تربيت
تربيت از نظر لغوي از ريشة «رَب» به معناي «خداوند»، «پروردگار» و «صاحب» است اين مفهوم با چنين معنايي در فرهنگي كه برخاسته از مكتب اسلام باشد اشاره بر «شناختن خداوند به عنوان رب هستي و قبول ربوبيت او پشت كردن به غير او» دارد. يعني مربي كه مسئوليت تربيت را بر دوش دارد، بايد شاگردان را در خلال زمان تربيت چنان رهنمون كند كه شاگرد به ربوبيت و پروردگاري خداوند هدايت شود و در كليه رفتارهاي خود از حدود او پيروي كند.
بدن
بدن مفهومي است كه به مجموعة اندام ها، بافت ها، اعصاب و مغز آدمي و بالاخره به كليه اعضاي مادي انسان اطلاق ميشود. هر چند كه به لحاظ فيزيكي، ماده است ولي در مجموعة وجودي مختلطي به نام انسان به كار رفته، اين امتزاج او را از سطح ساير ماديات ارتقا داده است و در واقع قداستي خاص يافته است، كه حيات او با حيات انسان و رستاخيز او نيز با رستاخيز انسان همراه است و بدون او انسان به كمال وجودي خود (كه پذيرش حق است) نخواهد رسيد.
ورزش
ورزش از نظر لغوي اسم مصدر است. به معناي «ورزيدن» و برزيدن مصدر آن، يعني كاركردن، عمل كردن، كوشيدن، پياپي انجام دادن و رياضت كشيدن است (دهخدا 1335).
تعريف بازي
بازي صورت تغيير شكل يافته مسائل واقعي است كه فرد با توجه به علاقة خود آن را سازمان داده است
تربيتبدني نوعي تربيت است كه به وسيلة فعاليتهاي بدني مجموعة وجود انسان را مورد تربيت قرار ميدهد.
تربيتبدني فرايندي است آموزشي ـ تربيتي كه هدف آن بهبود بخشيدن به رشد همه جانبه انسان از طريق فعاليتهاي جسماني است.
تربيتبدني و ورزش در ايران باستان
آنچه از قراين تاريخ ميتوان به دست آورد اين است كه قوم آريا شعبهاي از اقوام هند و اروپايي بودند بين پانصد تا دوهزار سال قبل از ميلاد به ايران آمدند. آنان مردماني جنگجو بوده و با وجود مهاجرتها و جنگهاي فراوان بيشك در اسبسواري، پرتاب نيزه و تيراندازي ورزيدگي داشتهاند و در كوهنوردي، پرتاب سنگ، دويدن و عبور از موانع مهارت خاصي داشتند.
مادها در شمالغربي ايران در قرن هفتم قبل از ميلاد دولتي تشكيل دادند و بيشتر در جنگ با دولت آشور بودند از آنها فنون جنگاوري، تيراندازي، اسبسواري، پرتاب نيزه در تاريخ به چشم ميخورد.
پارسيان آريايي در جنوب ايران سكونت داشتند در زمان آنان بهخصوص هخامنشيان به ورزش اهميت ميدادند (دهخدا 1371). سپاهيان ايراني، قوي و از نظر جسماني برازنده بودند. تحت هدايت كوروش، روياي بزرگِ توسعة قلمرو به واقعيت پيوست. در پايان فرمانروايي او در سال 592 پيش از ميلاد، امپراتور ايران تمام خاور نزديك را در برميگرفت. موفقيت كوروش در جنگها مرهون خصوصيات اخلاقي و آمادگي جسماني سربازانش بود. پسرها در شش سالگي بايد براي تعليم و تمرين خانه را ترك ميكردند. تمرينات شامل برنامههايي چون دو، تيراندازي با كمان، پرتاب نيزه، ارابهراني، شكار، رژه نظامي و كمنداندازي بود. سربازان، توانايي مسافرت با غذا و لباس كم را داشتند و تمام شرايط سخت را به راحتي تحمل ميكردند (بوچارد 1374).
به اين ترتيب مي توان گفت كه انسان ایده آل ایرانیان " انسان خردمند، نیرومند نیکوگرا خدایدوست وبه دور از اهريمن خويي " بود كه اوج آن در واژه "پهلوان" معنا و تجلي مي يافت.
واژه پهلوان از ترکیب دو واژه پَهلَو بعلاوه "ان" ساخته شده که این الف و نون علامت نسبت است نه علامت جمع، یعنی منسوب به پهلو. کلمه پهلّوْ نيز از پارثَو یا پَرثَو گرفته شده كه نام قدیم قوم پارت یا اشکانیان بوده است.مولف كارنامه ايرانيان يا ايران نامه به هنگام ذكردوره اشكانيان مي نويسد: " قارن ، اسپهبد ، مهران، سورن،گودرز واينها را پهلوان مي ناميدند و او كه بر همه برتري داشت جهان پهلوان مي شد و رتبه مخصوصي داشت. "(عباس پور،132، ص 180) . با توجه به دلیری و نیرومندی قوم پارت اين واژه پهلوان ، مجازاً به معنی سخت توانا و زورمند (= گُرد ) بکار رفته است
داستانهاي حماسي و اسطوره هاي ايرانيان و تاثیر آن بر روحیه پهلوانی ایرانیان :
نگاهی به داستان های حماسی ایران این نکته را برای ما تبیین می نماید که هدف از نگارش آن ایجاد و ترویج روحیه سلحشوری ، غیرت و مردانگی ، همچنین ناجوانمردی ها و پلیدی ها در این داستان ها بوده که تاثیر زیادی بر روی مخاطبین خواهد داشت و بیشتر این حماسه سرایی ها در داستان های شاهنامه مشهود می باشد. مانند:
داستان آرش كمانگير
داستان حماسه هاي رستم
داستان كاوه آهنگر و فريدون و ضحاك
گردآفرید و سهراب و ...
شکل گیری آیین عیاری و فتوت و اقتباس ورزشکاران از این آیین
فلسفه و جهان بيني ايرانيان در دوران باستان فلسفه مبارزه بوده و از ديرباز نداي ياري كردن اهورامزدا در پيكار با اهريمن دعوتي مقدس شناخته مي شده اكنون سخن در اينجا بر سر آن است كه نشان مي دهد چگونه اين فلسفه و جهان بيني بعد از اسلام، باز زير شعائر مكتب فتوت يا آئين جوانمردي به صورت مشي اجتماعي ايرانيان همچنان ادامه يافته است.
نظر به اهميت اساسي آئين فتوت در تاريخ زورخانه و نهضت هاي پهلواني و عياري ايران لازم است شرحي مختصر براي معرفي دستورالعملها و راهنمايي هاي آن من باب نمونه آورده شود تا بتوان بدين وسيله به اخلاق و رفتار و ويژگي هاي پهلوانان و عياران، اين پاسداران استقلال ايران، پي برد. البته اين دستورالعملها و راهنمايي ها توسط عرفا و متصوفين خردمند ايراني كه انديشمندان اصلي ترين جوامع توليد كننده شهري يعني پيشه وران بودند به مردم القا و آموخته مي شده است.
به شهادت تمامي فتوت نامه ها، دستور العمل ها و راهنمايي هاي فتوت نامه ها در عين حال به صنوف مختلف پييشه وران و زحمتكشان شهري هم تعلق داشته ولي به طور كلي شعائر اين مكتب و كلمه فتوت مظهر شخصيت عياران و پهلوانان و شاطران و مترادف نام ايشان بوده است. چنان كه در قابوسنامه هم عنصرالمعالي ضمن آن كه براي بازاريان و سپاهيان جوانمردي را آرزو كرده اين صفت را درباره عياران كليت داده و آن را صفت محض ايشان خوانده است.
نموه هايي از بعضي صفحات چند فتوت نامه كه حاوي فشرده ترين و خلاصه ترين دستورالعمل ها براي عياران و پهلوانان و ديگر اهل طريقت جوانمردي است ذيلاً آورده مي شود. اولين آنها از نجم الدين زركوب است كه پس از برشمردن دوازده اصل از آئين فتوت با يادكردن از چهل صفت زشت و چهل صفت نيك، مرم را به تبديل اخلاق از آن به اين دعوت مي كند.
' فتوت دار را شرط است: اول – آزاد باشد. دوم – بالغ باشد. سيم – عاقل باشد. چهارم – آنقدر علمش باشد كه تربيت جواني تواند كردن؛ اگر بسيارش نباشد تفاوت نكند. پنجم – يتيم پرور و درويش نواز باشد. ششم – خلق خوشش باشد. هفتم – امانتش باشد. هشتم – صالح باشد نماز كننده. نهم – به زبان نگويد، الا به خير خلق خدا. دهم – حملش باشد. يازدهم – پرحيا باشد كه حيا در آدمي نشان حلال زادگي است. دوازدهم – خوب صورت باشد، چنان كه در هيچ عضوش خلل مادرزاد نباشد.
صاحب فتوت را مي بايد كه تبديل اخلاق باشد چنان كه نفس او پاك شود از چهل صفت بد و مخصوص شود به چهل صفت نيك.
اما صفت هاي بد چنان كه: حرص، حسد، حقد، بغض، تكلف، تصنع، تزوير، جهل، حمق، نفاق، تكبر، ظلم، فسق، خيانت، فحش، دئانت، خست، كسالت، تعصب شهواني، صحبت به علت، ذلت، خوي بد، بي وفايي، بي حيايي، وقاحت، حيلت، مكر، سخن چيني، سفاهت، كدورت، دروغ، ناسپاسي، آيذا، عجب، بخل، ملامت، نامحرمي، مردم شكني، غيبت، بهتان.
و بايد آن چهل صفت بد مبدل شود به اين چهل صفت خوب: علم، حلم، عزت، كرم، سخاوت، ثبات، وقار، وفا، حيا، شفقت، زهد، تقوي، لطف، صلاحيت، ايثار، خوي نيك، امانت، ديانت، حق شناسي، بي تكلفي، تواضع، صدق، صفا، دعا، مرحمت، انعام، احسان، صبر، شكر، تسليم، رضا، توكل، قناعت، مجامله، ايمان، اسلام، محبت، خدمت، محرميت.
و آنچه بدينها ماند و اين معني در چهل سال تمام شود. همچنان كه در پانزده سالگي بلوغ معني؛ چون مرد راه رو را چهل سال تمام شود؛ اگر نبي است نبوت بدو فرو آيد و اگر ولي است ولايت. ولي حامل ولايت وقتي گردد كه مخصوص شود بدين چهل صفت خوب كه تقرير كرديم.'
شيخ شهاب الدين سهروردي از اجله عرفاي عالي قدر ايران كه او را ملك المشايخ و قطب المحققين و قدوه الساكنين عنوان داده اند، در فتوت نامه كامل خود، تمامي شرايط آدمي بودن را در احراز مقامات مسلك فتوت دانسته است. اين عارف كبير گذشته از آوردن مبحثي در امور قضا و جزا، تربيت و تعليم و حتي لباس پوشيدن و غذا خوردن، در فضايل مرد فتوت دار (جوانمرد) در مقامي بالاتر چنين تقرير مي فرمايد:
«... و بايد كه در انواع هنرها چنان استاد بود كه اگر وي را در محفل دانشمندان و صاحب فتوتان، كسي مدعي شود كه هيچ دقي و نكته اي بر او نتواند گرفت، و اين نتواند بود، الا به طريق فراغت و ارادتي تمام در اين خصلت ها (كه به) رنج تواند برد و به حاصل تواند كردن. چنان كه علم، حلم، حكمت، فضل، زهد، رياضت، مجاهده، ...، تجريد، تامل، فنا، فناء فنا، مشاهده، بقا، تفريد و توحيد.
آنگاه درباره تربيت روان به رياضت به طور مشروح سخن مي گويد. از تربيت نفس، صحت دل، تربيت زبان، تربيت گوش و بالاخره تربيت تمامي رفتار اعضاي بدن كه آوردن بيش از اين سخن در درياي معاني، بيرون از حد يك گفتار است و موجب سردرگمي طالب و سالك طريقت در درياي معاني تقريرات آن قدوه الساكنين مي گردد.
عبدالرزاق كاشي سمرقندي در فتوت نامه خود با نام تحفه الاخوان في خصايص الفتيان ضمن تعريف موارد حقيقت، توبه، تواضع، صدق، هدايت، نصيحت، وفا، مروت و ... طرايق اكتساب فتوت و خصايص آن در باب فرق ميان فتي و متفتي و مدعي مي نويسد:
فتي جوانمرد است، و جوانمرد شخصي بود در فضايل خلقي كامل، و از دنايا و رذايل نفساني مجتنب، از معرفت حق عز و علا بر يقيني واضح، و از حال خويش بر بصيرتي لائح، صاحب قدمي راسخ، طمأنينتي متمكن، كه اجناس فضايل چهارگانه به انواع آن در نفس او ملكات باشند بر وجهي كه تغيير تبديل به ان راه نيابد و تلون و تكلف برنيابد. به دقايق آفات و تفاريق عاهات عارف و بينا و در جزئيات نفاق و ريا و عوارض سهو و خطا بيدار و برحذر و از شرب نفس از رتبت و بهآء خويش بركنار و با خير خداوند نفسي منقاد ...»
مولانا حسين واعظ كاشفي سبزواري در فتوت نامه سلطاني كه از فتوت نامه هاي جامع و كامل است در اول كتاب بزرگ خود تحت عنوان شرف علم مي نويسد:
بدان كه علم فتوت علمي شريف است و شعبه اي است از علم تصوف و توحيد و اكابر عالم در اين علم رساله ها ساخته اند و... . در كتاب قواعد الفتوه اين بيت ها را از شيخ فريد الدين عطار قدس سره استناد كرده است:
هر كه از علم فتوت بهره يافت
رو سوي دين كرد و از دنيا بتافت
ديده دل ز فتوت روشن است
روضه جان از فتوت گلشن است
گر بود علم فتوت بر سرت
هر زمان بخشد صفاي ديگرت
و ديگر رساله آداب الفتوت، فتوت نامه شيخ كبير، عوارف المعارف و مرصاد العباد، حديقه الحقيقه و رساله سيرجاني و زادالآخره و ذريعه اصفهاني و تذكره الاولياء، ذكر اين علم و شرف فتوت و تعريف كسي كه مظهر اين صفت باشد مسطور است.
در تمام فتوت نامه ها براي احترام به مادر اهميت و مقامي شامخ قائل شده اند چنان كه در همين فتوت نامه سلطاني در فصل دوم باب پنجم آمده: .... بهشت زير قدم هاي مادران است. حاصل آن كه به روضه رضوان بي رضاي ايشان نتوان رسيد.
جنت كه رضاي ما، در آن است
در زير قدوم مادران است
خواهي كه رضاي حق بيابي
آن كن كه رضاي مادران است
در فتوت نامه سلطاني تحت عنوان در معاني و فوايد متفرقه كه تعلق به َشدّ دارد درباره شرايط ميان بستن (يا كمر بستن = كستي يا كشتي كه از آداب ديني ايرانيان باستان بوده است) و در ميان جوانمردان بعد از اسلام هنگام رسيدن به مرحله «َشدّ» صورت مي گرفته اصولي از آيين فتوت مخصوص َشدّ بيان گرديده كه آداب و دستور العمل هاي آن مي بايست به عياران و شاطران تعلق داشته باشد.( َشدّ: روي به مبارزه نهادن، استواري در كسوت يافتن، دويدن يا يكباره وارد مرحله بزرگي شدن، نيرومند شدن معني مي دهد.) استاد هنگام رسيدن شاگرد به مقام َشدّي طي انجام تشريفات و آدابي، كمر او را با پوشاندن شلوار كشتي مي بست و در همان حال كلماتي مثل دستور عمل گل كشتي منتها درباره فتوت بر او مي خواند. سخناني كه به وسيله استاد به شاگرد هنگام كمر بستن او در قرن نهم گفته مي شده است و از فتوت نامه سلطاني استخراج شده است در ذيل آمده است:
«اگر پرسند كه كلماتي كه استاد در وقت ميان بستن بر شاگرد مي خواند چند است؟ بگوي دوازده.
اگر پرسند آن دوازده كدام است؟ بگوي: اول – تو لا به دوستان خدا. دويم – تبرا از دشمنان خدا . سيم – امر به معروف. چهارم – نهي از منكر. پنجم – عدل كردن. ششم – دست ازحسد برداشتن. هفتم – شرايط فتوت (دانستن) و به جاي آوردن. هشتم – جوانمردي كردن. نهم – با پير مريد بودن. دهم – مريد را پير بودن. يازدهم – غالب را نازل بودن. دوازدهم – نازل را غالب شدن.
اگر پرسند كه بستني چند است و گشادني چند؟ بگوي دوازده چيز بستني است و چهارده چيز گشادني.
اگر پرسند كه بستني ها كدام است؟ بگوي :
اول – بستن چشم از نظر حرام و ناديدني.
دويم – بستن گوش از ناشنيدني ها.
سيم – بستن زبان از نا گفتني ها.
چهارم – بستن فكر از غير.
پنجم – بستن سينه ازحسد و كينه.
ششم – بستن دل از شك و شرك.
هفتم – بستن دست از آزار خلق و از ناگرفتني ها.
هشتم – بستن حلق از لقمه حرام و ناخوردني ها.
نهم – بستن بند فتوت از زنا و ناكردني ها.
دهم – بستن پاي از مواضع تهمت و نارفتني ها.
يازدهم – بستن خاطر از فكرهاي بيهوده.
دوازدهم – بستن راه بخل و طمع.
اگر پرسند كه گشادني ها كدام است؟ بگوي:
اول – گشادن در به روي مهمان.
دويم – گشادن بند سفره براي گرسنگان.
سيم – گشادن پيشاني براي ملاقات مردمان.
چهارم – گشادن چشم به ديدار پيران و مريدان.
پنجم – گشادن گوش به سخن استادان و عارفان.
ششم – گشادن زبان به ذكر حضرت سبحان.
هفتم – گشادن دست به شفقت و احسان.
هشتم – گشادن سينه به محبت مردمان.
نهم – گشادن دل به عشق الهي.
دهم – گشادن فكر به حقايق اشياء كماهي.
يازدهم – گشادن قدم به كارهاي خير و صواب.
دوازدهم – گشادن خاطر به نكته هاي اولوالباب.
سيزدهم – گشادن در اخلاق به نيكويي.
چهاردهم – گشادن راه سخاوت و دلجويي.
يك مطلب ديگر هم براي نمونه از ميان فتوت نامه هاي موجود آورده مي شود و آن شعري است از فتوت نامه نجم الدين زركوب كه اصلي ترين دستورالعمل هاي اين آئين را با بياني زيبا و روان و دلنشين اين چنين به نظم در آورده است:
كسي كو را فتوت پاسبان است
به هر كاري كه باشد كام ران است
دلي كورا فتوت هم قران است
ز هر آفت كه داني در امان است
فتوت شيوه هر بي ادب نيست
فتوت پيشه پيغامبران است
فتوت چيست؟ صرف علم كردن
چو طالب مستعد آن بيان است
فتوت چيست؟ ترك جهل كردن
كه جاهل در فتوت بد گمان است
فتوت از خود انصاف است دادن
كه بي انصاف دايم در فغان است
فتوت چيست؟ در بازار معني
ز اخلاق حميده كاروان است
فتوت اعتقاد عقل و قلب است
فتوت استواي جسم و جان است
به معني آفرينش يك وجود است
فتوت آفرينش را دهان است
فتوت فرض كردي چون دهاني
مروت اندرو همچون زبان است
فتوت همچو صاحب حسن شخص است
مروت حسن او را همچو آن است
فتوت در مثل آئينه اي دان
مروت چون صفاي روي آن است
فتوت ديگر انسان را حوايج
مروت چون نمك اندر ميان است
فتوت خان و مان معنوي دان
مروت زينت آن خان و مان است
فتوت روز خورشيد است و شب ماه
مروت چون ضيا و نورشان است
فتوت گلستاني دان سراسر
مروت همچو گل در گلستان است
نه هر چيزي درو خاصيتي هست
كه آن خاصيتش خورشيد سان است
نمودن در مهم خاصيت خويش
ز هر شيئي فتوت را نشان است
فتوت بوستان و شرع چون تخم
طريقت چون درخت بوستان است
حقيقت ميوه هاي نغز و شيرين
كه در باغ فتوت جاودان است
نه هر كورا فتوت دار خوانند
فتوت را به هر معني ضمان است
نه هر كو را فتوت دار دانند
به معني در فتوت كاردان است
همه جا را زمين گويند ليكن
به جايي خار و جايي گلستان است
اگر چه هر دو مرواريد باشد
ز در تا با شبه فرقي عيان است
به هر صد سال مردي را توان ديد
كه در دين قبله خلق جهان است
فتوت گوهر است و لعل و ياقوت
فتوت دار همچو بحر و كان است
فتوت دار را در هر دو عالم
ازار عز و خدمت در ميان است
فتوت دار را بر فرق معني
رداي كبريايي طيلسان است
فتوت دار آن باشد كه او را
اگر مال است و گر جان در ميان است
فتوت دار مي داني كه باشد؟
فتوت دار آن كو مهربان است
فتوت دار آن كو عيب پوش است
فتوت دار آن كو خوش عنان است
فتوت دار آن كو دل نواز است
فتوت دار آن كو دل ستان است
فتوت دار آن كو آستين است
فتوت دار آن كو آستان است
اگر خود نيم ناني ملك دارد
فتوت دار دائم ميزبان است
اگر خود ميهمان مست است و كافر
فتوت دار خاك ميهمان است
فتوت دار هرگز بد نگويد
و گر گويد همه سودش زيان است
فتوت دار هرگز بد نبيند
كه او در نيك بيني ديده بان است
جهان را خلق همچون گله اي دان
فتوت دار مانند شبان است
فتوت خواهي از «زركوب» واپرس
كه او را در فتوت داستان است
بقدر آنچ ازين معني كه گفتيم
كسي دارد در اين ره قهرمان است
زهي مردي كه در راه فتوت
چنين باشد كه ما را در بيان است
چند بيت زير نمونه هاي ديگري از نمودار بسط فكر فتوت گرايي در آثار شعراي ايران است.
فردوسي:
جوانمردي و راستي پيشه كن
همه نيكويي اندر انديشه كن
عنصري:
جوانمردي از كارها بهتر است
جوانمردي از خوي پيغمبر است
عطار:
هر كه ازعلم فتوت بهره يافت
رو سوي دين كرد و از دنيا بتافت
سعدي:
جوانمرد باشي دو گيتي تو راست
دو گيتي بود بر جوانمرد راست
جوانمرد اگر راست خواهي ولي است
كرم پيشه شاه مردان علي است
تفاوت پهلوانی و قهرمانی در ورزش:
فرق قهرمان با پهلوان چیست؟...قهرمان، تنها به قهرمان شدن و مدال گرفتن می اندیشد. او از هر وسیله ای استفاده میکند تا به منظور خود برسد. اما یک پهلوان از هر وسیله ای برای کسب مقام قهرمانی و گرفتن مدال استفاده نمی کند. پوریای ولی یک پهلوان بود. مرحوم غلامرضا تختی یک پهلوان بود با صفات برجسته انسانی، فتوت، جوانمردی، اخوت، وفای به عهد، مبارزه با ظلم و ظالم، حمایت از مظلوم، گذشت، ایثار، عشق بی پایان به مردم و به ویژه مردم محروم و پابرهنه و... و کمک به زلزله زدگان بویین زهرا.
ملاحسین واعظ کاشفی دانشمند شهیر قرن نهم و دهم هجری که درباره پهلوان واقعی نگاشته شده توسل جسته و به عنوان یک سند معتبر ارائه خواهد شد.
اگر پرسند پهلوان کیست؟ و که را پهلوان توان گفت؟ بگوی آنکس که دوازده صفت داشته باشد.
اول ترس از خدا، دوم متابعت از شرع، سوم تن قوی، چهارم زبان خوش، پنجم دل دلیر. «تن قوی دارد، تن و روان قوی ظرفیت بسیار که از حرف سخت و درشت جاهلانه از کوره درنرود! و متابعت هوای نفس نکند که مبادا بر این سبیل بر دیگران آسیب رساند». ششم فرد کامل، هفتم صبر تمام، هشتم علم به کمال، نهم تلاش و کوشش تمام و دائم، دهم خلقی پسندیده، یازدهم دوری از حرام، پوشیدن خویش از محرمات و ستر عورات و اجتناب از محرمات الهی و دوازدهم نعمت بر دوام، سفرهدار باشد. که پهلوانی آئینی است باستانی: پس از اسلام مولی علی (ع)را بعنوان سمبل پهلوانی میدانند. بعدها نیز صفتهای جوانمردی یا عیاری، ظلم ستیزی، حقستانی ضعیفان از زورمندان به صفت های پهلوانی افزوده شده است.
پهلوانی نیاز جامعه ورزش امروز و لزوم آن برای مربیان ، داوران ، مدیران ورزشی و ورزشکاران:
حال با بیان مطالب فوق پی به این نکته خواهیم برد که به کار بستن صفات جوانمردی برای تمامی ورزشکاران، مربیان، داوران و مدیران ورزشی(بویژه در نیروهای مسلح)که نگاهبانان حقیقی این مرز و بوم و حافظ خون های پاک به زمین ریخته شده برای عزت و جاودان ماندن نام بزرگ ایران اسلامی می باشد ، امری ضروری است.
پس باید بتوانیم فرهنگ اصیل این کشور را نسل به نسل به جوانان آینده انتقال داده تا در جهت اعتلای فرهنگ و منش جوانمردی در ورزش قدم برداریم.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید