در انتخاب همسر باید چه ویژگی هایی را در فرد مقابل پی گیری کنیم ، یا بهتر بگوییم به عدم وجود چه ویژگی هایی مطمئن شویم ؟ خیلی از ما با دارا بودن چند ویژگی مثبت ، او را از داشتن ویزگی های منفی اما مهم، مبری می دانیم . غافل از آنکه در اکثر اوقات وجود بیش از حد یک حسن مثل سخت کوشی راه را برای خارج شدن از حد اعتدال مهیا می سازد و ما را از عدم حضور احساس در روابط آزرده می سازد. در این مقاله قصد داریم شما را با شوهرانی آشنا کنیم که عشق را در زندگی کمرنگ می کنند.
شوهرهایی که تعصب بی جا را با غیرت اشتباه گرفته اند
خانمش را چون یک شیء می پندارد. به نام دوستی و عشق، او را با توهمات خود زندانی کرده و قوانین ممنوعیت را برای همسر خود وضع می کند. مثلا: جواب دادن به تلفن ممنوع، رفتن به خانه پدر و مادر ممنوع، سرزدن به دوستان ممنوع، درس خواندن و دانشگاه رفتن ممنوع، داشتن شغل ممنوع، خندیدن با صدای بلند در محیط خانواده و محارم ممنوع،بیرون رفتن از منزل ممنوع ... .
شوهرهای سلطه جو، زورگو و کنترل کننده!
چنین شوهرانی حق انتخاب را به کلی از همسرشان می گیرند و این حق انتخاب را فقط برای خود به رسمیت می شناسند. از تصمیم های مهم و کلی تا جزئی ترین مسائل باید زیر نظر آنها و به فرمان آنها باشد. به عنوان مثال بعضی از اعمال مستبدانه این آقایان عبارتست از: تصمیم در انتخاب محل زندگی به تنهایی، تصمیم گیری در مورد فرزند داشتن، تصمیم در مورد رفت و آمد و میهمانی رفتن، تصمیم در ارتباط یا قطع رابطه با بعضی از فامیل یا دوستان از روی دل خودشون، تصمیم گیری در مورد شغل خانم، تصمیم گیری در مورد رشته تحصیلی و محل تحصیل همسرشان بدون توجه به نظر او، انتخاب رنگ پرده ، در اختیار گرفتن و به نام زدن سند شش دانگ ریموت تلویزیون و ویدئو، انتخاب و تماشای برنامه های مورد پسند خود از تلویزیون بدون توجه به خانواده و همسرشان، دستور به خانمشان در مورد چگونه فکر کردن، چگونه حرف زدن، و چگونه رفتار کردن.
چنین شوهرانی حق انتخاب را به کلی از همسرشان می گیرند و این حق انتخاب را فقط برای خود به رسمیت می شناسند.
شوهران بی مسئولیت؟!
این شوهران فراموش کرده اند که مراحل نوزادی، نوباوگی، کودکی و نوجوانی را پشت سر گذاشته و فرد بالغی شده اند و ازدواج کرده اند. خانواده تشکیل داده اند و صاحب فرزند شده اند. لذا در تصمیم گیری ، اجرا، و پاسخگویی نسبت به وظایف و مسئولیت های منزل، خود را عقب کشیده اند و چون حبابی خود را رها کرده اند. هنوز در پی لذت طلبی انفرادی خود هستند. اینها برنامه ها و دل مشغولی های خود را بدون توجه به خانواده و همسرشان دنبال می کنند. به دنبال تفریحات، مسافرت ها، کوهنوردی، فوتبال، استراحت، خواب، تلویزیون و فیلم و سینما، دوستان و کارهای انفرادی مربوط به خود هستند. آنها همیشه چون میهمانی بر سر سفره آمده، اگر وقت کنند در منزل حضور می یابند . رنجهایشان را به خانواده می ریزند و لذتهایشان را بیرون از خانواده تقسیم می کنند. این افراد گاهی تصور می کنند با دادن پول زیاد به خانواده می توانند، آنها را رها کنند و نسبت به تعهد در قبال همسر و تربیت فرزندان شانه خالی می کنند.
شوهران بی احساس و سخت کوش
برای این شوهران زندگی یعنی کار، کار یعنی زندگی و اینها همه یعنی پول. این شوهران خلاء وجودی خود را فقط با پول و کار پر می کنند. به بهانه های مختلف مثل داشتن و ...، اکثر اوقات خود را از صبح تا آخر شب و حتی تعطیلات، به دنبال کار هستند و گاهی بهانه های انسان دوستانه و خدمت به خلق را پیش می کشند. اینها از منزل ، همسر و فرزندان خود، ابتدا به صورت فیزیکی دور می شوند و کم کم از نظر احساسی و عاطفی و ذهنی فاصله می گیرند . این آقـایان به همه مردم خدمـت می رسانند و با آنها هستند به غیر از همسر و خانواده.
مردان دیگری را نیز می توان در این طبقه قرار داد. آنهایی که شاید این همه مشغله نداشته یا از محیط خانواده دور نیستند، ولی از نظر عاطفی ، احساسی و ذهنی فاصله زیادی از جو خانواده پیدا کرده اند. آنها هم احساسی ، همدلی ، همدردی با همسر را نیاموخته اند. حرف زدن برای آنها سخت تر از بلند کردن خودرو توسط قویترین مردان است. وقتی آنها یک جمله 3 کلمه ای به زبان می آورند، همسر آنها، به شدت ذوق زده شده و آن روز را در همه سال جشن می گیرند . اگر خانمشان با آنها صحبت کند، در حال دیدن تلویزیون هستند، یا در حال تعمیر وسایل منزل می باشند، و حتی زحمت تغییر جهت نگاهشان را به طرف خانمشان ، نمی کشند. گوش شنیدن ندارند، و این کار هم برای آنها مثل شکافتن اتم و آزاد سازی انرژی هسته ای هست. این مردان مهارت های گوش دادن، مهارتهای ارتباطی، مهارتهای هم حسی را یاد نگرفته اند یا تمرین نکرده اند و یا انگیزه ای برای انجامش ندارند.
برای این آقایان، سخن محبت آمیز و عاشقانه، و نگاه دلبرانه به خانمشان، افسانه ای خیالی و بی فایده است. یک تلفن از محل کار به خانم، یک دسته گل، یک نامه عاشقانه ، و یک همدلی به گاه نگرانی و بیماری؛ از آرزوهای هرگز برآورده نشده همسر این دسته از آقایان است.
سخن محبت آمیز و عاشقانه، و نگاه دلبرانه به همسرشان افسانه ای خیالی و بی فایده است.
شوهران وابسته و غیر مستقل؟!
این آقایان به علت اینکه از بچگی تحت چتر حمایتی شدید پدر و مادر خود قرار داشته اند و همیشه والدینشان برای آنها تصمیم گرفته اند، وابسته ، ترسو و دمدمی مزاج و بچه صفت تربیت شده اند. آنها همین طور که بزرگ شده اند به جای اینکه روز به روز مستقل تر شوند، روز به روز وابسته تر شده اند. هنگام ازدواج نیز نمی خواهند در این وضعیت تغییری ایجاد کنند. هنوز هم دستورات و تصمیم گیری های مهم زندگی زناشویی را از والدین خود اخذ می کنند. مرزهای خانواده توسط این شوهران گسسته شده و مسائل محرمانه و خصوصی خانواده به راحتی به بیرون از خانواده منتقل می شود و افراد دیگر هم به خود اجازه می دهند در مسائل خانوادگی اینگونه شوهران دخالت کنند.
شوهران کمالگرا و خسیس
این آقایان شخصیت وسواسی دارند. معیارهای نانوشته ای در ذهن خود ترسیم می کنند و آن را وحی منزل و تخلف ناپذیر تصور می کنند. به جزئیات زندگی زیاد کار دارند و گیر می دهند. برای هر چیز کوچکی در خانواده نظر می دهند. همیشه ترس از آینده دارند، اعتماد به نفس پائین ، و ایده آلی خواهی از مشخصات دیگر اینهاست. با خسیس بودن و پس انداز افراطی سعی در آرامش خاطر خود دارند. همواره امروز را فدای فردا می کنند. و فردای آنها که باعث نگرانیشان بود، هرگز نمی آید. حسرت تفریح ، مسافرت ، لباس نو، میهمانی را به سادگی و با بهانه های مختلف، بر دل زن و بچه خود می گذارند. توقع زیادی از همسرشان دارند ، انتظار بی عیب و نقص بودن خانم خود را داشته و نقاط مثبت همسرشان را نمی بینند.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید