غیبت چیست؟
غیبت عبارت است از پرده درى و بدگویى نسبت به حیثیت و آبروى افراد، یعنی در غیاب شخصى کارهاى بد و ناپسند شخصی و یا عیوب و نقائص جسمى و اخلاقى او را به گونه اى براى دیگران بازگو کنند که اگر به گوششان برسد، ناراحت شوند.
حکم غیبت کردن پشت سر مرده
گاه تصوّر میشود که مفهوم غیبت[1] و همچنین روایاتى که درباره غیبت وارد شده ناظر به افراد زنده است و مردگان را شامل نمیشود، و غیبت کردن پشت سر مرده اشکالى ندارد، ولى این اشتباه بزرگى است؛ زیرا طبق روایات؛ احترام مرده مسلمان همچون احترام زنده او است.[2]
بلکه میتوان گفت؛ غیبت مرده از جهاتى زشتتر و ناپسندتر است؛ زیرا زندگان ممکن است روزى غیبت را بشنوند و به دفاع از خود برخیزند، ولى مرده هرگز قادر به دفاع از خود نیست، به علاوه؛ شخص غیبت کننده ممکن است افراد زنده را ببیند و از آنها حلیّت بطلبد ولى در مورد مردگان این مطلب هرگز صدق نمیکند.[3]
بنابر این، سخن گفتن به بدی، پشت سر مردگان، مورد تأیید اسلام نمیباشد و گناه است. وقتی ما در نماز میت با آنکه شاید بدیهایی را هم از مرده بدانیم، میگوییم: «لا نعلم منه الا خیرا» (جز خیر از او نمیدانیم).[4] از اینرو؛ سزاوار نیست بعد از این سخن در نماز میت، سر سخن از بدیهای انسان مرده باز شود.
در این موارد غیبت واجب است
انسان با این که حق ندارد به صرف این که گمان بدى نسبت به کسى پیدا کرده است، بى جهت از او غیبت کند و حتى حق ندارد گمان بد هم درباره مسلمان ببرد، اما آن جایى که پاى مصالح اجتماعى در میان است و ـ مثلا ـ قرار است فرد ناصالحى مسؤولیت مهمى را عهده دار شود، نه تنها غیبت حرام نیست، بلکه واجب نیز هست.
در کتاب هاى فقهى و اخلاقى به این نکته تصریح شده که از جمله موارد وجوب غیبت، زمانى است که فردى فاقد صلاحیت قصد دارد زمام امور مسلمانان را به دست بگیرد. در این گونه موارد باید افشاگرى کرد و عدم صلاحیت چنین فردى را به مردم گوشزد نمود; چرا که در غیر این صورت به اسلام و مصالح مسلمانان خیانت مى شود. اگر راه جلوگیرى از فساد شخصى، منحصر به غیبت باشد، غیبت از او واجب است.
یکى از جاهایى که غیبت احتمال وجوب دارد، آن جایى است که نهى از منکر جز از راه غیبت ممکن نباشد. مثلا، در محله اى که شخص فاسدى براى ناموس مردم مزاحمت ایجاد مى کند و مفاسد دیگرى نیز دارد، اگر بدانیم که تنها در صورت غیبت از او، دست از کارش برمى دارد، غیبت واجب خواهد بود.
پرسش و پاسخ هایی درباره غیبت
مرز میان انتقاد وغیبت ازفردی(مثل استاد)،کجاست؟
هدف از غیبت بیان عیب و نقص افراد است و هدف از انتقاد اصلاح و بهبود شرایط و اوضاع است و میان این دو تفاوت بسیار است. غیبت مربوط به شخصیت حقیقی افراد است و انتقاد مربوط به شخصیت حقوقی ایشان می باشد.
در بین بعضی از مردم مرسوم است که وقتی می خواهند نشانی شخصی را بدهند، مثلاً می گویند: «همان که قدش کوتاه است» یا «شکمش بزرگ است» و مانند این تعبیرات، اگر آن فرد را بشناسیم و بدانیم که با این حرفها ناراحت می شود، آیا غیبت محسوب می شود؟
در صورتی که این صفات در عرف، جنبه مذمت داشته باشد، جایز نیست.
غیبت هایی که در دوران گذشته انجام شده است و در حال حاضر دسترسی به آن افراد نداریم چه کار باید کرد یا چه حکمی دارد؟
وظیفه شما توبه است و چیز دیگری لازم نیست.
آیا انتقاد از استاد در مورد روش درس دادن وی ویا اخلاقیات وی غیبت است؟ اگر بعد از کلاس به دیگران بگوییم که استاد فلان مطلب را غلط گفته آیا غیبت است؟
انتقاد با غیبت تفاوت دارد زیرا انتقاد بیان اشکالات در حضور خود شخص و به خود او است و هدف اصلاح و تقویت کار و برنامه و روش است نه بیان عیب و نقص. اگر مطمئن باشید که استاد مطلبی را غلط گفته است و هدف جلوگیری از اشتباه باشد نه بیان نقص و عیب اشکالی ندارد.
آیا غیبت در مورد پدر ومادر جائز است؟
در مورد حرام بودن غیبت فرقی میان غیبت پدر و مادر و دیگران وجود ندارد.
اگر برای شاهد مثال کسی را به بدی یاد کنیم،در حالی که نیّتمان خیراست واین کار هم سودمند است،آیا این کارهم غیبت حساب میشود وحرام است؟
صرف نیت خبر داشتن مجوز غیبت کسی نیست مگراین که کمک به او و نجات او منحصر در غیبت کردن او باشد.
حکم حرف زدن در مورد نقش های مجازی بازیگران نه شخصیت اصلی آنها (که در بیرون از تصویر دارند) چیست؟ آیا غیبت و یا ... است؟
اگر این حرفها بیان عیب و اشکال نباشد بی شک جایز است و اگر بیان عیب و نقص باشد چون بیان عیب شخص واقعی خارجی نیست و در واقع بیان شخص خیالی و مجازی است اشکالی ندارد اما چون تمرینی برای غیبت نسبت به افراد واقعی است و جرات ما را نسبت به غیبت زیاد می کند خوب و شایسته نیست.
کسی که غیبت را گوش می دهد حکمش چیست؟
در روایت بیان شده که شنونده غیبت شریک غیبت کننده است و در گناه او سهیم است. پس گوش کردن به غیبت هم حرام است و وظیفه انسان در این مورد نهی از منکر و اگر موثر نیست ترک مجلس غیبت به صورت اعتراض است.
توبه از غیبت
پس از واقع شدن غیبت، توبه و پشیمانی از آن واجب است و احتیاط مستحب آن است که از غیبت شده، اگر فسادی بر آن مترتب نگردد، حلالیت بطلبد و یا برای او استغفار کند.(5)
بنابراین، اگر غیبت شونده از دنیا رفته، برای او بسیار استغفار کند و اگر زنده است و انسان بزرگوار و باگذشتی است و گفتن به او عداوت و دشمنی و فتنه ایجاد نمی کند، احتیاط مستحب آن است که از وی حلالیت بطلبد و اگر احتمال می دهد که مراجعه به او سبب عداوت و فتنه می شود، به وی مراجعه نکند و در عوض برای او بسیار استغفار کند.
پی نوشت
1. ر. ک: «غیبت و استثنائات آن»، سؤال 3217.
2. «إِنَّ حُرْمَةَ الْمَیِّتِ کَحُرْمَةِ الْحَی»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 7، ص 228، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
3. مکارم شیرازى، ناصر، اخلاق در قرآن، ج 3، ص 133، قم، مدرسه الامام على بن ابیطالب(ع)، چاپ اول، 1377ش.
4. ر. ک: «گواهی دادن به خیر و خوبی در تلقین میت»، سؤال 47580.
5. منهاج الصالحین، ج 1، فی التقلید، م 29.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید