به عنوان مثال امير مطمئن ترين راه را براي متقاعد كردن علي براي انجام خواسته اش برگزيد. او علي را نه ازطريق يادآوري عواطف، رفاقت، احساس مسئوليت و ماجراجوييش، بلكه بوسيله روي آوردن به منافع و مصالح شخصيش توانست او را متقاعد نمايد.
مردم دوسـت نـدارند بـپذيـرند كه در اغلب موارد، افراد خود خواهي هستند. در واقع اكثر انسانها راهي طولاني را طي مـي كنـنـد تا بـتوانند "بازيگر نقش يك شخص پرهيزگار" شوند و به اين وسيله به ديگران نشان دهند كه افرادي فارق از نفس بوده و آماده اند به سهم خود اعمال پسنديده بزرگتري را انجام دهند.
نكته ظريف درهمين "نقش" است كه اغلب مردم تصور ميكنند اين طبيعت فارق ازنفس، شخصيت واقعي فرد ميباشد. سپس متقاعد كننده سعي مينمايد "بازيگر" را بر اساس خصيصه هاي كاذب شخصيتي كه او فقط "تظاهر" به داشتن آنها ميـكنـد، قانـع كـنـد در حالي كه در واقعيت فردي كاملا" متفاوت ميباشد. بنابراين متقاعدكننده روي به مواردي مي آورد كه اهميت چنداني براي "بازيگر" ندارد و در نتيجه شكست خواهد خورد.
هرگاه فردي عملي را پيشنهاد دهـد كه بـراي نـفر دوم داراي منفعت شخصي باشد، آن فرد دوم گير مي افتد. به محض اينكه امير به علي گفت كه او را با دوسـت هـمسر آينده خود آشنا مي كند، او را در اختيار خود گرفت. او به هدف زد. پيشنهاد امير دقيقا" چيزي بود كه علي به دنبالش بود، ولي از ابرازش خودداري ميكرد بنابراين بمحض اينكه امير او را در آن مسير قرار داد، تقاضايش را پذيرفت.
پس ديديد دوستان، وقتي امير ميخواست كه علـي را از طـريق بيان خواسته هاي خود متقاعد كند، موفق نشد ولي بمحض اينكه تاكتيك خود را تغيير داده و اين كار را بوسيله بيان خواسته هاي علي بانجام رساند، بسرعت نتيجه گرفت و پيروز شد.
در تجارت نيز همانند زندگي
نكته موجود در اينجا اين است كه در كار و تـجـارت نـيـز هـمـانـنـد زنـدگي شخصي، هنر واقعي متقاعدسازي در اين نهفته است كه نيازها و خواسـتـه هـاي حـقيـقي ديگران را شناخته و همين خواسته ها را به آنها پيشنهاد دهيد. به محض اينكه آنها به خواسته هايشان رسيدند، همگام و همسو با شما حركت خواهند كرد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید