اقسام عبادات
در بحث عبادات بانوان مباحثى لازم به توضيح است:
اول: اقسام عباداتعبادات بر دو قسم است : عبادات بمعنى الأخص ( عبادات خاص) و عباداتِ به معنى الأعم ( عبادات عام)
عباداتى است كه قصد قربت به عنوان جز يا شرطِ صحّتِ آن عمل، در دين قرار داده شده است كه اگر بدون آن عمل انجام شود باطل است (مانند اخلاص در وضو و نماز) چه عمل واجب و يا مستحب باشد.
عبادات واجب براى زن و مرد ، عبارتنداز:
.1 وضو .2 غسل 3.تيمّم .4 نماز .5 روزه .6 حج .7 زكات و خمس .8 كفّاره.عبادات مستحب در اسلام بسيار است كه بعضى از آنها عبارتند از:
1 وضوهاى مستحبّى .2 غسل هاى مستحبّى .3 نمازهاى مستحبّى 4.روزههاى مستحبّى .5 حج مستحبّى .6 اعتكاف .7 قرائت قرآن .8 زيارت اولياى خداوند .9 خواندن بعضى از اذكار و دعاها و ... .
عبادات بمعنى الأعمعباداتى است كه در دين، قصد قربت به عنوان جز يا شرطِ صحتِ آن ، قرار داده نشده، ولى آن عمل قابليّت دارد كه قصد قربت با آن همراه شود، (يعنى آن عمل گناه و معصيت نيست) مانند بسيارى از كارهاى شبانه روزِ انسان كه مىشود با قصد قربت كردن، عبادت محسوب گردد.
قالَ رَسُولُ اللّهِ (ص) : النّظَرُ اِلَى الْوالِدَيْنِ بِرَأْفَه وَ رَحْمَه عِبادَه.(1)
پيامبر اكرم(ص) مىفرمايند: نگاه به پدر و مادر از روى مهربانى و محبت عبادت است.
قالَ رَسُولُ اللّهِ (ص) : مُجالَسَه الْعُلَمأِ عِبادَه.(2)
پيامبر اكرم(ص) فرمود: همنشينى با علما(و شركت در جلسات آنان)، عبادت است.
قالَ(ع): ما مِنْ اِمْرَأَه تَسْقى زَوْجَها شَرْبَه مِنْ مأٍ اِلاّ كانَ خَيْراً لَها مِنْ عِبادَه سَنَه صِيامُ نَهارِها وَ قِيامُ لَيْلِها.(3)
از معصوم (ع) روايت شده است كه فرمود: هيچ زنى نيست كه مقدار كمى به همسرش آب بدهد مگر اينكه (اين عملش ) بهتر است براى او از يك سال عبادتِ مستحبّى، كه روزهايش را روزه، و شبهايش را عبادت نمايد.
1- بحار الانوار، ج 38، ص 196.
2- همان، ج 1، ص 204.
3- وسائل الشيعه ، ج 14، ص 123.
تفاوت هاى زن و مرد در وضو
1. در واجباتِ وضو، بين زن و مرد فرقى نيست؛ اما در مستحباتِ وضو در يك مورد فرق است، و آن عبارت است از: شستن دستها كه بر مردها مستحب است آبِ شستن اوّل را در دستها از پشت دست بريزند و آبِ شستن دوم را از داخل دست اما زنها به عكس اين عمل كنند؛ يعنى آبِ شستن اوّل را از داخل ريخته و آبِ شستن دوم را از پشت دست بريزند.(1)
2. اگر زن بخواهد در جايى كه نامحرم او را مىبيند وضو بگيرد، اگر مكانش منحصر نباشد همه فقها فرمودهاند: معصيت كردهاست ولى وضويش صحيح است؛ و اما اگر مكانش منحصر باشد، حضرت آيهالله خوئى(ره) و حضرت آيهالله سيستانى فرمودهاند: وظيفهاش تيمم است و بقيه فقها وضو را صحيح مىدانند (با اينكه معصيت كردهاست).(2)
3. چيزهايى كه وضو را باطل مىكند براى مردها شش چيز و براى زنها هفت چيز است و آنها عبارتند از: بول؛ غائط؛ بادِ معده و روده كه از مخرجِ غائط خارج شود؛ خوابى كه بواسطه آن چشم نبيند و گوش نشنود؛ ولى اگر چشم نبيند و گوش بشنود، وضو باطل نمىشود؛ چيزهايى كه عقل را از بين مىبرد، مانند ديوانگى، مستى و بيهوشى؛ كارى كه براى آن بايد غسل كرد، مانند جنابت و استحاضه زنان.(3)
يادسپارى
حضرت آيهالله خوئى (ره) و حضرت آيهالله سيستانى مسّ ميّت را باطل كننده وضو نمىدانند و بقيه فقها باطل كننده مىدانند.(4)
1-العروهالوثقى، ج1، فى مستحبات الوضؤ «العاشر».
2- العروهالوثقى، ج1، فى شرايط الوضؤ، مسأله 30.
3- توضيح المسائل مراجع، مسأله 323.
4- العروهالوثقى، ج1، فى غسل مس الميت، مسأله 14 ؛ توضيح المسائل مراجع، مسأله 323.
تفاوتهاى زن و مرد در نماز
.1 لباس نمازگزار بايد پاك باشد و در مواردى استثنا شده كه با لباس نجس هم نماز صحيح است؛ يكى از آن موارد، لباس زنى است كه پرستار بچه است و همان يك لباس را دارد و يا اگر لباس ديگرى هم دارد مىپوشد كه اگر آن لباس نجس شود و روزى يك بار تطهير شود كفايت مىكند. البته حضرت آيهالله خوئى(ره) فرمودهاند: بايد پرستار، مادر باشد و بچه هم پسر و نجاستش هم بول باشد و براى آن زن نيز تعويض لباس يا تطهير آن سخت و دشوار باشد و حضرت آيهالله سيستانى فرمودهاند: اين مورد داخل در موارد اضطرار است و معيار در بخشودگى، وجود سختى و دشوارى براى شخص است و اين منحصر به اين مورد نيست. و حضرت امام(ره) و حضرت آيهالله فاضل فرمودهاند: يك مرتبهاى كه در روز تطهير مىكند بايد پيش از اولين نمازى باشد كه آن لباس نجس شده است و حضرت آيهالله مكارم نجاست را منحصر به بول دانستهاند.(1)
.2 در نماز، هنگامى كه نامحرم نيست، زن مىتواند قرص صورت و دستها و پاها را تا مچ باز بگذارد ولى پوشيدنِ پاها تا مچ مستحب است؛ اما نسبت به مردها چنين استحبابى نيست.(2)
.3 در جنسِ لباس، هرگاه از ابريشم خالص باشد، زن مىتواند چه در نماز و چه در غير نماز بپوشد؛ اما براى مرد پوشيدن لباس ابريشمىِ خالص، حرام و نماز با آن هم باطل است.(3)
.4 پوشيدنِ لباسِ طلاباف براى زن و مرد، مانند لباسِ ابريشمى است.(4)
.5 براى زن نماز خواندن درخانه، بلكه در صندوقخانه و اتاق عقب بهتر است، ولى اگر بتواند كاملاً خود را از نامحرم حفظ كند بهتر است در مسجد نماز بخواند.(5)
.6 اذان هجده جمله واقامه هفده جمله است، ولى براى زن جايز است كه در اذان فقط به گفتن تكبير و شهادتين و در اقامه نيز به گفتن آن دو اكتفا كند.(6)
.7 مستحب است نمازها را اوّل وقت بخوانند و يكى از مواردى كه استثنا شده؛ يعنى افضليّت آن برداشته شده، نمازِ زنى است كه فرزند كوچكى را تربيت مىكند، (و براى تطهيرِ لباس هايش مشكل دارد) در اين صورت مىتواند نماز ظهر و عصر را آخر وقت بخواند تا بعد از آن بتواند نماز مغرب و عشا را نيز بخواند (كه با يك تطهيرِ لباس، هرچهار نماز را خوانده باشد) و اين حكم براى مردِ مربّى نيست، كه اختلاف اقوال در شماره (1) بيان گرديد.(7)
.8 براى زنها مستحب است كه زيورهاى خود را در نماز همراه داشته باشند.(8)
.9 مستحب است اگر نمازگزار مرد است، هنگام ايستادن، پاها را از سه انگشت باز تا يك وجب فاصله دهد واگر زن است پاها را به هم بچسباند.(9)
.10 بر زنها مستحب است كه درحالِ ايستادن، كفِ دستهاى خود را روى پستانها بگذارند (چون مطلوبتر آن است كه حجمِ بدن زن در نماز كمتر مشهود باشد) ولى مردها مستحب است دستها را روى رانها بگذارند.(10)
.11 بر مرد واجب است حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشا را بلند بخواند؛ اما زن مىتواند بلند يا آهسته بخواند؛ ولى اگر نامحرم صدايش را مىشنود بنابراحتياطِ واجب بايد آهسته بخواند. و اما در مورد حمد و سوره نماز ظهر و عصر، بر مردها و زنها واجب است آهسته بخوانند.(11)
.12 در مقدار خم شدن براى ركوع بين زن و مرد تفاوتى نيست و بهتر است كه زنها بيش از آن مقدار خم نشوند ولى حضرت آيهالله اراكى(ره) فرمودهاند: اگر زن در ركوع به حدى خم شود كه بتواند دستها را روى رانها بگذارد كافى است.(12)
.13 در ركوع، مستحب است مردها زانوها را به عقب بدهند، ولى زنها مستحب است زانوهارا به عقب ندهند.(13)
.14 مردها در ركوع دستها را روى زانوها مىگذارند، ولى زنها بالاتر قرار مىدهند، و حضرت آيهالله مكارم نسبت به گذاردن دستها احتياط واجب دارند.(14)
.15 مستحب است زنها پس از ركوع، براى رفتنِ به سجده، اوّل راست بنشينند سپس به سجده روند؛ و اما مردها اوّل دستها را به زمين گذارده و سپس زانوها را و بعد از آن به سجده روند.(15)
.16 مستحب است مردها در سجده آرنجها و شكم را بر زمين نچسبانند و بازوها را از پهلوها جدا نگاه دارند؛ ولى زنها آرنجها و شكم را بر زمين بگذارند و اعضاى بدن را به يكديگر بچسبانند.(16)
.17 مستحب است مردها بعد از سجده بر رانِ چپ بنشينند و روى پاى راست را به كفِ پاى چپ بگذارند؛ اما زنها مستحب است زانوها را بالا آورده و روى قسمتِ بالاى ران بنشينند.(17)
.18 براى مردها مستحب است موقع بلند شدن، اوّل زانوها و سپس دستها را از زمين بردارند؛ ولى زنها به تدريج و راست مىايستند به صورتى كه كمتر حجم بدن ظاهر شود.(18)
.19 اگر زن در نماز، عقبتر از مرد بايستد نماز هر دو صحيح است و همچنين اگر برابر يا جلوتر بايستد ولى بين آن دو حايل و مانعى باشد و اما اگر مانع و حايلى نباشد در بيشتر از ده ذراع مانعى ندارد و كمتر از آن تا حدّى كه نماز را از باطل بودن خارج نمايد (كه بعضى از فقها اين حد را حدود يك وجب فاصله يا عقبتر قرار دادنِ جاىِ سجده عنوان نمودهاند) مكروه است. در غير اين صور (يعنى مساوى بودن يا جلوتر بودن زن با فاصله كم) اگر با هم وارد نماز شدهاند به فتواىحضرت آيهالله خوئى(ره) و حضرت آيهالله فاضل و حضرت آيهالله سيستانى و حضرت آيهالله مكارم نماز باطل است و همچنين نمازِ كسى كه با تأخير شروع كرده است ولى به فتواى حضرت امام(ره) و حضرت آيهالله گلپايگانى(ره) و حضرت آيهالله اراكى(ره) نماز باطل نيست.(19)
.20 مرد، مىتواند براى مردها و زنها، امام جماعت شود؛ ولى زن براى مردان نمىتواند امام جماعت شود؛ اما براى زنان اختلاف است، بعضى از فقها مانند حضرت امام(ره) و حضرت آيهالله فاضل احتياط واجب دارند كه زن براى زنان امام جماعت نباشد.(20)
سؤال: با توجه به اينكه حضرت امام (ره) احتياط واجب فرمودهاند كه امام جماعت بايد مرد باشد و اين مسأله در بعضى از رسالهها اشتباهاً احتياط مستحب ذكر شده است نماز بانوانى كه با امام جماعت زن خوانده شده است چگونه خواهد بود؟
جواب: اگر جاهل به مسأله بودهاند و تقصيرى در ياد گرفتن مسأله نكردهاند نمازشان به طور فرادى صحيح است مگر آنكه ركنى كم يا زياد شده باشد.(21)
.21 در نماز جماعت اگر تعدادى زن و مرد هستند، مستحب است مردها پشتِ سرِ امام و زنها پشتِ سرِ آنها بايستند و همچنين اگر چند مرد يا چند زن باشند مستحب است پشتِ سرِ امام بايستند و اگر يك مرد و يك يا چند زن باشند، مستحب است مرد طرف راستِ امام، و زن يا زنها پشتِ سرِ امام بايستند و اما اگر مأموم يك مرد باشد حضرت آيهالله خوئى فرمودهاند: بنابراحتياط واجب بايد طرف راستِ امام قدرى عقبتر بايستد، و بقيه فقها فرمودهاند: مستحب است چنين كند، و اما اگر مأموم يك زن باشد مستحب است در طرف راستِ امام طورى بايستد كه جاى سجدهاش مساوى با قدم امام باشد، و حضرت آيهالله خوئى (ره) فرمودهاند: يا پشتِ سرِ امام بايستد.(22)
.22 بهتر است زنها نماز عيد فطر و قربان را ترك كنند مگر پير باشند.(23)
.23 زنها مىتوانند در نماز جمعه شركت كنند و نمازشان صحيح است و از نماز ظهر كفايت مىكند؛ولى به تنهايى (بدون شركت مردان) نمىتوانند نماز جمعه تشكيل دهند، همچنين نمىتوانند تكميل كننده عددِ لازم (پنج نفر مرد) باشند؛ زيرا نماز جمعه تنها با شركت حداقل پنج نفر منعقد مىگردد. (به خلاف نماز جماعت كه با حداقل دو نفر كه يكى امام و يكى مأموم باشد تشكيل مىشود.(24»
.24 اگر پدر، نماز و روزه خود را به جا نياورده باشد،(با شرايطش) بر پسر بزرگتر واجب است كه پس از مرگش به جا آورد يا براى او اجير بگيرد، و اما نسبت به مادر، بعضى از فقها فرمودهاند: مانند پدر است و بعضى مانند حضرت امام (ره) و حضرت آيهالله خوئى (ره) و حضرت آيهالله سيستانى فرمودهاند: واجب نيست؛ و اما نسبت به دختر بزرگتر، تمامى اين هفت مرجعى كه فتوايشان در اين كتاب بيان شده است واجب نمىدانند.(25)
.25 اگر زن بخواهد در خواندنِ نماز ميّت به جماعت شركت كند، مستحب است كه پشتِ سرِ مردان بايستد. و اگر زنى حائض در ميان زنان باشد، مستحب است خودش صف جداگانه تشكيل دهد.(26)
1- العروهالوثقى، ج1، فى احكام النجاسات، فصل فيما يعفى عنه فى الصلاه.
2- همان، فيما يستحب من اللباس «التاسع».
3- همان، فى شرائط الباس المصلّى «السادس».
4- همان، فى شرائط الباس المصلّى «الخامس».
5- توضيح المسائل مراجع، مسأله 894.
6- العروهالوثقى، ج 1، فى الاًّ ذان والاًّقامه.
7- همان، فى اوقات الرواتب، مسأله 13 «التاسع».
8- همان، فى القنوت، مسأله 16.
9- توضيح المسائل مراجع، مسأله 977.
10- العروهالوثقى، ج 1، فى القنوت، مسأله 16، و فى القيام، مسأله 32.
11- توضيح المسائل مراجع، مسأله 992 و 994.
12- العروهالوثقى، ج 1، فى الركوع، مسأله 10.
13- همان، فى القنوت، مسأله 16؛ توضيح المسائل مراجع، مسأله 1044.
14- العروهالوثقى، ج 1، مسأله 16، و فى الركوع، مسأله 1؛ توضيح المسائل مراجع، مسأله 1044.
15- العروهالوثقى، ج 1، فى القنوت، مسأله 16 و فى مستحبات السجود «الثالث».
16- العروهالوثقى، ج 1، فى القنوت، مسأله 16؛ توضيح المسائل مراجع، مسأله 1091.
17- العروهالوثقى، ج 1، فى القنوت، مسأله 16، و فى مستحبات السجود «الخامس عشر».
18- همان؛ توضيح المسائل مراجع، مسأله 1091.
19- توضيح المسائل مراجع، مسأله 886 و 887 و 888؛ العروهالوثقى، ج 1، فى مكان المصلى «العاشر».
20- العروهالوثقى، ج 1، فى شرائط امام الجماعه؛ توضيح المسائل مراجع، مسأله 1453؛ جامعالمسائل حضرت آيهالله فاضل، ج 2، ص 153، سؤال 327.
21- استفتا از دفتر استفتاى حضرت امام1 كه نزد نويسنده موجود است.
22- توضيح المسائل مراجع، مسأله 1480؛ العروهالوثقى، ج 1، فى مستحبات الجماعه.
23- العروهالوثقى، ج 1، فى صلاهالعيدين، مسأله 4.
24- توضيح المسائل، شرايط نماز جمعه، مسأله 13.
25- العروهالوثقى، ج 2، فى قضأالولى؛ توضيح المسائل مراجع، مسأله 1390.
26- العروهالوثقى، ج 1، فى الصلاه على الميت، مسأله 17.
تفاوتهاى زن و مرد در حج
.1 يكى از واجباتِ احرام، پوشيدنِ دو جامه احرام، يكى «لنگ» و ديگرى «ردأ» است كه بايد به دوش بيندازد، كه اين در مورد مردان اتفاقى است؛ و اما براى بانوان، بيشترِ فقها فرمودهاند؛ زن مىتواند در لباس خودش به هر نحو هست محرم شود.(1)
.2 پوشيدن سر در حال احرام بر مردان حرام است به خلاف زنها.(2)
.3 پوشيدنِ صورت در حال احرام براى مردها جايز است؛ ولى بر زنها حرام است.(3)
.4 استظلال(4) در حال احرام؛ بر مردان در مسير راه، حرام است؛ ولى بر زنها جايز است.(5)
.5 در صحّتِ طواف مرد شرط است كه بايد ختنه شده باشد، به خلاف زن كه در صحت طوافش (خفض) شرط نيست.(6)
.6 در مِنى براى مردى كه سفر اولش نباشد روز عيد (قربان) مخيّر است تقصير نمايد يا حلق كند؛ يعنى سرش را بتراشد؛ ولى زن بايد تقصير كند؛ يعنى قدرى از مو يا ناخنِ خود را بگيرد.(7)
1- مناسك حج با حاشيه 14 مرجع، واجبات احرام، مسأله 269 و 277 و محرمات احرام «ششم» و مسأله 353.
2- همان، محرمات احرام «هفدهم».
3- همان، محرمات احرام «هجدهم».
4- استظلال: سايه قرار دادن بالاى سر خود ، زير سايه رفتن.
5- مناسك حج باحاشيه 14 مرجع، محرمات احرام «نوزدهم».
6- همان، واجبات طواف «چهارم».
7- همان، واجبات مِنى «تقصير».
تفاوت هاى زن و مرد در زمان وجوب عبادتهاى واجب
.1 يكى از شرايطِ وجوب عبادت، «بلوغ» است و علايم بلوغ، در زنها و مردها، تحقّق يكى از سه چيز به فتواى بيشتر فقهاست(1)، و آنها عبارتند از:
* روييدن موى درشت، زير شكم، بالاى عورت
* بيرون آمدن منى
* تمام شدنِ نه سال قمرى در دختران و پانزده سال قمرى در پسران(2)
البته بعضى از فقها ديدن خونى به صفات حيض را هم جز علايم بلوغ دختران دانستهاند.(3)
.2 يكى از شرايط وجوبِ برخى از عبادات، مانند نماز و روزه براى بانوان، پاك بودن از حيض و نفاس است؛ ولى پس از گذشتن آن ايام، بعضى از اعمال نياز به قضا كردن دارد، كه در بحث خودش خواهد آمد.
1- حضرت آيهالله سيستانى فرمودهاند: نشانه بلوغ در دختر، تمام شدن نه سال قمرى و در پسر يكى از سه چيز است. منهاجالصالحين، ج2، كتاب الحجر، مسأله 1069.
2- تحرير الوسيله، ج 2، كتاب الحجر، مسأله 3.
3- العروهالوثقى، ج1، فى الحيض، مسأله 1.
تفاوتهاى زن و مرد در غسل
.1 غسل هاى واجبِ مورد اتّفاق براى بانوان هفت غسل و براى مردها چهار غسل مىباشد و آنها عبارتند از : غسل جنابت؛ غسل ميت؛ غسل مسّ ميت؛ غسلى كه به واسطه نذر و قسم و مانند اينها واجب(1) مىشود؛ غسل حيض، غسل نفاس؛ غسل استحاضه.(2)
.2 به وسيله همبسترى (جماع) با شرايطش و همچنين علمِ به خروجِ منى از بدن (در بيدارى باشد يا در خواب، با اختيار باشد يا بى اختيار...). جنابت در مرد و زن تحقّق پيدا مىكند و اما اثبات جنابت براى مرد و زن در موارد خروج رطوبت هاى مشكوكِ به منى وغير آن، بستگى به بودنِ علايمِ منى در آن رطوبت دارد(3).
و اما علايم منى، عبارتند از: 1 - خروج منى با شهوت 2 - جهندگى 3 - سست شدن بدن كه با بودن اين سه علامت به اتفاقِ همه فقها حكم به منى بودن مىشود و اگر هر سه علامت نباشد منى نيست و اما اگر بعضى از سه علامت را دارا باشد اقوالى است كه در زير بيان مىگردد:
اوّل: در زن و مريض لازم نيست رطوبت با جهندگى بيرون آمده باشد بلكه اگر فقط با شهوت خارج شده باشد در حكم منى است و لازم نيست بدن او سست شود و اين نظر حضرت امام(ره) و حضرت آيهالله فاضل لنكرانى است.(4)
دوم: در صورت شك ظاهر اين است كه بودن جهندگى همراه با سستى يا شهوت كافى است و بعيد نيست كه نسبت به زن همين مسأله جارى باشد ولى در مريض تنها خروج با شهوت كافى است و اين نظر حضرت آيهالله گلپايگانى(ره) است.(5)
سوم: در زن و مريض خروج منى اگر فقط با شهوت باشد كفايت مىكند و اين نظر حضرت آيهالله اراكى (ره) است.(6)
چهارم: در مريض لازم نيست آن رطوبت با جهندگى خارج شده باشد بلكه اگر با شهوت خارج شده و هنگام خارج شدن همراه با سست شدن بدن باشد در حكم منى است و اين نظر حضرت آيهالله خوئى (ره) مىباشد.(7)
پنجم: در مريض خروج با شهوت كافى است و اين نظر حضرت آيهالله سيستانى است.(8)
ششم: اگر رطوبتى از انسان خارج شود و نداند منى است يا رطوبت ديگر چنانچه همراه با «جستن» و «شهوت» بوده باشد آن رطوبت حكم منى را دارد و اگر اين دو نشانه، يا يكى از آنها را نداشته باشد حكم منى ندارد، ولى در زن و مريض لازم نيست كه با جستن بيرون آيد، بلكه اگر رطوبت هنگامى بيرون آيد كه به اوج شهوت جنسى رسيده است حكم منى دارد. البته غالباً بعد از بيرون آمدن منى بدن سست مىشود، ولى اين موضوع جز شرايط قطعى و نشانهها نيست.(9) و اين نظر حضرت آيهالله مكارم است.
.3 يكى از غسلهاى مستحب براى بانوان، غسلِ زنى است كه براى غير شوهرش بوى خوش استعمال كرده است كه در روايت آمدهاست: هر زنى كه براى غير شوهرش بوى خوش استعمال كند، هيچ نمازى از او پذيرفته نمىشود تا اينكه مانند غسل جنابت غسل نمايد. (يعنى برايش حالتى پيدا خواهد شد كه مانند جنابت براى برطرف شدنِ آن نياز به غسل مىباشد.(10»
1- مانند غسلى كه به واسطه اجاره يا شرط در ضمن عقد، يا دستورى كه اطاعتش لازم است واجب شدهاست. توضيح المسائل مراجع، بعد از مسأله 344.
2- توضيح المسائل مراجع، غسل هاى واجب.
3- العروهالوثقى، ج 1، فصل فى غسل الجنابه ؛ توضيح المسائل مراجع، مسأله 346.
4- توضيح المسائل مراجع، مسأله 346؛ توضيح المسائل آيهالله فاضل، مسأله 348.
5- العروهالوثقى، ج 1، فصل فى غسل الجنابه.
6- همان، فصل فى غسل الجنابه.
7- منهاج الصالحين، ج1، ص 48، مسأله 137.
8- همان، ص 61، مسأله 169.
9- توضيح المسائل، مسأله 361 و 362.
10- العروه الوثقى، ج1، فى الأغسال المندوبه، الأغسال الفعليّه، القسم الثانى،«السادس».
تفاوتهاى زن و مرد در روزه
.1 شرايطِ وجوبِ روزه براى مردها عبارتند از: بلوغ؛ عقل؛ عدم بيهوشى؛ مريض نبودن (در صورتى كه روزه برايش ضرر داشته باشد)؛ مسافر نبودن؛ و اما براى بانوان شرط ديگرى هم بيان شده است، و آن حيض و نفاس نبودن است اگرچه در مقدار كمى از روز باشد.(1)
.2 شرايطِ صحّتِ روزه براى مردها عبارتند از: عقل؛ ايمان و اسلام؛ باقى نماندن بر جنابت تااذان صبح؛ مسافرى نباشد كه نمازش شكسته است؛ عدم مريضى و چشم دردى كه روزه برايش ضرر داشته باشد؛ نيّت و اخلاص؛ انجام ندادن هيچكدام از مبطلات روزه؛ اگرمىخواهد روزهِ مستحبى بگيرد بايد روزه واجب قضا نداشته باشد. و اما نسبت به بانوان دو شرط ديگر هم اضافه شده است: يكى باقى نماندن بر حيض و نفاس تا اذان صبح (در صورتى كه پاك شده باشد) و ديگر آن كه در تمام روز حيض و نفاس نشود اگرچه مقدار كمى از روز باشد.(2)
.3 روزههاى حرام براى مردها يازده تاست و اما براى زنها يكى افزوده شده است وآن روزه مستحبّىِ زن در صورتى كه مزاحمت باحقّ شوهر داشته باشد و در صورتى كه شوهر نهى كند بنابراحتياط واجب حرام است اگرچه مزاحمت با حقِ او هم نداشته باشد و حضرت آيهالله فاضل و حضرت آيهالله مكارم فرمودهاند: بنابراحتياط واجب بدون اذن شوهر نيز روزه مستحبى نگيرد.(3)
.4 يكى از اقسام كفّاره متعلّق به زنى است كه به خاطر مصيبتى كه بر او وارد شده موهاى خود را قطع كرده است كه بايد شصت روز روزه بگيرد و يا يك بنده آزاد كند و يا شصت فقير را طعام بدهد و همچنين زنى كه به خاطر مصيبت، صورت خود را خراشيده كه خون خارج شده است و يا موى سر خود را كندهاست كه بايد يك بنده آزاد كند يا ده فقير را سير كند يا آنان را بپوشاند و اگر اينها را نتواند بايد سه روز پى در پى روزه بگيرد ولى حضرت آيهالله سيستانى وجوب آن را ثابت ندانستهاند.(4)
.5 نشستنِ زنِ روزه دار در آب مكروه است و به فتواى حضرت آيهالله گلپايگانى (ره) بنابراحتياط واجب بايد ترك شود.(5)
1-العروهالوثقى، ج 1، فصل فى شرائط وجوب الصوم.
2- همان، فى شرائط صحهالصوم و فصل فى النيّه.
3- همان، فصل 15، فى اقسام الصوم.
4- همان، فصل 14، فى صوم الكفّاره.
5- همان، فصل 5، فيما يكره للصائم.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید