اسلام مكتبي كامل، جامع و آخرين دين الهي است. اسلام كه هماهنگ با آفرينش و فطرت بشري حركت مي كند درمورد ازدواج تأكيد فراوان نموده و لباس ازدواج را براي بناي خانواده و پديدآوردن هسته اصلي جامعه، لباس افتخار دانسته است. ازدواج در اسلام، علاوه بر همه ويژگي هايي كه دارد اولاً يك عبادت به شمار مي آيد؛ زيرا راهي است كه منتهي به كمال انساني مي شود و ثانياً عهد و ميثاقي است بين زوجين تا در سايه آن و علاقه و مودتي كه ايجاد مي شود، آسايش يابند. قرآن تاريكي شب(1)، خانه مسكوني(2) وهمسر شايسته(3)، را وسيله تسكين و آسايش انسان مي داند و ازدواج را امري ضروري براي تمام موجودات دانسته است:
«و من كل شيء خلقنا زوجين لعلكم تذكرون؛ (4)
و از هرچيزي دو نوع بيافريديم تا مگر متذكر حكمت خدا شويد»
و همگان را به اين امر دعوت مي كند:
«وانكحوا الايامي منكم والصالحين من عبادكم...؛ (5)
و البته بايد مردان بي همسر و زنان بي شوهر وكنيزان و بندگان خود را به نكاح يكديگر درآوريد.» تشكيل خانواده ازنظر اسلام تا آن حد ضروري و مهم است كه قرآن زن و شوهر را نسبت به يكديگر به لباس تشبيه مي كند.
«...هن لباس لكم و انتم لباس لهن...؛ (6)
آنان لباس براي شما و شما لباس براي آنها هستيد» ائمه معصومين (عليهم السلام) نيز در راستاي اين هدف والا و مقدس مسلمانان را به ازدواج تشويق كرده و براين امر تأكيد ورزيده اند هم چنان كه رسول خدا(ص) فرمودند:
«در اسلام هيچ بنايي ساخته نشده كه نزد خدا محبوب تر و ارجمندتر از ازدواج باشد» (7) بدون ترديد بيشتر فسادها به خاطر نبودن خانواده منسجم و مناسب است، درصورتي كه اگر مسئله ازدواج و تشكيل خانواده- آنگونه كه اسلام معين كرده است- انجام شود، اكثر فسادها ازبين خواهد رفت.
ضرورت ازدواج
از ابتدايي ترين حقوق بشر ارضاء نيازهاي اوليه است و ازجمله اين نيازهاي ابتدايي، ارضاء غريزه جنسي است. ازدواج درحقيقت قراردادي است كه ارضاء اين غريزه را تا پايان حيات تضمين مي كند. آدمي در گريز از تنهايي وحشتزاي خويش، به واسطه ازدواج، مونسي تا پايان حيات مي يابد:
«والله جعل لكم من انفسكم ازواجا و جعل لكم من ازواجكم بنين و حفده ...؛ (8)
و خدا از جنس خودتان براي شما جفت آفريد و از آن جفت ها پسران و دختران و دامادها و نوادگان براي شما خلق فرمود...» از سوي ديگر ازجمله حقوق آدميان، برخورداري از آرامش در طول حيات است و ازدواج زمينه ساز آرامشي شگرف براي فرد خواهد بود.
«... ان خلق لكم من انفسكم ازواجا لتسكنوا اليها...؛ (9)
براي شما از جنس خودتان جفتي آفريد تا در كنار او آسايش داشته باشيد...» ازدواج سبب تقويت فضيلت اخلاقي عفت مي گردد و در سايه رشد عفت فردي، عفاف در جامعه نيز گسترش مي يابد. هيجاناتي كه در فرد وجود دارد و او را به طغيان و سركشي وامي دارد، تنها ازطريق ازدواج آرام شده و مانع تزلزل انسان به مراتب پست وجود مي گردد.
به واسطه ازدواج است كه حيات مسجود ملائك، جانشين خدا برروي زمين تداوم مي يابد و پس از ازدواج و پدر يا مادر شدن جلوه اي از خالقيت خدا در فرد متجلي مي گردد. (10)
ويژگي هاي جواني
شناخت ويژگي هاي هردوره از حيات آدمي، امري ضروري و لازم است؛ زيرا انسان تا خود را نشناسد و خصوصيات خود را درك نكند، قادر به ساختن و پرورش خود نيست. جواني، حساس ترين مرحله زندگي آدمي است كه ويژگي هاي مختلفي را به همراه دارد. جواني دوره توانمندي است:
«الله الذي خلقكم من ضعف ثم جعل من بعد ضعف قوه ...» (11)
از سويي جسم جوان دچار تغيير و تحول مي شود و از سوي ديگر با تحولي كه دراثر بلوغ در جوان صورت مي گيرد، استعدادهاي فطري و طبيعي، يكي پس از ديگري جامه فعليت به خود مي پوشند.
جوانان، حالت نقش پذيري قوي دارند، امام علي(عليه السلام) مي فرمايند: «قلب جوانان مثل زمين خالي و آماده بهره برداري براي كشت است كه هرچه درآن كاشته شود، محصول مي دهد.» (12) لذا فرهنگ حاكم بر جامعه و محيط- كه از آن جمله ازدواج به موقع و مناسب است- مي تواند اثر شگرفي بر تكوين شخصيت آنان داشته باشد چرا كه ازدواج به موقع و مناسب مي تواند قلب جوان را از انحراف بازدارد. ميل به خودآرايي و سعي در اضافه كردن زيبايي هاي مصنوعي بر زيبايي هاي طبيعي، گرايش به استقلال و نوگرايي و از همه مهم تر بيداري غريزه جنسي از ديگر ويژگي هاي دوران جواني است. (13) قرآن كريم مي فرمايد: «اعلموا انما الحيوه الدنيا لعب و لهو و زينه و تفاخر بينكم...؛ (14) بدانيد كه زندگاني دنيا به حقيقت بازيچه اي است طفلانه و سهو و عياشي و آرايش و تفاخر و خودستايي با يكديگر...» ناآگاهي، سرگرمي، خويشتن آرايي، فخرفروشي و تكاثر از ويژگي دوران هاي پنج گانه عمر آدمي است كه جواني دوران شور و عشق و تجمل پرستي است و آدمي در اين دوره به آرايش و زندگي مي پردازد. اگر در اين دوران ازدواج به موقع و مناسب صورت نگيرد شور و عشق وتجمل پرستي جوان مي تواند زمينه هاي انحراف او را فراهم آورد اما اگر ازدواج مناسب و به موقع صورت گيرد، جوان از هجوم و فشار آفت ها در امان بوده و به سقوط و تباهي راه نخواهد برد. از اين روست كه خداوند در قرآن مسلمانان را به امر ازدواج تشويق كرده
«وانكحوا ان يامي منكم...؛ (15)
و البته بايد مردان بي همسر و زنان بي شوهر... را به نكاح يكديگر درآوريد.» و به كساني كه نمي توانند ازدواج كنند، دستور مي دهد تا عفت را پيشه خود سازند.»
«وليستعفف الذين لايجدون نكاحا؛ (16)
و آنان كه وسيله نكاح نيابند بايد عفت پيشه كنند»
عوارض تجرد
تأخير در تأمين نيازهاي طبيعي نهاد انسان در هر شخصيت، مبارزه اي دروني ايجاد مي كند كه گاهي در اثر فشارهاي رواني مي تواند از يك انسان سالم و كاملاً طبيعي، فردي منحرف و مجرم بيافريند. عدم تمايل جوانان به ازدواج و زندگي زناشويي و روي آوردن به زندگي تجرد، تنها از اين نظر كه به انقراض يا كمبود نسل منجر مي شود، فاجعه آور نيست. بلكه عيب اين موضوع بيشتر از اين جهت است كه افراد مجرد به دليل عدم احساس مسئوليت اجتماعي كم كم تبديل به عناصري مي شوند كه گويي به هيچ جامعه اي تعلق ندارند و با كوچكترين مسئله اي با جامعه يا زندگي وداع مي گويند، اين در حالي است كه خداوند در قرآن، زن و مرد را به كار كردن و به نوعي شركت در فعاليت هاي اجتماعي تشويق مي كند: «من عمل صالحا من ذكر وانثي و هو مومن فلنحيينه حيوه طيبه ولنجزينهم اجرهم با حسن ما كانوا يعملون» (17) هر كس كار شايسته اي انجام دهد، خواه مرد باشد يا زن در حالي كه مومن است، او را به حياتي پاك زنده مي داريم و پاداش آنها را به بهترين اعمالي كه انجام مي دهند خواهيم داد. بدون شك قطع پيوندهاي اجتماعي و بي تفاوتي در برابر رويدادها و پديده ها كه از آثار قطعي تجرد است اگر به زيان هاي خطرناك ناشي از انحرافات اخلاقي موجود در ميان اين قشر افزوده شود، مي تواند فاجعه بزرگي براي جوامع بشري به وجود آورد. ولگردي، ترغيب به آزادي روابط جنسي، اعمال منافي عفت، استمناء، رابطه جنسي با خردسالان، تجاوز به زور و عنف، سوء قصد عليه دختران و زنان، دائر كردن عشرتكده و مركز فساد، خودنمايي ها و... همه و همه ناشي از بحران هاي رواني در رابطه با امور جنسي است كه در صورت عدم ازدواج به موقع صورت مي پذيرد. (18)
در حقيقت تزلزل در دين يكي از بزرگ ترين عوارض تجرد است، چرا كه فرد مجرد همچون پارچه اي آغشته به نفت كه در معرض آتش قرار گرفته و هر لحظه امكان آتش گرفتن آن وجود دارد، در معرض وسوسه هاي شيطان قرار مي گيرد و هر لحظه امكان دارد تا در دام شيطان بيفتد. از همين روست كه رسول خدا (ص) مي فرمايد:
«هرگاه كسي ازدواج كند، نصف دين خود را كامل كرده است.» (19) عوارض تجرد در حقيقت مقابله عقل و شهوت يا همان ايمان و هواي نفس است كه خداوند دستور مي دهد تا از آنها به او پناه ببريم «من شرالوسواس الخناس¤ الذي يوسوس في صدور الناس» (20)
در مكتب مقدس اسلام، پشت كردن به فطرت و فاصله گرفتن از ازدواج حتي اگر با مقصود يافتن فرصت و آزادي براي انجام اعمال عبادي و مذهبي باشد، امري مذموم و محكوم شمرده شده و امت اسلامي از آن نهي شده اند؛ زيرا افكار راهبانه جايي د راسلام ندارد همچنان كه پيامبر خدا (ص) مي فرمايد: «بدترين افراد شما بي همسران شمايند» (21)
بنابراين ممانعت از تجرد و تاخير در ازدواج در اسلام، اولا به منظور حفظ فرد و جامعه از شرور و آفات ناشي از طغيان غرايز جنسي بوده و ثانيا بدان علت است كه انسان مجرد غالبا احساس مسئوليت نمي كند و نيرو و ابتكار و استعداد و خلاقيت خود را براي پيشرفت و تكامل در جهت كسب درآمدهاي مشروع به كار نمي گيرد و در ساختن جامعه و تعالي آن شركت مثبت و فعالانه نمي نمايد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید