غدير در قرآن
طبق روايات شيعه و سنّى، اين قسمت از آيه 3 سوره مائده: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ ...» پس از نصب علىّ بن ابى طالب (عليهماالسلام) به امامت در غدير خم نازل شده است.
در تفسير فخر رازى و تفسير روح المعانى و تفسير المنار در ذيل اين آيه نقل شده است كه پيامبر (صلي الله عليه و آله) بعد از نزول اين آيه بيش از هشتاد و يك روز عمر نكرد و با توجه به اينكه وفات پيامبر(صلي الله عليه و آله) در روايات اهل تسنن و حتى در بعضى از روايات شيعه (مانند آنچه كلينى در كتاب معروف كافى نقل كرده است) روز دوازدهم ماه ربيع الاول بوده چنين نتيجه مىگيريم كه روز نزول آيه درست روز هيجدهم ذى الحجه بوده است.
غير از دلائل نقلى، تحليل عقلى نيز همين را مىرساند، چون چهار ويژگى مهم براى آن روز در آيه بيان شده است:
1- روز يأس كافران، 2- روز كمال دين، 3- روز اتمام نعمت الهى بر مردم، 4- روزى كه اسلام به عنوان «دين» و يك مذهب كامل، مورد پسند خدا قرار گرفته است.
حال اگر وقايع روزهاى تاريخ اسلام را بررسى كنيم، هيچ روز مهمى مانند بعثت، هجرت، فتح مكّه، پيروزى در جنگها و ... با همهى ارزشهايى كه داشتهاند، شامل اين چهار صفت مهم مطرح شده در اين آيه نيستند. حتى حجّة الوداع هم به اين اهميّت نيست، چون حج، جزئى از دين است نه همه ى دين.
بعثت، اولين روز شروع رسالت پيامبر اكرم (صلى اللَّه عليه و آله) است كه هرگز نمىتوان گفت روز اوّل بعثت، دين كامل شده است.
هجرت، روز فرار پيامبر(صلى اللَّه عليه و آله) به فرمان خداست، روز حملهى كفّار به خانه پيامبر است نه روز يأس آنان.
روزهاى پيروزى در جنگ بدر و خندق و ... تنها كفارى كه در صحنهى نبرد بودند مأيوس مىشدند، نه همه كفار، در حالى كه قرآن می فرمايد: «الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا ...»؛ همه كفار مأيوس شدند.
يأس كفّار به خاطر آن بود كه وقتى تهمت و جنگ و سوء قصد بر ضد پيامبر، نافرجام ماند، تنها اميد آنها مرگ پيامبر(صلى اللَّه عليه و آله) بود. نصب علىّ بن ابى طالب(عليهما السلام) به همه فهماند كه اگر آن حضرت پسرى مىداشت، بهتر از على (عليه السلام) نبود و با مرگ او دين او محو نمىشود، زيرا شخصى چون علىّ بن ابى طالب (عليهما السلام) جانشين پيامبر (صلى اللَّه عليه و آله) و رهبر امّت اسلام خواهد بود.(اينجا بود كه همهى كفّار مأيوس شدند)
حجّة الوداع كه مردم آداب حج را در محضر پيامبر(صلى اللَّه عليه و آله) آموختند، تنها حج مردم با آموزش پيامبر كامل شد، نه همهى دين در حالى كه قرآن مىفرمايد: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ»
اما غدير خم روزى است كه خداوند فرمان نصب حضرت على(عليه السلام) را به جانشينى پيامبر (صلى اللَّه عليه و آله) صادر كرد.
تنها براي آن روز است كه چهار عنوان ذكر شده در آيه «أَكْمَلْتُ»، «أَتْمَمْتُ»، «رَضِيتُ»، «يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا» با آن منطبق است:
- يأس كفّار: به خاطر آن بود كه وقتى تهمت و جنگ و سوء قصد بر ضد پيامبر، نافرجام ماند، تنها اميد آنها مرگ پيامبر(صلى اللَّه عليه و آله) بود. نصب علىّ بن ابى طالب(عليهما السلام) به همه فهماند كه اگر آن حضرت پسرى مىداشت، بهتر از على (عليه السلام) نبود و با مرگ او دين او محو نمىشود، زيرا شخصى چون علىّ بن ابى طالب (عليهما السلام) جانشين پيامبر (صلى اللَّه عليه و آله) و رهبر امّت اسلام خواهد بود.(اينجا بود كه همهى كفّار مأيوس شدند)
- كمال دين: به خاطر آن است كه اگر مقرّرات و قوانين كامل وضع شود، لكن براى امّت و جامعه، رهبرى معصوم و كامل تعيين نشود، مقرّرات ناقص مىماند.
- اتمام نعمت: به خاطر آن است كه قرآن بزرگترين نعمت را نعمت رهبرى و هدايت معرفى كرده است، اگر پيامبر اكرم(صلى اللَّه عليه و آله) از دنيا برود و مردم را بىسرپرست بگذارد، كارى كرده كه يك چوپان نسبت به گله نمىكند. چگونه بدون تعيين رهبرى الهى نعمت تمام مىشود.
- رضايت خداوند: براى آن است كه هر گاه قانون كامل و مجرى عادل بهم گره بخورد رضايت پروردگار حاصل مىشود.
اگر هر يك از اكمال دين، اتمام نعمت، رضايت حقّ و يأس كفّار به تنهايى در روزى اتفاق افتد، كافى است كه آن روز از أيّام اللّه باشد. تا چه رسد به روزى مثل غدير، كه همهى اين ويژگىها را يك جا دارد. به همين دليل در روايات اهل بيت (عليهم السلام) عيد غدير، از بزرگترين اعياد به شمار آمده است.
از شما امروز كفار عنيد جمله گشتند از ره دين نااميد
زان كه زين آيت همه افعالشان گشت باطل شد بباد آمالشان
دينكم اليوم اكملت لكم خصم گو ماند به در رو اشتلم
نعمت خود بر شما كردم تمام راضيم بر دين اسلام از انام
اگر هر يك از اكمال دين، اتمام نعمت، رضايت حقّ و يأس كفّار به تنهايى در روزى اتفاق افتد، كافى است كه آن روز از أيّام اللّه باشد. تا چه رسد به روزى مثل غدير، كه همهى اين ويژگىها را يك جا دارد. به همين دليل در روايات اهل بيت (عليهم السلام) عيد غدير، از بزرگترين اعياد به شمار آمده است.
علي عليه السلام پرچمدار آيه ولايت
إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ. (55)
«ولىّ و سرپرست شما، تنها خداوند و پيامبرش و مؤمنانى هستند كه نماز را برپا مىدارند و در حال ركوع، زكات مىدهند.»
در شأن نزول آيه 55 سوره مائده آمده است: سائلى وارد مسجد رسول خدا (صلى اللَّه عليه و آله) شد و از مردم درخواست كمك كرد. كسى چيزى به او نداد. حضرت على (عليه السلام) در حالى كه به نماز مشغول بود، در حال ركوع، انگشتر خود را به سائل بخشيد. در تكريم اين بخشش، اين آيه نازل شد.
ماجراى فوق را ده نفر از اصحاب پيامبر مانند ابن عباس، عمّار ياسر، جابر بن عبدالله، ابوذر، أَنس بن مالك، بلال و ... نقل كردهاند و شيعه و سنّى در اين شأن نزول، توافق دارند.(الغدير، ج 2، احقاق الحقّ، ج 2، و كنز العمّال، ج 6) عمّار ياسر مىگويد: پس از انفاق انگشتر در نماز و نزول آيه بود كه رسول خدا (صلى اللَّه عليه و آله) فرمود: «من كنت مولاه فعلى مولاه.» (تفسير الميزان)
پيامبر اكرم(صلى اللَّه عليه و آله) در غدير خم، براى بيان مقام حضرت على(عليه السلام) اين آيه را تلاوت فرمود.(تفسير صافى) و خود امام على(عليه السلام) نيز براى حقّانيّت خويش، بارها اين آيه را مىخواند.(تفسير الميزان) و ابوذر كه خود شاهد ماجرا بوده است، در مسجدالحرام براى مردم داستان فوق را نقل مىكرد. (مجمع البيان)
كلمهى «ولى» در اين آيه، به معناى دوست و ياور نيست، چون دوستى و يارى مربوط به همه مسلمانان است، نه آنان كه در حال ركوع انفاق مىكنند.
امام صادق(عليه السلام) فرمودند: منظور از «الَّذِينَ آمَنُوا ...»، على(عليه السلام) و اولاد او، ائمّه اطهار(عليهم السلام) تا روز قيامت هستند. پس هر كس از اولاد او به جايگاه امامت رسيد با اين ويژگى مثل اوست، آنان صدقه مىدهند در حال ركوع. (كافى، ج 1)
________________________________________
منابع:
- تفسير نور، ج 3
- تفسير نمونه، ج 4
- انوارالعرفان في تفسير القرآن، ج 10
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید