آداب ازدواج از دیدگاه اسلام
دین مبین اسلام برای افزایش مزایای دنیوی و ثواب اخروی هر فریضه و عملی، آداب و احکام مشخصی را تشریع و تبیین نموده است. اگرچه ازدواج، به خودی خود فریضه ای مستحب و بسیار با اهمیت شناخته می شود، اما اگر در انجام آن برخی نکات رعایت شود، با ثوابی صد چندان همراه خواهد بود. که در ادامه به چند نکته از آداب ازدواج اشاره خواهد گردید:
ازدواج با انگیزه و نیت الهی
در دین مبین اسلام عملی مقبول خداوند متعال خواهد بود که برای رضای او انجام شود. عملی که با نیت جلب خشنودی خداوند انجام پذیرفته دارای ارزش و ثواب بوده و در این دنیا مشمول رحمت الهی خواهد شد. طبق روایات و آموزه های دینی اسلام قبولی اعمال انسان وابسته به نیت و اخلاص آن می باشد. امام صادق (ع) فرمودند:
اجْعَلُوا أَمْرَكُمْ هَذَا لِلَّهِ وَ لَا تَجْعَلُوهُ لِلنَّاسِ فَإِنَّهُ مَا كَانَ لِلَّهِ فَهُوَ لِلَّهِ وَ مَا كَانَ لِلنَّاسِ فَلَا يَصْعَدُ إِلَى اللَّه. (كافي، ج ٢ ص٢٩٣)
امر خود را براى خدا قرار دهيد نه براى مردم، زيرا هر چه به منظور خدا باشد، براى خداست (او مي پذيرد و پاداش مي دهد) و هر چه براى مردم است، بسوى خدا بالا نرود (خدا نپذيرد و پاداش ندهد)
ازدواج نیز به عنوان یکی از فرائض و اعمالی که خداوند متعال آن را برای آرامش در زندگی انسان قرار داده از این امر مستثنی نبوده و نباید آن را صرفاً با دید دنیوی نگریست، بلکه علاوه بر آن اسلام، ازدواج را پیوندی مقدس دانسته که افراد اگر انجام آن را راهی برای جلب رضای الهی قرار دهند، نه تنها رحمت خداوند در این دنیا نصیب آنان خواهد شد بلکه ثواب اخروی عظیمی برای آنان به ارمغان خواهد آورد. ولی اگر انگیزه ازدواج تنها دستیابی به تمایلات ظاهری و مادی باشد، دیگر نباید اجر دنیوی، اخروی و امدادهای معنوی را از خداوند متعال انتظار داشت.
امام صادق (ع) درباره اهمیت انتخاب همسر با انگیزه و نیت الهی، فرمودند:
إِذَا تَزَوَّجَ الرَّجُلُ الْمَرْأَةَ لِجَمَالِهَا أَوْ مَالِهَا وُكِلَ إِلَى ذَلِكَ وَ إِذَا تَزَوَّجَهَا لِدِينِهَا رَزَقَهُ اللَّهُ الْجَمَالَ وَ الْمَالَ (کافی، ج٥، ص٣٣٣)
هر گاه مردی با زنی، به خاطر زیبایی یا دارایی اش ازدواج کند، به همان (زیبایی و دارایی) واگذار می شود و هر گاه به خاطر دینش با او ازدواج کند، خداوند زیبایی و دارایی نیز نصیبش می کند.
نماز و دعا برای امر ازدواج
دعا در فرهنگ اسلامی به معنی عرضه حاجات خود و یا دیگران به محضر خداوند متعال است. دعا فرصتی است که خدای تعالی در اختیار بندگانش قرار داده تا انسان ها آمال و حاجات مادی و معنوی خود را به درگاه که او منشأ تمام خیرات و برکات است عرضه نموده و از این طریق راهی در جهت دستیابی به کمال و سعادت و سربلندی را برای خود ایجاد نمایند. دعا کردن همیشه بدین معنا نیست که از خدا امری مادی را برای خود بخواهیم.
خداوند برای کسی که خواسته خود را به درگاه و محضر او عرضه نماید، استجابت آن را بر وی ضمانت نموده است. چنان که در آیه ١٦ سوره غافر می فرماید:
وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ.
و پروردگارتان فرمود مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم.
دستیابی به آمال و آرزوها نیازمند شرایط و عواملی است که ممکن است برخی از این موقعیت ها در زندگی انسان امری نامحتمل و گاهاً بعید باشد. مثلاً جوانی را در نظر بگیرید که مصمم به امر ازدواج است، اما نمی داند ازدواج چه تأثیری بر امور دنیا و آخرت او خواهد داشت. با توجه به اهمیت موضوع ازدواج و نقش اساسی آن در خوشبختی و یا شقاوت دنیوی و اخروی انسان، علاوه بر این که انسان باید همه تلاش خود را در شناخت و انتخاب فرد واجد شرایط انجام دهد، باید با ایمان و باور عمیق از خداوند متعال طلب خیر نماید، تا او که مسبب الاسباب است، زمینه های لازم برای این پیوند مقدس را فراهم کند. امام علی(ع) در این باره فرمودند:
مَنْ أَرَادَ مِنْكُمُ التَّزْوِيجَ فَلْيُصَلِّ رَكْعَتَيْنِ وَ لْيَقْرَأْ سُورَةَ فَاتِحَةَ الْكِتَابِ وَ سُورَةَ يس فَإِذَا فَرَغَ مِنَ الصَّلَاةِ فَلْيَحْمَدِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لْيُثْنِ عَلَيْهِ وَ لْيَقُلِ اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي زَوْجَةً صَالِحَةً وَدُوداً وَلُوداً شَكُوراً قَنُوعاً غَيُوراً إِنْ أَحْسَنْتُ شَكَرَتْ وَ إِنْ أَسَأْتُ غَفَرَتْ وَ إِنْ ذَكَرْتُ اللَّهَ تَعَالَى أَعَانَتْ وَ إِنْ نَسِيتُ ذَكَّرَتْ وَ إِنْ خَرَجْتُ مِنْ عِنْدِهَا حَفِظَتْ وَ إِنْ دَخَلْتُ عَلَيْهَا سُرَّتْ وَ إِنْ أَمَرْتُهَا أَطَاعَتْنِي وَ إِنْ أَقْسَمْتُ عَلَيْهَا أَبَرَّتْ قَسَمِي وَ إِنْ غَضِبْتُ عَلَيْهَا أَرْضَتْنِي يَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ هَبْ لِي ذَلِكَ فَإِنَّمَا أَسْأَلُكَ وَ لَا أَجِدُ إِلَّا مَا قَسَمْتَ لِي. (بحار الانوار،ج۱۰۰،ص۲۶٨)
هر یک از شما که خواست ازدواج کند، (نخست) دو رکعت نماز بگذارد و سوره حمد و یس را بخواند و آنگاه که از نماز فراغت یافت، ثنای خداوند متعال را به جا آورد و بگوید: بار خدایا! مرا همسری نیک و مهربان و زایا و سپاس گذار و قانع و پاک دامن روزی فرما! اگر نیکی کردم، سپاس گذاری کند و اگر بدی کردم، ببخشاید. اگرخدای بزرگ را یاد کردم کمک کند، اگر خداوند را فراموش کردم، یادآوری کند. هرگاه خانه را ترک کردم، خودش را حفظ کند. هر گاه بر او وارد شدم، خوشحال شود. اگر دستورش دادم، از من فرمان ببرد. هر گاه سوگندش دادم (که فلان کار را بکند یا نکند) بپذیرد. هر گاه به خشم آمدم، مرا خشنود سازد. ای خداوند با شکوه و بزرگوار! چنین زنی را به من ببخش، که من از تو درخواست می کنم به دست نمی آورم، مگر آنچه تو قسمت من کرده ای.
آنچه که از ادعیه رسیده از معصومین (ع) می توان دریافت این است که انسان باید همه خواسته ها و حاجات خود را به ویژه در امر ازدواج از خداوند طلب نموده، اما در نهایت به آنچه خداوند متعال روزی و قسمت او نموده، کاملا راضی باشد.
مراسم خواستگاری
با توجه به اهمیت انتخاب همسر شایسته در زندگی هر انسان، نباید ازدواج بدون مقدمات و آشنایی اولیه صورت پذیرد. طرفین ازدواج باید سعی نمایند که از طرف مقابل خود به شناخت کافی و لازم دست یابند. مراسم خواستگاری اگرچه مکانی برای پیشنهاد و بیان خواسته خانواده پسر از خانواده دختر در امر ازدواج است، اما آن را باید بهترین زمان برای شناخت دو خانواده و طرفین ازدواج از یکدیگر دانست. در شناخت جمعی و خواستگاری به شکل رسمی چون افراد زیادی در شناسایی نقش دارند، شناخت دقیقتر انجام میشود. افراد از جوانب گوناگون مورد سنجش قرار گرفته و با حضور والدین و سایر اطرافیان در کنار انسان، و با مشورت گرفتن از نظرات دیگران، دختر یا پسر جوان میتوانند شناخت بهتر و درک جامع تری از خصوصیات خانواده و فرد مقابل داشته و در جهت انتخاب همسر شایسته از آن استفاده نمایند.
بسیاری از ازدواج هایی که به طلاق و شکست منجر می شود ناشی از این دیدگاه است که دختر یا پسر تصور می کنند که در موضوع ازدواج و انتخاب همسر نیازی به مشورت با والدین خود و دیگران ندارند. حضرت علی(ع) فرمودند:
مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأْيِهِ هَلَكَ وَ مَنْ شَاوَرَ الرِّجَالَ شَارَكَهَا فِي عُقُولِهَا. (نهج البلاغه، حکمت ١٦١)
هر كس خود رأى شد هلاك مى شود و هر كس با افراد صاحب نظر مشورت كند در عقل آنان شريك مى شود.
مهمترین مزیت ازدواج در روش خواستگاری مبتنی بر اصول دینی بر سایر روش ها در این است که، انسان با قرار گرفتن در موضع مراسم خواستگاری همسر خود را بر اساس معیارهای عقلی و بدون احساسات مورد ارزیابی قرار می دهد و برای قبول و یا رد فرد مقابل متضمن هیچ گونه تعهدی نخواهد شد. در صورتی که در روش های غربی دختر و پسر (یا در حالت کلی زن و مرد) قبل از شناخت از یکدیگر نسبت به هم رابطه ای دوستانه ای را ایجاد نموده و در صورت وجود نقاط مشترک با هم ازدواج می نمایند.این روش نه تنها مغایر با اصول دینی و مذهبی ما مسلمانان می باشد، بلکه روابط غیر متعارف مرد و زن ابتدا در یک زمان کوتاه باعث ایجاد دلبستگی بین دو طرف شده، اما بر اثر شناخت بیشتر و بروز یک روند احساسات حضرت علی (ع) انتخاب یک دوست و همراه خوب با معیارهای عقلی را یک ضرورت دانسته اند و فرمودند:
مَن اتَّخذَ اَخاً بَعْدَ حُسنِ الاختيارِ دامَتْ صُحبَتُهُ و تَأكَدَّت مَودَّتُهُ، وَ مَنْ اتَّخَذَ اَخاً مِنْ غَيرِ اختِبار ألجأهُ الاِضطِرارُ الي مُرافَقَةِ الأشرار. (شرح غررالحكم و دررالكلم، ج ٥، ص ٢٥٧٧)
كسي كه پس از يك امتحان خوب، دوستي برگزيند رفاقت و دوستي آن ها دايمي و مودّت ايشان محكم خواهد بود، و كسي كه بدون امتحان و دقت در احوال ديگران، دوست و برادري برگزيند به افراد شرور و گم راه گرفتار مي شود.
دیدن
داشتن همه صفات شایسته به طور همزمان در یک فرد امری نادر است، اما انسان باید در انتخاب خود بیشترین دقت را نموده و قبل از تصمیم گیری ابتدا درباره ی فرد مورد نظر تحقیق نماید. رسول خدا (ص) در این باره فرمودند:
إِذَا أَرَادَ أَنْ يَتَزَوَّجَ اِمْرَأَةً بَعَثَ إِلَيْهَا مَنْ يَنْظُرُ إِلَيْهَا. (سنن النبی، ص۱۴۷)
هنگامی که مردی خواست با زنی ازدواج کند، به سوی آن زن کسی را بفرستد تا او را ببیند (مورد ارزیابی قرار دهد).
امام صادق (ع) درباره ضرورت دیدن و انتخاب زن شایسته فرمودند:
إِنَّمَا الْمَرْأَةُ قِلَادَةٌ فَانْظُرْ مَا تَتَقَلَّد. (وسائل الشیعه،ج٢٠،ص٣٣)
زن همانا گردنبندی است، نیک بنگر که چه گردنبندی را به گردنت آویزان می کنی.
اهمیت امر ازدواج به قدری است که علی رغم این که نگاه کردن به نامحرم امری حرام تلقی می گردد، اما شرع مقدس اسلام به طرفین اجازه می دهد، قبل از ازدواج برای شناخت و آگاهی بیشتر به صورت محدود و با رضایت طرفین، یکدیگر را نظاره و ارزیابی کنند. پیامبراکرم (ص) در این باره فرمودند:
نَعَمْ لَا بَأْسَ بِأَنْ يَنْظُرَ الرَّجُلُ إِلَى الْمَرْأَةِ إِذَا أَرَادَ أَنْ يَتَزَوَّجَهَا يَنْظُرَ إِلَى خَلْفِهَا وَ إِلَى وَجْهِهَا. ﴿کافی، ج٥، ص ٣٦٥)
مانعى ندارد که مرد قامت و صورت زنى را که قصد ازدواج با او را دارد، ببيند.
محمد بن مسلم مىگويد: از امام محمد باقر (ع) پرسيدم: مردى که مىخواهد با زنى ازدواج کند آيا حق دارد او را ببيند؟ امام (ع) فرمودند:
نَعَمْ إِنَّمَا يَشْتَرِيهَا بِأَغْلَى الثَّمَن. (وسائل الشيعه، ج ۲۰، ص ٨٧)
آرى، چون در برابر آن بهاى سنگينى مىپردازد.
رعایت شئونات اسلامی در مراسم خواستگاری
اگرچه اسلام به پسر و دختری که قصد ازدواج با یکدیگر را دارند این امکان را داده که برای آشنایی با خصوصیات و ویژگی های طرف مقابل با دقت بیشتری به ارزیابی یکدیگر بپردازند، اما این مراحل خواستگاری تنها می تواند در چارچوب قوانین و احکام اسلام صورت پذیرد، تا منجر به معصیت و گناه نگردد. صحبت های دختر و پسر در مراسم خواستگاری اگر از حد شرع و احکام اسلامی تجاوز نماید و با اعمالی مانند شوخي های نامناسب، کلام عاشقانه، نگاه هاي شهوت انگيز، تماس بدني و اعمالی از این قبیل همراه گردد، ممکن است اين ارتباط به طرف ناهنجاري اخلاقي كشيده شده، و باعث ایجاد روابط نامتعارف بین پسر و دختر خارج از چارچوب ازدواج شود.
در روایات آمده، مردی از حضرت صادق (ع) پرسید؛ آیا مردی که قصد ازدواج دارد حق دارد به مو و زیبائیهای زن مورد نظرش نگاه کند؟ امام (ع) فرمودند:
لَا بَأْسَ بِذَلِكَ إِذَا لَمْ يَكُنْ مُتَلَذِّذاً. (کافی، ج ٥، ص ٣٦٥)
اشکالی ندارد مشروط بر اینکه مقصودش التذاذ نباشد.
معیارهای انتخاب همسر
بر اساس فرامین دین اسلام و اهل بیت (ع) برای اینکه یک مسلمان در امر ازدواج دچار خطا و اشتباه نشود و اسباب شکست زندگی خود را فراهم ننماید، باید ملاک ها و معیارهایی را برای انتخاب همسر شایسته مدنظر داشته باشد، و در جزوات قبل به طور مفصل به شرح آن پرداختیم، که به طور اجمال می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
هم کفو بودن زوجین، اصالت خانوادگی، داشتن اوصاف اخلاقی شایسته که در مردان شامل ایمان و تقوا، حسن خلق، غیرت، صبر وبردباری، صداقت، وفاداری به عهد و پیمان، فعال و پرتلاش بودن، مشتاق بودن به کسب علم ، دارا بودن توانایی در مدیریت و سرپرستی خانواده و اوصاف اخلاقی زن شایسته که عبارت است از؛ تقوا و تدین، عفت و حیا، تواضع و فروتنی و قناعت، زیبایی صورت و سیرت و ...
نظرخواهی از دختر
یکی ازموضوعاتی که در موفقیت زندگی مشترک نقش به سزایی دارد، موافقت دختر برای ازدواج است. موافقت دختر در امر انتخاب همسر آینده خود متضمن عشق و محبت بین او و همسرش خواهد بود. به همین دلیل والدین باید نظر دختر خود را در مورد ازدواج جویا شوند و اگر دیدگاه و نظر او معقول و منطقی بود، بدون سختگیری از او بپذیرند و اگر از روی کمی تجربه مرتکب اشتباه در انتخاب می شود، سعی کنند با سعه ی صدر و در فضایی آرام و بدون تشنج با او صحبت نموده و او را در اتخاذ یک تصمیم منطقی کمک و راهنمایی نمایند.
امام خمينى (قدس سره الشریف) در کتاب تحريرالوسيله فرمودند:
از زمانى كه دختربالغه رشيده شد، احتياط آن است كه اذن پدر يا جدّ و نيز اذن دختر، هر دو در امر ازدواج دختر, در نظرگرفته شود. (تحرير الوسيله, ج٢، ص ٢٥٤)
رسول خدا (ص) در امر خواستگاری امیرالمؤمنین (ع) از دختر گرامی شان حضرت زهرا (س)، با این که حضرت علی (ع) را از همه جهات تأیید می کردند، اما با این وجود به دختر گرامی خود فرمودند:
إِنِّي قَدْ سَأَلْتُ رَبِّي أَنْ يُزَوِّجَكِ خَيْرَ خَلْقِهِ وَ أَحَبَّهُمْ إِلَيْهِ وَ قَدْ ذَكَرَ مِنْ أَمْرِكِ شَيْئاً فَمَا تَرَيْنَ فَسَكَتَتْ وَ لَمْ تُوَلِّ وَجْهَهَا وَ لَمْ يَرَ فِيهِ رَسُولُ اللَّهِ ص كَرَاهَةً فَقَامَ وَ هُوَ يَقُولُ اللَّهُ أَكْبَرُ سُكُوتُهَا إِقْرَارُهَا. (بحار الانوار،ج٤٣،ص٩٣)
من از پروردگارم خواسته ام تو را به ازدواج بهترین و محبوب ترین بندگانش نزد خود درآورد و علی(ع) سخن از خواستگاری تو به میان آورده. فاطمه جان نظر شما در این مورد چیست؟ حضرت زهرا (س) سکوت اختیار کردند و رویش را نیز برنگرداند و رسول خدا (ص) در چهره ایشان کراهت و ناراحتی ندیدند. سپس ایشان ایستاد و فرمودند: سکوت دخترم نشان دهنده ی رضایت وی به این ازدواج است.
مهریه
مرد به هنگام اجرای صیغه نکاح، چیزی را به همسرش تقدیم میکند که در اصطلاح «مهریه» یا صداق نامیده میشود. مهریه هدیه و بخششی است که از طرف مرد به زن هبه میشود. مهر تدبیری از ناحیه خداوند متعال برای بالا بردن ارزش زن، شخصیت بخشیدن به او و حفظ كرامت زن از حيث خانوادگى و اجتماعى و پایبندی به زندگی مشترک و ارتباط زناشویی است.
نوع و مقدار مهریه
در آموزههای دینی اسلام برای مهریه، مقدار معینی تعیین نشدهاست، بلکه این امر به توافق زن و مرد بستگی دارد.
امام باقر(ع) در این باره فرمودند:
الصَّدَاقُ مَا تَرَاضَيَا عَلَيْهِ مِنْ قَلِيلٍ أَوْ كَثِيرٍ فَهَذَا الصَّدَاقُ. (کافى، ج ۵، ص ۳۷۸)
مهريه همان چيزى است که طرفين بر آن توافق مىکنند، کم باشد يا زياد.
تعيين مقدار مهريه به توافق دختر و پسر بستگى دارد و آنان هر طور كه با يكديگر توافق كنند و قرار بگذارند حلال است. همچنین در نوع مهریه نیز محدودیتی وجود ندارد و هر چیزی که ارزش اقتصادی و اجتماعی داشته باشد؛ مانند طلا، نقره، املاک، پولهای رایج، لوازم زندگی و حتی آموزش قرآن یا آموزش مهارتی ویژه، میتواند مهریه قرار گیرد.
خداوند متعال در آیه ٤ سوره نساء فرموده است:
وَآتُواْ النَّسَاء صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً...
به زنان به عنوان پیشکش و هدیه مهرشان را ادا کنید...
در قرآن از مهریه به صداق تعبیر شده است. صداق از مشتقات واژه صدق است و در این جا به معنی راستین بودن پیمان زناشویی مرد به همسرخود است. صداق به مفهوم پاک بودن عشق و علاقه او از هرگونه فریب، هوس و شهوت است. "نحله" یعنی هدیه و عطیه که از طرف مرد به زن برای جلب نظر و رضایت او هبه می گردد، نه ثمن، بها یا پولی که برای خرید کالایی پرداخت می شود. ارزش معنوی مهریه بیشتر از ارزش مادی آن برای زن می باشد و وجود آن تأثیر روان شناختی ویژه ای بر احساسات و عاطفه زن داشته و وی احساس می کند مرد به او علاقه مند است و علاقه خود را در میدان عمل نیز نشان داده و حاضر است هزینه آن را در زندگی بپردازد.
یکی از علل تأکید اسلام بر پرداخت مهریه، ارزش اقتصادی آن برای زنان است. وضعیت اقتصادی زنان به علت شرایط ویژه بانوان مانند؛ بارداری و زایمان و برعهده گرفتن مسئولیت خانه داری، همواره پایین تر از مردان بوده از این رو قرار دادن مهریه و پرداخت آن، پشتوانه اقتصادی نسبتا مطمئنی را برای او فراهم می آورد تا با دلگرمی بیشتری به ایفای مسئولیت های خانوادگی و زناشویی بپردازد.
وظیفه مردان در تعهد به پرداخت مهریه
دین مبین اسلام از مردان می خواهد به تعهدات خود در مورد مهریه همسر پای بند باشند و تلاش خود را برای ادای این دین انجام دهند. جابر از امام محمد باقر (ع) نقل می کند: عده ای بر امام حسین (ع) وارد شدند؛ ناگاه فرش ها و پشتی های فاخر و زیبا را در منزل آن حضرت (ع) مشاهده نمودند. عرض کردند: ای فرزند رسول خدا! ما در منزل شما وسایل و چیزهایی مشاهده می کنیم که ناخوشایند ماست. حضرت (ع) فرمودند:
انَّا نَتَزَوَّجُ النِّساءَ فَنُعْطيهِنَّ مُهُورَهُنَّ فَيَشْتَرينَ بِها ما شِئْنَ لَيْسَ لَنا مِنْهُ شَىْءٌ. (کافی،ج ٦، ص٤٧٦)
ما پس از ازدواج با زنان، مهريه آنان را به خودشان مىدهيم و آنان هر چه بخواهند با آن مىخرند و آنچه خريدهاند، [از آنِ خودشان است و] به ما تعلق ندارد.
رسول خدا (ص) مردی را که حق مهریه همسرش را نپردازد، در زمره زناکاران دانسته و فرمودند:
مَنْ ظَلَمَ امْرَأَةً مَهْرَهَا فَهُوَ عِنْدَ اللَّهِ زَان. (بحارالانوار،ج٧،ص٢١٣)
کسی که مهر زن را ظالمانه نپردازد، نزد خداوند زناکار محسوب می شود.
و امام صادق (ع) عدم پرداخت حق مهریه زنان را هم رتبه گناهی مانند قتل نفس دانستند و فرمودند:
أَقْذَرُ الذُّنُوبِ ثَلَاثَةٌ قَتْلُ الْبَهِيمَةِ وَ حَبْسُ مَهْرِ الْمَرْأَةِ وَ مَنْعُ الْأَجِيرِ أَجْرَهُ. (بحارالانوار، ج١٠٠، ص١٦٩)
پلید کارترین گناه قتل نفس، خودداری از پرداخت مهر، ونپرادختن اجرت کارگر مزدبگیر است.
اگر مردی می داند که توانایی پرداخت مهریه ای که از سوی خانواده زن معین شده را ندارد، نباید با این دیدگاه که مهریه را چه کسی داده و چه کسی گرفته، زیر بار این دین برود. چون در پیشگاه الهی و در مقابل همسرش مسئول است و بدون رضایت همسرش این دین بخشیده نخواهد شد.
امام حسن مجتبی (ع) در این باره فرمودند:
الْمَسْئُولُ حُرٌّ حَتَّى يَعِدَ وَ مُسْتَرَقٌّ الْمَسْئُولُ حَتَّى يُنْجِز. (بحار الانوار، ج٧٥، ص١١٣)
انسان تا وعده ای نداده، آزاد است. اما وقتی وعده می دهد زیر بار مسؤولیت می رود، و تا به وعده اش عمل نکند، رها نخواهد شد.
مهریه حضرت زهرا (س)
در روایات متعددی سخن از مهریه ی مادی و معنوی حضرت زهرا (س) به میان آمده است. مهریه مادی ایشان همان زره حضرت علی (ع) بود که ایشان آن را به پانصد درهم فروختند و پول آن را به عنوان مهریه به حضرت زهرا (س) پرداخت نمودند. در مورد مهریه ی معنوی حضرت در روایات آمده است؛ از رسول خدا(ص) پرسيدند:
قَدْ عَلِمْنَا مَهْرَ فَاطِمَةَ فِي الْأَرْضِ فَمَا مَهْرُهَا فِي السَّمَاءِ قَالَ سَلْ عَمَّا يَعْنِيكَ وَ دَعْ مَا لَا يَعْنِيكَ قِيلَ هَذَا مِمَّا يَعْنِينَا يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ كَانَ مَهْرُهَا فِي السَّمَاءِ خُمُسَ الْأَرْضِ فَمَنْ مَشَى عَلَيْهَا مُغْضِباً لَهَا وَ لِوُلْدِهَا مَشَى عَلَيْهَا حَرَاماً إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَة.(بحارالانوار،ج ٤٣ ،ص١١٣)
مهريه زميني فاطمه زهرا (س) را دانستيم ، بفرماييد كه مهريه آسماني آن حضرت چه بود؟ رسول خدا(ص) فرمودند: از آنچه به تو مربوط است بپرس و آنچه را كه به تو مربوط نيست رها كن .گفتند : اين به ما مربوط است. رسول خدا(ص) فرمود : مهريه آسماني فاطمه (س) يك پنجم زمين است و هركس دشمن او و فرزندانش باشد و روي زمين راه برود تا روز قيامت مرتكب كار حرام مي شود.
دید گاه اهل بیت (ع) در مورد مهریه به گونه ای است که توصیه های اخلاقی مؤکدی بر عدم افراط در تعیین مهریه های بالا داشتند و از زنان می خواستند در این امر زیاده روی نکنند. پایین بودن بودن مهریه زنان را از نشانه های فضیلت و برکت زنان از دیدگاه اسلام است، رسول خدا (ص) فرمودند:
أَفْضَلُ نِسَاءِ أُمَّتِي أَصْبَحُهُنَّ وَجْهاً وَ أَقَلُّهُنَّ مَهْراً. (وسائل الشیعه، ج٢٠ ، ص٣١)
با برکت ترین زنان، زنی است که رویش خوبتر و مهریه اش کمتر باشد.
امام صادق (ع) كمي مهريه زنان را عامل ایجاد برکت در زندگی زناشویی دانسته اند و فرمودند:
أَنَّ مِنْ بَرَكَةِ الْمَرْأَةِ قِلَّةَ مَهْرِهَا. (مکارم الاخلاق، ص ١٩٨)
از برکات زن کمى مهريه اوست.
دختران با كرامت با تأسّى از خاندان رسالت(ع)، به ویژه حضرت زهرا (س)، در مسئله صداق و مهريه سختگيرى نمىكنند. البته منظور از پایین بودن مقدار مهریه در این احادیث به مفهوم رعایت حد اعتدال در میزان مهریه است، و همانگونه که افراط در آن صحیح نیست، تفریط و پایین بودن آن نیز مردود می باشد. امیرمؤمنان علی (ع) فرمودند:
إِنِّي لَأَكْرَهُ أَنْ يَكُونَ الْمَهْرُ أَقَلَّ مِنْ عَشَرَةِ دَرَاهِمَ لِئَلَّا يُشْبِهَ مَهْرَ الْبَغِيِّ. (وسائل الشیعه، ج٢١، ص ٢٥٣)
دوست ندارم مَهر زن، کمتر از ده درهم باشد تا با پولی که در مورد زنا پرداخت میشود تشابه نداشته باشد.
مهر السّنّه
با توجه به موقعیت، جایگاه و تمکن مالی افراد مختلف در جامعه، دین اسلام مقدار ثابت و واحدی را برای مهریه تعیین نکرده است و مسلمانان را در انتخاب میزان و نوع مهریه آزاد گذاشته است. اما بر اساس آنچه که از روایات و احادیث ائمه اطهار(ع) مشخص می شود، مهریه همسران و دختران پیامبر اکرم (ص) و به پیروی از ایشان مهریه دختران ائمه معصومین(ع) مقدار ثابت و مشخصی بوده که در سیره اهل بیت (ع) و منابع اسلامی از آن به عنوان مهرالسّنّه نام برده می شود. مقدار مهرالسّنّه که برابر مهریه حضرت خدیجه (س) و فاطمه (س) است، بر اساس فرمایش اهل بیت (ع) برابر ٥٠٠ درهم می باشد.
از امام رضا (ع) روايت شده است که فرمودند:
إِذَا تَزَوَّجْتَ فَاجْهَدْ أَنْ لَا تُجَاوِزَ مَهْرُهَا مَهْرَ السُّنَّةِ وَ هُوَ خَمْسُمِائَةِ دِرْهَمٍ فَعَلَى ذَلِكَ زَوَّجَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ تَزَوَّجَ نِسَاءَه. (بحارالانوار، جلد ١٠٠، ص ٣٥٠)
هر گاه ازدواج کردي بکوش تا مهر آن از مهر السّنّه تجاوز نکند. بر همين ميزان پيامبر اکرم (ص) دختران خود را شوهر ميداد و همسر ميگرفت.
در حدیثی از حسين بن خالد از مریدان امام رضا (ع) روایت گردیده، که از امام رضا (ع) پرسيدم؛ چرا مقدار مهرالسّنّه پانصد درهم نقره تعیین گرديد؟ حضرت (ع) در پاسخ فرمود:
إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَوْجَبَ عَلَى نَفْسِهِ أَلَّا يُكَبِّرَهُ مُؤْمِنٌ مِائَةَ تَكْبِيرَةٍ وَ يُسَبِّحَهُ مِائَةَ تَسْبِيحَةٍ وَ يُحَمِّدَهُ مِائَةَ تَحْمِيدَةٍ وَ يُهَلِّلَهُ مِائَةَ تَهْلِيلَةٍ وَ يُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ مِائَةَ مَرَّةٍ ثُمَّ يَقُولَ اللَّهُمَّ زَوِّجْنِي مِنَ الْحُورِ الْعِينِ إِلَّا زَوَّجَهُ اللَّهُ حَوْرَاءَ عَيْنٍ وَ جَعَلَ ذَلِكَ مَهْرَهَا ثُمَّ أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى نَبِيِّهِ ص أَنْ سُنَّ مُهُورَ الْمُؤْمِنَاتِ خَمْسَمِائَةِ دِرْهَمٍ فَفَعَلَ ذَلِكَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ أَيُّمَا مُؤْمِنٍ خَطَبَ إِلَى أَخِيهِ حُرْمَتَهُ فَقَالَ خَمْسُمِائَةِ دِرْهَمٍ فَلَمْ يُزَوِّجْهُ فَقَدْ عَقَّهُ وَ اسْتَحَقَّ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَلَّا يُزَوِّجَهُ حَوْرَاء. (كافى ، جلد ٥، ص ٣٧٦)
خداوند بر خود واجب كرده كه اگر انسان با ايمان صد بار "الله اكبر" و صد بار "سبحان الله" و صد بار "الحمدالله" و صد بار "لا اله الا الله" بگويد و صد بار "صلوات بر محمد و آلش" بفرستد، بعد عرض كند: خدايا مرا با حورالعين تزويج كن. حتما خداوند حورالعين را در آخرت همسر او مى گرداند و همين اذكار كه جمعا پانصد بار مى شود مهر آن حورالعين است. سپس خداوند به پيامبرش وحى كرد كه: مهريه هاى زنهاى با ايمان را پانصد درهم سنت كن. رسول خدا (ص) همين مقدار را براى مهريه سنت نمود. سپس فرمود: هر مومنى كه از دختر شخص مسلمانى خواستگارى كند و پانصد درهم به عنوان مهريه بذل كند، ولى آن شخص مسلمان اين مبلغ را كم شمرده و جواب رد بدهد، با خواستگار بد رفتارى و نامهربانى كرده است و سزاوار است كه خداوند او را در قيامت همسر حوريان بهشتى ننمايد.
پاداش بخشیدن مهریه
قرآن کریم در آیه چهارم سوره نساء می فرماید:
وَآتُواْ النَّسَاء صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِن طِبْنَ لَكُمْ عَن شَيْءٍ مِّنْهُ نَفْسًا فَكُلُوهُ هَنِيئًا مَّرِيئًا.
و مهر زنان را (به طور كا مل) بعنوان يك بدهي (يا يك عطيه) به آنها بپردازند و اگر آنها با رضايت خاطر چيزي از آنرا به شما ببخشند آنرا حلال و گوارا مصرف كنيد.
خداوند متعال مهریه را حق مسلم زنان دانسته است، اما از طرفی در قبال بخشیدن این حق مسلم به عنوان یک عمل مستحب، به آنان اجر و پاداش عظیمی عنایت می نماید. بسیاری از زنان با توجه به آموزه های اخلاقی دین اسلام در جهت حمایت و مراعات همسران خود و ایجاد استحکام کانون خانواده، تا پایان عمر از درخواست حقوق مشروع خود امتناع ورزیده و حتی از این حق خود نیز گذشت می نمایند و آن را به همسر خود می بخشند. این عمل علاوه بر اجر و ثواب اخروی و تأثیر مثبت بر روح و روان و تقویت حس عزت نفس در وجود خود فرد، باعث می شود همسر او در تمام مراحل زندگی قدردان این سخاوت و بخشش باشد، و موجب تقویت عشق و علاقه بین اعضای خانواده خواهد شد.
رسول خدا(ص) فرمودند:
أَيُّمَا امْرَأَةٍ تَصَدَّقَتْ عَلَى زَوْجِهَا بِمَهْرِهَا قَبْلَ أَنْ يَدْخُلَ بِهَا إِلَّا كَتَبَ اللَّهُ لَهَا بِكُلِّ دِينَارٍ عِتْقَ رَقَبَةٍ. (وسائل الشیعه، ج٢١، ص٢٨٤)
هر زنی که قبل از زناشویی مهر خود را به همسرش ببخشد، خداوند در مقابل هر دیناری که می بخشد، پاداش آزاد کردن یک برده را در نامه اعمال او ثبت می کند.
سوال شد؛ بخشش مهر پس بعد از پیوند زناشویی چگونه است؟ حضرت (ص) فرمودند:
إِنَّمَا ذَلِكَ مِنَ الْمَوَدَّةِ وَ الْأُلْفَة. (مکارم الاخلاق، ص ٢٣٧)
این امر نشانه دوستی و علاقه مندی ایشان به یکدیگر است.
و در حدیث دیگری از پیامبر اکرم (ص)آمده است:
أَیُّمَا امْرَأَةٍ وَ هَبَتْ صَدَاقَهَا لِزَوْجِهَا فَلَهَا بِكُلِّ مِثْقَالِ ذَهَبٍ كَأَجْرِ عِتْقِ رَقَبَة. (ارشاد القلوب، ج ١، ص١٧٤)
هر زنى كه مهریه خود را به شوهرش ببخشد، براى هر درهمى ثواب آزاد كردن بندهاى برایش منظور مىگردد.
و امام صادق (ع) پاداش چنین عملی را فراتر از آن و همنشینی در جوار حضرت فاطمه (س) در سرای آخرت دانسته اند و فرمودند:
ثَلَاثٌ مِنَ النِّسَاءِ یَرْفَعُ اللَّهُ عَنْهُنَ عَذَابَ الْقَبْرِ وَ یَکُونُ مَحْشَرُهُنَّ مَعَ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُحَمَّدٍ (ص) امْرَأَةٌ صَبَرَتْ عَلَى غَیْرَةِ زَوْجِهَا وَ امْرَأَةٌ صَبَرَتْ عَلَى سُوءِ خُلُقِ زَوْجِهَا وَ امْرَأَةٌ وَهَبَتْ صَدَاقَهَا لِزَوْجِهَا یُعْطِی اللَّهُ کُلَّ وَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ ثَوَابَ أَلْفِ شَهِیدٍ وَ یَکْتُبُ لِکُلِّ وَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ عِبَادَةَ سَنَةٍ.
(وسائل الشیعة، ج٢١، ص ٢٨٥)
سه گروه از زناناند که خداوند عذاب قبر را از آنان برطرف کرده و با فاطمهزهرا (س) در قیامت محشور خواهند شد: زنی که در برابر غیرت شوهرش صبر کند و زنی که در برابر بد اخلاقی همسرش شکیبا باشد و زنی که مهریهاش را به شوهرش میبخشد.
شیربها
شیربها از رسوم قدیمی در امر ازدواج است که در برخی از جوامع توسط خانواده عروس از خانواده داماد مطالبه می شود، زیرا خانواده عروس با اين ازدواج يکى از افراد خانواده خود را از دست مىدهد. به همين دلیل در بسيارى از جوامع روستائى شوهر دادن دختر به مفهوم از دست دادن يک عضو فعال خانواده است که اغلب با دريافت شيربها آن را جبران مىکنند و خانواده داماد برای جبران زحمات گذشته و احساس کمبود و خلأ ناشی از نبود فرزند برای والدین عروس هدیه ای مادی یا معنوی را در نظر می گیرند. اما نکته قابل اهمیت این است که در دین اسلام چیزی به عنوان شیربها که از جانب خداوند متعال و ائمه اطهار (ع) بدان اشاره شده باشد وجود ندارد، و بود و نبود این موضوع در مقدمات ازدواج تأثیری بر صحت یا عدم صحت عقد زوجین ایجاد نداشته و یک امر ضروری در مراسم ازدواج محسوب نمی شود. امام رضا (ع) در این باره فرمودند:
لَوْ أَنَّ رَجُلًا تَزَوَّجَ امْرَأَةً وَ جَعَلَ مَهْرَهَا عِشْرِينَ أَلْفاً وَ جَعَلَ لِأَبِيهَا عَشَرَةَ آلَافٍ كَانَ الْمَهْرُ جَائِزاً وَ الَّذِي جَعَلَ لِأَبِيهَا فَاسِداً. (کافی، ج ٥، ص ٣٨٤)
اگر مردى با زنى ازدواج كند و مهر او را بيست هزار دينار يا درهم قرار دهد و شرط كند كه ده هزار هم به پدرش بدهد، مهر جايز است ولى آنچه را براى پدر دختر قرار داده فاسد است .
البته اگر مردی در قالب شرط ضمن عقد با رضایت طرفین متضمن آن گردد، بر اساس حکم شرع مقدس اسلام موظف به پرداخت آن می باشد.
جهیزیه
جهیزیه از فعل جهز گرفته شده و به معنای مهیا و آماده کردن جهاز عروس، لشکر یا مسافر است. بنابراین جهیزیه به معنای آماده کردن وسایل اولیه زندگی عروس و داماد در ابتدای پیوند زناشویی است. جهزیه دادن از سنت هایی است که قبل از دین اسلام بوده و دین اسلام آن را به عنوان یک امر مستحب پذیرفته است. در واقع در این کار، والدین دختر هنگام رفتن به خانه ی شوهر مقداری از وسایل و اسباب را برای آنان مهیا نموده تا بتوانند در شروع پیوند زناشویی خود زندگی آسوده و راحت تری را آغاز نمایند، و برخی از نیازهای ضروری خود را به وسیله آن برطرف کنند.
مسئله تهیه جهیزیه مانند سایر موضوعات پیرامونی امر ازدواج برای این که از خطا و اصراف مصون باشد، لازم است همه ما سیره اهل بیت (ع) را الگویی برای خود قرار دهیم.
ویژگی های جهزیه اسلامی
الف: ساده و به دور از تجمل بودن
بر اساس روایات، حضرت زهرا (س) الگوی تمام بانوان مسلمان، جهزیه بسیار ساده ای داشتند. چنان که ذکر شد، پیامبر اکرم (ص) جهزیه ایشان را از مهریه ای که حضرت علی (ع) به دختر گرامیشان داده بودند، تهیه کردند. ایشان جهزیه حضرت زهرا (س) را از حلال ترین مال یعنی مهریه تهیه نمودند. عمل ایشان باعث شد، هم مهریه ی حضرت (س) در ابتدای زندگی نقدا پرداخت شود و هم هزینه جدیدی برای تامین لوازم زندگی بر عهده ی حضرت علی (ع) قرار نگیرد. امام علی (ع) در مورد جهیزه ی حضرت زهرا (س) فرمودند:
قَبَضَ رَسُولُ اللَّهِ ص قَبْضَةً مِنَ الدَّرَاهِمِ وَ دَعَا بِأَبِي بَكْرٍ فَدَفَعَهَا إِلَيْهِ وَ قَالَ يَا أَبَا بَكْرٍ اشْتَرِ بِهَذِهِ الدَّرَاهِمَ لِابْنَتِي مَا يُصْلِحُ لَهَا فِي بَيْتِهَا وَ بَعَثَ مَعَهُ سَلْمَانَ وَ بِلَالًا لِيُعِينَاهُ عَلَى حَمْلِ مَا يَشْتَرِيهِ قَالَ أَبُو بَكْرٍ وَ كَانَتِ الدَّرَاهِمُ الَّتِي أَعْطَانِيهَا ثَلَاثَةً وَ سِتِّينَ دِرْهَماً فَانْطَلَقْتُ وَ اشْتَرَيْتُ فِرَاشاً مِنْ خَيْشِ مِصْرَ مَحْشُوّاً بِالصُّوفِ وَ نَطْعاً مِنْ أَدَمٍ وَ وِسَادَةً مِنْ أَدَمٍ حَشْوُهَا مِنْ لِيفِ النَّخْلِ وَ عَبَاءَةً خَيْبَرِيَّةً وَ قِرْبَةً لِلْمَاءِ وَ كِيزَاناً وَ جِرَاراً وَ مِطْهَرَةً لِلْمَاءِ وَ سِتْرَ صُوفٍ رَقِيقاً وَ حَمَلْنَاهُ جَمِيعاً حَتَّى وَضَعْنَاهُ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ ص فَلَمَّا نَظَرَ إِلَيْهِ بَكَى وَ جَرَتْ دُمُوعُهُ ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ وَ قَالَ اللَّهُمَّ بَارِكْ لِقَوْمٍ جُلُّ آنِيَتِهِمُ الْخَزَف. (بحار الانوار، ج ٤٣، ص١٣٠)
پیامبر خدا (ص)، مشتی از درهم ها را برداشت و ابوبکر را صدا زد و آنها را به او داد و فرمودند: ای ابابکر! با این درهم ها برای دخترم، آنچه را که برای خانه اش لازم است خریداری کن. سلمان فارسی و بلال را نیز همراه او کرد تا در حمل آنچه می خرد کمکش کنند. ابوبکر می گوید: درهم هایی را که رسول خدا صل الله علیه به من داد شصت و سه درهم بود. من رفتم و بستری از خیش مصری پر شده با پشم، یک سفره چرمین، یک بالین پر شده از لیف درخت خرما، یک چادر خیبری، یک مشک آب، چند کوزه و سبو، یک آفتابه و یک پرده پشمی نازک خریدم و با هم آنها را آوردیم و در برابر رسول خدا (ص) نهادیم. رسول خدا (ص) با دیدن آنها گریه اش گرفت و اشک هایش جاری شد. سپس سرش را به سوی آسمان برداشت و فرمودند: بار خدایا! به قومی که بیشترین ظرف های آنها از سفال است، برکت بده.
جهیزیه که در واقع اسباب و اثاثیه لازم برای خانه داری است، جزوه نفقه ی زن به حساب می آید. زیرا نفقه در فقه اسلامی شامل مسکن، غذا، لباس و لوازم منزل می باشد، که باید متناسب با شأن زن باشد. در شرع مقدس اسلام مرد دو تکلیف مالی دارد؛ مهریه و نفقه. با توجه به مفهوم نفقه، تهیه کلیه لوازم و مایحتاج زن در خانه بر عهده سرپرست خانواده یعنی همسر اوست.
جهیزیه دادن نباید بر مبنای چشم و هم چشمی باشد تا باعث روی گردانی جوانان از ازدواج شود. جهزیه زیاد و همراه با تجمل ارزش زن را بالا نمی برد، بلکه آنچه ارزش انسان را بالا می برد، تقوا، اخلاق و منش او در زندگی است. اما متأسفانه این چشم و هم چشمی ها و فرهنگ و رسوم اجتماعی، خانواده ها را تحت فشار گذاشته و هزینههای تشریفاتی و اضافی بر عهده آنان گذاشته و باعث تحمیل هزینه های بسیاری بر جوانان می شود.
ب: بی منت بودن
خداوند متعال در آیه٢٦٤ سوره بقره فرموده است:
یا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تُبْطِلُواْ صَدَقَاتِكُم بِالْمَنِّ وَالأذَى كَالَّذِي يُنفِقُ مَالَهُ رِئَاء النَّاسِ وَلاَ يُؤْمِنُ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَيْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْدًا لاَّ يَقْدِرُونَ عَلَى شَيْءٍ مِّمَّا كَسَبُواْ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ.
ای کسانی که ايمان آورده ايد ، همانند آن کس که اموال خود را از روی ريا و خودنمايی انفاق می کند و به خدا و روز قيامت ايمان ندارد ، صدقه های خويش را به منت نهادن و آزار رسانيدن باطل مکنيد مثل او مثل سنگ صافی است که بر روی آن خاک نشسته باشد به ناگاه بارانی تند فرو بارد وآن سنگ را همچنان کشت ناپذير باقی گذارد چنين کسان از آنچه کرده اند سودی نمی برند ، که خدا کافران را هدايت نمی کند.
اگرزنی همراه خود اسباب و وسایلی به عنوان جهیزه به خانه ی شوهرمی آورد، باید این اسباب و وسایل موجب راحتی و آسایش هر دوی آنها شود. اما اگر این وسایل تبدیل به ابزاری برای توهین و تحقیر مرد شوند، آسایش و خوشبختی و راحتی از زندگی آنها رخت بر بسته و دعوا و مشاجره جایگزین آن شده و در نهایت ناامیدی و شکست به زندگی آنها خاتمه می دهد.
رسول خدا (ص) در این باره فرمودند:
لَوْ أَنَّ جَمِيعَ مَا فِي الْأَرْضِ مِنْ ذَهَبٍ وَ فِضَّةٍ حَمَلَتْهُ الْمَرْأَةُ إِلَى بَيْتِ زَوْجِهَا ثُمَّ ضَرَبَتْ عَلَى رَأْسِ زَوْجِهَا يَوْماً مِنَ الْأَيَّامِ تَقُولُ مَنْ أَنْتَ إِنَّمَا الْمَالُ مَالِي حَبِطَ عَمَلُهَا وَ لَوْ كَانَتْ مِنْ أَعْبَدِ النَّاسِ إِلَّا أَنْ تَتُوبَ وَ تَرْجِعَ وَ تَعْتَذِرَ إِلَى زَوْجِهَا. (مکارم الاخلاق، ص٢٠٢)
اگر تمام چیزهایی که در روی زمین از طلا و نقره وجود دارد و زن آن را به خانه شوهر بیاورد. آنگاه یک روز از روزها بر سر شوهرش منت بگذارد و بگوید تو کیستی؟ این اموال مال من است. در این صورت اجر و عمل زن از بین می رود اگر چه از عابدترین مردم باشد. مگر اینکه توبه کند و برگردد و از شوهرش عذرخواهی کند.
مراسم جشن ازدواج
در دین اسلام مبحث ازدواج از اهمیت و تأثیر بسیاری در زندگی دنیوی و اخروی انسان برخوردار است. این اهمیت نه تنها در کلیت موضوع بلکه در جزئیات آن و موضوعات مرتبط با آن نیز بیان گردیده است. مثلا آنگونه که در فرهنگ مادی گرای غرب دیده می شود، جشن ازدواج و عروسی تنها یک جشن ویژه برای شادی و پایکوبی است، در صورتی که اسلام با دیدی الهی و جامع به این موضوع پرداخته است. اسلام بر اصل شادی در زندگی و به ویژه در مراسم ازدواج اصرار دارد، اما با ابراز شادی به هر شکلی و با هر قیمتی موافق نیست. و از طرفی بر خلاف دیدگاه فرهنگ غرب، مراسم ازدواج یک موضوع مادی صرف نیست، بلکه یک امر روحانی و معنوی نیز تلقی می شود.
در معنویت امر جشن ازدواج همین بس که وعده گاه نزول رحمت خاص الهی است.
پیامبر خدا (ص) فرمودند:
يُفَتَّحُ أَبْوَابُ السَّمَاءِ بِالرَّحْمَةِ فِي أَرْبَعِ مَوَاضِعَ عِنْدَ نُزُولِ الْمَطَرِ وَ عِنْدَ نَظَرِ الْوَلَدِ فِي وَجْهِ الْوَالِدَيْنِ وَ عِنْدَ فَتْحِ بَابِ الْكَعْبَةِ وَ عِنْدَ النِّكَاحِ. (بحار الانوار، ج ١٠٠، ص ٢٢١)
درهای رحمت آسمانی در چهار وقت گشوده می شود، موقع بارش باران، زمانی که فرزند به چهره پدر و مادرش می نگرد، هنگام گشوده شدن در کعبه و هنگام برپایی مراسم عقد و عروسی.
خداوند متعال داراى رحمت بىنهايت است. همه انسان ها به فراخور ظرفيتشان از مواهب و نعمتهاى الهى بهره مند می گردند. البته باید گفت رحمت عام خداوند بر هر انسان با هر ایده و تفکری جاری و ساری است، اما انسان به قدر و ظرفیت وجودی خود از رحمت خاص خدا بهره مند خواهد شد.
بهترین زمان برای برگزاری مراسم ازدواج
اسلام به جزئی ترین مسائل در زندگی انسان دقت فراوان دارد. یکی از ظریف ترین مسائلی که دین ما بر آن تاکید دارد، انتخاب اوقات مناسب و میمون برای برگزاری مراسم عقد و عروسی است. و از ازدواج در برخی از زمان ها منع نموده است. امیرالمومنین علی (ع) بهترین زمان برای ازدواج را روز جمعه بیان نمودند و فرمودند:
يَوْمُ الْجُمُعَةِ يَوْمُ خِطْبَةٍ وَ نِكَاح. (مکارم الاخلاق، فصل اول، ص ٢٤١)
روز جمعه، روز خواستگاری و ازدواج است.
در دین مبین اسلام توصیه شده است که مراسم عروسی در شب برگزار شود، زیرا برای مراسم زفاف به ویژه برای دختران و پسران جوانی که می خواهند زندگی مشترک خود را به تازگی شروع کنند، شب دارای آرامش بیشتری است.
امام رضا (ع) در این باره فرمودند:
إِنَّ مِنَ السُّنَّةِ التَّزْوِيجَ بِاللَّيْلِ لِأَنَّ اللَّهَ جَعَلَ اللَّيْلَ سَكَناً وَ النِّسَاءُ إِنَّمَا هُنَّ سَكَنٌ. (کافی، ج٥ ، ص٣٦٦)
ازدواج کردن در شب از سنت من است. زیرا خداوند شب را مایه ی آرامش قرار داده و زنان در حقبقت همان مایه آرامش اند.
شب بیداری تنها برای برخی اعمال مجاز است که مراسم ازدواج یکی از آنان است. رسول خدا (ص) فرمودند:
لَا سَهَرَ إِلَّا فِي ثَلَاثٍ مُتَهَجِّدٍ بِالْقُرْآنِ أَوْ فِي طَلَبِ الْعِلْمِ أَوْ عَرُوسٍ تُهْدَى إِلَى زَوْجِهَا. (وسائل الشيعه، ج ۲۰، ص۹۲)
شب بيدارى روا نيست، مگر در سه مورد: تلاوت قرآن، تحصيل علم و بردن عروس به خانه همسرش.
اما ازدواج در برخی زمان ها و ایام سال خوش یمن نبوده، و بهتر است به زمانی مناسب موکول شود. امام صادق (ع) فرمودند:
مَنْ سَافَرَ أَوْ تَزَوَّجَ وَ الْقَمَرُ فِي الْعَقْرَبِ لَمْ يَرَ الْحُسْنَى. (کافی، ج ٨، ص ٢٧٥)
هر کس در هنگامی که قمر در عقرب باشد مسافرت یا ازدواج نماید ، خیری نمی بیند.
شادمانی در عروسی
از دیدگاه اهل بیت (ع) عملی پسندیده و موجه است که انسان را به فضل و کمال نزدیکتر نماید. اگر شادی و شادمانی و مسیرهای دستیابی به آن رضای خداوند متعال را در بر داشته باشد، انسان را به کمال حقیقی خویش نزدیک تر خواهد نمود. در آیات و روایات درباره نفس عمل شادی کردن هیچ نکوهشی نشده است، بلکه اعمال و شادی هایی که انسان را از یاد خدا غافل کند و گرفتار عوامل مادی و مشغول و سرگرم به غیر خدا و آخرت نماید مذموم و ناپسند دانسته شده است. متأسفانه در بین عوام جامعه غنا نیز ابزاری برای دستیابی به احساس شادی می باشد. در صورتی که دین اسلام بین احساس هیجان ناشی از موسیقی غنا و شادمانی دو مفهوم کاملاً متمایز تبیین می نماید، که اولی حرام ولی دیگری حلال و حتی اگر موجب شادی و مسرت دیگران گردد عملی مستحب است. از دیدگاه اسلام مراسم عروسی باید عاری از اختلاط مرد و زن نامحرم، رقص، آواز و موسیقی های حرام و ایجاد مزاحمت برای دیگران باشد.
امام باقر(ع) در این باره فرمودند:
الْغِنَاءُ مِمَّا وَعَدَ اللَّهُ عَلَيْهِ النَّارَ وَ تَلَا هَذِهِ الْآيَة؛ "وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَري لَهْوَ الْحَديثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ يَتَّخِذَها هُزُواً أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ مُهينٌ. (وسائل الشیعه، ج ١٧، ص ٣٠٤)
غنا و آوازه خوانی از جمله گناهانی است که خداوند برای آن وعده آتش داده است، سپس این آیه را تلاوت فرمود: «برخی از مردم کسانی هستند که سخن بیهوده را می خرند تا دیگران را از روی نادانی از راه خدا گمراه کنند و آیات الهی را به استهزاء گیرند، برای آنان عذابی خوارکننده خواهد بود.
از نظر اسلام جشن گرفتن برای ازدواج، مستحب است و بهتر است مسلمانان در مناسبت های شاد مثل میلاد ائمه اطهار (ع) جشن های خود را برگزار نمایند و با دعوت و پذیرایی از اقوام و آشنایان، دیگران را هم در شادی و سرور خود شریک نمایند. شادی کردن در مراسم عروسی باید توأم با وقار و حفظ کرامت و شخصیت انسان و به دور از گناه، موسیقی های حرام، لهو و لعب و بی بند و باری باشد.
حاضرین در مجلس غنا از رحمت خداوند دور خواهند بود. امام صادق (ع) فرمودند:
الْغِنَاءُ مَجْلِسٌ لَا يَنْظُرُ اللَّهُ إِلَى أَهْلِه. (کافی، ج ٦، ص ٤٣٣)
مجلس غناء مجلسی است که خدواند به اهل آن نظر (لطف و رحمت) نمی کند.
سیره رسول خدا (ص) در برگزاری مراسم عروسی حضرت زهرا (س) نشان دهنده ی عدم مخالفت این دین آسمانی با اصل شادی به خصوص در مراسم جشن عروسی است. پیامبر اکرم ص فرمودند:
أَمَرَ النَّبِيُّ ص بَنَاتِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ وَ نِسَاءَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ أَنْ يَمْضِينَ فِي صُحْبَةِ فَاطِمَةَ وَ أَنْ يَفْرَحْنَ وَ يَرْجُزْنَ وَ يُكَبِّرْنَ وَ يَحْمَدْنَ وَ لَا يَقُلْنَ مَا لَا يُرْضِي اللَّه. (بحار الانوار،ج٤٣،ص١١٥)
رسول اکرم (ص) دستور داد دختران عبد المطلب و زنان مهاجر و انصار در شب عروسی همراه حضرت زهرا (س) بوند و در مجلس عروسی شادی کنند، شعر بخوانند، الله اکبر والحمدلله بگویند، اما زنان مواظب باشند چیزی که خداوند از آن راضی نیست، نگویند.
همچنین امام صادق (ع) در این باره فرمودند:
لَمَّا زُفَّتْ فَاطِمَةُ إِلَى عَلِيٍّ ع نَزَلَ جَبْرَئِيلُ وَ مِيكَائِيلُ وَ إِسْرَافِيلُ وَ نَزَلَ مَعَهُمْ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ فَقَالَ قُدِّمَتْ بَغْلَةُ رَسُولِ اللَّهِ ص ذَلُولٌ وَ عَلَيْهَا شَمْلَةٌ فَأَمْسَكَ جَبْرَئِيلُ بِاللِّجَامِ وَ أَمْسَكَ إِسْرَافِيلُ بِالرِّكَابِ وَ أَمْسَكَ مِيكَائِيلُ بِالثَّفَرِ وَ رَسُولُ اللَّهِ ص يُسَوِّي عَلَيْهَا ثِيَابَهَا فَكَبَّرَ جَبْرَئِيلُ وَ كَبَّرَ إِسْرَافِيلُ وَ كَبَّرَ مِيكَائِيلُ فَكَبَّرَتِ الْمَلَائِكَةُ وَ جَرَتِ السُّنَّةُ بِالتَّكْبِيرِ فِي الزِّفَافِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ. (بحار الانوار،ج٤٣،ص١٣٩)
وقتی که شب عروسی حضرت فاطمه (س) با علی (ع) فرا رسید، جبرئیل و میکائیل و اسرافیل در حالی که هفتاد هزار فرشته آنان را همراهی می کردند، نازل شدند و جلوی آنها قاطر رسول خدا (ص) که به آن دل دل می گفتند که حضرت بتول (س) بر آن سوار بود، به طوری که ایشان کاملا پوشیده بودند. در این هنگام جبرئیل دهانه اسب و اسرافیل رکاب و میکائیل به دنبال آن بود و رسول الله (ص) نیز پارچه ای روی دل دل انداخته بودند. جبرئیل تکبیر گفت و سپس اسرافیل و پس از آن میکائیل تکبیر گفت و آنگاه فرشتگان نیز تکبیر گفتند و بر این اساس «سنت» است که در شب عروسی تکبیر گفته شود.
ولیمه دادن
یکی ازسنت های پسندیده در دین اسلام ولیمه است. ولیمه دادن یعنی دعوت عده ای از مؤمنین، همسایگان، خویشان و فقرا به صرف غذا. رسول خدا (ص) در باره ی مواقع استحباب دادن ولیمه فرمودند:
لَا وَلِيمَةَ إِلَّا فِي خَمْسٍ فِي عُرْسٍ أَوْ خُرْسٍ أَوْ عِذَارٍ أَوْ وِكَارٍ أَوْ رِكَازٍ فَالْعُرْسُ التَّزْوِيجُ وَ الْخُرْسُ النِّفَاسُ بِالْوَلَدِ وَ الْعِذَارُ الْخِتَانُ وَ الْوِكَارُ الرَّجُلُ يَشْتَرِي الدَّارَ وَ الرِّكَازُ الرَّجُلُ يَقْدَمُ مِنْ مَكَّةَ. (وسائل الشیعه، ج ٢٠، ص ٩٥)
ولیمه دان، تنها در پنج مورد است: در عرس، خرس، عذار، وکاز و رکاز. عرس: هنگام ازدواج است؛ خرس: زمان تولد فرزند؛ عذار: هنگام ختنه کردن؛ وکاز: هنگام خرید خانه؛ رکاز: هنگام بازگشت از مکه.
ولیمه جشن عروسی از سوی عروس و داماد و برای بزرگداشت زن و به رسمیت شناخته شدن ازدواج آنها صورت می گیرد. وليمه و گستردن سفره و غذا دادن به ديگران در هنگام مراسم ازدواج و عروسى، از شيوه هاى مطلوب و پسنديده و نشانه كرامت و بزرگوارى است.
اطعام از سیره انبیاء و از سفارشات دین اسلام به مسلمانان است. پیامبر اکرم (ص) فرمودند:
إِنَّ مِنْ سُنَنِ الْمُرْسَلِينَ الْإِطْعَامَ عِنْدَ التَّزْوِيج. (اصول کافی،ج٥،ص٣٦٧)
اطعام در ازدواج از سنت پیامبران است.
و امام رضا (ع) در این باره فرمودند:
مِنَ السُّنَّةِ إِطْعَامُ الطَّعَامِ عِنْدَ التَّزْوِيج. (تحف العقول ، ص ٤٤٥)
از جمله سنتهاى اسلامى به هنگام ازدواج طعام است .
در خصوص زمان دادن ولیمه در روایات اسلامی بیان شده، که مناسب است ولیمه عروسی در روز داده شود، زیرا غذا دادن در شب باعث طولانی ترشدن مراسم و از طرفی اختلال در خواب و استراحت همگان و مانع عبادت و سایر فعالیت های آنان می شود.
امام صادق (ع) در این باره فرمودند:
زُفُّوا عَرَائِسَكُمْ لَيْلًا وَ أَطْعِمُوا ضُحًى. (بحار الانوار،ج١٠٠،ص٢٦٦)
در عروسی هایتان زفاف را در شب انجام دهید، اما ولیمه و غذای عروسی را در روز بدهید.
ولیمه دادن آثار و برکات بیشماری در زندگی انسان دارد که تجدید دیدار و صله رحم، آگاهی مردم از ازدواج این زوج و شرکت در مراسم شادی آنها و تشویق سایر جوانان به ازدواج از مهم ترین آن به شمار می روند.
از برکات معنوی مراسم ازدواج این است که نظر و رحمت خاص خداوند متعال در لحظه لحظه این مراسم جلوه گر است. روایت شده، مردی نزد امام صادق (ع) شرفیاب شده و به ایشان عرضه داشت: در غذای عروسی رایحه ی مخصوصی استشمام می کنیم که در غذاهای دیگر آن را استشمام نمی کنیم، علّت آن چیست؟ حضرت (ع) فرمودند:
مَا مِنْ عُرْسٍ يَكُونُ يُنْحَرُ فِيهِ جَزُورٌ أَوْ تُذْبَحُ بَقَرَةٌ أَوْ شَاةٌ إِلَّا بَعَثَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مَلَكاً مَعَهُ قِيرَاطٌ مِنْ مِسْكِ الْجَنَّةِ حَتَّى يُدِيفَهُ فِي طَعَامِهِمْ فَتِلْكَ الرَّائِحَةُ الَّتِي تُشَمُّ لِذَلِك. (کافی، ج ۶، ص ۲۸۲)
زیرا هنگامی که برای عروسی شتری نحر و یا گاو و گوسفندی ذبح می گردد و غذائی از آن تهیه می شود. خدای متعال ملکی را به زمین می فرستد که به همراه آن ملک، قیراطی از مشک بهشت می باشد. و آن ملک آن مشک را با آن غذا مخلوط می سازد و این رائحه ای که از آن غذا استشمام می شود از آن مشک است.
اگرچه اطعام و ولیمه دادن در اسلام امری مستحب تلقی می شود، اما متأسفانه این امر هم مانند بسیاری از فرائض و مستحبات دینی از انحراف و چشم و هم چشمی مصون نبوده و دچار افراط و تفریط گردیده است. چه بسیار افرادی که به عنوان عمل به امر مستحبی مانند اطعام، دچار اصراف و تبذیر می گردند. ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه زهرا (س) به عنوان الگویی مناسب برای همه مسلامانان در اوج سادگی از جلوه های بسیاری برخوردار بود.
امام صادق (ع) درباره سادگی آداب ولیمه و اطعام مراسم ازدواج حضرت على (ع) و حضرت فاطمه (س) و برکات این مراسم فرمودند:
قَالَ عَلِيٌّ ثُمَّ قَالَ لِي رَسُولُ اللَّهِ يَا عَلِيُّ اصْنَعْ لِأَهْلِكَ طَعَاماً فَاضِلًا ثُمَّ قَالَ مِنْ عِنْدِنَا اللَّحْمُ وَ الْخُبْزُ وَ عَلَيْكَ التَّمْرُ وَ السَّمْنُ. ... ثُمَّ قَالَ لِي رَسُولُ اللَّهِ ص ادْعُ مَنْ أَحْبَبْتَ فَأَتَيْتُ الْمَسْجِدَ وَ هُوَ مُشْحَنٌ بِالصَّحَابَةِ فَأُحْيِيتُ [فَحَيِيتُ] أَنْ أُشْخِصَ قَوْماً وَ أَدَعَ قَوْماً ثُمَّ صَعِدْتُ عَلَى رَبْوَةٍ هُنَاكَ وَ نَادَيْتُ أَجِيبُوا إِلَى وَلِيمَةِ فَاطِمَةَ فَأَقْبَلَ النَّاسُ أَرْسَالًا فَاسْتَحْيَيْتُ مِنْ كَثْرَةِ النَّاسِ وَ قِلَّة الطَّعَامِ فَعَلِمَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَا تَدَاخَلَنِي فَقَالَ يَا عَلِيُّ إِنِّي سَأَدْعُو اللَّهَ بِالْبَرَكَةِ قَالَ عَلِيٌّ فَأَكَلَ الْقَوْمُ عَنْ آخِرِهِمْ طَعَامِي وَ شَرِبُوا شَرَابِي وَ دَعَوْا لِي بِالْبَرَكَةِ وَ صَدَرُوا وَ هُمْ أَكْثَرُ مِنْ أَرْبَعَةِ آلَافِ رَجُلٍ وَ لَمْ يَنْقُصْ مِنَ الطَّعَامِ شَيْء. (بحارالانوار، ج ٤٣، ص٩٤)
على عليه السلام فرمود: پيامبر خدا (ص) به من فرمود: اى على! براى خانواده ات، غذايى آبرومند تهيّه كن و سپس افزود: گوشت و نان از ما، خرما و روغن، بر عهده تو. ... سپس پيامبر خدا (ص) به من فرمود : هر كس را كه مى خواهى، دعوت كن. من به مسجد رفتم. مسجد پر از صحابه بود. خجالت كشيدم كه عدّه اى را دعوت كنم و عدّه اى را واگذارم . پس بالاى تپّه اى كه آن جا بود، رفتم و فرياد زدم: در وليمه ازدواج فاطمه (س)، حاضر شويد. مردم، گروه گروه آمدند. من از اين كه جمعيت زياد بود و غذا اندك، خجالت زده شدم. پيامبر خدا (ص) دريافت كه در دل من چه مى گذرد. پس فرمود : اى على ! از خداوند ، بركت خواهم خواست. على عليه السلام فرمود : همه مردم تا آخرين نفر ، از غذا و نوشيدنى من خوردند و نوشيدند و برايم طلب بركت كردند و همگى ـ كه بيش از چهار هزار مرد بودند رفتند، امّا از غذا، هيچ كم نشده بود.
جایگاه استخاره در ازدواج
استخاره در لغت به معنای بهترین خواستن و خیر خواستن از خدا است و در اصطلاح دینی، واگذاردن انتخاب به خداوند در کاری است که انسان در انجام دادن آن درنگ و تأمل دارد. پس استخاره دارای دو معناست :
١-طلب خیر نمودن از خداوند متعال در جمیع کارها و تمامی افعال. در روایات نیز بیشتر از این نوع استخاره یاد شده است. بنابراین، این نوع از استخاره برای رفع تحیر و سرگردانی نمی باشد.
امام صادق (ع) فرمودند:
صَلِّ رَكْعَتَيْنِ وَ اسْتَخِرِ اللَّهَ فَوَ اللَّهِ مَا اسْتَخَارَ اللَّهَ مُسْلِمٌ إِلَّا خَارَ لَهُ الْبَتَّةَ. (کافی، ج٣، ص٤٧٠)
دو رکعت نماز بخوان و از خدا طلب خیر کن. سوگند به خدا هیچ مسلمانی از درگاه خدا طلب خیر نکرد مگر اینکه قطعاً خداوند خیر او را فراهم سازد.
امام صادق (ع) در حدیثی از قول خداوند متعال فرمودند:
يَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ مِنْ شَقَاءِ عَبْدِي أَنْ يَعْمَلَ الْأَعْمَالَ وَ لَا يَسْتَخِيرَنِي. (مستدرک الوسائل، ج٦، ص٢٦٢)
خداوند عز و جل فرمود؛ از بدبختی بنده من آن است که کاری از کارهایش را بدون استخاره (طلب خیر) از من انجام دهد.
٢-طلب خیر نمودن از خداوند متعال برای رفع تحیر، سرگردانی و دودلی است و مخصوص مواقعی است که انسان دچار شک و تردید است. انسان وقتی می خواهد کاری را انجام دهد، ابتدا باید از قوه ی تفکر و تعقل خود بهره مند شود. اگر چناچه این نیروی درونی نتوانست او را یاری دهد باید از افرادی که صلاحیت مشورت دارند، کمک بگیرد و صلاح خود را از آنان جویا شود.
در قرآن کریم خداوند متعال به مومنان سفارش کرده است در کارها با یکدیگرمشورت کنید.
وَ الَّذينَ اسْتَجابُوا لِرَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَمْرُهُمْ شُوري بَيْنَهُمْ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ. (سوره شوری، آیه٣٨)
و کسانی که دعوت پروردگارشان را اجابت کردند، نماز می خوانند، در امورشان با یکدیگر مشورت می کنند و از آنچه به آنها انفاق کردیم روزی می کنند.
در مجموع در كارهاى خيری كه در آنها حيرت و ابهامی وجود ندارد، استخاره لازم نيست، لذا بهتر است انسان در امورى كه مىخواهد راجع به آنها تصميم بگيرد، ابتدا تأمل و تفکر كند و با مشورت با افراد با تجربه و مورد اطمينان در مورد کار خود تصمیم گیری نماید، در صورتى كه از راه اندیشه، تحقیق و مشورت چیزی دستگیرش نشد و تحير او برطرف نشد، می تواند به خداوند مسبب الاسباب که عقل بی نهایت و آگاه مطق است، متوسل شود، تا از راه استخاره با او، خیر خود را در انجام یا ترک کار در یابد. در مورد ازدواج هم انسان اول باید دست به تحقیق و بررسی بزند و بعد با افراد با صلاحیت و عاقل مشورت کند و چنانجه بعد از استمداد از تحقیق و استشاره باز هم مردد بود، در این جا است که می تواند استخاره کند. بنابراین استخاره جایگاه دارد. چناچه استخاره در جایگاه خود انجام نشود، باطل است و چون از ادله شرعی نیست می توان به آن عمل نکرد و بهتر است به جای آن صدقه داد.
تأخیر در ازدواج به علت فوت بستگان
در دین مبین اسلام در مورد تاخیر ازدواج به علت فوت بستگان سخنی به میان نیامده است. بنابراین واجب یا حتی مستحب نیست که ما ازدواج را به تأخیر بیاندازیم و در صورت برگزاری مرتکب فعل حرام نیز نشده ایم. صبر کردن و به تاخیر انداختن ازدواج تنها یک مسئله اخلاقی و عرفی است. اما این کار اگر باعث شود مشکلاتی در زندگی دیگران به ویژه مسئله مهمی مانند ازدواج جوانان به وجود بیاید و روند عادی زندگی را مختل کند، پسندیده نیست.
چنان که در کتاب های معتبر شیعی نقل شده است، عروسی حضرت فاطمه زهرا (س) هفده روز پس از فوت خواهر ایشان و حدود بیست و پنج روز پس از غزوه ی بدر اتفاق افتاد که در آن حادثه چند تن از اصحاب و یاران نزدیک پیامبر اکرم (ص) در راه اسلام به شهادت رسیده بودند. لذا باید تا حد امکان موانع فرهنگی ازدواج جوانان را از مسیر زندگی آنان بر طرف نمود.
خود آزمایی:
١. جایگاه دعا در امر ازدواج را در سیره اهل بیت (ع) بیان کنید؟
٢. مشورت چه نقشی در ازدواج دارد؟
٣. مهریه چیست؟
٤. مقدار مهریه از دیدگاه اسلام چه قدر باید باشد؟
٥. مهر السنه چیست؟
٦. در روایات پاداش بخشیدن مهریه از سوی زنان چیست؟
٧. ویژگی های جهیزیه اسلامی چیست؟
٨. بهترین زمان برای برگزاری مراسم عروسی چه زمانی است؟
٩. دیدگاه اهل بیت (ع) در مورد شادمانی در عروسی را توضیح دهید؟
١٠. جایگاه استخاره را در امر ازدواج بیان کنید؟
کتابنامه
ازدواج آسان و شیوه همسرداری، محمدی اشتهاردی، محمد، قم، انتشارات نبوی،١٣٧١.
ارشاد القلوب، دیلمی، حسن بن محمد، مترجم: عباس طباطبایی، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه، دفتر انتشارات اسلامی،١٣٧٤
اصول کافی،کلینی ، محمد بن یعقوب ، قم: مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ١٣٨٧.
بحار الأنوار، محمّد باقر مجلسى، بيروت، نشر دار الإحياء التراث العربى، چاپ سوم، سال ١٤٠٣.
تحکیم خانواده،محمدی ری شهری، محمد، مترجم: حمید رضا شیخی، قم، دار الحدیث، ١٣٨٧.
تحف العقول، ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، مصحح علی اکبر غفاری، قم، نشر موسسه نشر اسلامی، ١٣٦٣.
سنن النبی، طباطبایی، محمد حسین، ترجمه وتحقیق: محمد هادی فقهی، تهران، اسلامی،١٣٩٠.
شرح غررالحكم و دررالكلم، محمد خوانساري، جمال الدين ، تهران، نشر دانشگاه تهران، ١٣٧٣، ج ٥، ص ٢٥٧٨ و ٢٥٧٧، ش ٨٩٢١ و ٨٩٢٣
مکارم الاخلاق، طبرسی، حسن بن فضل، بیروت، نشر موسسه الاعمی للمطبوعات، ١٣٩٢ق.
مستدرک الوسائل، نوری طبرسی، حسین، قم: نشر موسسه آل البیت(ع) ، ١٣٧٣.
نهج البلاغه، سید رضی، محمد بن ابى احمد موسوى، ترجمه محمد دشتی، قم: انتشارات مشرقین، چاپ دانش، چاپ چهارم، ١٣٧٩.
نظام خانواده در اسلام،انصاریان، حسین، قم، ام ابیها، ١٣٧٦
وسائل الشیعه، حرعاملی، محمدبن حسن، قم: موسسه فرهنگي و اطلاع رساني تبيان١٣٨٧.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید