مهمترین راهکارهای مورد نظر رهبر انقلاب برای مقابله با زنجیرهی پلید به شرح زیر است.
۱ | بازشناسی درسهای قولی و فعلی پیامبر اسلام (ص) |
۲ | معرفی چهره بیپیرایه اسلام |
۳ | وحدت حول وجود رسول اعظم اسلام بر ضد دشمنان اسلام |
۴ | بازگشت مسلمانان به عناصر قدرت خود |
۵ | توجه به پشت صحنه اهانتها و اغراض عاملان آن |
۶ | فراموش نکردن دشمنی غربیها نسبت به اسلام و مسلمین |
۷ | پرهیز از درگیری اسلام با مسیحیت |
۸ | مطالبه مجازات اهانت کنندگان حادثه قرآنسوزی از سران آمریکا |
بازشناسی درسهای قولی و فعلی پیامبر اسلام (ص)
صهیونیستها و دولتهائی که زیر نفوذ صهیونیسم هستند، دستگاه استکبار و در رأس آنها آمریکای جنایتکار، وقتی میخواهند با امت اسلامی دربیفتند و با اسلام معارضه کنند، آماج حملهی خودشان را نبی معظم و مکرم اسلام قرار میدهند. این به چه معناست؟ این به خاطر این است که یاد آن بزرگوار، نام آن بزرگوار، ولادت آن بزرگوار، هجرت آن بزرگوار، حکومت ده سالهی آن بزرگوار در مدینه و یکایک اقدام و تعلیم و آموزش آن بزرگوار، امروز برای مسلمانها، اگر تدبر بکنند و تأمل بکنند، یک درس است؛ گشایشِ یک درِ بازی به سوی زندگی است. پیغمبر الهامبخش است برای امت اسلامی. چون این را میدانند؛ چون از بیداری امت اسلامی میترسند؛ چون از قدرت جامعهی یک میلیارد و پانصد میلیونی مسلمان در سرتاسر عالم وحشت دارند، در مقابل پیغمبر صفآرائی میکنند. رحمة للعالمین را، منشأ عظیمترین خیرات و برکات برای بشریت را در مطبوعاتشان، در زبان سیاستمدارانشان، در کتابنوشتنهایشان، به وسیلهی مزدورانشان مورد اهانت قرار میدهند. این باید ما مسلمانها را بیدار کند؛ بفهمیم که در وجود پیامبر، در شخصیت پیامبر، در خاطرات زندگی پیامبر، در هجرت پیغمبر، در جهاد پیغمبر، در سیرهی پیغمبر، در درسهای قولی و عملی پیغمبر، چه گنجینهی عظیمی برای مسلمانها نهفته است. ما از این گنجینه اگر استفاده کنیم، امت اسلامی به آنچنان موقعیتی خواهد رسید که نتوانند دیگر به او زور بگویند؛ نتوانند او را زیر فشار قرار بدهند؛ نتوانند او را تهدید کنند؛ این درس است برای ما. (۱)
معرفی چهره بیپیرایه اسلام
مهم آن است که چهره بیپیرایه اسلام، دیده و شناخته شود. دشمنان در طول چند قرن و دوستان نادان و غافل در زمانی درازتر، چهره نورانی اسلام را زشت کرده و به غرض یا به سلایق جاهلانه، به آن افزوده یا از آن کاستهاند. امروز هم اگر چه کژ فهمیها و سود طلبیها از سوی خودیها در کار تیره کردن تصویر اسلام است، ولی حقّاً تبلیغات دشمنان در این باره بسی بیش از آن است و آنان از راههای ظریف و موذیانه به این کار مشغولند... برادرانِ مسلمان! بر این اساس، کار بزرگ ما شناسایی اسلام و شناساندن آن و نیز آشنایی بیشتر با یکدیگر است. (۲)
بهنظر من در برابر پدیدهی اسلامهراسی مطلقاً نباید منفعل شد؛ بله، اسلامهراسی وجود دارد؛ عدّهای دارند مردم را، جوامع را، جوانان را، اذهان را از اسلام میترسانند... ما بایستی تلاش کنیم، یعنی در نظام جمهوری اسلامی، کار بزرگ و مهم این است که ما همه - هر کسی در هر نقطهای قرار دارد که توانی در این زمینه دارد - باید تلاشمان این باشد که اسلام ناب را مطرح کنیم، اسلامِ طرفدار مظلوم و ضدّ ظالم را در دنیا مطرح کنیم. همان جوانی که در اروپا است، یا در آمریکا است، یا در مناطق خیلی دوردست است، از این خصوصیّت مبتهج میشود، به هیجان میآید که معلوم بشود اسلام عبارت است از نیرویی، انگیزهای، فکری که علیه ظالمین و ستمگران و به نفع مظلومین حرکت میکند، برنامه دارد و این را وظیفهی خودش میداند. اسلامِ طرفدار عقلانیّت، اسلامِ فلسفههای عمیق، اسلامِ تفکّر، اسلامی که در قرآن اینهمه به عقل و فکر و لبّ و مانند اینها اهمّیّت داده شده را معرّفی کنیم؛ اسلامِ طرفدار عقلانیّت و ضدّ قشریگری، ضدّ تحجّر، ضدّ اسیر اوهام و تخیّلات خود شدن - که کسانی به نام اسلام این چیزها را دارند - اسلام ناب را نشان بدهیم، بگوییم اسلام، این است؛ اسلامِ متعهّد در برابر لاابالیگری. (۳)
وحدت حول وجود رسول اعظم اسلام بر ضد دشمنان اسلام
وجود مقدس نبی مکرم و رسول اعظم اسلام، مهمترین نقطهی ایجاد وحدت است. قبلاً هم این را عرض کردیم که دنیای اسلامی میتواند در این نقطه به هم پیوند بخورد؛ اینجا، جایی است که عواطف همهی مسلمانها در آنجا متمرکز میشود؛ این، کانون عشق و محبت و دنیای اسلام است. حالا شما ببینید قلمهای پول گرفتهی از صهیونیستها، همین کانون را مورد توجه قرار میدهند و به آن اهانت میکنند؛ برای اینکه اهمیت اهانت به امت اسلامی و تحقیر دنیای اسلام، کمکم از بین برود. این، نقطهی اصلی است؛ سیاستمداران، نخبگان علمی و فرهنگی، نویسندگان، شعرا و هنرمندان ما روی این نقطه تکیه کنند و همهی مسلمانها با این شعار به هم نزدیک شوند. موارد مورد اختلاف را در نظر نگیرند، یکدیگر را متهم نکنند، یکدیگر را تکفیر نکنند و یکدیگر را از حوزهی دین خارج نکنند. دلها در سراسر امت اسلامی، به یاد پیامبر و به عشق پیغمبر طراوت پیدا میکند؛ همهی ما دلباخته و عاشق آن بزرگواریم. (۴)
این رفتارهای نامعقول و کین توزانه بر ملتهای مسلمان حجت را تمام کرده و به بیداری اسلامی کمک رسانده است. امروز چه بخواهند و چه نخواهند حرکتی عمیق و ریشه دار در دنیای اسلام آغاز شده است و همین حرکت است که در زمان متناسب خود به استقلال و عزت و حیات دوبارهی امت اسلامی خواهد انجامید.
این یک مقطع تاریخی تعیین کننده است. نخبگان و علماء و روشنفکران وظیفهی سنگینی در این مقطع بر دوش دارند. هرگونه ضعف و سست عنصری و غرضورزی و کوتاهی آنان میتواند به فاجعه منتهی شود. علمای دین در برابر اختلاف افکنی مذهبی ساکت ننشینند؛ روشنفکران در دمیدن روح امید در جوانان کوتاهی نکنند؛ سیاستمداران و زمامداران، مردم خود را در صحنه نگهدارند و به آنان تکیه کنند؛ دولتهای اسلامی همبستگی میان خود را تقویت کنند و از این قدرت حقیقی در برابر تهدید سلطه گران بهره مند شوند. (۵)
بازگشت مسلمانان به عناصر قدرت خود
کسانی که امروز دنیای اسلام را از اتحاد و یکپارچگی دور میکنند - در حالی که احتیاج به یکپارچگی، امروز بیشتر از همیشه است - اینها به نفع شیاطین کار میکنند، به نفع ابلیسها کار میکنند. امروز میبینید دنیای غرب، دستگاه استعمار، گردانندگان کمپانیهای نفتی و تجاری بزرگ دنیا، این کارتلها و تراستها، همه دارند پول خرج میکنند، نقشهریزی میکنند برای اسلامستیزی. قرآن را آتش میزنند، نام مبارک پیغمبر را مورد اهانت قرار میدهند، کاریکاتور درست میکنند، کتاب مینویسند، در پایتختهای بزرگ اروپا علیه مسلمانها هیجانات قومی درست میکنند - میبینید دیگر؛ اینها چیزهای روشن و واضحی است - اینها معنایش چیست؟ معنایش اسلامستیزی است.
امروز دشمنان غربی، علیه اسلام و مسلمانان، شمشیر را از رو بستهاند. خب، اینجا تکلیف مسلمانها چیست؟ مسلمانها باید به عناصر قدرت خودشان برگردند؛ مسلمانها باید در درونِ خودشان عوامل اقتدار و توانائی را روزبهروز افزایش دهند. یکی از مهمترین عوامل اقتدار، همین اتحاد و اتفاق است. این برای ما درس است، برای ملتهای مسلمان درس است. (۶)
توجه به پشت صحنه اهانتها و اغراض عاملان آن
پشت صحنهی این حرکات شرارتبار چیست و کیست؟ مطالعهی این روند شرارت که در این سالها با عملیات جنایتبار در افغانستان و عراق و فلسطین و لبنان و پاکستان همراه بود، تردیدی باقی نمیگذارد که طرّاحی و اتاق فرمان آن در دستان سران نظام سلطه و اتاق فکرهای صهیونیستی است که از بیشترین نفوذ بر دولت آمریکا و سازمانهای امنیتی و نظامی آن و نیز بر دولت انگلیس و برخی دولتهای اروپائی برخوردارند.(۷)
پشت صحنهی این حرکت شرارتبار، سیاستهای خصمانهی صهیونیسم و امریکا و دیگر سران استکبار جهانی است که به خیال باطل خود میخواهند مقدسات اسلامی را در چشم نسلهای جوان در دنیای اسلام از جایگاه رفیع خود فروافکنده و احساسات دینی آنان را خاموش کنند. اگر از حلقههای قبلی این زنجیرهی پلید، یعنی سلمان رشدی و کاریکاتوریست دانمارکی و کشیشهای امریکایی آتشزنندهی قرآن حمایت نمیکردند و دهها فیلم ضد اسلام را در بنگاههای وابسته به سرمایهداران صهیونیست سفارش نمیدادند، امروز کار به این گناه عظیم و غیر قابل بخشش نمیرسید. (۸)
فراموش نکردن دشمنی غربیها نسبت به اسلام و مسلمین
گناه بزرگ و نابخشودنی یک نشریّهی فرانسوی در اهانت به چهرهی نورانی و قدسی حضرت رسول اعظم (صلّی الله علیه و آله) بار دیگر عناد و کینهی شرارتبار دستگاههای سیاسی و فرهنگی دنیای غرب با اسلام و جامعهی مسلمانان را آشکار ساخت. بهانهی آزادی بیان برای محکوم نکردن این جرم بزرگ که از سوی برخی سیاستمداران فرانسوی گفته شده کاملاً مردود و غلط و عوامفریبانه است. سیاستهای عمیقاً ضدّ اسلامیِ صهیونیستها و دولتهای استکباری عامل اینگونه حرکتهای دشمنانه است که هر چند یکبار بُروز مییابد. این حرکت در این برههی زمانی میتواند، نیز به انگیزهی منصرف کردن ذهن ملّتها و دولتهای غرب آسیا از نقشههای شومی باشد که آمریکا و رژیم صهیونیستی برای این منطقه در سر دارند. ملّتهای مسلمان بویژه کشورهای غرب آسیا، ضمن حفظ هوشیاری در مسائل این منطقهی حسّاس، باید هرگز دشمنیهای سیاستمداران و سردمداران غربی نسبت به اسلام و مسلمین را فراموش نکنند. (۹)
پرهیز از درگیری اسلام با مسیحیت
ماجرای ۱۱ سپتامبر بهانهی حمله به افغانستان و عراق را به رئیسجمهور جنایتکار وقت آمریکا داد و او اِعلان جنگ صلیبی کرد و همان شخص بنابر گزارشها، اعلام کرده است که این جنگ صلیبی با ورود کلیسا به صحنه، کامل شد. هدف از اقدام نفرتانگیز اخیر [قرآنسوزی] آن است که از سوئی مقابله با اسلام و مسلمانان در جامعهی مسیحی به سطوح همگانی مردم کشیده شود و با دخالت کلیسا و کشیش، رنگ مذهبی گرفته و پشتوانهئی از تعصبات و تعلقات دینی بیابد، و از سوی دیگر ملتهای مسلمان را که از این جسارت بزرگ به خشم آمده و جریحهدار میشوند از مسائل و تحولات دنیای اسلام و خاورمیانه غافل سازد. (۱۰)
همه باید بدانیم که حادثهی اخیر [قرآنسوزی] ربطی به کلیسا و مسیحیت ندارد و حرکات عروسکی چند کشیش ابله و مزدور را نباید به پای مسیحیان و مردان دینی آنان نوشت. ما مسلمانان هرگز به عمل مشابهی در مورد مقدسات ادیان دیگر دست نخواهیم زد. نزاع میان مسلمان و مسیحی در سطح عمومی، خواستهی دشمنان و طراحان این نمایش دیوانهوار است و درس قرآن به ما، در نقطهی مقابل آن قرار دارد. (۱۱)
مطالبه مجازات اهانت کنندگان در حادثه قرآنسوزی از سران آمریکا
طرف مطالبهی همهی مسلمانان، امروز دولت آمریکا و سیاستمداران آنند. آنها اگر در ادعای دخالت نداشتن خود صادقند باید عوامل اصلی این جنایت بزرگ و بازیگران میدانی آن را که دل یک و نیم میلیارد مسلمان را به درد آوردهاند، به گونهئی شایسته به مجازات برسانند. (۱۲)
ما اصرار نداریم اثبات جرم برای کسانی یا مسئولانی و دستاندرکارانی بکنیم، امّا رفتار و شیوهی سردمداران استکبار، سیاستمداران امریکا و برخی کشورهای اروپایی، موجب شده است که انگشت اتّهام از سوی ملّتها به سمت آنها دراز بشود. باید خودشان را تبرئه کنند. باید ثابت کنند که در این جرم بزرگ شرکت ندارند. اثبات هم با این نمیشود که به زبان چیزی بگویند، باید عملاً این را اثبات کنند، باید جلوی این تجاوزها را بگیرند؛ البتّه نخواهند گرفت. (۱۳) متهم اول در این جنایت، صهیونیسم و دولت امریکا است. سیاستمداران امریکا اگر در ادعای دخالت نداشتن خود صادقند، باید عاملان این جنایت شنیع و پشتیبانان مالی آن را که دل ملتهای مسلمان را به درد آوردهاند، به مجازات متناسب با این جرم بزرگ برسانند. (۱۴)
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید