یکی از نکاتی که پیرامون نهضت تحریم تنباکو وجود دارد، پویایی مرجعیت و علمای دین است. یکی از نمونه های موفق حضور روحانیت و علمای شیعه در عرصه فعالیت های سیاسی اجتماعی، نهضت تحریم تنباکو و فتوای تاریخی میرزای شیرازی است که ابعاد تحلیلی تاریخی مهمی را در بر دارد.
گذری بر تاریخ نهضت تنباکو
استعمار سال ها امتیاز استفاده از منابع طبیعی و یا حاصل دسترنج کشاورزان و کارگران این سرزمین را بدون هیچ زحمتی، و با سوء استفاده از نالایق بودن پادشاهان ایران بدست آورده بود. اما درآمدهای بدست آمده از آن به جای اینکه به مردم خودمان برسد، بیشتر جیب استعمارگران خارجی را پر می کرد.
اما یکی از این امتیاز دادن ها صدای مردم مظلوم و علمای دین را درآورد و سرانجام با یک فتوای تاریخی بساط استعمارگران را بر هم زد.
به موجب قراردادی امتیاز انحصار تنباکو حتی نظارت بر زراعت آن، به مدت 55 سال به یکی از اتباع انگلیسی به نام "ماژور تالبوت" و شریکان او واگذار شد. [1] بدین ترتیب امتیاز تنباکو منحصرا بدست کمپانی رژی افتاد. این واقعه ضرر مالی بزرگی را به کشاورزان، تجار و کسبه ایرانی وارد ساخت، تا جایی که جنبش هایی برای مقابله با این امتیاز به وجود آمد.
یکی دیگر از ظرافت های ماجرای نهضت تحریم تنباکو تبعیت مردم از علما و بزرگان دینی است. امروزه به دلائل مختلف مردم کمتر تابع مراجع علمی و دینی هستند اما در آن زمان و بعد از صدور فتوا حتی دربار و اهل حرم شاه و یا لات ها و کسبه و مردم عادی قلیان ها را شکستند و به تعبیر تاریخ دیگر دود توتون از شهر ها بلند نشد.
فتوای تاریخی تحریم تنباکو
بسیاری از علما در شهر های مختلف ایران رهبری مخالفت با امتیاز انحصار تنباکو را به عهده گرفتند، اما گویا این حرکت ها و جنبش ها نیاز به رهبری فردی مقتدر تر داشت.
به درخواست علما شناخته شده ایران از میرزای شیرازی سرانجام ایشان فتوایی صادر کردند که تیر خلاصی بر پیکر استعمار شد.
متن فتوا این است:
«بـسـم اللّه الـرحمن الرحیم، الیوم استعمال تنباکو و توتون، بای نحو کان، در حکم محاربه با امام زمان صلوات اللّه و سلامه علیه است حرره الاقل محمد حسن الحسینی.» [2]
نکاتی پیرامون فتوای میرزای شیرازی
پاره ای از حوادث صرفا اتفاقی در یک برهه از تاریخند که تحلیل خاصی درباره آن ها وجود ندارد، اما واقعه تحریم تنباکو از آن دسته حوادث نیست بلکه بسیار حرف برای گفتن دارد.
1. فعال و پویا بودن مقام مرجعیت
یکی از نکاتی که پیرامون نهضت تحریم تنباکو وجود دارد، پویایی مرجعیت و علمای دین است. علمای آن دوره نه تنها درد دینداری مردم را داشتند، بلکه نگران وضع اقتصاد و معیشت مردم نیز بودند، در حالیکه آن ها اساسا قدرت نداشتند یعنی حکومت در دست آن ها نبود.
درباره نهضت تحریم تنباکو فتوای میرزای شیرازی معروف شده است، ولی میرزای شیرازی گام آخر را برداشت، در حقیقت مقدمه سازی برای تاثیر فتوا را سائر علما در ایران مخصوصا علمای اصفهان به عهده داشتند. و این یعنی فعالیت غالب بزرگان آن عصر برای رسیدن به هدفی مشترک.
2. تبعیت همه اقشار جامعه از فتوا
یکی دیگر از ظرافت های ماجرای نهضت تحریم تنباکو تبعیت مردم از علما و بزرگان دینی است. امروزه به دلائل مختلف مردم کمتر تابع مراجع علمی و دینی هستند اما در آن زمان و بعد از صدور فتوا حتی دربار و اهل حرم شاه و یا لات ها و کسبه و مردم عادی قلیان ها را شکستند و به تعبیر تاریخ دیگر دود توتون از شهر ها بلند نشد.
یکی از نمونه های تاریخی را در اینجا نقل می کنیم:
«مردم اوباش بلد و به اصطلاح وقت [آداش] مشتی ها که [ از صبح تا شام] از هیچ رو باکی از هیچگونه مناهی و معاصی ندارند، به غیرت اسلامیت، چپق ها را یکسره شکستند، و شکسته چپق ها را بر تختگاه اداره [دخانیه] کمپانی امتیاز انداختند. از این جماعت مشتی ها این کلمه به فزونی شنیده می شد: من عرق را علانیة و بر ملا می خورم و از هیچ کس باکی ندارم ولی چپق را تا آقای میرزا حلال نکند لب [دم] نخواهم زد. و نیز این کلمه که می گفتند: [کرارا مسموع افتاد] عرق را به امید شفاعت صاحب زمان می خورم، ولی چپق را به چه امید بکشم؟» [3]
کلام پایانی
نهضت تحریم تنباکو و فتوای میرزای شیرازی یک انحصار نا عادلانه و خسارت آفرین را شکست داد و شادی را به ایرانیان باز گرداند.
این آخرین باری نبود که علما پا به عرصه مبارزه برای احقاق حقوق تضییع شده مردم گذاشتند وقایعی مانند مشروطه، نهضت ملی کردن صنعت نفت، یا انقلاب 57 از نمومه های برجسته دیگری از حضور جدی روحانیت شیعی و تبعیت مردم از آن ها است.
اما چرا امروز کمتر شاهد فعالیت جدی بزرگان دینی و همچنین کمتر شدن تبعیت و یا حتی مراجعه با علما و مراجع هستیم؟
پی نوشت ها:
[1] تاریخ ده هزار ساله ایران، ج۴، ص۱۱۸
[2] تاریخ دخانیه، ص 118
[3] همان، ص 119
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید