جنگ شدت گرفته و امیدها رو به افول بود، چه کسی باور میکرد پس از آن همه پیشروی و به خون کشیدن خاکها بتوان شهر را از میان دندانهای بعث بیرون کشید، اما ناگهان ورقها برگشت و خدا شهر را آزاد کرد.
آنچه در ادامه میخوانید گزارشی مستند و تاریخی از حوادث روزی است که امام خمینی (ره) تاریخیترین جمله تاریخ را برای آن در سینه تاریخ به امانت سپرد "خرمشهر را، خدا آزاد کرد" :
با توجه به اینکه منطقه عمومی غرب کارون آخرین منطقه مهمی بود که همچنان در اشغال عراق قرار داشت از یک سو فرماندهان نظامی ایران برای انجام عملیات در این منطقه اشتراک نظر داشتند و از طرف دیگر عراق نیز که طراحی عملیات آزادسازی خرمشهر را پس از عملیات فتحالمبین قطعی میدید با در نظر گرفتن اهمیت این شهر و جایگاه آن در دفاع از بصره، به ضرورت حفظ این منطقه معتقد بود.
از این رو، بلافاصله پس از اتمام عملیات فتحالمبین، در حالی که قوای ارتش عراق در منطقه عمومی خرمشهر تقویت میشد به تمام یگانهای تحت امر قرارگاه مرکزی کربلا دستور داده شد تا ضمن بازسازی و تجدید قوا، به شناسایی و طراحی عملیات بپردازند.
در چنین شرایطی بود که عملیات بیتالمقدس با هدف آزادسازی جاده اهواز - خرمشهر و خارج شدن جاده اهواز و آبادان از برد توپخانه دشمن در ۳۰ دقیقه بامداد روز ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ با قرائت رمز عملیات «بسمالله الرحمن الرحیم، بسمالله القاسم الجبارین، یا علی ابن ابیطالب» از سوی فرماندهی مشترک آغاز شد.
جنگ شدت گرفته بود و شهید آیتالله صدوقی و آیتالله مشکینی نیز در کنار فرماندهان سپاه و ارتش در قرارگاه کربلا حضور داشتند و هر یک به طور جداگانه، پیامهایی را به وسیله بیسیم خطاب به رزمندگان اسلام قرائت میکردند که جان را به رگهایشان بازمیگرداند.
بیتالمقدس
اما از نظر زمانی عملیات بیتالمقدس یک عملیات ابتدایی و ساده نبود بلکه میتوان آن را به چهار دوره زمانی به شرح زیر تقسیم کرد:
در مرحله اول در محور قرارگاه قدس (شمال کرخه کور) به دلیل هشیاری دشمن و وجود استحکامات متعدد، پیشروی نیروها به سختی امکانپذیر بود و در این میان تنها تیپهای ۴۳ بیتالمقدس و ۴۱ ثارالله موفق شدند از مواضع دشمن عبور کرده و منطقهای در جنوب رودخانه کرخه کور را به عنوان «سرپل» تصرف کنند.
عدم پوشش دو جناح این یگانها باعث شده بود که فشار شدید دشمن بر آنها وارد شود.
اما در محور قرارگاه فتح، یگانهای خودی ضمن عبور از رودخانه به سرعت خود را به جاده اهواز_ خرمشهر رساندند و مشغول ایجاد استحکامات و جلوگیری از نقل و انتقالات و تحرکات دشمن در آن جاده شدند.
در محور قرارگاه نصر نیز، به دلیل تاخیر در حرکت و وجود باتلاق در کنار جاده اهواز_خرمشهر و همچنین تمرکز دشمن در شمال این شهر، نیروهای این قرارگاه نتوانستند به اهداف مورد نظرشان که القاح با قرارگاه فتح بود برسند.
به همین دلیل الحاق کامل قرارگاه نصر با قرارگاه فتح و همچنین تصرف اهداف مرحله اول قرارگاه قدس در دستور کار عملیات شب دوم قرار گرفت که با انجام آن تا حدودی اهداف مورد نظر محقق شد اما برخی رخنهها همچنان باقی بود تا اینکه سرانجام پس از پنج روز، جاده اهواز_خرمشهر از کیلومتر ۶۸ تا کیلومتر ۱۰۳ تثبیت و کلیه رخنهها ترمیم شد.
مرحله دوم
در این مرحله آزادسازی خرمشهر از دستور کار عملیات خارج و تصمیم گرفته شد که قرارگاههای فتح و نصر از جاده اهواز_خرمشهر به سمت مرز پیشروی کنند و قرارگاه قدس نیز ماموریت پیدا کرد که به صورت محدود برای تصرف «سرپل» در جنوب کرخه کور اقدام کند و در وهلههای بعدی آن را گسترش دهد.
عملیات این مرحله در ساعت ۲۲:۳۰، شانزدهم اردیبهشت ۱۳۶۱ آغاز شد و نیروهای قرارگاه فتح در همان ساعات اولیه به جاده مرزی رسیدند؛ یگانهای قرارگاه نصر هم با کمی تاخیر و تحمل فشارهای دشمن، به مرز رسیدند و با قرارگاه فتح الحاق شدند.
دشمن با مشاهده جهت پیشروی نیروهای ایران به طرف مرز، لشکرهای پنج و ششاش را به عقب کشاند؛ به نظر میرسید این عقبنشینی با دو هدف انجام شده باشد: یکی جلوگیری از محاصره و انهدام این لشکرها و دیگری تقویت هر چه بیشتر خطوط پدافندی بصره و خرمشهر.
هرچه که بود در پی این عقبنشینی که از ساعات اولیه هجدهم اردیبهشت همان سال آغاز شده بود، نیروهای قرارگاه قدس ضمن تعقیب نیروهای دشمن، تعدادی از آنها را که از قافله عقب مانده بودند به اسارت درآورده و در نتیجه جاده اهواز_خرمشهر و حتی مناطقی مثل جفیر، پادگان حمید و هویزه آزاد شدند.
مرحله سوم
در این مرحله، قرارگاه نصر ماموریت پیدا کرد تا حرکتاش را به سمت خرمشهر آغاز کند؛ نیروهای عملکننده که متشکل از چهار تیپ مستقل سپاه پاسداران و دو تیپ ارتش بود در آخرین ساعات نوزدهم اردیبهشت عملیات خود را آغاز کردند اما به دلیل هشیاری دشمن و تمرکز نیرو در خطوط پدافندیاش، نیروهای خودی در انجام ماموریتشان موفق نشدند.
تکرار این عملیات در روز بعد نیز به شکست انجامید و به همین خاطر تصمیم گرفته شد تا برای انجام عملیات نهایی فرصت بیشتری به یگانها داده شود و البته مقرر شد تا دو تیپ المهدی (عج) و امام سجاد (ع) از قرارگاه فجر نیز در حرکت بعدی استفاده شوند.
مرحله چهارم
سرانجام در ساعت ۲۲:۳۰ اول خرداد ۱۳۶۱ تلاش برای آزادسازی خرمشهر با رمز «بسم الله القاسم الجبارین یا محمد بن عبدالله (ع)» آغاز شد، در برابر پاتک سریع و غافلگیرانه، نیروهای عراقی دچار وحشت و سرگردانی شدید شدند و نتوانستند واکنش مهمی از خود نشان دهند و ارتباط یگانهای دشمن با یکدیگر قطع شد.
فرار افسران و درجهداران و سربازان عراقی از منطقه خرمشهر گویای از هم پاشیدگی سازمان یگانهای دشمن بود.
در روز دوم خرداد نتیجه جنگ خیلی درخشان شد و قرارگاه کربلا به هدف خود که احاطه کامل خرمشهر بود، رسید. تعداد اسرای عراقی در این روز از ۲۸۳۰ نفر تجاوز کرد و یگانهایی از دشمن که در منطقه بین نهر عرایض و شلمچه مستقر بودند، به میزان زیادی منهدم شدند.
با وجود حضور گسترده هواپیماهای عراقی در آسمان منطقه، عقابان تیزپرواز نیروی هوایی ارتش در پشتیبانی از یگانهای رزمنده، در صحنه عملیات بیتالمقدس حضور فعالی داشتند و با بمباران پل شناور عراقیها بر روی شط العرب و مناطق تجمع آنان در آن سوی رودخانه، نقش ارزندهای در آزادسازی خرمشهر ایفا کردند.
ورود خودیها
در اواخر روز دوم خرداد، قرارگاه کربلا پس از بررسی آخرین وضعیت، تصمیم گرفت تا نیروها با ورود به شهر، آن را از وجود نیروهای عراقی پاک کنند و در سه بامداد روز سوم خرداد واحدهایی از رزمندگان ایران به آن سوی رودخانه وارد شدند.
از طرف دیگر جمعی از نیروهای عراقی با استفاده از تاریکی شب و قایق اقدام به فرار کرده بودند که تعدادی از این قایقها توسط تکاوران نیروی دریایی هدف قرار گرفت و سرنشینان آنها غرق شدند.
نیروهای عراقی از ساعت سه و پنجاه دقیقه بامداد تا نیمه بعدازظهر روز سوم خرداد از سمت شلمچه سه بار اقدام به پاتک کردند و تلاششان بر این بود که از طریق جاده شلمچه_خرمشهر حلقه محاصره خرمشهر را بشکنند اما هر بار با پایداری و مقاومت دلاورانه و شگفت رزمندگان ایرانی مواجه شدند و با دادن خساراتی عجیب عقبنشینی کردند.
سوم خرداد
ساعت ۱۱ صبح روز سوم خرداد در حالی که درگیری شدیدی بین قوای ایرانی و نیروهای عراقی در شمال نهر «خین» جریان داشت و دشمن در فکر شکستن حلقه محاصره خرمشهر بود، رزمندگان ایرانی از جناح غرب و خیابان کشتارگاه وارد شهر شدند.
ناحیه گمرک خرمشهر در کنار اروند اندکی مقاومت کرد که آن هم به سرعت در هم شکسته شد و در ساعت ۱۲، قوای ایران از سمت شمال و شرق وارد شهر شدند و نیروهای متجاوز بعثی که ۲۴ ساعت در محاصره کامل قرار داشتند، راهی جز اسارت یا فرار و یا کشته شدن نداشتند و همین باعث شد که واحدهای عراقی گروه گروه به اسارت نیروهای ایرانی دربیایند.
در نهایت در ساعت دو بعدازظهر سوم خرداد، خرمشهر به طور کامل آزاد شد و پرچم جمهوری اسلامی ایران بر فراز «مسجد جامع» و پل تخریب شده خرمشهر به اهتزاز درآمد و این شهر مقاوم که پس از ۳۵ روز پایداری و مقاومت در چهار آبان ۱۳۵۹ به اشغال دشمن درآمده بود، پس از ۵۷۸ روز (۱۹ ماه) اسارت، آزاد شد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید