زنان را درحيات خانوادگي مسؤوليتي عظيم ترازمردان است وپستي را كه اسلام براي اومعين كرده ازپست رياست و مديركلي يك اداره به مراتب برتراست. او از يكسو مسؤول اداره خانه است وازسوي ديگرمسؤول تربيت فرزندان وانجام اين دو وظيفه بسي دشواراست. زن مديرخانه است ولي نظام زن سالاري پذيرفته نيست. زن نبايد گمان كند كه رسيدگي او به امورخانواده براي وي موجب خفت است و يا براي داشتن حقوق مساوي، اوهم بايد به كاراداري سرگرم شود. ازنظرما اشتغال زنان به كاربيرون واداري جزدرطريق انجام يك وظيفه شرعي روا نيست، زيرا چنين امري نه تنها او را از وظيفه اصلي بازمي دارد بلكه زندگي زناشويي راهم بخطرمي اندازد. او در مرحله اول موظف به اداره خانه و گرم كردن كانون زندگي است و سهل انگاري درانجام اين وظيفه، موجب عقوبت است.
افرادي وجود دارند كه زبان ومعاشرتشان با ديگران نيكوست ولي دررابطه با همسرخود موضعي زشت و ناپسند دارند. اصل را در زندگي براين مي دانند كه سخن خود را برهمسر حاكم نمايند و يا موقعيت خود را تحكيم بخشند. بدون اينكه دريابند اين امرچه عوارضي دارد و چه تاثيرات منفي بر زندگي مشترك آنها مي گذارد.
ازمسايل مهم كه در تامين امنيت زن و شوهر موثراست، مساله تحسين كارهاي يكديگراست. زن وشوهر بايد نقاط مثبت وارزنده اي از يكديگرجستجو كرده و براي جلب نظرهم در مواردي وهرچند گاه يكباربه تشويق هم بپردازند، يكديگر را مورد تحسين قرارداده وعمل هم رابستايند.
اصولا در زندگي اجتماعي، هركسي تا حدودي به تعريف ديگران محتاج است، ولي نه بگونه اي كه سبب ايجاد غلو و تملق گويي شود.
نقش زنان در زندگي خانوادگي فوق العاده مفيد و موجب برانگيختن حس عطوفت وعنايت همسر وعلاقمندي بيشتراو به كار و زندگي مشترك است. كوشش شما در زندگي خانوادگي بايد متوجه اين مساله باشد كه نقاط مثبت زندگي همسر را ببينيد نه معايب او را ، رفتار و روش او را بيش ازآنكه مورد تقبيح قراردهيد ، بستائيد. شما همسران وقتي ازهمسرخود تعريف مي كنيد و يا عمل او را مي ستاييد، به حقيقت دردل اونفوذ كرده وضمن گرم و شاد كردن زندگي وي موفقيتهاي خود را در نزد او تحكيم مي بخشيد واين خود در تداوم حياتتان داراي نقش اساسي و موثر است.