روانشناسی درباره یادگیری کودکان مىگوید:
«آنها توانایى و اشتیاقى براى یادگیرى دارند که در افراد بزرگتر آن را نبوغ مىنامیم. بزرگسالان به احتمال یک در هزار یا ده هزار هم در طول سه سال نمىتوانند به اندازهاى که کودکان در سه سال اول زندگىشان یاد مىگیرند و رشد مىکنند، یاد بگیرند و رشد کنند.»
همان طور که مىدانید مغز کودک شما، یک ماشین عظیم کپىبردارى و ارتباطات است.
در یادگیرى زبان، کودک شما این دو ابزار اساسى (تقلید و ارتباط) را براى رسیدن به هدفش، که بسیار سختتر و پیچیدهتر از کسب مدرک دکترا است، به کار مىبرد.
باز هم خودتان را در موقعیت این فضانورد، که تازه از رحم مادر بیرون آمده است، فرض کنید تا ببینید این کار واقعاً چه قدر مشکل است. در حالى که هیچ وقت در زندگىتان حرف نزدهاید، در سیارهاى فرود مىآیید که موجودات بزرگى صداهاى عجیبى از خود درمىآورند، که هیچ کدام از آنها را شما قبلاً نشنیدهاید. این موجودات بزرگ، به شما نگاه مىکنند، بغلتان مىکنند و چیزهاى کاملاً نامفهومى به زبان مىآورند:
«کوچى، موشى، چه بچهکوچولوى خوشگلى، چه چشمهاى قشنگى دارد، ببین چطور دستهاى مرا گرفته است، خیلى بامزه است، مگر نه؟»
فقط با توجه فراوان و به کارگیرى این جریان دائمى حرفهاى نامفهوم، زبان یاد گرفته مىشود. با وجود این هر کودک عادى و حتى کودکانى که آسیبهاى مغزى قابل توجهى دیدهاند، یاد مىگیرند یکى از شش هزار زبان و تعداد نامحدودى لهجه را به صورت خودکار صحبت کنند.
علم و فنآورى امروزى، توانایى نامحدود تولید صدای انسان را نشان داده است.
کودک، خیلى قبل از این که بتواند حرف بزند، زبان را مىفهمد در حالی که ما تا به حال راه را اشتباه رفتهایم و توانایى مغز کودک را در سرعت زبانآموزى دست کم گرفتهایم و تصور کردهایم که فقط وقتى که کودک شروع به حرف زدن مىکند، یادگیرى زبان را آغاز کرده است. در حقیقت او حتى قبل از تولدش، یادگیرى زبان را آغاز کرده است و از شش ماهگى، احتمالاً بیشتر کلمات کلیدى زبان را مىفهمد. به خاطر داشته باشید که کودک شما دقیقاً مثل خود شما، مىبیند، مىشنود و فرایند درک و تصورات او هم دقیقاً مثل شماست، فقط موجودىِ پایگاه دادههاىتان متفاوت است.
وقتى کودکتان را در مسیر فرآیند جادویى زبانآموزى مىبینید، متوجه خواهید شد که او ارتباطات اساسى بین موضوعات و صداهایى که آنها را توضیح مىدهند، برقرار مىکند و به دنبال آن روابط و شبکههاى پیچیدهترى خلق مىکند و شما شاهد میلیونها نقشه کوچک ذهنى خواهید بود که در حالى که پایگاه دادههاى کودک غنى مىشود، ارتباطات هم بیشتر مىشود و نقشههاى ذهنى خیالى بزرگى از کل زبان به وجود مىآورد.
توجه کنید که جملات، اغلب آخرین اجزایى هستند که یاد گرفته و به کار برده مىشوند.
بچههایى که در یادگیرى کند هستند
اگرچه بسیارى از بچهها تا سن یک سالگى در یادگیرى زبان و حرف زدن کاملاً پیشرفت کردهاند، تعدادى هم تا بعد از دو سالگى شروع به یادگیرى نمىکنند. والدین باید در این مورد هشیار باشند، ولى معمولاً جاى نگرانى وجود ندارد. آلبرت اینشتین هم بعد از سه سالگى شروع به حرف زدن کرد.
بچههایى که در یادگیرى کند هستند، در واقع آگاهانه و به طور عمدى نمىخواهند یاد بگیرند، یک نابغه یک سال و نیمه از خودش مىپرسد: «وقتى در خلال یادگیرى این شیوه بسیار پیچیده (حرف زدن)، زبانى را که آنها سعى دارند به من بفهمانند، یاد گرفتهام و مىدانم، و وقتى به جاى گفتن جملات پیچیدهاى مثل «مامان، لطفاً برو سر میز و به من لیوانى آب بده، چون تشنه هستم، متشکرم». فقط کافى است به لیوان آب اشاره کنم و او همیشه با خلوص نیت در حالى که از هوش و ذکاوت من تعریف مىکند، آن را برایم مىآورد، چه لزومى دارد که سریعتر زبان را یاد بگیرم؟»
بچهها در مقابل بزرگترها
مدارک زیادى وجود دارد مبنى بر این که کودک در یادگیرى زبان، بسیار سریع عمل مىکند، در حالى که در بزرگترها یادگیرى زبان جدید مشکل و درواقع غیرممکن است. یک نمونه از این مدارک، به بررسى مدیرعامل چهل ساله شرکت نفت مىپردازد که وقتى شنید مسئولیت حفاظت از دریا به او داده شده است، به منظور یادگیرى زبان جدید، به آموزشگاه زبان رفت. او وقتى حرفهاى معلم آموزشگاه را شنید، کاملاً ناامید شد، « متأسفم آقا، اما شما بیش از چهل سال سن دارید، چیزى که مرا نگران مىکند این است که با افزایش سن، شما توانایى یادگیرى زبان جدید را از دست دادهاید.»
متأسفانه، تحقیقات درباره یادگیرى زبان، نشان داده است که اکثر بزرگسالان در یادگیرى زبان جدید مشکلات فراوانى خواهند داشت. ولى این تحقیقات، دو اشتباه بزرگ دارد: اول این که آنها تصور کردهاند که «عادى» همان «طبیعى» است. یعنى، این که بزرگسالان در یادگیرى زبان مشکل دارند، بسیار «عادى» (معمول) است ولى اصلاً «طبیعى» نیست، دوم این که تحقیقات آنها مانند این است که بازده راه رفتن کسى را که دویست گرم وزنه بر شانههایش دارد، محاسبه کنند.
چطور این اتفاق مىافتد؟ بزرگسالانى که مىخواهند زبان یاد بگیرند، فکر مىکنند که نباید شکست بخورند، تقلید عملى ناپسند است و براى این که بتوانند به زبان دیگرى صحبت کنند، باید طبق دستور آن زبان حرف بزنند، بنابراین با محدود شدن در ترسها، استفاده نکردن از ابزار اصلى یادگیرى یعنى تقلید و آموختن گرامر در ابتدا، آنها دقیقاً برعکس کارى که این نابغه بزرگ، کودک، انجام مىدهد و آنچه مغزهاىشان براى آموختن یک زبان جدید نیاز دارند، عمل مىکنند. تحقیقات آنها را بررسى مىکنند؛ و به اشتباه نتیجه مىگیرند که مغز بزرگسالان نمىتواند زبان جدیدى را یاد بگیرد. ولى آنها مىتوانند. بزرگسالان هم در همان مدتى که کودکان مىتوانند، قادر به یادگیرى زبان جدید هستند.
کارهایى که باید انجام دهید
1- براى یادگیرى زبان جدید از ابزار اصلى، تقلید، استفاده کنید. علاوه بر فن تقلید حافظه، از قانون ارتباط، تمایز و تکرار هم به طور مناسب در نقشههاى ذهنیتان استفاده کنید. به این ترتیب زبان جدید را حتى سریعتر از هر کودکى یاد خواهید گرفت و به کودکتان هم در یادگیرى زبان جدید کمک خواهید کرد.
2- در فرآیند زبانآموزى کودکتان، از کلمات جدید و جالب استفاده کنید تا هوش او را تحریک کنید. بنابراین به جاى استفاده از کلماتى مثل گربه یا سگ، که شاید به نظر شما ساده و آشنا بیایند، کلمات جالبترى که ترکیب صداهاى قشنگتری دارند مثل، تمساح، استفاده کنید. 3- کودک براى راضى کردن قلب و ذهن شما، صحبت مىکند. اگر حرفهایش احمقانه به نظر مىرسد، نگران نباشید، فقط با او ارتباط برقرار کنید.
4- والدینى که فرزندشان را دوزبانه بار مىآورند مىگویند که بسیار مهم است زبان دومى که کودک یاد مىگیرد، همیشه منبعى به غیر از منبع زبان اول داشته باشد. این منبع مىتواند یکى از والدین، مدرسه (معلمان یا همکلاسىها) یا کسى که دائماً هر روز با کودکتان در تماس است، باشد. چیزى که در این باره تأثیر منفى دارد این است که والدین دائماً از یک زبان به زبان دیگر صحبت کنند.
سخنآموزی در کودکان
- در کنار قصه خواندن برای کودکانتان با آنها حرف بزنید.
- به کودکان خود اجازه دهید افکار درون ذهنشان را بیرون بریزند.
- حتی اگر در حد چند کلمه بیمعنی است.
صحبت کردن با کودکان در هنگام خواب بسیار بیشتر از قصه خواندن قدرت تکلم آنها را افزایش میدهد. روانشناسان و متخصصین کودک میگویند صحبت کردن با کودکان در هنگام خواب بسیار بیشتر از قصه خواندن قدرت تکلم آنها را افزایش میدهد. در صورتی که با کودکان درهنگام شب سخن بگویید قابلیت تکلم آنها تا 6 برابر بهتر از حالتی که برای آنها داستان میخوانید رشد پیدا خواهد کرد. حتی اگر کودک شما سن کمی دارد و قادر به حرف زدن نیست زمانی که صدای شما را میشنود و سعی میکند به گونهای به آنها پاسخ دهد مهارتهای زبانی و تکلمی او به طرز شگفت آوری رشد میکند. نکته جالب توجه این است که بین سنین صفر تا 4 سال تماشای تلویزیون تقریباً هیچ تأثیری، نه مثبت و نه منفی، برروی قابلیتهای تکلمی کودکان ندارد. از صدها سال پیش والدین برای کمک به خوابیدن کودکان یا ارتباط برقرار کردن با آنها در هنگام شب برای آنها قصه میگویند. اگر چه بسیاری از متخصصان کودک این روش را برای بهبود تکلم کودکان مفید میدانند اما صحبت کردن با کودکان به مراتب تأثیر بهتری روی آنها دارد.
دانشمندان در تحقیقات خود متوجه شدند: بسیاری از والدین برای رشد قدرت ذهنی کودکان کتاب را انتخاب میکنند و گاهی این کار را در نهایت دقت و وسواس انجام میدهند تا بهترین تأثیر را روی کودک خود داشته باشند اما حتی بهترین کتابها هم تأثیر بسیار کمتری از یک مکالمه کوتاه کلمه به کلمه بین کودک و مادر دارد.
روانشناسی میگوید: بسیاری از متخصصان والدین را تشویق میکنند تا برای کودکان خودشان قصه بخوانند تا به این ترتیب علاوه بر ایجاد حس آرامش در کودک او را با لغات و اصطلاحات جدید آشنا کنند. اما با این روش گاهی نقش کودک در تبادل اطلاعات نادیده گرفته میشود و به این ترتیب کودکان ما به اندازه کافی سخن نمیگویند.
محققین در طی یک بررسی 275 کودک را بین سنین 1 تا 4 سال مورد مطالعه قرار دادند و سعی کردند تأثیر عوامل مختلف مانند صحبت کردن آنها با والدینشان، با دیگر کودکان و تماشای تلویزیون را بر قدرت تکلم کودکان بسنجند. بعدها از این کودکان آزمایشاتی به عمل آمد تا قدرت تکلم و زبانآموزی آنها در سنین اولیه زندگی مورد بررسی قرار گیرد. در پایان مشخص شد کودکانی که درهنگام شب و قبل از خواب با پدرو مادر خود صحبت میکنند نسبت به کودکانی که فقط قصه گوش میدهند تا 6 برابر بهتر سخن میگویند. آنها لغات بیشتری را میدانستند، بهتر از کلمات استفاده میکردند و اشتباهات کمتری در صحبت کردن خود داشتند. شاید یکی از دلایل آن این است والدین در هنگام سخن گفتن با کودکانشان اشتباهات آنها را تصحیح میکردند. کودکانی که به داستان گوش میکردند هم در قابلیت سخن گفتن خود رشد کرده بودند اما میزان آن چندان قابل توجه نبود. کودکانی که قبل از خواب به تماشای تلویزیون میپرداختند تقریباً هیچ پیشرفتی از خود نشان ندادند و قدرت تکلم آنها تغییر چندانی نکرد. مطالعات کارشناسان نشان داد کودکان طی یک روزبه طور متوسط نزدیک به 13 هزار لغت جدید را از طریق والدین خود میشنوند و همچنین نزدیک به 400 بار با والدین خود به طور مستقیم گفتوگو میکنند. والدین باید از این فرصتها نهایت استفاده را ببرند و با تصحیح اشتباهات کودکان و معرفی لغات جدید به آنها قدرت مکالمه کودکانشان را تا حد ممکن بالا ببرند. فقط صحبت کردن صرف با کودکان کافی نیست و والدین باید تلاش کنند کودک خود را به حرف زدن تشویق کنند. به کودکان خود اجازه دهید افکار درون ذهنشان را بیرون بریزند حتی اگر در حد چند کلمه بیمعنی است.
آموزش نام اشیاء
در مورد ظروف، اسباب بازیها، لباس و... صحبت کنید. به آنها نشان دهید که اگر چه ممکن است اشیاء، اندازه، شکل و رنگ متفاوتی داشته باشند؛ اما به یک گروه تعلق دارند. میتوانید طبقهبندی اشیایی را که در اطرافتان هستند را به صورت یک بازی درآورید. همچنین به کودکان کمک کنید تا زبان را با اعمال تطبیق دهد. برای ارائه تجربههای نمادین به آنها، هنگامی که صحبت میکنید، عمل مربوط به آن را نشان دهید. در صحبتهای خود از اعداد، رنگها، ساعت و طبقهبندیها استفاده کنید. برای مثال بگویید: «ساعت یک بعدازظهر، وقت استراحت»، «یک، دو، سه، چهار، پنج؛ تعداد انگشتان دست و پا». بهتر است با بچهها با زبان توصیفی صحبت کنید و هر وقت امکان دارد، منظور خود را شرح دهید. برای مثال از کلماتی شبیه بزرگتر، کوچکتر، روشنتر، تیرهتر و بیشتر یا کمتر استفاده کنید. با مقایسه دو شیء و پرسیدن سوالاتی مانند: کدام یک بزرگتر است؟ و کدام لیوان شیر بیشتری دارد، معنی کلمات را به آنها نشان دهید.
چگونه پر حرفى کودک را تعدیل کنیم؟
این کار، اختلال رفتارى نیست؛ پس حساسیت نشان ندهید، مگر این که با گناه همراه باشد و حقوق دیگران را از بین ببرد.
1) به او بیاموزید که هرگاه احساس مىکند مىخواهد بیش از حد معمول سخن بگوید، زبان خود را به مدت 30 ثانیه به دندانهاى فک پایین بفشارد.
2) ارزش سکوت از دیدگاه اسلام را برایش تبیین کنید. امام صادق علیهالسلام فرمود:
لقمان به فرزندش گفت: «پسرم! اگر گمان کردى سخن گفتن از نقره است، بدان که سکوت از طلا است.» (1)
فرزند خود را با زیانهاى پرحرفى آشنا سازید. امام صادق علیهالسلام فرمود:
«بندهی مؤمن تا هنگامى که ساکت باشد، نیکوکار نوشته مىشود و زمانى که سخن مىگوید، نیکوکار یا بدکار به شمار مىرود.» (2)
3) زمینه رفتارهاى متفکرانه را برایش فراهم سازید. ورزشهاى فکرى مانند شطرنج، سرگرمىهاى نیازمند تفکر مانند کیت (مدارهاى الکترونیکى ساده) و بازهاى فکرى، از پرحرفى او مىکاهد.
4) در صورت کم شدن رفتار، از تشویق و تحسین او غفلت نورزید.
1- «قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ یَا بُنَیَّ إِنْ کُنْتَ زَعَمْتَ أَنَّ الْکَلَامَ مِنْ فِضَّةٍ فَإِنَّ السُّکُوتَ مِنْ ذَهَب»؛ الکافی (ط - دارالحدیث)، ج 3، ص 295.
2- «لَا یَزَالُ الْعَبْدُ الْمُؤْمِنُ یُکْتَبُ مُحْسِناً مَا دَامَ سَاکِتاً فَإِذَا تَکَلَّمَ کُتِبَ مُحْسِناً أَوْ مُسِیئا»؛ الکافی (ط - دارالحدیث)، ج 3، ص 302.
علل صحبت کردن بسیار
عقده گشایى
احتمال دارد در کودکى اجازهى صحبت به او ندادهاید و اکنون که بزرگ شده و شما اقتدار پیشین را از دست دادهاید و نمىتوانید او را منع کنید. عقده گشایى مىکند. تا مدتى او را منع نکنید و اجازه دهید اشباع شود.
جلب توجه
نوجوان نیاز به توجه دارد. وقتى در برابر زیاد سخن گفتن او حساسیت نشان مىدهید و به رفتار او توجه دارید، در واقع او را تثبیت مىکنید. توصیه مىکنم توجه خود را زمان سخن گفتن او کم کنید و در غیر زمان این رفتار، بر توجه خویش بیفزایید.
اعتراض
اگر خواستهاى منطقى و مشروع داشته و به آن پاسخ نگفتهاید، پاسخ دهید؛ زیرا ممکن است این رفتار، براى اعتراض به شما باشد.
کودک 5 سالهای که سخن نمىگوید، مشکلش چیست؟
کودکان به طور معمول تا 18 ماهگى، 30 تا 50 لغت؛ در 2 سالگى عبارتهاى 2 واژهاى و گاهى 3 واژهاى، و تا 3 سالگى، هزار کلمه را مىتوانند بر زبان جارى سازند. در 4 سالگى، مهارت نسبى در دستور زبان مىیابند و در 5 سالگى، مشابه بزرگسالان سخن مىگویند. این، حد متوسط و طبیعى است و اگر کودکى، کمتر از حد متوسط باشد، به معناى عقب ماندگى نیست. مىتواند تأخیر را پس از 6 ماه تا یک سال، جبران کند. آلبرت انیشتین و امیل زولا چنین بودهاند. علل کم حرف زدن و اندک بودن ذخیره واژگانى کودک، کم سخن گفتن با او، محرومیتهاى عاطفى، و اضطراب و نگرانى است. براى رفع این مشکل، مراجعه به گفتار درمانگر مفید خواهد بود.
دربارهى فرزند 5 سالهى شما، اگر تاکنون سکوت مطلق داشته است، احتمال مشکل جسمى او را مشخص کنید. در صورتى که مشکل، مربوط به شنوایى یا هوش او نبود، لازم است به متخصص اعصاب کودکان مراجعه کنید تا احتمال آسیبدیدگى خفیف مغزى (MBD) یا اوتیسم (1) را که تأخیر شدید در رشد زبان است، بررسى کند.
در هر صورت، به دلیل سخن نگفتن کودک، او را سرزنش نکنید؛ فرصت حضور در جمع را به او بدهید و وى را با عصبانیت به سخن گفتن واندارید.
1- Autism؛ اوتیسم امروزه اختلالى در رشد دانسته میشود که ممکن است نتیجه عوامل عصبى شیمیایى (عصبى - فیزیولوژیک) باشد که در بردارنده مکانیزم مغزى هستند.
صحبت کردن به روش کودکانه یا بزرگانه
صحبت کردن به روش کودکانه یا به روش بزرگترها؟
در کنار موضوعات دیگر درباره کودک، این بحث هم در دوراهی «این یا آن» افتاده است و طبق معمول، بهترین پاسخ، «هر دو» است.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید