اصلاح رفتار بد و انتظار اینکه کودک شما آنچه را که شما فکر میکنید درست است تکرار کند، چندان مناسب نیست. به یاد داشته باشید که عمل کودک را باید در مقطع حاضر اصلاح کنید بدون اینکه انتظار داشته باشید کودک شما دفعه بعد نیز همان موضوع را به یاد داشته باشد. به یاد داشتن این مطلب به شما کمک میکند خشمگین نشوید و بارها و بارها الگوی رفتار صحیح را ارائه دهید. هدف شما باید قاطعیت توأم با محبت باشد. بیشتر کودکان به مقداری انضباط و مقدار زیادی آهنگ منظم در زندگی خانوادگی واکنش مثبت میدهند. منظور از آهنگ منظم، کارهای معمول صبحها و شب هنگام است، مانند زمان خوردن غذای سرپایی، وقت نهار، وقت بازی، وقت خواب نیمروزی، و وقت استحمام. کودکان با استفاده از الگو و آهنگ زندگی منظم شکوفا میشوند. نظم در زندگی سریعاً به عادت، آن هم عادتی بسیار لذت بخش، تبدیل میشود. نظم در امور مختلف خانه به عنوان یک هنجار پذیرفته میشود و این موضوع به رفع بسیاری از مشکلات، کشمکشها، و مشاجرات در مورد خوردن، حمام کردن و به رختخواب رفتن کمک میکند. بیشتر کارشناسانی که با کودکان کار میکنند معتقدند که کودکان برای ادامه رشد سالم خود و برخورداری از بهزیستی عاطفی نیازمند نوعی ساختار در دنیای خارجی خویش هستند. چنین محیطی زمینه را برای یادگیری نیز مساعد میکند، زیرا وقت کافی برای همه کارها را فراهم میآورد. این مفهوم را میتوانید با عباراتی مثل «حالا وقت بازی کردن است»، «حالا میتوانی هر کاری دوست داری انجام دهی»، «حالا وقت غذا خوردن است»، «حالا وقت خواب است»، «حالا وقت حمام رفتن است»، و غیره تقویت کنید. میتوانید هر یک از این نشان گذاریها را در زندگی روزانه کودک، به عنوان فرصتی جهت آموزش کودکتان به کار ببرید.
اوقات غذاخوردن
با هم غذاخوردن از فعالیتهای عمده اکثر خانوادهها و یکی از بهترین روشهای جمع کردن خانواده به دور یکدیگر و آموزش چگونگی تعامل با گروه به کودکان است. اما باید مراقب باشید هیچگاه اوقات غذا خوردن به میدان جنگ یا هرج و مرج تبدیل نشود و آداب به حد معینی رعایت گردد و این گونه نباشد که اعضای خانواده صرفاً سر غذا بیایند، چیزی را بردارند و با عجله بخورند.
مسئله مهم غذا خوردن سر ساعات مشخص است زیرا این کار به ایجاد نظم در زندگی خانوادگی کمک میکند.
هنگام غذاخوردن باید بر رفتارهایی خاص اصرار ورزید تا به واقعهای توأم با آرامش و هماهنگی برای همه اعضای خانواده تبدیل شود.
خصوصاً کودکان خردسال لازم است در محیطی آرام و بی سر و صدا و به دور از مزاحمت رادیو، تلویزیون، یا کسی که در اطرافشان بازی کند، غذا بخورند.
اگر کودک کج خلقی کرد، فوراً او را بیرون ببرید ولی نه به اتاق خواب، زیرا یاد میگیرد که از آن متنفر شود، بلکه به اتاقی که در آن اسباب بازیهای زیادی برای سرگرم کردن او موجود باشد ببرید. خواهید دید که اگر این کار را اولین باری که کودکتان کج خلقی کرد انجام دهید، احتمالاً رفتار خود را تغییر خواهد داد و پس از چند دقیقه باز خواهد گشت، زیرا اصلاً دوست ندارد از جمع عقب بماند.
هنگام غذا خوردن در مورد مسائل بزرگترها صحبت نکنید زیرا لازم است کودکان در گفتگوهای هنگام غذا خوردن شرکت داشته باشند. باید موضوع مورد بحث و روش بیان مطالب را به گونهای انتخاب کنید که ساعت غذا خوردن فقط زمانی برای خوردن نباشد، بلکه زمانی برای گوش دادن،هم فکری، گفتوگو، همکاری، و آموختن انطباق با دیگران باشد.
خیلی از چیزهایی که در زندگی انجام میدهیم یک پایان رسمی دارند، بنابراین وقت غذا خوردن را نیز به همین صورت پایان دهید. نباید به کودکان اجازه داد قبل از گفتن اینکه غذا را تمام کردهاند و کسب اجازه از دیگران، سفره غذا را تمام کنند، هرچند البته نمیتوان قبل از چهار یا احتمالاً پنج سالگی چنین انتظاری از آنها داشت. اینکه به کودک بیاموزید در پایان غذا خوردن با اجازه خواستن از دیگران سفره غذا را ترک کند صرفاً یک رسم قدیمی نیست بلکه روش مفیدی است برای اینکه بدانید چه کسی غذای خود را تمام کرده است.
ساعات خواب و بیداری
لازم نیست ساعت به رختخواب رفتن زمان مخصوص و تغییر ناپذیری باشد، اما باید همراه با نوعی اعمال منظم، چیزی شبیه مراسم خاص باشد، که کودک آن را به عنوان پایان خوشی برای روز به خاطر بیاورد و انتظار آن را بکشد. کودک باید به محض شروع تشریفات خواب بداند که باید منتظر اوقاتی دوست داشتنی با مامان و بابا باشد. این موضوع خود به خود سبب ایجاد سکوت، آرامش، تسکین و حتی خواب آلودگی در کودک در حالی میشود که به آرامی کنار تخت او مینشینید و برایش قصه میگویید یا شعر میخوانید و سپس روی تخت خم میشوید به طوری که در امنیت بازوان شما به خواب رود. اگر ساعات خوابیدن را لذت بخش کنید و با اختصاص قدری وقت و حوصله سعی کنید مثلاً مانع از ناراحتی کودک خود و دشوار شدن خوابیدن برای وی شوید، کودک شما به طور طبیعی در حوالی شش سالگی وارد مرحلهای میشود که به محض احساس خستگی، با رضایت خود و بدون وادار شدن از طرف شما و بدون سر و صدا و وقت کشی به طرف رختخواب کشیده میشود.
طرز به خواب رفتن کودک برای سرحال آمدن ذهن و روح علاوه بر جسم وی حائز اهمیت است. بنابراین از خطاهای کوچک نزدیک ساعت خواب فقط با یک تذکر ساده بگذرید طوری که فرزند هنگام خوابیدن آرام باشد. چنین خطاهایی را، در صورت تکرار، میتوان وقت دیگری، که کودک سرحالتر است و تا این حد به خواب احتیاج ندارد، اصلاح کرد.
اگر کودک خردسالی دارید، تقریباً تمام زمان پس از شام باید هماهنگ با آماده ساختن او برای خواب باشد. شما میتوانید با مرتب کردن اتاق حال و هوای بازی را کاهش دهید، سپس نوبت استحمام یا شستشو، مسواک کردن دندانها، و پوشیدن لباس خواب میرسد، آنگاه میتوانید با کودک خود مشغول بازیهای آرام و کنش متقابل شوید. در این وقت از شبانه روز، به آرامی صحبت کردن یا به نرمی آواز خواندن میتواند حالتی آرام و خواب آور برای کودک فراهم آورد. با اطمینان از ملایم بودن نور، مثلاً با استفاده از چراغ خواب، و آنگاه زمزمه کردن به مدت ده تا بیست دقیقه با کودکتان که آماده خواب است، میتوانید حالتی از آرامش، محبت، و همراهی را ایجاد کنید.
همانگونه که خوابیدن با حالت ذهنی مناسب مهم است، بیدار شدن با نشاط نیز اهمیت دارد. شروع روز باید با شادی همراه باشد، بنابراین ارزش دارد که مقداری وقت و تلاش برای مهیا شدن جهت آن صرف کنید. برای نمونه اگر لباسهای فرزندتان را دم دست او بگذارید، او از سن پایینتری شروع به پوشیدن لباسهای خود میکند. همچنین میتوانید لوازم ورزش، لوازم مدرسه، نهار، و غیره را شب قبل آماده کنید تا بتوانید فکر خود را روی هرچه شادابتر کردن صبحگاه متمرکز نمایید.
در بیشتر خانوادهها مشکل اصلی صبحها عجله داشتن است، که برعکس باعث میشود کودکان هرچه کندتر حرکت کنند که خود میتواند حال بدی برای کل خانواده به وجود آورد. اگر شما وقت بیشتری داشته باشید کودک خود را به طور ناگهانی از خواب بیدار نخواهید کرد، زیرا بچهها هم درست مثل ما برای عبور هرچه آرامتر از مرحله خواب به هوشیاری به زمان احتیاج دارند. ممکن است کودک شما پس از بیدار شدن هنوز ذهنی خواب آلوده داشته باشد؛ در این صورت برای ده تا پانزده دقیقه قادر به مواجهه با هیچ نوع پرسش یا فعالیت سریع و یا یادآوری مسائلی مثل مسواک زدن دندانهایش نیست. بنابراین سعی کنید از هرگونه پرسش یا درخواست انتخاب از فرزندتان اجتناب کنید. همچنین باید سعی کنید نظم خاصی به کارهای معمول صبحگاهی کودکتان بدهید، مثلاً اول خارج شدن از رختخواب، سپس رفتن به توالت، و بعد از آن مسواک زدن دندانها، شستن صورت و شانه کردن موها، آنگاه لباس پوشیدن، و سپس صرف صبحانه.
وظایف روزانه
خوب است از کودکی هر روز وظیفه کوچکی به کودک خود واگذار کنید. با این کار شما عادات خوبی مثل مسئولیت پذیری، دقت و وقت شناسی، و احترام گذاشتن به افراد و چیزهای مختلف را در تمام مدت زندگی در او ایجاد میکنید. به عنوان مثال میتوانید از کودک خود بخواهید یک کار ساده مثل آب دادن به گلدان، غذا دادن به ماهیها، خواندن دماسنج، و غیره را انجام دهد.
همچنانکه کودک شما بزرگتر میشود میتوانید فعالیتهایی را که هر هفته در یک روز مشخص انجام میشوند برای او تعیین کنید. مثلاً میتوانید دوشنبهها به پارک بروید، سه شنبهها به استخر، چهارشنبهها به خرید، و پنجشنبهها را به بازی با دوستان اختصاص دهید، یا روز جمعه فعالیتهای داخل منزل مثل رنگآمیزی، بازیهای آبی، یا بازی با شن را انجام دهید. پس از آن نوبت فعالیتهای منظم سالیانه و جشنهایی میرسد که ماههای سال را نشان گذاری میکنند. بهترین نمونه، جشنهای تولد است، یک نمونه دیگر اعیاد مختلف است، تعطیلات تابستانی هم نمونه دیگری هستند، اما در واقع شما میتوانید هر یادبودی را که خودتان میخواهید برگزار کنید. مثلاً میتوانید شروع هر فصل را جشن بگیرید، که فرصت همه نوع فعالیتی مثل نقاشی کشیدن از تغییرات طبیعت و دنیای اطراف را فراهم میآورد. برای این منظور میتوانید درختان را با برگ یا بدون برگ، تغییر رنگهای طبیعت در فصول مختلف، تغییر آب و هوا، فعالیتهای مختلف، بازی با آدم برفی در زمستان، و رفتن به کنار دریا و شنا کردن در تابستان را به کودکتان به عنوان موضوعات نقاشی خاطرنشان کنید.
بیشتر اعضای خانواده جشن گرفتن ابتدای بهار را جالب توجه، هیجانانگیز، و منبعی از احساس آرامش و امنیت مییابند. همچنین این موضوع به کودکان ما کمک میکند مطالب بیشتری در مورد طبیعت، نحوه کار جهان هستی، و طریقه زندگی جانوران یاد بگیرند و دارای آگاهی محیطی و زیستشناختی شوند.
انتخاب مدرسه
انتخاب مدرسه برای کودکتان ممکن است کاری دلهرهآور و مشکل به نظر برسد و بسیاری از والدین وقت زیادی را صرف نگرانی بیش از حدشان در این مورد میکنند. فهرستی که تا اندازهای به کمک والدین میآید، فقط نتایج یک رشته آزمونهای استاندارد تحصیلی را نشان میدهد و راهنمایی ناچیزی درباره مدرسهای که باید برای پیشرفت همهجانبه کودک انتخاب شود، در اختیار آنها میگذارد.
براساس یک دیدار کوتاه چطور ممکن است بتوانید بگویید که تحصیل کودکتان در این مدرسه چگونه خواهد بود؟ اگر شما در منطقهی دورافتادهای زندگی کنید، احتمالاً قدرت انتخاب نخواهید داشت، اما اگر در شهر بزرگی زندگی کنید، به خوبی قادر خواهید بود از بین مدارس زیادی که در دسترس هستند، بهترین را انتخاب کنید.
جذابیت مدرسه مورد نظر
مطلب مهم، فضای کلی است که وقتی در مدرسه قدم میزنید، متوجهش میشوید. آیا محیط مدرسه روحیهدهنده، مثبت و شاد به نظر میرسد؟ آیا بچهها و مربیان شاد و هدفمند هستند؟ آیا افراد (هم بچهها و هم مسئولان) به کاری که انجام میدهند متعهد هستند؟ آیا احساسی که این مکان به شما میدهد مثبت است؟ آیا سر و صدای زیادی وجود دارد؟ آیا این مدرسه شما را به هیجان میآورد و میتوانید کودکتان را تصور کنید که با لذت و شور و شوق به این مکان میآید؟ آیا بچهها شاد، مسئول و با اعتماد به نفس به نظر میرسند؟ آیا آنها (در غیبت معلمشان)، در مورد آن مدرسه نظر خوبی دارند؟ آیا کودک شما در این مدرسه احساس راحتی خواهد کرد و دوستان خوبی پیدا خواهد کرد؟
حال به ظاهر ساختمان مدرسه نگاه کنید. آیا به خوبی تزیین شده و تمیز و منظم است؟ آیا همه چیز سر جای خودش است؟ آیا وسایل، حتی بعد از استفاده طولانیمدت، سالم به نظر میرسند؟ آیا مدرسه رنگهای روشن و سرزنده دارد؟ آیا نورگیر است؟ آیا پنجرههای بزرگ تمیزی دارد که اجازه دهد نور به داخل کلاس بیاید؟ آیا فضای بازیاش به اندازه کافی بزرگ، تمیز و امن است؟ آیا وسایل بازی و ورزشی مناسب و جدیدی در آن وجود دارد؟ یک فضای کاملاً سبزی دارد که فعالیتهای آرامتری را بتوان در آنجا انجام داد، و بچهها بتوانند در آنجا گیاه بکارند؟
در داخل ساختمان آیا دیوارها تمیز و سالم هستند؟ آیا لوازم و تجهیزات مناسبی مثل انواع مدادرنگیها و کاغذها، رایانه و یک کتابخانه جامع دارد؟ آیا فضای آنجا ناآرام و آشفته است؟ آیا معلمان اختیار خود را از دست میدهند و صدایشان را بالا میبرند؟ آیا تجهیزات مناسب برای بازی در کلاس وجود دارد؟ آیا به خلاقیت بچهها اهمیت میدهند؟ آیا بچهها در گروههای چندنفره دور هم مینشینند یا میزها به طرف تخته چیده شده است؟ آیا کارهای گروهی و دونفره هم مثل فعالیتهای انفرادی دیده میشود؟ آیا میتوانید صداها را بشنوید یا هنری ببینید؟ بافتها، رنگها و وسایل گوناگون به چشم میخورند؟ آیا میتوانید در آنجا احساس آزادی جسم و فکر داشته باشید؟ آیا به نظرات مختلف اهمیت میدهند و تفاوتها را جشن میگیرند؟ وقتی با معلمان صحبت میکنید، آیا آنها را مثبت و خوشبین میبینید؟ آیا به نظرتان آنها به بچهها و تدریس علاقهمندند؟ آیا پراشتیاق و مهربان هستند؟ آیا با این نظریه که «برای آموزش دادن ابتدا باید آموزش دید» موافقند؟ آیا به همه بچهها در رسیدن به هدفهایشان کمک میکنند؟
هر چه جواب مثبت این سؤالات بیشتر باشد، این مدرسه برای کودک باهوش شما مناسبتر است.
نگرانیهای رایج والدین
یکی از رایجترین سؤالاتی که والدین در دیدار از یک مدرسه میپرسند این است که: «آیا در این مدرسه دانشآموزان قلدر هم وجود دارند؟» چیزی که والدین را معمولاً نگران میکند این است که آنها تصور میکنند که کودکشان ممکن است قربانی شود. مدرسه چه خوب باشد چه بد، جواب این سؤال همیشه مثبت است. چون همیشه افراد قلدر در مدرسه وجود دارند. مطلب اصلی این است که: این مدارس چطور با این افراد برخورد میکنند؟ اگر مدرسهای وجود چنین افرادی را انکار کند، باید مراقب باشید، آنها دروغ میگویند. در مدرسهها، جایزهای به نام جایزه مهربانی وجود دارد که سالانه به دانشآموزی که بیشترین رفتار مهربانانه را نسبت به دیگران دارد، داده میشود. همه مدارس باید اخلاق و رفتار خوب را بین همه رواج دهند و سیاست ضدقلدری را به کار ببندند. بچهها با باور خودشان، موجودات با وجدانی میشوند و این باور در نتیجه حضور در اجتماع مهربانی که به اخلاقها و رفتارهای خوب و مناسب، پاداش میدهند، به وجود میآید. زورگویی در چنین مکانهایی از بین میرود.
دنبال احساسات مثبت
به دنبال احساسات مثبتتان بروید! اگر در بازدید از مدرسه، احساسات مثبتی را تجزیه کنید، اطمینان پیدا کنید که این مدرسه برای فرزندتان مناسب است و فرزند شما به احتمال زیاد در آنجا شاد خواهد بود و وظایفش را به خوبی انجام خواهد داد. به علاوه در روزهای آزادتان سعی کنید به کارهای خاصی که مدرسه تعیین میکند، مثل، بازیهای مختلف، مسابقات و ... بپردازید.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید