آرامش و امنیت روحی همانند غذا، پوشاک و مسکن از نیازهای اساسی انسانهاست. از این رو، موفقترین مکتبها، مکتبی است که برنامه هایش بر اساس فطرت و تمایلات کنترل شده انسان بوده، نیازهای درونی و برونی او را برآورده نماید.
اسلام به عنوان جامعترین مکتبهای آسمانی، به این نیاز روحی، توجه نموده و آموزش و پرورش خود را از «فرد» که اولین خشت بنای جامعه می باشد، شروع کرده است. از طرفی، چون «عقیده» نخستین بذری است که در دل انسان کاشته می شود و به تدریج در اعمال و رفتار او تأثیر مستقیم می گذارد و او تجلّی بارزی از عقاید و آرمانهای خویش می گردد، لازم است به بینشی صحیح دست یابد و همراه با تهذیب و تربیت در مسیر ارزشهای والا گام بردارد.
اگر افراد همراه با تربیت الهی به آرامش روحی دست یابند، طبعا جامعه را به سوی آرامش روحی، سوق خواهند داد. در چنین محیطی حقوق افراد، محفوظ خواهد بود؛ حریم انسانها مورد تجاوز قرار نخواهد گرفت و هر کس می داند که باید در محدوده خود حرکت کند.
کوچکترین واحد اجتماعی
«خانواده» کوچکترین شکل یک جامعه است که از دو رکن اساسی (زن و شوهر) تشکیل شده است.
اگر این دو رکن، آرامش درونی داشته باشند، خانواده، محلی أمن برای تربیت فرزندان خواهد بود. اگر هر کدام به وظایف شرعی و عرفی خود عمل نمایند و زندگی را بر اساس فداکاری و گذشت بنا کنند، باصفاترین خانواده را خواهند داشت. اما اگر هوا و هوس بر زندگی، حاکم شد و انسان «بایدها» و «نبایدها»، «شایدها» و «نشایدها» را به بازی گرفت و خواسته های نفسانی خود را ملاک عمل، قرار داد، به موجودی خطرناک تبدیل می شود. و امروز، ریشه بسیاری از اختلافات خانوادگی و گروهی، چیزی جز بی توجهی به این ضرورتها نیست.
آنچه اینک، پیش روی شماست، بررسی کوتاهی است که در راستای این مهم انجام شده است.
زن داری
زن که یک رکن اساسی زندگی است، در راستای حقوق و موازینی که ریشه در فطرت و طبیعت انسان دارد، پس از ازدواج، تحت سرپرستی و حمایت شوهر قرار می گیرد. او شریک زندگی و انیس مرد می گردد؛ وی موجودی ظریف و نیازمند محبت است.
بزرگترین رمز موفقیت زن داری اظهار علاقه و محبت به اوست. این ابراز محبت، حتما باید به طور مستقیم با لفظ و اشاره همراه باشد، چرا که بر اساس اصول ثابت شده روان شناسی، الفاظ و اشارات، در این راستا نقش حساس و کارسازی به عهده دارند و بهترین وسیله برای نمایش و انتقال احساسات قلبی انسان هستند. نکته دیگر اینکه رفتار مرد باید ناقض این اظهار علاقه نباشد، بلکه کردارش تأیید کننده بیان محبت آمیز او باشد. نتیجه چنین ابراز محبتی دلگرمی به زندگی، نشاط همیشگی و وفاداری به شوهر است.
امروزه، بسیاری از بیماریهای روحی که گریبانگیر زنان شده است، به علت عدم تأمین محبت از ناحیه شوهر است، زیرا دختری که در خانه پدر از محبت بسیار و بی شائبه پدر و مادر، برخوردار بوده است و اکنون به زندگی مشترک با شوهر روی آورده است، می خواهد که شوهرش به تنهایی، تمام آن محبتها را جبران کند. اگر مردی به این امر مهم توجه نکند و در محیط زندگی، علاقه اش به قناری، آلبوم عکس، و وسایل سرگرمی خویش، بیش از علاقه مندی به همسرش باشد، چه اثر ناگواری در روحیه لطیف او خواهد داشت؟ آیا چنین مردی، به دست خود، تخم کینه و اختلاف را در کانون گرم خانواده خویش نگاشته است؟ آیا او فرزندان معصوم خود را به دست خویش به ورطه کمبودها، حقارتها و عقب ماندگیها نکشانده است؟ آیا ...
قرآن، علاقه و آرامش بین زن و مرد را از آیات خود دانسته، می فرماید:
«و مِن آیاته أن خَلَقَ لکم مِن اَنْفسِکُم ازواجا لِتسکُنُوا الیها و جعل بَینَکُم مَوّدَةً و رَحمة اِنَّ فی ذلک لآیاتٍ لقومٍ یتفکّرون»(1)
از نشانه های او اینکه برای شما جفتهایی از خودتان آفرید تا با آنها آرامش بگیرید و بین شما دوستی و رحمت قرار داد، همانا در این امر، نشانه هایی است برای کسانی که تفکر کنند.
شوهرداری
زن به وسیله قدرتی که خداوند در وجودش قرار داده، می تواند از طریق نفوذ در قلب مرد و محبت به او، به زندگی آرامش دهد. او می تواند بهترین مونس و غمخوار مرد باشد، تا مرد در کنار او آرام گیرد و اندوه و ناگواری زندگی را از یاد ببرد.
یک زن و به عبارتی یک همسر و ندیم خوب، کسی است که با کلام و با رفتار حساب شده اش، همراه با دلسوزی و عشق، قلب مرد را تسخیر و همفکری و غمخواری خویش را در عمل، نشان دهد. بهترین و ظریفترین هنر زن این است که، بتواند خواسته های مشروع همسرش را در نوع رفتار، غذا، لباس، مهمانداری و استراحت به دست آورد و روابطش را با شوهر، بر اساس آن شکل دهد.
در روایات «خوب شوهرداری کردن» زن به منزله جهاد در راه خدا تلقی شده و آمده است:
«جِهادُ المَرأة حُسنُ التَّبعُّل»(2)
پس نتیجه می گیریم، همسری که در روابط زناشویی و صحنه های گوناگون زندگی، کردارش را به گونه ای هنرمندانه در راستای آرامش شوهر و فرزندانش قرار دهد، بسیار باارزش است. تأکیدات فراوانی در این خصوص در دستورات دینی به چشم می خورد؛ از جمله، روایت زیر که از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است:
«خَیرُ نِسائکم، الّتی اِذا نَظَرَ الیها زوجُها سَرّتُه و إِذا اَمَرها، اَطاعَتهُ و اذا غاب حَفَظَتهُ فی نفسها و مالِهِ»(3)
«بهترین زنان شما آن است که هنگامی که شوهرش به او نگاه کند او را خوشحال کند و آن گاه که به او دستوری دهد اطاعتش کند و هنگامی که شوهرش نیست از خود و مال و ثروت شوهر مراقبت کند.»
تفاوتهای زن و مرد
استعدادهای زن و مرد و نوع حقوق و وظایفی که نظام خلقت به عهده آنان گذارده، یکسان نیست. علاوه بر تفاوت جسمی که بین زن و مرد است، در بعد روانی و احساسی نیز شاهد تفاوتهای قابل توجهی میان آن دو هستیم. به مواردی از تمایز یاد شده می توان اشاره نمود:
مرد بنده شهوت خویشتن است و زن در بند محبت مرد. مرد می خواهد شخص زن را داشته باشد و زن می خواهد دل مرد را مسخر کند، و از راه دل بر او مسلط شود. مرد می خواهد زن را بگیرد و زن می خواهد او را بگیرد. زن، از مرد شجاعت و دلیری می خواهد و مرد از زن زیبایی و دلبری. زن بیش از مرد قادر است بر شهوت خود مسلط گردد. شهوت مرد، ابتدایی و تهاجمی است و شهوت زن انفعالی و تحریکی. مرد، دلش می خواهد هر روز به همان حالت همیشگی، باقی بماند، اما یک زن همیشه می خواهد موجود تازه ای باشد و هر صبح با قیافه تازه تری از بستر خویش برخیزد.
بهترین جمله ای که یک مرد می تواند به زنش بگوید، این جمله است:
«عزیزم! تو را دوست دارم.»
زیباترین جمله ای که یک زن می تواند به شوهرش بگوید، این جمله است:
«من به تو افتخار می کنم»
خوشبختی، برای یک زن یعنی به دست آوردن قلب یک مرد و نگاهداری او برای تمام عمر.(4)
با این تفاوتها می توان فهمید که زن، موجودی است نیازمند به محبت و دوستی از طرف مرد، و دارای لطافتی که احتیاج به مراقبت و مواظبت همراه با ظرافت دارد.
امیر مؤمنان علی علیه السلام به فرزندش «محمد بن حنفیه» فرمود:
«فَاِنَّ المرأةَ ریحانة و لَیسَت بِقَهرمانة فَدارِها علی کلّ حالٍ و احسن الصحبة لها فَیَصفُوا عَیشُکَ»(5)
زن یک گل خوشبوست و قهرمان نیست؛(6) با او در هر حال و موقعیتی مدارا کن و همنشینی با او را نیکو کن تا اینکه زندگی تو باصفا گردد.
هر گیاه خوشبویی را در عربی «ریحان» می گویند. حضرت در بیان فطرت و ساختمان روحی و احساسی زن، مرد را به سازگاری با او ترغیب می کند. همان گونه که یک شاخه گل، مراقبت دایمی، لازم دارد و مقدار آب، هوا، نور و موقعیت مکانی در طراوت و شادابی او مؤثر است، یک زن نیز با مراقبت و همنشینی پسندیده، مادری خوب و مونسی دلسوز خواهد شد. اگر از لحاظ محبت، اشباع شود خیلی از مشکلات زندگی را تحمل خواهد کرد. بسیاری از مسایل زندگی با دست مرد حل می شود. اگر مرد، روحیات همسرش را به دست آورد، و بر اساس آن رفتار نموده، زن را از نظر محبت ارضاء نماید، زن می تواند از آن خانه کوچک، بهشتی باصفا بسازد.
ادامه دارد.
1ـ سوره روم، آیه 20.
2ـ بحارالانوار، ج103، ص245.
3ـ محجة البیضاء، ج3، ص90.
4ـ اینها بخشی از تفاوتهایی است که استاد شهید مطهری(قده) در این زمینه ذکر نموده اند «نظام حقوق زن در اسلام»، ص176 ـ 190.
5ـ مکارم الاخلاق، ج2، ص251.
6ـ قهرمان، در زبان عرب به کسی که مأمور خرید است و با افراد مختلف، سر و کله می زند، می گویند
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید