برای بهتر ساختن خواندن با صدا رعایت نکات زیر توصیه میشود:
1. دارای هدف اجتماعی خاص باشد که خواننده برای تحقق آن بکوشد. پس نباید از دانش آموز خواست که فقط برای تمرین بخواند، بلکه انشایی یا مقالهای را برای دوستان و همکلاسانش بخواند یا برای ایشان سخنرانی کند. همچنین، موضوعی باشد که برای شنوندگان تازگی داشته باشد تا موجب خستگی و ناراحتی و اضطراب خواننده و شنونده نباشد.
2. خواننده آمادگی قبل داشته باشد، یعنی قبلاً آن را برای خود بخواند تا موقع خواندن در کلاس با دشواریهای لغوی و لفظی مواجه نشود و آهنگ مطلوب و خوشایند داشته باشد. به بیان دیگر، اشتباه است که از یک مبتدی بخواهیم موضوعی را پیش همکلاسانش با صدای بلند بخواند، بدون اینکه قبلاً تمرین کند که در این صورت، دانش آموز اضطراب و دلهره خواهد داشت و از هر لغزش احتمالی، احساس شرمندگی خواهد کرد که ممکن است همین نگرانی و شرمندگی، او را برای همیشه از خواندن نزد دیگران، حتی شرکت در بحثهای گروهی، محروم و متنفر کند.
به عقیده مربیان، بهترین وسیله برای تمرین خواندن با صدا این است که مبتدی قبلاً یک بار پیش معلم بخواند و او با محبت وی را راهنمایی کند. نباید فراموش کرد که با صداخوانی فن است و بهتر ساختن آن در یک مرتبه امکان ندارد، بلکه به صورت تدریجی و با تمرین مداوم محقق می شود. از دانش آموز دبستانی نباید انتظار داشت که در خواندن با صدا کاملاً ماهر باشد، زیرا هنوز فرصتهای زیادی در دورههای تحصیلی آتی دارد که مهارت لازم را به دست آورد. همچنین نباید، تصور کرد که تکرار خواندن یک متن یا قطعه سبب پیدایش مهارت در خواندن با صدا میشود، بلکه باید متنهای زیادی را خواند و به تمرین بیشتر و متنوعی پرداخت.
3. از همان ابتدا کودکان وادار شوند که آهنگ صدا را با مفهوم کلمات و عبارات متناسب کنند، یعنی بدانند کجا باید صدا را پایین آورد و کجا باید صدا را بلند کرد. یا حالت خوشی و تأثر را چگونه باید ضمن خواندن، منعکس ساخت.
4. خود معلم سرمشق خوبی برای خواندن باصدا و معنادار باشد. البته منظور این نیست که ابتدا خود معلم متنی را بخواند و بعد دانش آموزان به تقلید از او بخوانند، بلکه غرض این است که معلم گاه بیگاه خود، متنی را به بهترین صورت با صدای بلند و مطلوب و با توجه به مفاهیم متن بخواند و عملاً چگونگی رعایت قانونهای با صدا خوانی را به دانش آموزان بیاموزد. دانش آموزان خردسال، به سبب اختلاف سنی و تجربهای، نمیتوانند کاملاً از معلم تقلید کنند، لکن میتوانند چگونگی درست و خوب خواندن را به تدریج از او یاد بگیرند.
5. دانش آموز باید موضوع خواندنی را قبلاً بیصدا بخواند، زیرا صامت خوانی به فهمیدن معانی کمک میکند و این درک و فهم نیز موجب بهتر شدن خواندن با صدا و بیان میشود.
6. گاهی معلم میتواند دانش آموزان را به خواندن با صدای آنچه که قبلاً بیصدا خواندهاند و آمادگی دارند برانگیزد.
7. فرصتهای سخنرانی، اجرای نمایشنامه، و شعر خوانی برای تمرین با صداخوانی بسیار سودمندند.
8. لازم نیست که خواندن با صدا به متون ادبی اختصاص داده شود بلکه لازم است، گاهی از متنهای علمی نیز برای این منظور استفاده کرد.
9. دانش آموزان غیر فارسی زبان به تمرین با صدا خوانی بیشتر نیاز دارند.
با صداخوانی را معمولاً با دو چیز اندازه میگیرند: یکی فهمیدن موضوع خوانده شده، دیگری درستی تکلم و بیان معانی؛ از این رو، با صدا خوانی برای خردسالان دشوارتر از بیصدا خوانی است.
هر دو نوع خواندن، بیصدا و باصدا، چنانکه گفتیم، یا برای کسب اطلاعات است یا لذت بردن که در هر دو حال، خواننده باید موضوع را بفهمد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید