تشکیل خانواده، دارای مراحلی است که می توان به صورت عاقلانه و صحیح و با سرعت مناسب آن را انجام داد. خواستگاری ، مهریه، جهیزیه و ولیمه و ... بخشی از برنامه هایی است که در ازدواج ها صورت می گیرد و به فراخور افراد، به صورت متنوع برگزار میگردد. آنچه برای ما مهم است، شناختن دستورات اسلام در این موارد است که به اختصار به آنها اشاره می کنیم.
خواستگاری، یکی از مراحل ازدواج است که داماد و خانواده او به منزل خانواده عروس می روند و درخواست خود را برای ازدواج مطرح می کنند. در این خصوص در روایات سفارش هایی مطرح شده که به برخی از نکات مهم می پردازیم.
در روایات آمده است که قبل از خواستگاری، دو رکعت نماز بخوانید و بعد از نماز این دعا را قرائت نمایید:
خدوندا! من قصد ازدواج دارم؛ پس پاکدامن ترین از زنان را برایم مقدر فرما؛ کسی که مرا و مالم را بهتر برایم حفظ می کند؛ و از گسترده ترین روزی برخوردار و با برکت ترین زنان است و فرزندی طیب (و پاکیزه) که جانشین صالحی در زندگی و بعد از مرگم باشد، برایم مقدر فرما
یا در روایتی دیگر آمده است که امیر المؤمنين ع فرمودند: هر کس از شما که قصد ازدواج دارد، دو رکعت نماز بخواند و پس از سوره حمد سوره یس بخواند و وقتی از نماز فارغ شد، خداوند تعالی را حمد نمايد و ثنا و ستایش نماید و عرضه بدارد: «خداوندا همسری روزی ام کن با محبت، فرزندآور، سپاسگزار و باغیرت؛ همسری که اگر به او احسان کردم شکر نماید و اگر بدی کردم درگذرد.»
در صورتی که همسری مناسب و با شرایط انتخاب نموده ایم، باید به صورت رسمی و طبق روال شرعی اقدام لازم صورت گیرد. در فقه بیان گردیده که: «خواستگاری از زنی که برای خواستگار مانعی از ازدواج با وی وجود ندارد، مستحب است.»
البته، پدر، حق ولایت بر ازدواج دخترش دارد و قرآن کریم، به پدر خطاب می کند که دختر خود را به مشرکان ندهید: «به مردان مشرك، زن ندهید تا ایمان آورند.» (بقره، ۲۲۱) و امام صادق (ع) فرمودند: دختران باکره، جز با اذن پدرشان به ازدواج در نیایند. در این خصوص، در کتب فقهی، نکات مربوطه بیان شده است.
در خواستگاری، اصل بر درخواست مرد از زن است؛ چرا که خواستگاری مرد از زن بر طبق ناموس آفرینش است و عکس آن مطلوب نیست و اصولا این امر یک مسأله غریزی است و فقط مربوط به انسانها نیست؛ بلکه حتی در عالم پرنده ها و حیوان ها نیز جنس نر به سراغ جنس ماده می رود. همچنین، با این کار، شخصیت و حرمت زن نگاه داشته میشود و از شکست روحی و روانی او جلوگیری می گردد؛ چرا که اگر خواستگاری از طرف زن باشد، پاسخ منفی طرف مقابل او را می شکند؛ ولی برای مرد، پاسخ منفی شنیدن سخت نیست.
البته پدر دختر اگر جوانی را برای همسری دخترش پسندید، می تواند به شکل مناسبی به او پیشنهاد دامادی دهد و زمینه را برای ازدواج فراهم سازد. چنانکه قرآن در داستان موسی و شعیب می فرماید: موسی (ع) به دختران شعیب (ع) کمک نموده و به گوسفندان آنها آب داد، دختران به خانه آمدند و جریان پیش آمده را برای پدرشان نقل کردند، حضرت شعیب (ع) به دنبال موسی (ع) فرستاد تا مزد زحمات او را بدهد. اما به او پیشنهاد داد با یکی از دخترانش ازدواج کند:
«(حضرت شعیب به موسی) گفت: من قصد دارم یکی از این دو دخترم را به همسری تو درآورم، براین (شرط) که هشت سال برای من کار کنی و اگر این مدت را به ده سال تمام کردی، (بسته به خواست و محبت) از ناحیه توست و من نمی خواهم که بر تو سخت گیرم، بزودی به خواست خداوند، مرا از صالحان خواهی یافت.» (قصص، ۲۷_۲۵)
براساس این آیه، اگر از امین بودن، توانایی و علاقه مندی به کار جوان مطمئن شدیم، نداشتن امکانات و مسکن را مانع ازدواج قرار ندهیم و هنگام صحبت برای مهریه، پدر عروس، مبلغ کمتر را پیشنهاد کند و پذیرش مبلغ بیشتر را به اختیار داماد بگذارد.
در روایات آمده است: وقتی حضرت علی (ع) از پیامبر گرامی حضرت فاطمه (ع) را خواستگاری نمود؛ آن حضرت فرمودند: چه میزان مهریه برای این ازدواج در نظر گرفته ای، عرض کرد: «يك شميشير، يك اسب و يك زره .» فرمود: « شمشیر و اسب را لازم داری، اما زره را بفروش.» حضرت على (ع) زره خود را به ۴۸۰ درهم فروخت و آن را خدمت پیامبر می آورد. حضرت بخشی از آن را به مقداد داد و فرمود: با این پول برای فاطمه (س) جهیزیه تهیه کن
از این حکایت نیز استفاده می کنیم که پدر عروس در تعیین مهر، تمکن مالی داماد را ملاحظه کند. زیرا کمال، مهمتر از مال است و دامادی که کمالات دارد، ولی از مال محروم است، بر افراد متمول مقدم است. عثمان و عبد الرحمن بن عوف هر دو پیش از حضرت علی برای خواستگاری حضرت فاطمه ای آمدند و برای جلب نظر حضرت گفتند که مهریه اش صد شتر همراه با بار پارچه اعلای مصری و ده هزار دینار می باشد. حضرت رسول یا خشمناك شد و فرمود: «تو مرا اسیر دنیا می دانی» اما وقتي على (ع) خواستگاری نمود، پیامبراکرم (ص) در توصیف او به فاطمه او فرمود: "على بن ابی طالب کسی است که قرابت و فامیلی و فضل و اسلامش را میدانی و من از پروردگارم خواسته ام تاترا به تزویج کسی که بهترین خلق و محبوبترین آنان در نزد اوست، درآورد.»
۱- در فقه بیان شده که کسی که به خواستگاری می رود، می تواند زنی را که خواستگاری کرده با شرایطی ببیند؛ از جمله:
- به قصد لذت نباشد؛ اگرچه بداند که با نگاه، به صورت قهری و بدون اختيار لذت حاصل می گردد.
- احتمال بدهد که با دیدن ، آگاهی و شناختش بیشترمیگردد.
- احتمال حصول توافق برای ازدواج داده شود.
در روایات آمده است که از امام باقر (ع) در خصوص مردی که قصد ازدواج با زنی را دارد، سؤال شد که آیا می تواند به او نگاه نماید؟ فرمودند: «بله؛ می تواند نگاه خریدارانه داشته باشد. همچنین، رسول گرامی می فرمودند: «وقتی یکی از شما قصد ازدواج دارد؛ اشکالی ندارد که نگاهش نافذ و دقیق باشد؛ چرا که او خریدار (و خواستگار) است.»
۲- اگرچه اجازه پدر در ازدواج دختر نیز شرط است؛ اما رضایت دختر لازم است و پدر نمی تواند به اکراه و اجبار دختر را وادار به پذیرش نماید. در تاریخ نیز آمده است که وقتی علی (ع) از فاطمه (سلام الله علیها) خواستگاری نمود، پیامبر اکرم (ص) فرمود: قبل از تو نیز خواستگارانی برای فاطمه (س) آمده است و وقتی با او در میان گذاشته ام، کراهت و عدم رضایت را در چهره اش مشاهده کرده ام، حال نیز باید مهلت دهی تا نظر او را جويا شوم. وقتی پیامبر گرامی اسلام غیر بردخترش وارد شد، فرمود: "على بن ابی طالب کسی است که قرابت و فامیلی و فضل و اسلامش را می دانی و من از پروردگارم خواسته ام تا تو را به تزویج کسی که بهترین خلق و محبوبترین آنان در نزد اوست، در آورد و علی درباره ازدواج با تو سخنی با من داشته است، نظر تو در این باره چیست؟ " فاطمه سکوت کرد و روی خود را برنگرداند؛ سپس پیامبر برخاست، در حالی که می گفت: الله اكبر، سکوت فاطمه اقرار و رضایت اوست....
۳- چه بسا خواستگاری که به ازدواج نیانجامد؛ در این گونه موارد نباید ناامید شد و خود را شکست خورده دانست و گرفتار ناراحتی و افسردگی گشت و یا برای رسیدن به آن مورد، خود را سالیان سال معطل نمود. در تاریخ آمده است که وقتی بلال به خواستگاری دختری رفته بود، به اولیای دختر گفت: «اگر پیشنهاد ازدواج ما را بپذیرید، الحمدلله و اگر نپذیرید، الله اكبر.»
۴- بعضی والدین در پاسخ به خواستگاران دچار رودربایستی شده و در عین حال که بنا به دلایلی معقول و شرعی، ازدواج را به صلاح نمی دانند، جواب مثبت می دهند و با این کار دخترشان را به فرد نااهل می سپارند. اصرار و التماس طرف مقابل، در صورتی که فرد نااهلی است، نباید خانواده دختر را تسلیم نماید.
۵- معمولا در مرحله خواستگاری، از پسر یا دختر تحقیق به عمل می آید؛ اگرچه اصل حفظ آبروی مردم است، اما با توجه به اهمیت ازدواج باید واقعیت ها را بیان نمود و این کار غیبت و بدگویی به حساب نمی آید؛ چرا که ممکن است در صورت کتمان، ازدواج به طلاق بیانجامد.
با این که زندگی زناشویی، یک امر مشترک است، اما دادن مهریه از طرف مرد واجب است.
« مهريه» که در زبان عربی به آن «صداق» می گویند، از ریشه «صدق» است و نشانه صدق و راستی مرد در اظهار علاقه به همسر است و مرد برای اثبات صداقت خویش، مهریه را نثار زن می کند. خدای تعالی در قرآن کریم می فرماید: «و مهر زنان را در کمال رضایت و طيب خاطر به آنها بپردازید، پس اگر چیزی از مهر خود را از روی رضا و خشنودی به شما بخشیدند، برای شما حلال و گوارا خواهد بود.» (نساء، ۴)
مهریه از حقوق مالی زن است که با عقد ازدواج، به ملکیت او در می آید. البته زن قبل از مباشرت ، مالک نصف مهر و پس از مباشرت ، مالک تمام مهر می گردد و باز پس گرفتن مهریه با زور و اجبار، حرام است: «و برآنان سخت نگیرید تا بعضی از آنچه را به آنان بخشیده اید، خود ببرید» (نساء، ۱۹)
در دوران جاهلیت، بعضی که می خواستند همسر دیگری بگیرند، به همسر اول تهمت می زدند تا او در فشار قرار گیرد و مهریه خود را ببخشد، آنگاه شوهر او را طلاق می داد و از همان مهر برگردانده شده، همسر دیگری می گرفت؛ قرآن کریم، این سنت جاهلی را نکوهش می کند و می فرماید:
«و اگر خواستید همسری بجای همسری انتخاب کنید ومال فراوانی به آنان داده اید، از او چیزی مگیرید. آیا می خواهید با بهتان و گناه آشکار، آن را بازپس گیرید؟ * و چگونه آن مال را پس می گیرید، در حالی که هر يك از شما از دیگری كام گرفته اید و همسرانتان از شما (هنگام ازدواج، برای پرداخت مهریه) پیمان محکم گرفته اند.» (نساء، ۲۱ و۲۰).
برخلاف تصور غلط برخی افراد، مهریه، نرخ زن و «قیمت» او نیست، بلکه مهریه نشانه «صداقت» خواستگار و علامت عشق و اعتقاد مرد به خانواده است؛ لذا قرآن کریم از آن، تعبیر به «نحلة» و «هدیه» نموده است: «و مهر و کابین زنان را به صورت هدیه و با رغبت بدهید.» (نساء، ۴)
در بحث مقدار مهریه، نباید داماد را در تنگنا قرار داد و چنانکه در بحث خواستگاری گفتیم، هنگام صحبت برای مهریه، پدر عروس، حداقل مورد قبول دو طرف را انتخاب کند و پذیرش بیشتر را به اختیار داماد بگذارد. حضرت شعیب بال به حضرت موسی (ع) گفت: «من قصد دارم تا یکی از این دو دخترم را به همسری تو درآورم؛ بر این (شرط) که هشت سال برای من کار کنی و اگر (این مدت را) به ده سال تمام کردی، پس (بسته به خواست و محبت) از ناحیه توست.» و در کلام نهایی خود می فرماید: «من نمی خواهم که برتو سخت گیرم، بزودی به خواست خداوند، مرا از صالحان خواهی یافت.» (قصص، ۲۷) این آیه، مربوط به همه پدر خانم هاست که با خواستگاران جوان راه بیایند، و در امر ازدواج سختگیری نکنند و در مبلغ مهریه، توان داماد را در نظر بگیرند که انسان های صالح این گونه اند.
مقدار مهر در اسلام تعیین نشده ، اما در احادیث از مهریه های زیاد مذمت شده است. رسول گرامی اسلام (ص) فرمودند: «بهترین زنان امت من، از جهت صورت، دارای نیکوترین صورت و از جهت مهر، دارای کمترین مهرند.»
امیرالمؤمنین (ع) در سفارشی فرمودند: «مهریه های زنان را بالا نبرید که سبب دشمنی میگردد.» و امام صادق (ع) نیز زیادی مهر را از بد یمنی و نامبارکی زن دانستند.
اسلام برای آسان گیری ازدواج، مهریه را فقط پول قرار نداده است، بلکه مهریه می تواند یک کار باشد. تا جایی که پیامبر در مراسم عقدی که داماد فقیر بود، مهریه را آموزش قرآن قرار داد تا فرد مقداری از قرآن را که بلد بود به همسرش تعلیم دهد. امام کاظم و در ضمن روایتی فرمودند: «در زمان پیامبر خدا که بعضی از مردان با زنان ازدواج می کردند، با مهر تعليم يك سوره از قرآن »
در فقه نیز به این مسأله تصریح شده است: « مهر باید از چیزهایی باشد که قابلیت ملکیت داشته باشد؛ عین باشد (مانند: زمین، خانه ، مغازه، باغ، پول نقد، سکه، طلا و...) یا دین باشد (مانند طلبی که مرد از کسی دارد) یا منفعت عین باشد (مانند منفعت خانه، باغ یا حیوان) یا منفعت کار باشد (مانند آموزش صنعتی یا مانند آن) با... بلکه هرچه را که زن و شوهر برآن راضی باشند؛ چه کم باشد یا زیاد. البته در کمی به اندازه ای نباشد که مالیت نداشته باشد و مستحب است که از مهرالسنه، که پنجاه درهم است، بیشتر نباشد.»
متأسفانه در شرایط امروزی، افرادی در تعیین مهریه به صورت واقعی عمل ننموده و به صورت صوری ، تعداد قابل توجهی سکه تعیین می نمایند و چه بسا در عمل قصد دادن مهریه را ندارند، در حالی که مرد ضامن مهریه بوده و به گردن او خواهد بود و در روایات به مردی که قصد دادن مهریه را نداشته باشد، سارق و زناکار اطلاق گردیده است. امام صادق (ع) فرمودند: «کسی که ازدواج بکند و در دلش این نیت را داشته باشد که مهر زن را ندهد، او زناکار است.» و فرمودند: «کسی که مهری را قرار بدهد، ولی قصد پرداخت آن را نداشته باشد، به منزله دزد است.»
در حدیث آمده است: پاک ترین اموال خویش را برای سه مصرف قرار دهید: مهریه، حج، كفن. اگر بهترین اموال را صرف مهریه کنید، فرزندان شما صالح می شوند.
مقدار مهر باید معقول باشد؛ مهر زیاد، کینه آور و مهر کم، یأس آور است. با مهریه های بالا، دل دختران فقیر را نسوزانیم و شعله کینه و چشم و هم چشمی را افزون نکنیم. در مذمت کم بودن مهر نیز امیرالمؤمنين من فرمودند: «از این که مهر کمتر از ده درهم باشد، من کراهت دارم؛ چرا که به اجرت زناکار شباهت پیدا می کند.»
در روایات، حبس مهرو ندادن آن گناه دانسته شده است. رسول گرامی اسلام فرمودند: «کسی که در دادن مهر زن به او ظلم کند، در روز قیامت خداوند عزوجل به او می گوید: بنده من! کنیزم را در برابر عهدم به تزویج تو درآوردم؛ تو وفای به عهد ننمودی و به کنیزم ظلم نمودی؛ لذا از حسنات او (مرد) برداشته و به اندازه حق زن ، به زن پرداخت می شود.»
مرسوم است که خانواده عروس، اسباب و لوازم زندگی را خریداری می کنند؛ اما از جهت شرعی و قانونی چنین تکلیفی به عهده آنها نیست و داماد، حق مطالبه جهان را ندارد . در واقع تأمین اسباب زندگی برعهده مرد است، چنانکه تأمین مسکن به عهده اوست.
در تهیه جهیزیه برای نیازمندان، همه افراد، به خصوص افراد متمکن مسئولیت دارند و در حقیقت، خطاب « پسران و دختران بی همسر و غلامان و کنیزان شایسته (ازدواج) خود را همسر دهید.» (نور، ۳۲) شامل تهیه جهیزیه نیز می شود و چه خوب است که خانواده داماد در صورت تمکن در تهیه جهیزیه، بدون منت مساعدت نماید. همچنین اگر عروس، در تهیه جهیزیه و وسایل زندگی سلیقه ای دارد که جنبه اسراف ندارد، سعی شود تا مخالفتی صورت نگیرد. شخصی می گوید وارد منزل أمام زین العابدین (ع) شدم و دیدم که فرش و پرده های
خوبی در منزل امام مان است و لباس امام و رنگارنگ بود. امام فرمود: فردا نیز بیا. فردا با کراهت و بی میلی به منزل امام (ع) آمدم، آن بزرگواران در حالی که لباس کرباسی به تن داشت ، مرا به يك اتاق ساده و حصیری برد و فرمود:
«ای ابا خالد! من تازه داماد هستم و چیزی که دیروز دیدی، نظر و رأی عروس بود و من قصد مخالفت با او را ندارم ...» در این روایت، ضمن بیان این نکته که امام با لباس مناسب میل همسرش را پوشید، استفاده می شود که امام با با وسایلی که عروس به عنوان جهیزیه به منزل آورده که به مقدار معقول و مناسب حال همسرش بوده مخالفتی نکرده است.
جهاز حضرت فاطمه (س) از پیامبر اکرم و اهل بیت او ال آموختیم که مقدار مهریه و جهیزیه، هیچ ارتباطی به شخصیت و عظمت فرد ندارد. حضرت زهرا (س) که نمونه زن مسلمان است، و در جامعه آن روز از موقعیت ممتازی برخوردار بوده، با جهیزیه ای ساده زندگی اش را آغاز کرد و این در حالی بود که اگر می خواست، می توانست اشرافی ترین زندگی را انتخاب نماید. جهاز این بانوی بزرگواران این پیام را به همه بانوان مسلمان می دهد که با همه تغییر و تحولی که در اسباب و وسایل زندگی اتفاق افتاده ، اما می توان در هر عصری به فراخور همان عصر، مقداری ساده تر زندگی کرد.
اما لیست جهیزیه حضرت زهرا این که در کتب تاریخی بیان شده است:
1- یک پیراهن 2- يك روسری بزرگ 3- يك ځله سیاه 4- دو عدد تشك، 5- يك تختخواب از الیف خرما 6- چهار عدد بالش 7- يك حصیر 8- يك آسیاب دستی 9 - يك كاسه مسی 10- يك مشك چرمی 11- يك طشت لباسشویی 12- يك كاسه شیر 13- يك ظرف آبخوری 14- يك پرده 15- يك آفتابه 16- يك كوزه 17- يك پوست برای فرش 18- دو کوزه سفالين 19- يك عبا
مراسم عقد و عروسی در دوران پس از خواستگاری و انجام مقدمات ازدواج، پسر و دختر به هم محرم نیستند؛ لذا تا زمان عقد، باید مسائل شرعی را مراعات کنند. خوب است مراسم عقد را در مسجد یا مکان های مذهبی برگزار نماییم؛ پیامبر اکرم (ص) صيغة عقد حضرت زهرا با امیرالمومنین ما را در مسجد و در حضور انصار و مهاجرین اجرا کردند و دستور دادند بین حاضرین خرما پخش کنند.
با عقد شرعی، دختر و پسر به هم محرم شده و از این پس ارتباط آنان نباید با مانعی از جانب خانواده دختر یا پسر برخورد کند. و مانع شدن برای دیدار عروس و داماد از منکرات خانوادگی است و کسی که این کار را می کند به نوعی مصداق «آنان اند که مردم را از راه خدا باز می دارند.» (اعراف، ۴۵) می باشد.
دوران بین عقد تا عروسی، فرصت مناسبی برای آشنایی بیشتر زوجین و آمادگی برای زندگی جدید می باشد و در این مدت مقدمات ازدواج صورت می گیرد؛ از تهیه جهیزیه برای خانواده دختر تا آماده شدن پسر برای جشن عروسی و سایر مقدمات.
چه خوب است در صورتی که شرایط برای عروسی آماده نیست؛ پسر و دختر پس از محرمیت، دورانی را به صورت نامزدی بگذرانند و در این مدت، هرکدام كما كان ، تحت حمایت خانواده باشند و این یکی از مصادیق ازدواج آسان است که بسیاری از جوانان - به ویژه دانشجویان - را می تواند از آسیب ها و آفت های نداشتن همسر نجات بدهد.
در پایان دوران نامزدی، هنگامی که قرار است عروس به خانه داماد برود، سفارش شده است در صورتی که داماد تمکن مالی دارد، ولیمه ای به خویشان و دوستان بدهد. پیامبر(ص) به حضرت على (ع) می فرماید: «یا علی! در عروسی باید ولیمه داده شود.»
حضرت علی پول نداشت، یکی از انصار داوطلب شد که گوسفندی قربانی کند. در خصوص این سنت حسنه در کتب فقه آمده است:
مستحب است که زفاف (بردن عروس) در شب باشد و در همان شب یا روزش ولیمه بدهند که این کار از سنتهای پیامبران است و پیامبر فرموده است که: " در پنج چیز ولیمه است: در ازدواج، ولادت فرزند، ختنه، خریدن خانه و بازگشت از مکه." و سزاوار است تا مؤمنین برای ولیمه دعوت شوند و برای مؤمنین نیز اجابت دعوت و خوردن از ولیمه مستحب است، اگر چه فرد دعوت شده روزه مستحبی داشته باشد و سزاوار است که دعوت صاحب مجلس، اغنيا و فقرا را شامل شود و آن را به ثروتمندان اختصاص ندهد که پیامبری فرمودند: "بدترین ولیمه ها آنست که اغنیاء به آن دعوت شوند و فقرا دعوت نگردند.»"
«زفاف» که مراسمی برای بردن عروس است، باید همراه با نشاط و شادی برگزار گردد. رسول خدا باید در شب عروسی حضرت زهرا غلا به دختران عبدالمطلب و زنان مهاجرو انصار فرمود: " فاطمه را تا خانه شوهر همراهی کنید و شعر بخوانید و شادمانی کنید، لیکن مواظب باشید. چیزی نگوئید که خدا بدان راضی نباشد. همچنین، هنگام عروسی حضرت زهرا (س)ا رسول خدا به همسرانش فرمود: " فاطمه را آرایش کنید و خوشبو سازید، اطاقش را فرش کنید تا به خانه شوهر بفرستیم.»
رسول خدا به على ما فرمودند: «وقتی عروس وارد خانه ات شد کفش هایش را بیرون آور و پاهایش را شست و شو بده و آب را از در منزل تا اطراف منزل بپاش.»
براساس روایات مستحب است که عروس و داماد دو رکعت نماز بخوانند و بعد از نماز بگویند: «خدایا! الفت و محبت و رضایت او را روزی ام کن! و مرا به او راضی نما! و به نیکوترین اجتماع، و آسان ترین الفت و انس بین ما جمع کن! که تو حلال را دوست داری و از حرام کراهت دارای (و آن را ناپسند می دانی)»
همچنین، قبل از مباشرت با همسر این گونه دعا کند: «خداوندا! فرزندی روزی ام کن و او را باتقوا و بافراست قرار ده. در خلقت او زیاده و نقصانی نباشد و عاقبت او را به خیر فرما و هنگام همبستر شدن، بسم الله بگویند.»
شرایط آمیزش الف) اتاق خواب برای ریشه کن ساختن يك مفسده اجتماعی، مانند اعمال منافی عفت تنها توسل به اجرای حدود کافی نیست. در هيچ يك از مسائل اجتماعی چنین برخوردی نتیجه مطلوب را نخواهد داد، بلکه باید مجموعه ای ترتیب داد: از آموزش فکری و فرهنگی، آمیخته با آداب اخلاقی و عاطفی، و آموزش های صحیح اسلامی، و ایجاد يك محيط اجتماعی سالم، سپس مجازات را به عنوان يك عامل در کنار این عوامل در نظر گرفت.
به همین دلیل، در سوره نور که در واقع سورة «عفت» است، از مجازات مردان و زنان زناکار شروع می کند، و سپس به مسائل دیگر مانند فراهم آوردن وسایل ازدواج سالم، رعایت حجاب اسلامی، نهی از چشم چرانی، تحریم متهم ساختن افراد به آلودگی ناموسی، و بالاخره اجازه گرفتن فرزندان به هنگام ورود به اطاق پدر و مادر، گسترش می دهد. و این نشان میدهد که اسلام از هيچ يك از ریزه کاری های مربوط به این مسأله غفلت نکرده است.
از مسائلی که در خصوص مباشرت زوجین لازم است رعایت شود، توجه به فرزندان و تربیت آنان در خصوص رعایت برخی مسائل در ورود به اتاق والدین است. برای جلوگیری از فحشا و بلوغ زودرس و حفظ حریم و حیا در خانواده، در سوره نور دستوراتی آمده است؛ از جمله در خصوص ورود فرزندان نابالغ و بالغ، به اتاق والدين، که در اینجا آیات مربوطه به تفکیک بیان می گردد:
«ای کسانی که ایمان آورده اید! غلامان و فرزندانی که به سن بلوغ و احتلام نرسیده اند، در سه وقت (برای ورود به اتاق) از شما اجازه بگیرند: پیش از نماز صبح و هنگام نیمروز، که لباس از تن بیرون می کنید، و بعد از نماز عشا . این سه وقت، هنگام خلوت شماست، اما در غیر این سه وقت، بر شما و بر آنان گناهی نیست که بدون اذن وارد شوند، زیرا آنان پیوسته با شما در رفت و آمد هستند و بعضی بر بعضی وارد می شوند. خداوند آیات خود را اینگونه برای شما بیان می کند و خداوند دانا و حکیم است.» (نور، ۵۸)
از این آیه شریفه می توان استفاده نمود که:
١- محل خواب والدین، اگر جدا از فرزندان باشد، ورود به آن نیاز به اذن دارد.
۲ - مرد باید در طول شبانه روز، اوقاتی را به همسر خود اختصاص دهد.
٣- حتی فرزندان نابالغ باید احکام خانواده را بدانند و مراعات کنند.
۴- کودکان باید پاکدامنی را از محیط خانه بیاموزند.
۵- تربیت و آموختن آداب اسلامی را قبل از بلوغ کودکان شروع کنیم.
آیه بعد در خصوص حکم ورود فرزندان بالغ به اتاق خواب والدین می فرماید:
«و هرگاه کودکان شما به حد بلوغ رسیدند، پس باید همانند کسانی که قبلا بالغ شده اند، (در همه وقت) اجازه (ورود) بگیرند. خداوند این گونه آیات خود را برای شما بیان می کند و خداوند دانا و حکیم است.» (نور،۵۹)
آیه قبل، اجازه گرفتن کودکان نابالغ را به سه زمان مشخص اختصاص داد، اما این آیه، زمان مشخصی را اعلام نکرده و فرزندان بالغ، در تمام اوقات باید برای ورود به اتاق والدين، اجازه بگیرند. این يك ادب اسلامی است هر چند متأسفانه امروزه کمتر رعایت می شود و با اینکه قرآن صریحا آن را در آیات فوق بیان کرده است، در نوشته ها و سخنرانی ها کمتر دیده و شنیده می شود که پیرامون این حکم اسلامی و فلسفه آن بحث شود، و معلوم نیست به چه دلیل این حکم قطعی قرآن مورد غفلت و بی توجهی قرار گرفته است؟
به موارد دوری از آمیزش در برخی موارد دوری از آمیزش سفارش شده و حتی نزدیکی کردن حرام است:
١- مدت حیض: از موارد ممنوع و حرام آمیزش، در زمان عادت ماهیانه است که زن عذر شرعی دارد. درباره برخورد با زنان در ایام حیض، يهود بسیار سخت گیرا و نصاری بی تفاوتند، اما اسلام، راه میانه و اعتدال را برگزیده و در ایام حیض، تنها آمیزش جنسی را ممنوع دانسته است و بیان نموده که هرگونه معاشرت و نشست و برخاست با زنان، هیچگونه مانعی ندارد. در قرآن کریم آمده است:
«و از تو درباره حیض (ایام عادت ماهانه زنان) سؤال می کنند، بگو: آن مایه رنج و آزار است، پس در حالت قاعدگی از آمیزش با زنان کناره گیری کنید، و با آنها نزدیکی ننمایید تا پاك شوند. پس هنگامی که پاك شدند (یا با غسل کردن طاهر شدند)، آن گونه که خداوند به شما فرمان داده با آنها آمیزش کنید. همانا خداوند توبه کنندگان را دوست دارد و پاكان را نیز دوست دارد.» (بقره، ۲۲۲)
از آنجا که احکام الهی بر اساس حفظ مصالح و دفع مفاسد می باشد، بیان دلیل و فلسفه احکام، در پذیرش آن مؤثر است؛ لذا در این آیه ابتداء دليل حرمت مقاربت را بیان فرموده و سپس دستور به عدم نزدیکی می دهد. «قاعدگی، دورهای سخت برای زن است؛ لذا مرد باید مراعات همسر را بکند و زمانی که او در ناراحتی است، کام گیری نکند.»
زن در ایام عادت به لحاظ جسمی، آمادگی آمیزش جنسی ندارد و کسالت و اختلال مزاج که برای زن پیش می آید، او را نسبت به آمیزش بی نشاط می سازد. همچنین در این ایام رحم زن در حال تخلیه خون است و آمادگی پذیرش نطفه را ندارد.
۲- مباشرت در حال نفاس، روزه ، احرام و اعتکاف حرام است.
۳- آمیزش روبه قبله و پشت به قبله، ایستاده، در اوقات اول، وسط و آخر ماه مكروه است که در کتب فقهی بیان شده است.
1- والدین باید از کارهایی که سبب تحريك فرزندان می گردد، از جمله خوابیدن در اطاقی که بچه ها می خوابند تا آنجا که امکان دارد پرهیز کنند، و بدانند این امور از نظر تربیتی در سرنوشت آنها مؤثر است. پیامبر اسلام نه از مباشرت مرد و زن، در حالی که کودک در گهواره آن دو را میبیند، نهی فرمودند.
۲- روایاتی وارد شده که آمیزش با ملاعبه همراه باشد. رسول خدا فرمودند: «وقتی یکی از شما با زنش مباشرت می کند، مانند پرندگان مباشرت نداشته باشد؛ بلکه درنگ و توقف کند. (و ملاعبه نماید تا همسرش آماده گردد.)»
۳- در حال مجامعت، به فکر دیگران نباشد و فقط به همسر حلال خود فکر کند، در روایت آمده است که انسان با نام خدا مجامعت نموده و از خداوند متعال بخواهد تا شیطان را از او و فرزندی که روزی اش می کند، دور نگه دارد. امیرالمؤمنین (ع) فرمودند:
زمانی که یکی از شما قصد مباشرت دارد؛ پس بگوید: «که اگر قضای الهی بین زوجین، فرزندی بود، هیچگاه شیطان او را به چیزی ضرر نمی رساند.»
۴- در کتب فقهی بیان گردیده که: «شوهر نمی تواند بیش از چهار ماه ، نزدیکی با عیال دائمی خود را ترك كند.» و برخی از مراجع عظام، أضافه نموده اند که: «اگر زن جوان باشد و در این مدت بیم آن می رود که به گناه بیفتد، احتیاط واجب آن است که مرد طوری رفتار کند که او به گناه نیفتد.» به عبارت دیگر مرد باید نیاز جنسی همسر خود را به طور معقول و متعارف برآورده سازد. در طرف مقابل نیز، زنان، نباید بدون عذر شرعی و عقلی، در آمادگی برای آمیزش کوتاهی کنند رسول گرامی می فرمودند: «بدترین زنان کسانی هستند که وقتی با شوهرش خلوت می کند، مانع می شود.» همچنین، در تبیین وظایف زنان، فرمودند: «... برزن لازم است تا خود را خوشبو کند و نیکوترین لباسش را بپوشد و به زیباترین زینت هایش تزیین نماید و خود را بر شوهرش عرضه نماید...»
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید