احکام آشنا
شلهزرد واجب، آشرشته حرام!
روحالله حبیبیان
آش نذری، سفره ابوالفضل، شلهزرد 28 صفر، آش پشتپا، سمنو پزون و... این اسمها و رسمها را بارها و بارها شنیدهاید و حتماً خاطرات خوش آن در ذائقه مبارکتان بهجامانده است. معمولاً در بیشتر خانوادههای ایرانی سنتهایی سالیانه با همین عنوانها یا اسامی مشابه بهجا آورده میشود که البته بسیار خوب و پسندیده است، اما این رسمها که معمولاً در میان بانوان از حرمت و قداست ویژهای برخوردار است، احکام و ریزهکاریهای شرعی خاصی هم دارد.
با نگاهی دقیقتر، اینگونه رفتارها از نظر دینی در سه باب نذر، عهد و قسم قرار میگیرند که هر سه اینها نوعی معامله فرد با خداست؛ یعنی نوعی قرارداد یکطرفه که فرد خود را در برابر خداوند ملزم به انجام یا ترک کاری میکند، حال یا مشروط بهاتفاق خاصی، مثل مادری که نذر میکند اگر دختر عزیزدردانهاش در کنکور قبول شود شلهزرد بپزد و به در و همسایه و فامیل بدهد و یا بدون شرط، مثل اینکه انسان نذر کند هر سال دهه محرم به عزاداران آقا اباعبدالله(ع) آب یا شربت بدهد. برای تحقق این قرارداد سه راه وجود دارد: یا بر آن کار نذر بشود، یا انسان با خدایش عهد ببندد و یا بر آن کار قسم بخورد.
نذر، شایعترین مورد از اقسام سهگانه ذکر شده است که متأسفانه با وجود رواج زیاد، به احکام ویژه آن توجه نمیشود، اما این احکام و شرایط:
فقط خود خدا
نذر باید برای خدا باشد، یعنی در نذر لازم است انسان طرف خود را خداوند ببیند و فقط برای او نذر کند، در نتیجه نذرهایی که برای امامها یا امامزادهها انجام میشود و اسمی از خدا در میان نیست، نذر صحیح شرعی محسوب نمیشود؛ مثلاً خیلی وقتها گفته میشود: یا امامزاده! اگر مریضم شفا بگیرد هر شب جمعه حلوای نذری میآورم اینجا پخش میکنم و مانند آن، که شرط اصلی نذر را ندارد، در نتیجه با عرض معذرت از آنانی که معتقدند گاهی وقتها از دست خدا هم کاری برنمیآید مگر آنکه حضرت ابوالفضل کاری کند! و نذرهای پرمایهای برای حضرت عباس و امامزاده داوود و آقا علی عباس و غیره به همین شکلِ ذکر شده میکنند، بگوییم که نذر صحیح انجام نمیدهند، مگر آنکه برای مثال به اینصورت نذر کنند که: «برای خدا نذر میکنم اگر حاجتم برآورده شود به نیت حضرت ابوالفضل هر سال گوسفند ذبح و انفاق بکنم.»
نذر چلوکباب بختیاری با دوغ و ریحون!
کاری که قرار است با نذر بر خودمان واجب کنیم که در اصطلاح فقهی «متعلق نذر» نامیده میشود، باید کاری صحیح و از نظر شرع و عقل مطلوب باشد؛ یعنی حرام یا مکروه نباشد و اگر در حالت عادی مباح و معمولی است، مثل غذا خوردن، باید با نیتی که در کنار آن قرار میگیرد نوعی رجحان و مطلوبیت پیدا کند؛ مثلاً انسان قصد کند با خوردن این چلوکباب مخصوص انرژی پیدا کند و کلی عبادت انجام دهد که در اینصورت میتوان بر آن نذر کرد... درهرحال نذرهایی که مانند بلند کردن علم، قمهزنی و یا کارهایی نظیر آن اگر از نظر شرع و عقل اعمال مطلوبی تشخیص داده نشوند صحیح نیستند، چه رسد به نذرهایی که بر کارهای حرام میشود؛ مثل اینکه خواهری نذر کند در عروسی برادرش جلوِ جمعیت برقصد، یا نذرهایی که باعث انگشتنما شدن و تحقیر انسان میشود.
پیاده تا مکه
کاری که انسان نذر میکند باید ممکن و شدنی باشد؛ یعنی انسان توان انجام آن را داشته باشد، والا نذر کردن کارهایی که عقلاً انجام آن محال است، مثل پرواز کردن یا در شرایط حاضر انجام آن ممکن نیست، مثل پیاده به زیارت خانه خدا رفتن، صحیح نیست؛ حتی اگر آن کار در زمان نذر ممکن باشد ولی در وقت عمل از عهده انسان خارج شود؛ مثلاً کسی نذر کند در تابستان امسال پیاده به پابوس امام هشتم برود، ولی اول تابستان پایش بشکند، در این صورت نیز انجام نذر واجب نیست و ترک آن کفاره ندارد.
نذرهای با اجازه
فردی که نذر میکند باید بالغ و عاقل هم باشد، یعنی نذر آقاپسرهایی که بهقول مادران محترمشان برای خودشان مردی شدهاند ولی هنوز به سن بلوغ نرسیدهاند، حتی درباره اموال خودشان صحیح نیست و همچنین نذرهایی هم که در حال بیاختیاری انجام میشود اثری ندارد؛ مثلاً اگر کسی هفتتیر روی سر دیگری بگذارد و بگوید: یالّا نذر کن ماشینت رو بدی به من! یا خود فرد در حالت عصبانیتِ زیاد یا حالت استیصال و درماندگیِ شدید نذری بکند، همه این نذرها اگر در حال اختیار و تصمیم کامل عقل نباشد صحیح نیست.
همچنین خانمهای محترم طبق نظر برخی از مراجع بدون اجازه شوهر نمیتوانند نذر کنند البته سایر مراجع این شرط را در مورد نذرهایی لازم میدانند که با حقوق شوهرشان منافات داشته باشد والا نذر صدتا صلوات که به جایی برنمیخورد. درهرحال لااقل درباره نذرهای مالی، بسیاری از فقها اجازه شوهر را لازم میدانند اگرچه با اموال خودشان چنین کاری را انجام دهند.
شاید خانمهای محترم قدری دلگیر شوند که اموال شخصی زن چه ربطی به شوهرش دارد؟ ولی اگر قرار است به قول حضرت حافظ «حکم آنچه تو اندیشی، رأی آنچه تو فرمایی» باشیم باید بگوییم چشم! البته شوهر هیچگونه حق تصرف در اموال همسرش را ندارد، ولی همسر هم در خصوص نذر کردن با این اموال باید از شوهرش اجازه بگیرد، الا اینکه نذر در مورد حج و زکات یا احسان به پدر و مادر یا صلهرحم باشد که بنابر فرموده اکثر مراجع نیاز به اجازه ندارد. ناگفته نماند که صلهرحم فقط دید و بازدید نیست، بلکه هدیه دادن به بستگان و کمک مالی هم صلهرحم است. درباره فرزندان بالغ هم گرچه نذرشان بهنظر مشهور فقها نیاز به اجازه ولی ندارد، اما اگر پدر ـ و احیاناً مادر ـ از انجام نذر ممانعت کنند دیگر آن نذر اعتباری ندارد.
اینجا صیغه لازم است!
مهمترین شرط نذر که معمولاً به آن توجهی نمیشود این است که حتماً باید صیغه مخصوص آن به زبان آورده شود؛ البته عربی خواندن آن لازم نیست فقط کافی است فرد بگوید: برای خدا بر گردن من است اگر حاجتم برآورده شود یک ختم قرآن انجام دهم، یا برای خدا بر عهده میگیرم شب جمعه دعای کمیل بخوانم و مانند آن. حتماً متوجه شدید که با این وضعیت اکثر نذرهایی که انجام میشود نذر صحیح شرعی نیست؛ زیرا معمولاً در دل نیت میشود و به زبان نمیآید!
نکته مهم
با این شروطی که ذکر شد شاید بگویید ایدلغافل! پس تکلیف اینهمه نذر که تابهحال به شکل اشتباه کردیم و به خیال خودمان حاجت هم گرفتیم چیست؟ یعنی آنها هیچ ارزشی نداشت؟ خیر! نذرهایی که افراد در دلشان با خدا انجام میدهند هم نوعی معامله قلبی با خداست و انشاءالله همان خاصیت و نتیجه را بهدنبال دارد، اما صورت شرعی ندارد و احیاناً با تخلف آن کفاره لازم نمیشود. به همین خاطر خوب است اگر تا الان نذری کردید ولی صیغه آن را بر زبان نیاوردید از باب تعهد اخلاقی آن را بهجا بیاورید که إنشاءالله به ثواب آن هم میرسید.
قانون بی تبصره و ماده
مسئله بسیار مهم در نذر، ادای آن است؛ یعنی اگر نذری بهصورت صحیح شرعی انجام شد انسان موظف است موبهمو و عین چیزی که نذر شده را بهجا بیاورد و نمیشود بهخاطر شرایط خاص زمانی و مکانی در آن تغییراتی ایجاد کند. مثلاً اگر انسان نذر کرد روز تاسوعا پیش پای دستههای عزاداری گوسفند بکشد، نمیتواند آن را در روز عاشورا انجام دهد، یا اگر خانمی نذر کرد نیمهشعبان شلهزرد بپزد نمیتواند به هر دلیل محکمهپسند! آنرا تبدیل به آش رشته کند؛ یعنی واجبی که بر گردن اوست پختن شلهزرد است. به همین خاطر خوب است انسان موقع نذر کردن به قول معروف دستوبال خودش را نبندد و به شکلی کلی و قابلتغییر نذر کند؛ مثلاً بگوید هر سال دهه محرم به نیت امام حسین خیراتی میکنم.
گاهی وقتها هم پدر خانواده نذری کرده و هر سال آن را انجام میداده، ولی بهمرور زمان که دیگر توان انجام آن را ندارد یا به رحمت خدا میرود فرزندان او یا پسر بزرگتر فکر میکنند باید نذر او را انجام بدهند، درحالیکه انسان فقط برای خودش میتواند نذر کند و هرگاه از توان خودش خارج شد دیگر تکلیفی بر گردن دیگران نیست. مثال رایج این مسئله این است که پدر و مادر نذر میکنند دخترشان با سید ازدواج کند، درحالیکه ازدواج حق دختر است و دیگران نمیتوانند برای او نذر کنند.
جریمه سنگین
اگر انسان به نذر خود عمل نکند کفاره بر او لازم میشود که همانند باطل کردن روزه ماه مبارک رمضان جریمه سنگینی دارد، یعنی یا باید 60 فقیر را سیر کند و یا 60 روز روزه بگیرد؛ البته این جریمه در صورت ترک عمدی است و الا اگر انسان بهخاطر فراموشی یا ناتوانی از انجام نذر آن را ترک کند کفارهای ندارد، و نکته مهم آخر اینکه اگر انسان نذری مستمر و مداوم کرد، مثلاً نذر کند هر روز زیارت عاشورا بخواند با هر بار تخلف از آن یک کفاره لازم میشود، یعنی با یک بار تخلف از نذر، اصل نذر بهجای خود باقی است و به هم نمیخورد و بهخاطر هر بار تخلف باید جریمه آن را بپردازد حتماً شما هم تصدیق میکنید که مسئله نذر خیلی جدیتر از آنچه تابهحال فکر میکردیم است.
چند سؤال
کسانی که برای ایام محرم و صفر یا ایام دیگر نذرهایی دارند ولی صیغه نذر نخواندهاند و فقط نیت انجام نذر را داشتند، آیا میتوانند زمان انجام نذر را تغییر داده یا آنرا به چیز دیگری تبدیل کنند؟
تقریباً همه علما دراینباره معتقدند که این کار هیچ اشکالی ندارد.
آیا شوهر میتواند نذر زن را باطل کند؟
اگر شوهر به زنش اجازه داد نذر کند و او نذر کرد، نمیتواند نذر او را باطل کند و یا نمیتواند مانع وفای به نذرش گردد. (امام، مقام معظم رهبری، تبریزی، فاضل، مکارم)
آیا زن میتواند از مال خودش بدون اذن شوهر به کسی ببخشد (هبه کند)؟
هبه او از مال خودش صحیح است.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید