تصور کنید؟ با همسرتان به یک میهمانی، در مکانی که تا به حال به آنجا نرفته اید دعوت شده اید همسرتان مسیر را گم کرده و دقیقا نمی داند به کدام سمت می راند.شما مطمئن هستید که به میهمانی دیر می رسید به آرامی رو به کرده و می گویید:چرا از کسی نمی پرسی به کدام سمت برویم؟ با کمال تعجب اوبا عصبانیت رو به شما می کند و می گوید: خودم می دونم کجاست همین دور وبرها باید باشه.مگه به من اعتماد نداری وسخنانی از این قبیل… او دوست ندارد اعتراف کند که اشتباه کرده است.
مردها از این که به آنها بگویید اشتباه کرده اند متنفرند. مردها حتی از این که احتمال بدهنداشتباه کرده اند هم متنفرند. و از همه بدتر از این که همسرشان زود تر متوجه شود اشتباه کرده اند متنفرند.
نکته جالبی که وجود دارد این است که مردها فکر می کنند، این زن ها هستند که کارهای آنها را اشتباه جلوه می دهند، در حالی که زن ها چنین چیزی نگفته اند.
مردها معمولا پیشنهاد، نصیحت وپس خوراندی که شما در اختیارشان قرار می دهید را بد تعبیر می کنند، وآن را به عنوان یک حمله انتقادی تلقی میکنند.
وقتی زنی با معصومیت تمام به همسرش پیشنهاد می دهد و یا اطلاعاتی که به تصورش برای همسرش مفید است را در اختیارش قرار می دهد ویا در خواستی دارد.آن مرد عملا جملات واقعی زنش را نمی شنود او موردی شبیه این را می شنود( تو بدی،تو اشتباه می کنی،تو اصلا لیاقت نداری )
آیا واقعا مایوس کننده نیست حرفی بزنید و همسرتان اینقدر با حالت تدافعی و خشم با شما برخورد کند،گویی حرف وحشتناکی زده اید.
چرا مردها فکر می کنند باید همیشه حق با آن ها باشد؟
به منظور درک این معنا باید بگویم می بایست به شرایط تعلیم وتربیت آنها در دوران کودکی نگاهی بکنیم، مردها آموزش دیده اند دنیای بیرون خود را تحت کنترل داشته وهمیشه موفق باشند. به پسر بچه ها گفته شده است ارزش آنها به کارهایی که انجام می دهند و موفقیت هایی که کسب می کنند است.(دوست دارم وقتی می رم سفر مرد این خونه باشی، آفرین خوب تونستی توپ رو شوت کنی)بر همین اساس پسر بچه ها به این نتیجه رسیده اند،برای این که پسر خوبی باشند باید کارها را درست انجام دهند و اعتماد به نفسشان را بر اساس موفقیت هایشان قرار می دهند.
مردها اعتماد به نفس و موفقیت هایشان را با هم یکسان می گیرند
مردها غالبا به سختی می توانند بگویند متاسفم.معذرت خواهی از سوی آنها به این معنی است که کار اشتباهی انجام داده اند و این که خیلی بد هستند
چرا زنها از این که اشتباه کنند،نمی ترسند ؟
به دختران کوچک آموزش داده شده است که کار شما وقتی بزگ شدید و ازدواج کردید این است که اوضاع را بهتر،شرایط را اصلاح ،خودشان را زیباتر و خانه را مرتب تر کنند. اگر زنی اشتباه کند،این طور فکر می کند که چطور جبران کنم؟ چطور اوضاع را بهتر کنم؟ و در اسرع وقت آن را حل می کند،زن ها می توانند مشاوره بگیرند، فعالیت های بهبودی بخش انجام دهند. البته عکس این حالت برای مردها صادق است
برای مردها غالبا خواندن یک کتاب، در زمینه رشد شخصیتی،یا برای مشاوره نزد روانکاو رفتن،به این معنی است که اعتراف کرده که کارها را به خوبی انجام نمی دهد.بنا بر این پسر بدی است.
از آنجا که مردها احساس می کنند باید بدانند کار درست کدام است.نصیحت و توصیه ها را به عنوان نشانه ای بر بی اعتمادی شما نسبت به خودشان تعبیر می کنند.
راه حل
۱- از به کار بردن الفاظی که باعث احساس بی کفایتی در همسرتان می شود خود داری کنید. به طور مثال وقتی راه را گم کردید بگوئید: عزیزم بهتر نیست از کسی بپرسیم؟
نکته مهم در این جا منظورمان این نیست که همیشه آنها را ناز و نوازش کنید که مبادا احساس آنها جریحه دار شود بلکه توصیه ام این است که به احساست آنها نیز اهمیت بدهید.
۲-این مطالب را نیز به همسرتان نشان دهید. د مردها دوست دارند کسی آنها را درک کند پس با جدیت بشینید با هم این مطالب را بخوانید و از او بپرسید با کدام مطالب ارتباط بیشتری برقرار می کند وفرصت دهید احساساتش را بیان کند.
۳- مرد زندگیتان را تایید و استعدادها و قابلیت هایش را تعریف کنید.
از آنجا که مردها از کودکی شرطی شده اند که می بایست تمامی جواب ها را بدانند و تمامی کارها را به خوبی انجام دهند،به حمایت وتحسین زیادی احتیاج دارند و آن هم نه به خاطر موفقیت هایشان، بلکه صرفا به خاطر خودشان است به خاطر داشته باشید هرگز گول اعتماد به نفس ظاهری مردان را هنگامی که می گویند به حمایت وتحسین شما احتیاج ندارند، نخورید این را از من بپذیرید که واقعا به آن احتیاج دارند و سعی کنید همیشه انها را لبریز نگه دارید.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید