راز طولانی بودن عمر علما چیست؟
با توجه به اینکه همه انسانها به عمر طولانی علاقهمندند و دانشمندان به جهت پاسخ به همین کشش ذاتی بشر، سالیان سال درباره فاکتورهای افزایش عمر به تحقیق و پژوهش پرداختهاند، بررسی علل و اسباب طولانی شدن عمر اهمیت پیدا میکند.
فاکتورهای افزایش عمر در پژوهشهای علمی
امروزه پژوهشهای علمی زیادی درباره فاکتورهای مؤثر در افزایش طول عمر انجام شده است. معمولاً فاکتورها در ارتباط با دو جنبه جسمانی و روانی انسان و بهصورت سلبی و ایجابی مطرح میشوند که البته عوامل افزایش سلامت جسم در این تحقیقات بیشتر به چشم میخورد. مثلاً گفته میشود اغذیه مقوی، ورزش، خواب بهموقع و یا پرخوری نکردن، ترک سیگار و الکل در افزایش طول عمر مؤثر است.
اما فقط سلامت جسم در افزایش عمر کافی نیست و باید روان انسان نیز در آرامش و سلامتی باشد. در این رابطه عواملی ازجمله شاد بودن، ارتباط اجتماعی مناسب، مطالعه و امید به زندگی مطرح شده است.
مثلاً "شیجاکی هینوهارا" پزشک ژاپنی که در سال 1911 متولد شد و تا امروز حدود 105 سال عمر کرده است، مؤلفههایی برای طولانی شدن عمر خودش ذکر میکند. او دراینباره میگوید: "درد و رنج و نگرانی را از یاد ببرید؛ تنها راه فراموشی درد و رنج، در "خوشبختی" نهفته است، باید عمیقاً به این مسئله اندیشید. به مسائل مادی زیاد فکر نکنید، فراموش نکنید که شما در هنگام مرگ چیزی با خود نمیبرید."
و یا "تحقیقات دانشگاه ییل از یک جامعه آماری متشکل از سه هزار و ۶۳۵ نفر که همگی بالای ۵۰ سال سن داشتند نشان میدهد که کتابخوانها نسبت به کسانی که کتاب نمیخوانند تقریباً دو سال بیشتر عمر کردهاند."
تاثیر سبک زندگی دینی بر افزایش عمر
اگر سبک زندگی علما را بررسی کنیم، خواهیم دید پرهیز غذایی مناسب، مطالعه زیاد، دل نبستن به دنیا و... بسیار رعایت میشود، ولی این فاکتورها تنها عوامل مؤثر در افزایش عمر آنها نیست.
وقتی به متون دینی مراجعه میکنیم، علاوه بر مسائل جسمی و روانی، عاملی قویتر و مهمتر در افزایش طول عمر به چشم میخورد. دین بعد روحانی انسان را محور حیات او قرار داده و بنابراین از نگاه دین هرچه بعد روحانی بشر قویتر شود، عمر او افزایش پیدا خواهد کرد.
حجتالاسلام حمیدرضا مظاهری سیف رئیس مؤسسه علمی – فرهنگی بهداشت معنوی، درباره تأثیر پایبندی به سبک زندگی دینی در افزایش طول عمر در مصاحبه با تبیان میگوید: "برای انسان باید سه لایه جسمی، روانی و روحی در نظر گرفت. جسم که تکلیفش مشخص است، روان، شامل احساسات، افکار و ذهنیات ما میشود و روح نیز بعد معنوی وجود ما بوده و هسته اصلی حیات بشر از همین جنبه روحی و معنوی تشکیلشده است. یعنی جسم ما تا زمانی زنده است که روح ما باقی باشد و جسم را همراهی کرده و آن را تدبیر کند. دستورات دینی برای هر سه سطح وجودی انسان سازنده است. برای بعد جسمانی، دین پرهیزکاریهایی در مسائل خوردوخوراک، خوابوبیداری یا حتی سحر و بین الطلوعین بیدار بودن مطرح ساخته که البته اینها از نظر علم پزشکی هم خواصش ثابت شده است.
در حقیقت مسائل اخلاقی بعد روانی انسان را پشتیبانی میکنند. مثلاً حسادت نکردن یا چشم به دیگران نداشتن در آرامش روانی مؤثر است؛ چراکه حرص و آزمندی روان ما را به هم میریزد و هیجانات ما را نامنظم میکند. برنامههای اخلاقی دین روان ما را تا حد زیادی متعادل میکند. از همه مهمتر بعد روحی، عبادی و ارتباط با خداست که روح ما را تغذیه میکند. تجربههای معنوی، انس باخدا و نیایش باعث میشود که روح انسان قوی و نیرومند باشد و زمانی که روح نیرومند شود جسم را تدبیر میکند و با خودش حمل میکند، هرچند جسم پیر شده باشد."
رابطه عقل بشری با دستورالعملهای دینی
بنابراین گرچه برخی از فاکتورهای دینی در نظر ما کوچک باشند و یا معتقد باشیم عبادات دینی صرفاً به درد آخرت ما میخورد، اما واقعیت این است که دین برای هر سه ساحت وجودی انسان برنامه دارد که یکی از نتایج عمل به این برنامهها افزایش طول عمر است.
البته برخی از دستورالعملهای طول عمر شاید در چارچوب دستاوردهای علمی حال حاضر قابل ارزیابی نباشد، به طور مثال در کتب دینی، "شادکردن دل پدر و مادر" و یا "صله رحم" از عوامل افزایش طول عمر ذکر شده است، اما بدون شک علما و چهره های دینی توجه خاصی به این دستورات داشتند و به آن پایبند بودند.
بنابراین طولانی بودن عمر اندیشمندان دینی، برخاسته از اکسیری خاص یا دستورالعمل پیچیدهای نیست، بلکه پایبندی علما به دستورالعملهای عقلی و دینی و سبک زندگی سالم چه ازلحاظ جسمی و چه روحی آنها را متمایز از دیگران کرده است. این نوع سبک زندگی ساده و عاری از تعلقات مادی، آرامش را در روح و روان انسان نهادینه میکند و آرامش ضامن افزایش طول عمر است.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید