مربیان، معمولاً، خواندن را به دو نوع تقسیم میکنند: خواندن بیصدا (صامت)، و خواندن با صدا. خواندن بیصدا سریعتر از خواندن با صدا است و در زندگی متغیر معاصر، که انسان نیاز بیشتری به خواندن دارد، مهمتر و ضروریتر از خواندن با صدا است. منظور از خواندن بیصدا، درک مفاهیم نوشتهها با نگاه کردن به کلمات و عبارات است و خواننده به جملات مانند تصویرهای دیگر نگاه میکند و معنا و مفهوم آنها را در مییابد. خواندن بیصدا مستلزم یادگیری و تمرین و پیدایش عادت است.
تحقیقات نشان دادهاند که خواندن با صدا به طور متوسط 66 درصد بیش از خواندن بیصدا زمان لازم دارد، لکن متأسفانه در مدارس ما به خواندن صامت اصلا توجه نمیشود و پیوسته از دانش آموزان میخواهند با صدای بلند بخوانند و حتی برخی از معلمان خود از بیصدا خوانی ناتوانند و این نیز یکی از موانع سریع خوانی است. برای از بین بردن این نقص میتوان توصیههای زیر را به کار بست:
1. درس خواندن (روخوانی) به روش جملهای (در مقابل کلمهای) تدریس شود و کودک به فهمیدن معنای آنچه میخواند اعتماد کند، زیرا وحدت معنا و مفهوم در جمله است نه در کلمه، مگر کلمهای که معنای جمله دارد. این روش را «روش کلی» یا جملهای گویند زیرا با جملهای، که فکری را شامل است، آغاز میشود.
2. در نخستین سالهای تحصیلی کلمات سخت تازه کمتر به کار ببرند، زیرا زیاد بودن آنها فهمیدن معنا را دشوار میکند و موجب نومیدی و افسردگی نوآموزان در خواندن میشود.
3. در انتخاب موضوعهای خواندن برای مبتدیان، سهولت روش و سهولت فکر را رعایت کنند.
4. همراه کتابهای درسی قرائت (خواندنیهای رسمی)، کتابهای خواندنی آزاد در
اختیار دانش آموزان بگذارند یا توصیه کنند. این گونه کتابها هم باید کلمات سخت تازه کمتر داشته باشند و موضوع آنها طولانیتر از موضوع کتاب درسی قرائت نباشد.
5. تمرین بیصدا خوانی باید از کلاس اول ابتدایی آغاز شود بدین صورت که یک عده کارت یا کتاب ساده داستانی با جملات کوتاه را در اختیار دانش آموزان بگذارند و ایشان بیصدا خوانی را روی آنها تمرین کنند. وجود کتابهای آزاد (غیر درسی - غیر کلاسی) همراه کتابهای درسی (رسمی) در تمام دوران تحصیل ضرورت دارد به شرط اینکه معلم، دیگر از آنها امتحان نگیرد که متأسفانه، امتحانی (در واقع اجباری) کردن هر موضوع برای دانش آموزان همان است و ایجاد نفرت از آن، همان!
6. در مطالعه صامت از کودکان مفهوم جمله را بخواهند نه کلمه یا ترکیب جمله را.
7. فرصتهای آزادخوانی را در کتابخانه مدرسه و خانه بیشتر کنند تا کودکان امکان کافی برای تمرین مطالعه بیصدا پیدا کنند.
8. به دانش آموزانی که فارسی زبان نیستند فرصت تمرین بیشتری داده شود.
با وجود اهمیتی که صامتخوانی، به ویژه در عصر حاضر، دارد و باید به آموزش آن بیشتر توجه کرد نمیتوان اهمیت و ضرورت با صدا خوانی را نادیده گرفت، زیرا احتمالاً عدهای از دانش آموزان به مشاغل: وکالت دادگستری، معلمی، وعظ و خطابه، گویندگی و... متمایل باشند و این گونه حرفهها مستلزم مهارت در نطق و بیان هستند که باید در مدرسه آموخته شود.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید