توجيه نادرست
خيليها در توجيه كارهاي نادرستشان ميگويند همه همين كار رو ميكنند...، در پاسخشان بايد گفت:
اگر به کلمه «أکثر الناس» در قرآن نگاه کنیم، میبینیم که خداوند آنها را 11 بار «لایعلمون؛ نمیدانند»، سه بار «لایشکرون؛ شکرگزاری نمیکنند» و سه بار «لایؤمنون؛ ایمان نمیآورند» دانسته است.
و اگر کلمه «اکثرهم» را بنگریم میبینیم که خداوند درباره آنها از واژههای «الفاسقون؛ فاسق»، «معرضون؛ رویگردان»، «لایعقلون؛ نمیاندیشند»، «لا یسمعون؛ نمیشنوند» و... استفاده کرده است.
اما بندگان صالح از افراد قلیل و اندک هستند که خداوند متعال درباره آنها میفرماید:
«وَقَلِيلٌ مِّنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ؛ اندکی از بندگانم سپاسگزارند.» (سبأ، 13)
«وَمَا آمَنَ مَعَهُ الا قَلِيلٌ؛ و همراه او [نوح] جز عدهای قلیل ایمان نیاوردند» (هود، 40)
«...قلِيلاً مَّا يُؤْمِنُونَ»
«...قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُونَ»
«...قَلِيلًا مَا تَذَكَّرُونَ»
«...قَلِيلًا مَا تؤمنون»
و...
پس زیاد بودن هيچوقت معیار حق بودن نیست.
یکی از سخناني که با منش اخلاقي و فرهنگ ديني ما میانهای ندارد، ضربالمثل مشهور «عیسی به دین خود، موسی به دین خود» است. لابد شما هم در گفتوگوهای روزمرهتان با این ضربالمثل يا مشابهش «ما اين بر جوي، شما آن بر جوي» روبهرو شدهاید و یا آن را جايي مثل يك «تیر خلاص» بهکار بردهاید، بهويژه وقتیکه احساس کردهاید میزان اختلاف ميان شما و طرف مقابل بیشتر از این حرفهاست و «آنچه البته بهجایی نرسد فریاد است!»
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید