شعر شهادت حضرت زهرا (س)
یه مرد آسمونی
نهالی کاشت میون
باغچه مهربونی
می گفت سفر که رفتم
یه روز و روزگاری
این بوته یاس من
می مونه یادگاری
هر روز غروب عطر یاس
تو کوچه ها می پیچید
میون کوچه باغا
بوی خدا می پیچید
اونایی که نداشتن
از خوبیها نشونه
دیدن که خوبی یاس
باعث زشتی شونه
عابرای بی احساس
پا گذاشتن روی یاس
ساقه هاشو شکستن
آدمای ناسپاس
یاس جوون بعد اون
تکیه زدش به دیوار
خواس بزنه جوونه
اما سر اومد بهار
یه باغبون دیگه
شبونه یاسو برداشت
پنهون ز نامحرما
تو باغ دیگه ای کاشت
هزار ساله کوچه ها
پر می شه از عطر یاس
اما مکان اون گل
مونده هنوز ناشناس
*********شعر کودکانه شهادت حضرت زهرا (س)*********
تو با ستاره های شب
تو با سپیده همدمی
شبیه یاس ونسترن
شبیه ماه ومریمی
تو پاک وخوب با خدا
تو دختر پیمبری (ص)
خدا به بچه ههای تو همیشه داده سروری
محبت تو می دهد به من امید وآبرو
بمان بمان برای من تویی تمام آرزو
نشسته مهر فاطمه (س)به قلب من به جان من
نشسته نام فاطمه (س)به دفتر و زبان من
خدا به احترام او نشانده زیر پای ما
برای این محبتش بهشت جاودانه را
آنکه به دستش زده خاتم پیغمبران (ص)
بوسه جان بخش خود ای گل رعنا تویی
همسر مولایی ما مرهم غم ههای او
عصمت پیغمبری (ص) همدم دریا تویی
مهر تو دارم به دل درد تو دارم به جان
ای گل پر پر شده حضرت زهرا (س) تویی
هر که دشمنی کرده با بتول (س)
بوده دشمن حضرت رسول (ص)
هر که با بتول(س) بوده مهربان
کرده شاد شاد صاحب الزمان (عج)
دشمنان او تیره اند وتار
قاتلان او ظالمند و خوار
گردآوری: بخش کودکان بیتوته
منابع:
نظرات 1
علیرضا قاسمی
1398/10/24 | 10:31 |شهادت حضرت زهرا (س) یه روز گل پیامبر نشسته بود تو خانه که دشمنان اسلام یه لشکر بیگانه به سوی خانه او شدند همی روانه تو دستشون فقط بود شمشیر و تازیانه زهرا شنید صدایی صدای درب خانه لرزید دل غریبش یه ترس مادرانه اومد به پشت در او با حالی عاجزانه یکی از اون آدما با خشم و وحشیانه در را شکست و سوزاند آتش گرفت زبانه لگد به در چو کوبید میخی ز در کمانه کرد و به پهلویش خورد شد دردی مادرانه محسن به آسمانها شد سوی حق روانه آن شب کنار مولا بنشست و خالصانه وصیتش رو فرمود به مولا محرمانه امشب دعا کنم من درد و دلی شبانه پیش خدای خوبم از جور این زمانه موهای زینبم را زدم به شوقی شانه حسینم و حسن را بوسیدم عاشقانه گفتم مرا علی جان غسلم نما شبانه مرا به خاک بسپار عشقم تو مخفیانه از جایگاه قبرم ندی به کس نشانه با هر سوال دشمن بیار تو صد بهانه شاعر : علیرضا قاسمی
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید