آرامش ساز یا آرامش سوز؟!
سفارش ما به جوانان عزیز که قصد ازدواج دارند این است : قبل از اقدام و تصمیم گیری برای ازدواج، مسائل خود را مورد بررسی قرار دهید و ببینید آرامش شما واقعا در چیست.
آیا داشتن ثروت، مدرک، عنوان، پست و مقام آرامش آور است؟!
آیا زیبایی به تنهایی می تواند ملاک مناسبی برای کسب آرامش و آغاز زندگی لذت بخش باشد؟!
گاهی داشتن ثروت و دارایی و زندگی مرفه و تجملات زندگی برای برخی خانواده ها مانع از ازدواج موفق جوانان آن خانواده می شود. هر چند مدرک، شهرت، ثروت، زیبایی و ... هر یک تا حدودی ناچیز ممکن است آرامش را برای مخاطب خود به همراه داشته باشند. اما اگر معیار اصلی در ازدواج گردید، نه تنها موجب آرامش نمی شود که آرامش سوز است.
اگر زیبایی زیادتر از حد معمولش گردید، آقا هرجا می رود نگران است که دیگران به همسرش نگاه کنند! زندگی کردن با برخی از مسؤولین و یا چهره های مشهور در اجتماع نه تنها آرامش ندارد بلکه موجب دردسر است. زیرا افراد در همان مکان ها دور او را می گیرند و با او گفتگو می کنند. پس شهرت هم مایه آرامش نیست.
بنابراین باید ببینیم چه چیزی موجب آرامش ماست. برای مثال، اگر قرار باشد شما به سفر مشهد مقدس بروید و اتاقی در مسافرخانه ای نزدیک حرم سراغ داشته باشید که از نظر رفاهی نسبت به هتلی که مسافت آن تا حرم حدود ۱۰ دقیقه فاصله باشد، شما کدام دو محل را بیشتر ترجیح می دهید؟
اگر ملاک و معیار شما بهره گیری هر چه بیشتر از حرم امام علی بن موسی الرضا علي باشد، مسلما همان مسافر خانه ی نزدیک حرم با امکانات کم تر را بر می گزینید و اگر ملاک و معیارتان رفاه بیشتر باشد، و لو اینکه در روز فقط دو نوبت به حرم مشرف شوید، هتل را انتخاب می کنید. انتخاب اول آرامش را در زیارت بیشتر و نزدیکی به حرم امام ملی می داند و انتخاب دوم برایش آرامش جسمی اولویت دارد. در انتخاب اول فرد حاضر است امکانات رفاهی نداشته باشد ولی از مجاورت حرم حضرت بیشتر بهره بگیرد و انتخاب دیگری رفاه بیشتر را می طلبد.
در این دو نظریه که ممکن است برای هر یک از ما اتفاق بیفتد، نمی توانیم بگوییم انتخاب اول نشان از ایمان بالاتر فرد دارد و انتخاب دوم در جهت ایمانش کمتر است . زیرا چه بسا در انتخاب دوم کیفیت بهره مندی از زیارت بیشتر باشد و در انتخاب اول بیش تر کمیت در نظر گرفته شده است! (دقت کنید.)
با این حال، آرامش از دیدگاه این دو انتخاب، به دو صورت معنا می شود.
در این رابطه برای مصادیق آرامش دیدگاه های متعددی وجود دارد. بطور نمونه، دختر خانمی آرامش خود را در این می داند که همسری داشته باشد که نان حلال به منزل بیاورد و دیگری می گوید من همسری فهیم می خواهم که از نظر فکری رشد کرده باشد. آرامش من در این است که همسرم عاقل باشد، هر چند نان خالی بخوریم و یا مثل «فهیمه بابازاده»[1] در کتاب «نامه های فهیمه» که او آرامش خود را در داشتن همسری می داند که شهید بشود و از این رو با کسی ازدواج کرد که مطمئن بود به شهادت می رسد. در مقابل نظریه ی فهیمه، دخترانی نیز هستند که می گویند اگر بحرانی برای کشور رخ بدهد و همسر من بخواهد به جنگ برود، برای من قابل تحمل نیست. برای او، ازدواج با چنین همسری که روح حماسه جویی و دفاع از ملیت و آب و خاک مهم باشد، نه تنها آرامش بخش نیست که آرامش سوز است.
برای اینکه بفهمیم چگونه می توانیم آرامش خود را تأمین کنیم، باید در ابتدا خودشناسی کنیم و دغدغه های خود را نسبت به همسر آینده ی خود تعیین کنیم. باید ابتدا مابین آنچه هست و آنچه باید باشد را جدا سازیم و در یک کلام انتظاری را که از همسر خود داریم مشخص کنیم و مباحث حاشیه ای را کنار بزنیم. باید معیارهای انتخاب را به حداقل برسانیم تا انتخاب برای ما آسان شود.
باید از فلسفه چینی بپرهیزیم و اصل ملاک و معیارمان را بدون هیچ حاشیه ای بیان کنیم. مطالبی غیر ضروری را مطرح نکنیم. ملاک های اصلی را بیان کنیم که پس از ازدواج بهانه گیری ها به حداقل ممکن برسد.
گاهی برخی از دختران و پسران با خواندن یک داستان و یا یک زمان معیارهای ازدواجشان تغییر می یابد. توصیه می شود با خواندن این کتاب ها احساساتی نشوید و عجولانه تصمیم گیری نکنید. به عنوان مثال برخی از دختران کتاب هایی را که همسران سرداران شهید در وصف آن شهدا نوشته و گفته اند، مطالعه می کنند و مردانی رؤیایی را در ذهن می پرورانند. مواظب باشیم با خواندن یک رمان با شخصیت های آن داستان سریعا احساس همزاد پنداری نکنیم که بر اساس آن شخصیت بخواهیم شخصیت خود را شکل دهیم.
گاهی ازدواج ها بر طبق این قصه ها شکل می گیرد و پس از ازدواج واقعیت ها با آرمان گرایی های قصه متفاوت می شود و اول ناسازگاری هاست.
خلاصه این مبحث، آن که: آرامش اصلی ترین ملاک در ازدواج است و دیگر معیارها و ملاک ها را باید به نسبت آرامشی که برای ما ایجاد می کند بسنجیم. مطلب آخر اینکه مواظب باشید به دلیل سختی و مشقت های دوران قبل از ازدواج، آرامش را در امکانات بیشتر همسر آینده ی خود جستجو نکنید. نباید محرومیت های قبل از ازدواج مانع از تصمیم گیری صحیح در انتخاب همسر شایسته بشود. برای مثال به محض اینکه متوجه شدید داماد اتومبیل دارد، ذوق زده شوید و در احساساتتان تأثیر بگذارد و ملاک های اصلی یک ازدواج موفق و همسر شایسته را از یاد ببرید. امید است به یاری خداوند جوانان عزیز ما با شناخت ملاک های خوب، ازدواج موفق و زندگی سعادتمندانه ای داشته باشند.
پی نوشت:
۱- از انتشارات سوره ی مهر
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید