خواستههای کمی تا قسمتی منطقی
مهمترین عامل برای ازدواج دوم، داشتن معیارها و توقعات متناسب با شرایط است. اگر شما درحالیکه سابقه زندگی زناشویی داشتهاید، بخواهید کسی به شما معرفی شود که مجرد باشد، شانس کمتری خواهید داشت. البته در فرهنگ ما آقایی که یکبار ازدواج کرده است، احتمال بیشتری دارد که با خانمی مجرد ازدواج کند تا برعکس اما درهرصورت اگر دنبال کسی با شرایط مشابه باشید، احتمال آشناییتان بیشتر است.
معیارهایی مثل زیبایی، تحصیلات و شرایط اقتصادی در این ازدواج هم مهم خواهد بود اما نه به پررنگی اولین ازدواج زیرابه خودی خود احتمال ازدواج دوم، کمتر است پس باید از بعضی خواستهها چشمپوشی کنید.
ازدواج دوم بدون پیشزمینه
زمانی که برای ازدواج دوم باکسی آشنا میشوید، باید زندگی گذشته و خصوصیات همسر قبلیتان را تا آنجایی که میشود، فراموش کنید. خطاهایش را ببخشید و بدون یادآوری مدام گذشته وارد رابطه بعد شوید. اینکه ذرهبین مقایسه دستتان بگیرید و فرد فعلی را باهمسر قبلیتان مقایسه کنید، فرصت شناخت و همراهی را از شما خواهد گرفت. اگر همسرتان بهترین همسر روی زمین بود و به رحمت خدا رفته است، نباید توقع داشته باشید که کسی دقیقاً با ویژگیهای او به زندگیتان بیاید. بدترین حالت این است که این موضوع را بگویید. مثلاً هیچ خانمی از اینکه بشنود همسر من دستپخت خیلی خوبی داشت، امیدوارم آشپزیات مثل او باشد، احساس خوبی نخواهد داشت. هیچ مردی هم از شنیدن اینکه شوهر سابقم خیلی دست و دلباز بود اما تو در خرج کردن خیلی محافظهکاری، به این فکر نمیکند که کمی دست و دلباز شوم تا مرد بهتری باشم، پس این جملات را به کار نبرید.
روی دیگر سکه هم مشکلاتی است که به خاطر آن ازدواجتان بههمخورده است، اگر قرار باشد نگاهتان را به آن مشکلات بدوزید، از ترس اتفاق نیفتادن دوبارهٔ آنها مدام رفتارهای اشتباه خواهید داشت. اگر همسرتان از یک قومیت خاص بوده است و رفتارهایش شما را آزار میداده، دلیل این نخواهد بود که هر فردی از آن قومیت چنین باشد.
درسهای ارزشمند و پرهزینه
اینکه میگوییم همسر قبلیتان را فراموش کنید به این معنی نیست که کل آن ازدواج را ندیده بگیرید. اول ازهمه داستان بره مظلوم و گرگ ناقلا راه نیاندازید و نخواهید تا همه تقصیرها را گردن طرف مقابل بگذارید و خودتان را فردی بدون هیچ ایراد نشان دهید. ممکن است سهم همسران در به هم خوردن ازدواج مساوی نباشد اما بالاخره هرکسی اشتباهاتی داشته است مگر در مواردی که یکطرف مشکل بیماری روانی شدید یا موضوعاتی اینچنینی دارد.
اگر سعی کنید خود را قربانی ماجرا نشان دهید نمیتوانید سهم خود را شناسایی کنید و همان آدم قبل خواهید بود و احتمالش زیاد است که به نتیجهای مانند قبل برسید. شما میتوانید با بررسی بدون حقبهجانب گذشتهتان ارزشمندترین درسها را برای زندگی بعدیتان بگیرید. درسهایی که هزینهای معادل چند سال از عمرتان را برایش پرداختهاید.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید