به عقيده بسياري از کارشناسان، زوج هاي موفق به جاي آن که در مقابل هم قرار و از کوچک ترين رفتار يا گفتار همسر خود ايراد بگيرند، دوشادوش و در کنار هم گام برمي دارند، سعي مي کنند مشکلات اخلاقي و رفتاري خود را برطرف و در شادي، غم و رفع مشکلات همسر خود نيز او را همراهي کنند و شايد بزرگ ترين شرط موفقيت و خوشبختي در ازدواج؛ سازش، هم دلي و مشارکت باشد.
با تعدادي از شهروندان بجنوردي که به دادگاه خانواده مراجعه کرده اند، درباره علت شکستشان در زندگي مشترک به گفت و گو مي نشينم؛ زن جواني بي مقدمه فرياد مي زند: معلوم است ديگر! باز هم همان قصه تکراري يعني آزار و اذيت شوهر معتاد، نداشتن تفاهم و به ستوه آمدن زن، در زندگي ما هم اتفاق افتاد و باعث مراجعه من به دادگاه و تقاضاي طلاق شد!او ادامه مي دهد: شوهرم حرف مرا نمي فهمد و احساس مي کنم که بود و نبود من برايش فرقي ندارد و کار و پول همه زندگي او را تشکيل داده است.وقتي از نحوه برخورد خود او مي پرسم، مي گويد: بي اعتنايي را بايد با بي اعتنايي پاسخ داد. من و شوهرم در ظاهر شريک زندگي هم هستيم ولي تا به حال هر کدام به تنهايي و براي خودمان و متاسفانه در زير يک سقف زندگي کرده ايم!زن ميانسالي که او را همراهي مي کند، سرصحبت را اين گونه مي گشايد: راستش اين زن و شوهر با منم منم هاي خود، بالاخره به جدايي راضي شدند.زني ديگر که به شدت با پسربچه اي کشمکش دارد، درباره علت حضورش مي گويد: برخي مردها از فلسفه صحيح زندگي مشترک و نيازهاي عاطفي همسران خود بي اطلاع هستند و نتيجه ازدواج با آن ها، چيزي جز مشکلات رواني، به جا ماندن فرزنداني سرخورده و پرخاشجو و در نهايت طلاق نيست.وي عقيده دارد: اين روزها زنان تحصيل کرده به حق و حقوق خود واقف شده اند ولي برخي مردان به ويژه در شهرهاي کوچک، هم چنان به شيوه اجداد خود با همسرانشان برخورد مي کنند.خانم ديگري که صحبت هاي او را شنيده است، مي گويد: متاسفانه آن اندازه که جامعه و خانواده ها به آموزش شيوه هاي همسرداري به دختران اهميت مي دهند، به آگاه کردن مردان از مسئوليت هاي خود در زندگي مشترک و آشنايي آن ها به نيازهاي روحي و رواني زنان توجه نشان نمي دهند.مردي که تاکنون با دقت به اين حرف ها گوش مي کرد، وارد بحث مي شود و مي گويد: آيا مخارج سنگين زندگي هاي امروزي و کار و فعاليت بيش از حد بيشتر مردان، فرصتي براي توجه به مسائل ديگر زندگي باقي مي گذارد! او که به شدت عصبي شده است، ادامه مي دهد: در کتاب ها، فيلم ها و پند و اندرزهاي روان شناسان و جامعه شناسان از اين حقيقت محض که مردان هم به توجه، تشويق و دلگرمي نياز دارند، غفلت شده است و همين امر برخي زنان را به زياده خواهي و پرتوقعي مي کشاند.مرد ديگري تاکيد مي کند: اگر برخي مردان حق و حقوق مادي و معنوي زنان را تمام و کمال ادا نمي کنند، برخي زنان نيز برعکس مادران خود که با قناعت و سازگاري زندگي را پيش مي بردند، با چشم و هم چشمي، مدگرايي هاي افراطي و بي هويتي، زندگي را به کام خود و اطرافيانشان تلخ مي کنند و هرگز به خوشبختي نمي رسند.يک روان شناس تربيتي در تشريح خوشبختي و موفقيت در زندگي مشترک مي گويد: زوج هاي موفق به طور معمول داراي اشتراک فکري هستند و برنامه ريزي و تصميم گيري هاي مشترک و مشابه دارند.دکتر «محبوبه مفتاحي» عنوان مي کند: براي همسران موفق، با هم بودن و خوشحال و سالم زيستن اهميت زيادي دارد و اغلب آن ها هنگام بروز تضاد و مشکل، آرامش خود را از دست نمي دهند بلکه به طور سازنده و بدون خشم و رنجش زياد، در راه رفع تعارض ها قدم برمي دارند.وي عقيده دارد: علاوه بر همراهي، همدلي و مشارکت، داشتن هدف و آرمان مشترک نيز از نکات مهم در بقاي زندگي است و همسراني که مي خواهند آينده خود را هر يک به تنهايي و جداگانه بسازند، رضايت چنداني از زندگي مشترک خود نخواهند داشت.وي خاطرنشان مي کند: هرچند که در فرهنگ ايراني و اسلامي بر ضرورت تشکيل و حفظ نهاد خانواده بسيار تاکيد مي شود ولي منابع آموزشي ما براي آماده کردن زنان و مرداني که بايد يک خانواده را شکل دهند، بسيار ناچيز و محدود است.وي مي افزايد: فرزندان ما از روش هاي نادرست برخورد با همسر مانند ستيزه جويي، ايرادگيري، پرخاشگري، انتقاد بيش از حد، توهين و تمسخر و ... از والدين خود الگوبرداري مي کنند و پايه هاي زندگي مشترک آن ها به علت تلفيق افکار جديد و آموزه هاي غلط قديم، سست و لرزان خواهد بود.«مفتاحي» تصريح مي کند: بسياري از مردم اين تفکر اشتباه را پذيرفته اند که بحث، جدل و دعوا جزيي عادي و طبيعي از زندگي است ولي اين افراد بايد بين دعوا و ستيزه با مباحثه و گفت و گويي که به يافتن راه درست براي حل مشکلات ختم مي شود، تفاوت قائل شوند.وي مي گويد: ما بايد بياموزيم که مي توان احساس واقعي خود را با کلام نشان داد و از کلام تنها به منظور حفاظت از خود و به عنوان يک مکانيسم دفاعي، استفاده نکنيم.وي مي افزايد: براي آن که گفت و گوها به مشاجره تبديل نشود، بايد سعي کنيم احساس هاي خود را دقيق و روشن بيان کنيم و از اعجاز کلام در راه برقراري ارتباط هاي موثر، سازنده و زيبا سود بجوييم.وي خاطرنشان مي کند: بسياري از مشکلات بين زن و مرد در يک زندگي مشترک از آن جا ناشي مي شود که هر کدام از طرفين با غرور و خودخواهي، منتظر است تا طرف مقابل براي رفع مشکلات ارتباطي و عاطفي موجود قدم پيش بگذارد.اين روان شناس توصيه مي کند: زوجين بايد زمينه هاي ايجاد دلخوري و خشم را فراهم نکنند، با روحيه و نيازهاي هم بيشتر آشنا شوند، از جلسه بحث و گفت و گوي منطقي استقبال کنند، براي يکديگر و زندگي مشترک خود ارزش قائل شوند و حق به جانب و تندخو نباشند تا بتوانند آرامش و خوشبختي را در خانه خود پيدا کنند.وي تصريح مي کند: بيشتر جدايي ها به خاطر به هم خوردن توازن در زندگي و رابطه زوجين و دور شدن فکري، عاطفي و جسمي آن ها از يکديگر بروز مي کند و بايد توجه داشته باشيم که زندگي مشترک موفق و رابطه سالم و خوب بين همسران، نيازمند توجه، رسيدگي و دقت نظر است.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید