف و انفعال شده و عقب نشینی می کنند.
از طرفی، شخصیت هایی مثل ژنرال دوستم، عبدالله عبدالله، محمد محقق، کریم خلیلی، محمد اکبری، عطا محمد نور و... با آن که دشمن مشترکی به نام طالبان پیش روی خود دارند، اما هر کدام ساز خود را می زنند و در نتیجه قادر به وحدت و صف آرایی در برابر طالبان نیستند.
در باره اهداف طالبان از حملات در مقطع فعلی، به نظر می رسد طالبان پس از به بن بست رسیدن گفت وگوهای بین افغان ها در استانبول و دوحه، به دنبال گزینه نظامی است. به عبارتی یکی از اهداف طالبان در شکل گیری حملات این است که می خواهند در مذاکرات صلح در آینده دستشان پر باشد و از دولت امتیازگیری کنند. از این مظنر تحرکات میدانی طالبان تاکتیکی و موقت محسوب می شود.
در مقابل، برخی تحلیلگران با اشاره به گرایش تمامیت خواهی طالبان در دستیابی به قدرت، بر این باورند که طالبان قصد دارد تجربه تصرف افغانستان در سال 1375 را بار دیگر تکرار کند. از این نگاه، اقدامات طالبان جنبه راهبردی داشته و اهداف بلندتر و دورتری را دنبال می کند.
سفر اشرف غنی به آمریکا
در کشاکش حملات طالبان، اشرف غنی رئیس جمهوری افغاننسان در راس یک هیات 60 به آمریکا سفر کرد تا مگر از حمایت آمریکا در مقابل هجوم طالبان برخوردار شود. اما این سفر پرهزینه دستاورد ملموسی به نفع پایداری دولت، مهار جنگ و برقراری آتش بس نداشت.
جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا در دیدار با اشرف غنی و عبدالله وعدههای گذشته خود را درباره افغانستان تکرار کرد و گفت خروج ما از افغانستان به معنای پایان همکاری و حمایت از این کشور نیست.
در این سفر برخلاف عرف دیپلماتیک، رئیس جمهور آمریکا و وزیر خارجه و حتی معاونانش از برگزاری کنفرانس مشترک خبری خودداری ورزیدند.
البته ارتش آمریکا دو حمله پهپادی علیه مواضع طالبان در شمال افغانستان انجام داده، اما برخی این حملات را مرتبط با دیدار اشرف غنی و جو بایدن قلمداد کرده و می گویند تداوم نخواهد داشت.
حملات هوایی پهپادهای آمریکایی بر مواضع طالبان در استانهای قندوز و بغلان در شمال افغانستان واکنش طالبان را در پی داشت و هشدار دادند که اگر آمریکا حملات خود را متوقف نکند این گرو ه مجبور به واکنش می شود.
ذبیح الله مجاهد سخنگوی طالبان در توئیتی نوشت آمریکاییها به جای حمله به طالبان روند خروج از افغانستان را تسریع کنند. طالبان در واکنش به ادامه حضور ۶۵۰ نظامی آمریکایی در افغانستان، برای تأمین امنیت دیپلمات های خارجی گفته است که این کار به معنی ادامه اشغال است و طالبان آنرا نمی پذیرد.
مقامات آمریکایی اعلام کرده اند بعد از آنکه نیروهای اصلی آمریکا در ماه جولای (تیرماه) افغانستان را ترک کنند تعداد ۶۵۰ نیرو برای تامین امنیت دیپلمات ها در این کشور خواهند ماند.
برخلاف آن چه تصور می شود، آمریکایی ها به طور کامل از افغانستان خارج نمی شوند، بلکه دغدغه اصلی آن ها کاهش هزینه های انسانی و مادی است. در هر حال آمریکا هیچ وقت صحنه مهمی به نام افغانستان را به رقبای خود مانند روسیه، چین و ایران واگذار نمی کند.
واکنش وزارت خارجه افغانستان
وزیر خارجه افغانستان با بیان اینکه طالبان جزئی از مردم کشور هستند گفت دولت می تواند با طالبان به صلح برسد. «حنیف اتمر» در گفت وگویی اظهار داشت ما می گوییم که طالبان افغان هستند و دولت افغانستان می تواند با آن ها صلح کند؛ اما آن عده از تروریست های خارجی که اکنون با کمک طالبان در افغانستان می جنگند، افغان نیستند و برای صلح با آنان هیچگونه زمینه، قانون و چارچوب سیاسی نداریم، آنها باید از افغانستان اخراج شوند.
وزیر خارجه افغانستان ضمن ابراز نگرانی از رویکرد افراطی و تروریستی طالبان، با تاکید بر اجماع سیاسی در افغانستان خاطرنشان کرد کشورهای خارجی نباید بیش از این در پی بهانه جویی باشند.
وزیر خارجه افغانستان درحالی این سخنان را اظهار کرد که مذاکرات بین افغانی در دوحه به بن بست رسیده است و از طرفی، شاهد پیشروی طالبان و سقوط شهرستان های این کشور هستیم .
موضع ایران
موضع رسمی جمهوری اسلامی ایران همواره ناظر به آرامش و امنیت در همسایه شرقی بوده و از مذاکرات بین افغانی استقبال کرده و در عین حال مخالف حضور و دخالت بازیگران خارجی در این کشور می باشد.
به همین دلیل در شرایطی که خطر ناآرامی و جنگ و وجود دارد، از ظرفیت های مختلف دیپلماسی و میدانی خود برای جلوگیری از تشدید ناامنی در افغانستان استفاده می کند. مذاکره با دولت مرکزی افغانستان، ارتباط با رهبران طالبان و نیز دیپلماسی با بازیگران خارجی از جمله پاکستان از جمله اقداماتی است که می توان در جهت جلوگیری از جنگ انجام داد.
اما در صورت تشدید جنگ، اولویت اصلی ایران در قبال بحران افغانستان در مرحله اول حفظ امنیت مرزهاست و در این راستا به طرف های افغانی تذکر داده شده که به هیچ وجه تنش های خود را به سمت مرزهای ایران سوق ندهند.
از طرفی، طالبان به عنوان یکی از عناصر و بازیگران مهم افغانستان مطرح است و به همین دلیل، ایران از مذاکره این گروه با دولت در باره صلح و مشارکت در حکومت استقبال کرده است.
اما اگر این گروه بخواهد همه قدرت را تصاحب کند و با نگاه افراطی، جنگ داخلی و پاکسازی قومیتی راه بیندازد، قابل قبول نبوده و به عنوان یک تهدید سیاسی و ایدئولوژیک نه تنها علیه افغانستان، بلکه چالشی علیه ایران محسوب می شود.
سناریوهای احتمالی
در باره پیشروی های طالبان در افغانستان و دورنمای آن حداقل سه سناریو مطرح است:
1) موقتی بودن حملات طالبان و بازگشت به مذاکرات صلح؛ 1) تصرف کل افغانستان و تشکیل مجدد امارات اسلامی؛ 2) جنگ داخلی و تجزیه افغانستان.
سناریوی اول متضمن ادامه روند فعلی در افغانستان است و البته طالبان با توجه به تصرفات جدید موقعیت برتری خواهد یافت.
اما سناریوی دوم و سوم خطرناک است و نه تنها برای افغانستان، بلکه برای منطقه و نیز منافع ملی جمهوری اسلامی ایران مخاطراتی به همراه خواهد داشت. در این حالت علاوه بر آن که مرزهای شرقی ما ناامن می شود، بازیگران خارجی بیش از پیش در صحنه افغانستان فعال شده و با تشدید رقابت ها، وضعیت پیچیده ای پدید می آید که بر هزینه های ایران خواهد افزود.
به همن دلیل سناریوی اول باید در اولویت افغان ها باشد و با مذاکره، آشتی و همگرایی، مانع افتادن این کشور در دامن جنگ داخلی و تجزیه و دخالت خارجی شوند.
برخی با نوعی خوش بینی قائل به آنند که طالبان دچار تغییر شده و از خشونت و افراط گری گذشته خود فاصله گرفته است. اگر این گزاره درست باشد امید به تداوم مذاکرات صلح و پرهیز از سناریوهای جنگ و خونریزی بیشتر خواهد شد.
با این حال، ضمن رصد تحولات، ضروری است نسبت به وضعیت پیچیده افغانستان خصوصا در سایه طرح های پنهان بازیگران خارجی، با احتیاط برخورد کرده و در قبال سناریوهای احتمالی آینده در این کشور، تدابیر لازم اندیشیده شود.
منبع: سایت بصیرت
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید