مطالعات علمی نشان می‌دهد که کلمات مثبت و منفی نه‌تنها در سطح عمیق روان‌شناختی برما تأثیر می‌گذارد، بلکه تأثیر بسزایی درنتیجه زندگی ما دارند. این مطالعات نشان می‌دهد که کلمات منفی (چه گفتاری، شنیداری یا ذهنی)، استرس و هورمون‌های ایجادکننده اضطراب را در افراد آزاد می‌کنند.

فقط دیدن لیستی از کلمات منفی برای چند ثانیه باعث می‌شود که یک فرد بسیار مضطرب یا افسرده احساس بدتری داشته باشد و هرچه بیشتر روی آن‌ها تمرکز کنید، درواقع می‌توانید به ساختارهای کلیدی تنظیم‌کننده حافظه، احساسات و عواطف آسیب‌زده و خواب، اشتها و توانایی تجربه شادی و رضایت طولانی‌مدت را مختل خواهید کرد.
علم به ما نشان می‌دهد که این فاجعه زبانی مانند: «این وضع هرگز بهبود نخواهد یافت» یا «این‌یک فاجعه بزرگ است» می‌تواند بر سلامت روحی و روانی ما تأثیر منفی بگذارد درحالی‌که کلمات مثبت می‌توانند فواید مثبتی داشته باشند. باگذشت زمان ذهن ما آنچه را که با خود می‌گوییم باور دارد.
گرچه کلمات واقعیت را تغییر نمی‌دهند، اما می‌توانند ما را قادر به داشتن دیدگاهی کم‌وبیش سازنده کنند و همچنین می‌توانند بر انعطاف‌پذیری یا توانایی ما در کنار آمدن با مشکلات تأثیر بگذارند. کلمات مثبت باعث ایجاد انعطاف‌پذیری و آرامش بدن می‌شوند و منفی‌ها ترس ایجاد می‌کنند.

اینکه داشتن کلمات منفی باعث ایجاد استرس و اضطراب می‌شود، این سؤال را ایجاد می‌کند که: «افکار مثبت چه تأثیری دارند؟»
دکتر اندرو نیوبرگ، متخصص مغز و اعصاب در دانشگاه توماس جفرسون و مارک رابرت والدمن، متخصص ارتباطات، در کتاب مشترک خود نوشته‌شده‌اند، کلمات می‌توانند مغز شما را تغییر دهند، یک کلمه قدرت تأثیرگذاری بر بیان ژن‌هایی را دارد که استرس عاطفی و فیزیکی را تنظیم می‌کنند. بعلاوه، طبق گفته این دو متخصص، کلمات و افکار مثبت می‌تواند به معنای واقعی کلمه واقعیت فرد را تغییر دهد.
با نگه‌داشتن یک کلمه مثبت و خوش‌بینانه در ذهن خود، فعالیت لوب پیشانی را تحریک می‌کنید. این منطقه شامل مراکز زبان خاصی است که مستقیماً به قشر حرکتی متصل می‌شوند که مسئولیت حرکت شما را به عمل دارد و همان‌طور که تحقیقات نشان داده است، هرچه بیشتر روی کلمات مثبت تمرکز کنید، بیشتر تحت تأثیر سایر مناطق مغز قرار می‌گیرید.
باگذشت زمان، باوجود مثبت بودن پایدار، عملکردهای لوب جداری شروع به تغییر می‌کنند. درنتیجه، این درک ما از خود و اطرافیان ما را تغییر می‌دهد. اساساً داشتن دیدگاه مثبت نسبت به خود به مغز ما کمک می‌کند تا چیزهای خوب دیگران را ببیند؛ بنابراین، با استفاده از افکار و گفتارهای ثابت مثبت، ما نه‌تنها درک خود را تغییر می‌دهیم، بلکه نحوه درک جهان پیرامون خود را نیز تغییر می‌دهیم. درنهایت، این توانایی را به ما می‌دهد تا واقعیت ما را شکل دهد و جهان را به سمت بهتر تغییر دهد.
 

مخرب‌ترین کلمات و عباراتی که هرگز نباید استفاده کرد

گاهی ما با به کار بردن برخی کلمات و عبارات می‌توانیم بدترین دشمن خودمان باشیم. برخی جملات به‌قدری بار منفی بالایی دارند که می‌توانند باور فرد را بر اساس آن کلمه شکل دهد و  سپس همان باورها به‌صورت تجربه‌های زندگی ، خودشان را به شما نشان می‌دهند. اکثر ما عبارات منفی بسیار مشابهی داریم. در اینجا به متداول‌ترین آن‌ها و آنچه باید در عوض بگوییم و فکر کنیم، می‌پردازیم:
 

1-من به‌اندازه کافی خوب نیستم

این عبارت می‌تواند نشانه‌ای از عزت‌نفس پایین باشد اما حقیقت این است که هرکس به‌اندازه کافی خوب است. شاید اکنون مهارت یا ابزاری برای دستیابی به آنچه می‌خواهید ندارید اما مطمئناً به‌اندازه کافی خوب هستید. اگر شما یک اسکناس 50 هزارتومانی داشته باشید و روی زمین در یک گودال بیفتد، آیا این 50 هزارتومانی ارزش خود را از دست می‌دهد؟ البته که نه! پس چرا احساس می‌کنید ارزش خود را ازدست‌داده‌اید؟

در عوض چه بگوییم و چگونه فکر کنیم؟
به خود بگویید که مانند بقیه لایق بهترین‌ها هستم و لیاقت رسیدن به تمام خواسته‌های خود در این زندگی رادارم. در این لحظه به چیزهایی بپردازید که از انجام آن‌ها لذت می‌برید؛ این کمک می‌کند تا احساس ارزشمندی کنید.
 

2- من نمی‌توانم این کار را انجام دهم

«نمی‌توانم» یکی از مخرب‌ترین کلماتی است که می‌توانید به خود بگویید. اگر به خود بگویید که نمی‌توانید، به ذهن و مغز خود پیام‌هایی می‌فرستید که نمی‌توانید و این تجربه شما خواهد بود.

در عوض چه بگوییم و چگونه فکر کنیم؟
به خود بگویید: «من می‌توانم هر کاری را که فکر می‌کنم، انجام دهم.» درحالی‌که همه ما محدودیت‌هایی داریم اما اعتقاد به توانایی‌هایمان اولین قدم برای دستیابی به اهداف کوتاه‌مدت و بلندمدت در زندگی است.
 

3- من خیلی بدشانسم

این فکر به‌طورمعمول از داشتن این توهم ناشی می‌شود که زندگی دیگران بهتر است و آن‌ها خوش‌شانس‌ترند و این چیزی است که شما را از آن‌ها جدا می‌کند. حقیقت این است که اگر به زندگی خود نگاه کنید، می‌بینید که قبلاً چیزهای خوبی در اطراف خود داشته‌اید.

در عوض چه بگوییم و چگونه فکر کنیم؟
به‌جای تمرکز بر شانس دیگران، به خود بگویید: «اتفاقات خوب می‌توانند برای من رخ دهد و این اتفاق خواهد افتاد.» درعین‌حال به همه اتفاقات خوبی که در زندگی برایتان اتفاق افتاده و به‌طورمعمول هرگز متوجه آن‌ها نبودید، فکر کنید.
 

4-من هیچ‌وقت به آرزوهایم نمی‌رسم

هر آنچه را که باور دارید به واقعیت تبدیل خواهد شد. شما آینده خود را هرروز با انتخاب‌ها، افکار و کلماتی که به کار می‌برید، شکل می‌دهید. با به کار بردن این افکار منفی می‌توانید فرصت‌های خود را خراب کنید. اگر باور داشته باشید که می‌توانید آنچه را که واقعاً آروز دارید انجام دهید و برای رسیدن به آن تلاش کنید، قطعاً به آرزویتان دست خواهید یافت. قبل از اینکه به خود فرصتی دهید، جلوی خود را نگیرید.

در عوض چه بگوییم و چگونه فکر کنیم؟
خود را با الگوهای فکری منفی محدود نکنید. در عوض، به خود بگویید: «من اطمینان دارم که این کار را خواهم کرد.» حتی اگر در این لحظه احساس اعتمادبه‌نفس نکنید، تغذیه افکار مثبت مغز شما، به‌مرورزمان باعث ایجاد اعتمادبه‌نفس می‌شود.
 

5- من باید بهتر ازآنچه هستم باشم

استفاده از کلمه «باید» در این زمینه برخلاف آنچه تصور می‌کنید یک تفکر کاملاً منفی است. چند بار شده به خود بگویید «من باید باهوش‌تر، منظم‌تر، سازنده‌تر و غیره باشم؟ احساستان را بلافاصله بعد از گفتن این جملات به خاطر دارید؟

در عوض چه بگوییم و چگونه فکر کنیم؟
به خود بگویید: «من تلاش می‌کنم آنچه را دوست ندارم، تغییر دهم.» هرکس خصوصیاتی دارد که امیدوار است بتواند آن‌ها را بهبود ببخشد و این مطمئناً امکان‌پذیر است اما نیاز به صبر و تلاش دارد. به‌جای اینکه به خود بگویید «باید» چه‌کارهایی را انجام دهید یا ندهید، برای چیزهایی که از آن‌ها راضی نیستید، هدف تعیین کنید.
 

6- هیچ‌کس به فکر من نیست

ممکن است گاهی احساس کنید که تنها هستید و هیچ‌کس به شما اهمیت نمی‌دهد اما مطمئن باشید که افرادی در مورد شما فکر می‌کنند که شما حتی نمی‌دانید.

در عوض چه بگوییم و چگونه فکر کنیم؟
به خود یادآوری کنید که در زندگی شما افرادی هستند که برای شما بسیار مهم‌اند و به شما بسیار اهمیت می‌دهند، منتها احساساتشان را ابراز نمی‌کنند. تمام تلاش خود را برای پرورش این روابط انجام دهید.