1 . يكي از علمايي كه عمر بسيار با بركتي داشته مرحوم علّامه محمّد باقر مجلسي قدّس سرّه مي باشد ، پدرِ بزرگوارِ ايشان مي فرمايد : در يكي از شب ها بعد از فراغت از مناجات شبانه ، حالتي برايم رخ داد كه احساس كردم هرچه از خداوند بخواهم عطا خواهد فرمود ، متحيّر بودم كه چه بخواهم در همين حال صداي گريه ي پسرم محمّد باقر از ميان گهواره نظرم را به خود جلب كرد ، عرض كردم : « إلهي بحقّ محمّدٍ و آل محمّدٍ صلي الله عليه و آله و سلم اجعل هذا الطفل مروّج دينك و ناشر أحكام سيّد رسلك صلي الله عليه و آله وسلم و وفّقه بتوفيقاتك التي لا نهاية لها » و شكي نيست كه آن همه توفيقات ايشان به بركتِ اين دعاست .
بحارالأنوار ، ج 102، ص 9
2 . آيت الله حائري شيرازي قدّس سرّه فرمودند : من بچه بودم ، وقتي به مادرم كمك مي كردم مادرم مي گفت : اميدوارم منبر أعلي بروي و اين بود كه ايشان آيت الله حائري شدند . كه منبرها ، ضرب المثل ها و مطالبِ عالي داشتند .
3 . مرحوم آيت الله مجتهدي قدّس سرّه فرمودند : شخصي مي گفت : من نماز شب نمي خواندم ، تا اين كه در شبِ عروسي ام ، پدرم مرا باعروس دست به دست داد و بعد خودش در اتاقِ ديگر تنها خوابيد . مادر من هم در آن موقع از دنيا رفته بود . بعد از اينكه پدرم در بسترش رفت ، متوجّه شدم كه سرفه مي كند ، ناراحت شدم ، گفتم : اگر مادرم زنده بود ، الان بلند مي شد يك شربتي يا آبي دست پدر پيرم مي داد . او هم آب را مي خورد و ديگر سرفه نمي كرد بعد از اين فكر از بستر عروسي برخواستم و پيشِ پدرم رفتم و به او رسيدگي كردم ، پدرم هم كم كم آرام شد و ديگر سرفه نكرد . بعد هم يك دعا براي من كرد . بعد از اينكه او دعا كرد ، احساس كردم نماز شب بخوانم البتّه يك عمر دلم مي خواست نماز شب بخوانم ولي توفيق پيدا نمي كردم همان لحظه وضو گرفتم و يازده ركعت نماز شب خواندم بعد پيش عروس رفتم آن شخص مي گفت : « بيست و هفت سال است كه در اثرِ دعاي پدرم ، نماز شب من ترك نشده است » .
بررسي گناهان كبيره ، آيت الله مجتهدي ، ص 159
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید