شمع و چراغا رو روشن کنید امشب عروسی داریم ولی کمی برای خبر کردن همسایه‌ها دست نگه‌دارید، چون گرفتن عروسی و آماده کردن مقدمات آن این روزها کار چندان ساده‌ای نیست. دختر و پسر به همراه خانواده‌شان باید هفت‌خوان را رد کنند تا به وصال برسند اما در میان تمام این خوان‌ها برخی پر حاشیه‌تر وجدی‌ترند.

موضوعی که این روزها در همسان گزینی بیشتر از گذشته مطرح است، معرفی‌های موفقی است که دختر و پسر یکدیگر را می‌پسندند، خانواده‌ها باهم آشنا می‌شوند و مراحل اولیه طی می‌شود تا جایی که به بحث شیرین مهریه می‌رسند و حتی گاهی وقتی از این مانع هم با موفقیت عبور می‌کنند در دست‌انداز مراسم، جهاز و ... می‌افتند. متأسفانه شاهد خواستگاری‌هایی هستیم که به این دلایل به ازدواج ختم نمی‌شود.
 

یک چک تضمینی

مهریه بار مالی و قانونی به همراه دارد و همین امر باعث می‌شود طرفین نسبت به آن حساس باشند.
این طبیعی است که هر دو طرف بخواهند منفعت خودشان را در نظر بگیرند اما ازدواج همان‌قدر که یک قرارداد اجتماعی است و باید مراقب باشید چه تعهدی در اوج هیجان می‌دهید، از طرفی یک پیمان آسمانی هم هست. نه آنقدر حساب‌ و کتاب کنید که انگار معامله می‌کنید و نه طوری هم رفتار کنید که در آینده پشیمان شوید. یک عدد معقول بهترین انتخاب است.

نمی‌توان برای مهریه عدد و رقم خاصی مشخص کرد و از همه خواست تا طبق آن اقدام کنند. شرایط اقتصادی داماد و عروس، ازدواج اول بودن یا نه و بسیاری از مسائل دیگر می‌تواند در این موضوع دخیل باشد اما تعادل و تعیین مهریه به‌طوری‌که باعث به هم خوردن ازدواج نشود، چیزی است که این روزها دقت بیشتری می‌طلبد.
 

ما رسم داریم

برخی خانواده‌ها می‌گویند داشتن مهریه بالا رسم ماست و نمی‌توانیم برخلاف رسوم خانوادگی عمل کنیم. باید در جواب آن‌ها گفت همان‌قدر که آداب‌ورسوم می‌توانند مفید و زیبا باشند، ممکن است اشتباه هم باشد. دلیلی ندارد فکر کنیم هر کاری که گذشتگان انجام می‌دادند درست است. بسیاری از رسم‌هایی که برای ازدواج مرسوم بوده است دیگر این روزها کمرنگ شده و در برخی خانواده‌ها از بین رفته است. گذشتگان مراسم‌های مختلفی داشتند ازجمله: خواستگاری، بله‌بران، شیرینی خوران، حنابندان، جهازبینان، عروسی، پاتختی و.... اما خیلی از ازدواج‌های امروزی برخی از این مراسم را ندارند. با گفتن این جمله که ما رسم داریم دخترانمان 500 سکه طلا مهریه‌شان باشد، در حقیقت راه‌حل مسئله را می‌بندید. رسم و رسوم باید در ترازوی عقل و با توجه به مقتضیات زمان تغییر کند.

پشتوانه‌ای برای آینده

این حرف درست است که مهریه می‌تواند پشتوانه‌ای برای دختر باشد اما حتماً شما هم خانواده‌های زیادی را دیده‌اید که وقتی دچار مشکل شده‌اند، مهر را بخشیده‌اند تا بتوانند طلاق دخترشان را بگیرند. جمله مهرم حلال، جانم آزاد از همین‌جا می‌آید. برای پشتوانه می‌شود فکرهای دیگری کرد که البته همان‌طور که پیشگیری قبل از درمان شرط عقل است، انتخاب مناسب، تحقیق، بررسی خانواده و گذشته فرد و ده‌ها راه دیگر برای اینکه همسر مناسبی انتخاب شود تا تضمین واقعی ازدواج باشد، بهترین پشتوانه است و راه‌های قانونی و شروط ضمن عقد با رضایت طرفین هم یکی دیگر از راه‌هایی است که می‌توانید انتخاب کنید. مهریه هم کمک می‌کند اما در تعداد و رقم معقول. برخی رقم مهریه را پایین‌تر می‌گویند اما شرط می‌کنند زمانی که داماد خانه خرید، بخشی از آن را به نام همسرش کند. راه‌های مختلفی برای داشتن پشتوانه وجود دارد که هم احتیاط لازم انجام می‌شود و هم ازدواج به خاطر‌ آن به هم نمی‌خورد.
 

جهاز و بقیه‌ی مخلفات

به همراه داشتن شیر مرغ تا جان آدمیزاد در جهیزیه هم یکی دیگر از رسوم اشتباهی است که نیاز به بازبینی دارد، اینکه والدین دختر در حد رفع نیاز وسایل زندگی مشترک فرزندشان را تأمین کنند رسمی زیباست ولی این روزها با اضافه شدن وسایل غیرضروری در لیست، تهیه جهاز دردسرساز شده است. بالا رفتن قیمت‌ها هم مزید بر علت شده که بسیاری از دخترها وقتی خواستگار به در خانه‌شان می‌آید، بیشتر از آنکه به فکر بررسی فرد مناسب برای آینده‌شان باشند، نگران‌اند که نکند نتوانند جهاز مناسبی ببرند.
رسم دیگری هم که در روز بله‌بران مشکل درست می‌کند سپردن خرید بعضی از اقلام جهاز به پسر است. وقتی از بیرون به داستان نگاه می‌کنی انگار دو خانواده سعی دارند هرکدام از این وصلت منفعت ریالی بیشتری ببرند. یک‌جور جنگ سرد و زیرپوستی که گاهی چندان هم زیرپوستی نیست و کار به دعوا می‌کشد.

مهم این است که دختر و پسر یکدیگر را اصولی و با معیارهای مناسب انتخاب کنند و خانواده‌ها بعد از آن کمک کنند تا این دو نفر در بهترین شرایط ممکن بدون چشم و هم‌چشمی و تحمل فشار زیاد به خانه بخت بروند. حالا ممکن است دختری تمام وسایل را خودش بیاورد، ممکن است داماد کمی به او کمک کند.

می‌توانند جشن را به‌صورت مشترک بگیرند، شاید دختری خانه داشته باشد و لوازم را پسر تهیه کند. اگر زندگی‌مان مدرن شده، تحصیلاتمان بالا رفته، خیلی از خانم‌ها شاغل هستند و کلاً برخی مناسبات دیروزمان، امروز به‌گونه‌ای دیگر رقم می‌خورد در مورد مسائل مربوط به ازدواج هم بهتر است چنین باشد.

حیف است که تنهایی فرزندانمان طولانی شود برای قواعدی که پشتوانه فکری درستی ندارد، خوشبختی کار سختی نیست به شرطی که چشمانمان را بشوییم و جور دیگر نگاه کنیم.